- شماره : 5428
- ۲۰ تیر ۱۳۹۸

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پروندهسازی علیه علم
آمریکا از حدود یکسال قبل که از برجام خارج شد اعلام کرد قصد دارد از سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند و در این مدت همه تلاش خود را در این زمینه به کار گرفته است.
ظاهرا مقامات کاخ سفید در راستای این سیاست هیچ حد و مرز اخلاقی و انسانی را نیز برای خود قائل نیستند و نه تنها انواع و اقسام تحریمها را علیه مردم ایران اعمال کردهاند و از طریق دنبالههای خود به اموال ایران دستدرازی میکنند (شبیه آنچه در ماجرای توقیف محموله نفتی ایران از سوی انگلیس اتفاق افتاد ) بلکه حتی حاضرند اتباع ایرانی را به گروگان بگیرند.
این اتفاقی است که بیش از 9 ماه است در ماجرای بازداشت دکتر مسعود سلیمانی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و دو نفر از دانشجویانش افتاده و این دانشمند ایرانی همچنان در آمریکا در بند است و برخی گزارشها از پروندهسازی قطوری برای او حکایت دارد که میتواند حکم حبس 20 ساله را برای سلیمانی رقم بزند. دکتر مسعود سلیمانی، پژوهشگر حوزه سلولهای بنیادی و دانشیار دانشگاه تربیت مدرس که جزو دانشمندان برتر جهان از حیث استنادهای علمی در مجلات معتبر علمی شناخته میشود، ۱۵ مهر سال گذشته در قالب یک فرصت مطالعاتی عازم کشور آمریکا شد، اما پیش از ورود به خاک کشور آمریکا به علت نامعلومی از سوی پلیس اف.بی.آی دستگیر و زندانی شد.
این دانشمند ایرانی که در رشته خونشناسی (هماتولوژی) و سلولهای بنیادی تحقیق میکند، توسط مؤسسه آمریکایی به نام «مهیو کلینیک» که یکی از معتبرترین مراکز و دانشگاههای علوم پزشکی جهان است، برای انجام تحقیقات تخصصی به این کشور دعوت شد و برخلاف تمامی پروتکلهای دانشگاهی و تحقیقاتی در حال حاضر حدود ۹ ماه از دستگیری او میگذرد. دلیل دستگیری دکتر سلیمانی، نقض تحریمها علیه ایران عنوان شده است.
تعویقهای مکرر در برگزاری دادگاه سلیمانی
آمریکاییها علاوه بر پروندهسازی که برای دکتر سلیمانی انجام دادهاند فعلا تلاش دارند زمان رسیدگی به این پرونده را طولانی کنند و به همین دلیل هر بار برگزاری جلسات دادگاه سلیمانی به تعویق میافتد.
محمدتقی احمدی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس در مصاحبه با مهر گفته در زمان برگزاری دادگاه سلیمانی، تعویقهای مکرر ایجاد میشود. احمدی درباره اخذ وکیل برای سلیمانی اظهار کرد: خانواده این استاد کارهایی انجام دادهاند، اما به دلیل هزینه سنگین مالی، روند کار کمی کند پیش میرود و دانشگاه تربیت مدرس توانسته مبلغی را جمع آوری کند، اما به دلیل آنکه انتقال پول با مشکل مواجه است، نتوانستهایم در گرفتن وکیل موفق باشیم.
رئیس دانشگاه تربیت مدرس افزود: بر همین اساس درخواست دکتر محمد جواد ظریف وزیر خارجه این بوده است تا درمنابع یک ردیفی تعریف شود برای این نوع معضلاتی که دانشمندان مهم ما را در چند جای دنیا گرفتار کرده و دکتر سلیمانی یکی از این افراد است. وی افزود: در حال حاضر دست وزارت خارجه نیز خالی بوده و آنها بودجهای برای این امور ندارند.
به گفته احمدی، سلیمانی تنها استاد دانشگاه تربیت مدرس است که در آمریکا در زندان به سر میبرد اما از دیگر دانشگاههای کشور هم استادانی هستند که وضعیتی شبیه دکتر سلیمانی دارند و گرفتار زندانهای آمریکا شده اند.
پاسخگو نبودن
مسؤولان آمریکایی
رسول سلیمانی، برادر دکتر مسعود سلیمانی در ارتباط با پرونده برادرش به ایسنا گفت: سفرهای برادرم به آمریکا مسبوق به سابقه بوده و وی قبلاً نیز با دانشگاه کالیفرنیا، همکاریهای مشترکی داشته است.
سلیمانی با اشاره به اینکه تا امروز، مسؤولان آمریکایی هیچگونه توضیح و استناد محکمی برای مجرم شناختن برادرش ابراز نکردهاند، بیان کرد: آنها فقط اعلام کردند دکتر سلیمانی قصد داشته است چند عدد «ویال هورمون رشد» را از طریق دو دانشجو به ایران انتقال دهد که این عمل هم انجام نمیشود و جالبتر اینکه ویالها غیرتحریمی و صرفاً مصرف پزشکی دارند. برادر دکتر سلیمانی با مضحک و خندهدار خواندن این ادعا خاطرنشان کرد: برادرم هیچ فعالیت مخفی و پنهانی در رابطه با انتقال و مراودات علمی خود نداشته است و این فعالیتها در چارچوب عرف علمی جهانی انجام میشود و این ادعای آمریکاییها باعث تعجب چهرههای داخل و خارج کشور شده است. وی با وحشتناک خواندن وضعیت دکتر سلیمانی در ندامتگاه آمریکایی بیان کرد: برادرم در کنار قاچاقچیان و اراذل و اوباش خیابانی و همچنین کارتنخوابها در این ندامتگاه زندانی شده است؛ این در حالی است که وی از بیماری مزمن آی. بی. اس رنج میبرد و از لحاظ روحی وضعیت فوقالعاده ناراحتکنندهای دارد.
رسول سلیمانی افزود: تنها راه تماس ما با دکتر سلیمانی ارتباطی است که وی از طریق تلفنی در ندامتگاه با ما برقرار میکند و این روش فوقالعاده برای خانواده ما تا امروز هزینهبر بوده است.
جزئیات پرونده به روایت آسوشیتدپرس
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهتازگی جزئیات بیشتری از پرونده دکتر سلیمانی و دانشجویانش منتشر کرده است. به گزارش ایسنا، دکتر سلیمانی در سفر خود قصد داشته مرحله نهایی پژوهش خود درباره معالجه بیماران سکته مغزی در کلینیک معروف "مهیو" در مینهسوتا را کامل کند، اما وقتی پایش به خاک آمریکا رسید ماموران دولت فدرال او را به اتهام نقض تحریمهای تجاری آمریکا علیه ایران و تلاش برای صادر کردن مواد بیولوژیکی به ایران بازداشت کردند. آنگونه که آسوشیتدپرس گزارش داده اتهاماتی که به سلیمانی و دانشجویانش زدهاند، اتهاماتی است که می تواند حداکثر ۲۰ سال مجازات زندان داشته باشد.
آسوشیتدپرس مینویسد: با گذشت ۹ ماه، با اوجگیری تنشها میان دو کشور، آقای سلیمانی در بازداشتگاهی در جنوب آتلانتا درگیر یک کشمکش حقوقی بر سر اعمال تحریمهای دامنهدار آمریکاست.
وکلای سلیمانی که در زمینه سلولهای بنیادی، خونشناسی و پزشکی ترمیمی کار میکند، میگویند او برای به دست آوردن پروتئینهای نوترکیب که در تحقیقاتش در ایران کاربرد دارد، در سپتامبر ۲۰۱۶ از یک دانشجوی سابق خود خواسته بود آنها را به ایران بیاورد.
به گفته آنها دلیل این اقدام ارزانی قابل توجه این مواد در آمریکا نسبت به بازار ایران بود. اما دادستانهای فدرال میگویند که تلاش برای انتقال این مواد غیرقانونی بوده و در سال ۲۰۱۸ ادعانامهای علیه آقای سلیمانی تهیه کردند. مقامهای دولت، ویزای او را لغو کرده و او را در ماه اکتبر هنگام ورود به آمریکا در فرودگاه شیکاگو بازداشت کردند.
وکلای سلیمانی و دو دانشجوی سابقش میگویند موکلان آنها مرتکب خطایی نشدهاند و استدلال میکنند که نیازی به کسب مجوز خاصی نبوده است چون این پروتئینها مواد پزشکی بوده و فرستادن آنها به ایران برای کاربردهای غیرتجاری معادل صادرات نیست.
دادستانها در اسناد ارسالی برای دادگاه استدلال کردهاند که تحریمهای گستردهای که از سالها قبل به اجرا گذاشته شده بود، اجازه صادرات کالاها را به ایران به جز در شرایط بسیار محدود نمیدهد. براساس این ادعانامه آقای سلیمانی از محبوبه قائدی که ساکن آمریکا و متولد ایران است درباره دریافت این پروتئین سوال کرده بود.
براساس اسناد دادگاه، خانم قائدی این پروتئینها را به شرکتهای آمریکایی سفارش داد و آنها را برای مریم جزایری فرستاد که قبول کرده بود در سفری به ایران برای دیدن خانواده آن را برای آقای سلیمانی ببرد.
خانم جزایری که متولد ایران اما شهروند آمریکاست، در رشته بیوشیمی بالینی دکتری دارد و در کنتاکی زندگی میکند. به گفته وکلا، مقامهای گمرکی در روز ششم سپتامبر ۲۰۱۶ این پروتئینها را در فرودگاه آتلانتا از او گرفتند و بعد به او اجازه پرواز دادند.
فرانکو در اسناد دادگاه نوشت که تحقیقات آقای سلیمانی به پیشرفتهای نجاتبخش پزشکی در بازآفرینی اجزای از کار افتاده بدن منجر شده است.
با این حال دادستانها مدعی نقض تحریمهایی هستند که هدف آن منزوی کردن ایران از تجارت با آمریکاست. قائدی و جزایری اکنون هر دو با قرار وثیقه آزاد هستند.
یک قاضی فدرال در آتلانتا از آزاد کردن آقای سلیمانی خودداری کرده چون میگوید با توجه به لغو ویزا، او دارای موقعیتی حقوقی در آمریکا نیست و به همین دلیل در صورت آزاد شدن باید تحویل وزارت امنیت ملی شود که ممکن است او را اخراج کنند.
آمریکاییها علاوه بر پروندهسازی که برای دکتر سلیمانی انجام دادهاند فعلا تلاش دارند زمان رسیدگی به این پرونده را طولانی کنند و به همین دلیل هر بار برگزاری جلسات دادگاه سلیمانی به تعویق میافتد.
محمدتقی احمدی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس در مصاحبه با مهر گفته در زمان برگزاری دادگاه سلیمانی، تعویقهای مکرر ایجاد میشود. احمدی درباره اخذ وکیل برای سلیمانی اظهار کرد: خانواده این استاد کارهایی انجام دادهاند، اما به دلیل هزینه سنگین مالی، روند کار کمی کند پیش میرود و دانشگاه تربیت مدرس توانسته مبلغی را جمع آوری کند، اما به دلیل آنکه انتقال پول با مشکل مواجه است، نتوانستهایم در گرفتن وکیل موفق باشیم.
رئیس دانشگاه تربیت مدرس افزود: بر همین اساس درخواست دکتر محمد جواد ظریف وزیر خارجه این بوده است تا درمنابع یک ردیفی تعریف شود برای این نوع معضلاتی که دانشمندان مهم ما را در چند جای دنیا گرفتار کرده و دکتر سلیمانی یکی از این افراد است. وی افزود: در حال حاضر دست وزارت خارجه نیز خالی بوده و آنها بودجهای برای این امور ندارند.
به گفته احمدی، سلیمانی تنها استاد دانشگاه تربیت مدرس است که در آمریکا در زندان به سر میبرد اما از دیگر دانشگاههای کشور هم استادانی هستند که وضعیتی شبیه دکتر سلیمانی دارند و گرفتار زندانهای آمریکا شده اند.
پاسخگو نبودن
مسؤولان آمریکایی
رسول سلیمانی، برادر دکتر مسعود سلیمانی در ارتباط با پرونده برادرش به ایسنا گفت: سفرهای برادرم به آمریکا مسبوق به سابقه بوده و وی قبلاً نیز با دانشگاه کالیفرنیا، همکاریهای مشترکی داشته است.
سلیمانی با اشاره به اینکه تا امروز، مسؤولان آمریکایی هیچگونه توضیح و استناد محکمی برای مجرم شناختن برادرش ابراز نکردهاند، بیان کرد: آنها فقط اعلام کردند دکتر سلیمانی قصد داشته است چند عدد «ویال هورمون رشد» را از طریق دو دانشجو به ایران انتقال دهد که این عمل هم انجام نمیشود و جالبتر اینکه ویالها غیرتحریمی و صرفاً مصرف پزشکی دارند. برادر دکتر سلیمانی با مضحک و خندهدار خواندن این ادعا خاطرنشان کرد: برادرم هیچ فعالیت مخفی و پنهانی در رابطه با انتقال و مراودات علمی خود نداشته است و این فعالیتها در چارچوب عرف علمی جهانی انجام میشود و این ادعای آمریکاییها باعث تعجب چهرههای داخل و خارج کشور شده است. وی با وحشتناک خواندن وضعیت دکتر سلیمانی در ندامتگاه آمریکایی بیان کرد: برادرم در کنار قاچاقچیان و اراذل و اوباش خیابانی و همچنین کارتنخوابها در این ندامتگاه زندانی شده است؛ این در حالی است که وی از بیماری مزمن آی. بی. اس رنج میبرد و از لحاظ روحی وضعیت فوقالعاده ناراحتکنندهای دارد.
رسول سلیمانی افزود: تنها راه تماس ما با دکتر سلیمانی ارتباطی است که وی از طریق تلفنی در ندامتگاه با ما برقرار میکند و این روش فوقالعاده برای خانواده ما تا امروز هزینهبر بوده است.
جزئیات پرونده به روایت آسوشیتدپرس
خبرگزاری آسوشیتدپرس بهتازگی جزئیات بیشتری از پرونده دکتر سلیمانی و دانشجویانش منتشر کرده است. به گزارش ایسنا، دکتر سلیمانی در سفر خود قصد داشته مرحله نهایی پژوهش خود درباره معالجه بیماران سکته مغزی در کلینیک معروف "مهیو" در مینهسوتا را کامل کند، اما وقتی پایش به خاک آمریکا رسید ماموران دولت فدرال او را به اتهام نقض تحریمهای تجاری آمریکا علیه ایران و تلاش برای صادر کردن مواد بیولوژیکی به ایران بازداشت کردند. آنگونه که آسوشیتدپرس گزارش داده اتهاماتی که به سلیمانی و دانشجویانش زدهاند، اتهاماتی است که می تواند حداکثر ۲۰ سال مجازات زندان داشته باشد.
آسوشیتدپرس مینویسد: با گذشت ۹ ماه، با اوجگیری تنشها میان دو کشور، آقای سلیمانی در بازداشتگاهی در جنوب آتلانتا درگیر یک کشمکش حقوقی بر سر اعمال تحریمهای دامنهدار آمریکاست.
وکلای سلیمانی که در زمینه سلولهای بنیادی، خونشناسی و پزشکی ترمیمی کار میکند، میگویند او برای به دست آوردن پروتئینهای نوترکیب که در تحقیقاتش در ایران کاربرد دارد، در سپتامبر ۲۰۱۶ از یک دانشجوی سابق خود خواسته بود آنها را به ایران بیاورد.
به گفته آنها دلیل این اقدام ارزانی قابل توجه این مواد در آمریکا نسبت به بازار ایران بود. اما دادستانهای فدرال میگویند که تلاش برای انتقال این مواد غیرقانونی بوده و در سال ۲۰۱۸ ادعانامهای علیه آقای سلیمانی تهیه کردند. مقامهای دولت، ویزای او را لغو کرده و او را در ماه اکتبر هنگام ورود به آمریکا در فرودگاه شیکاگو بازداشت کردند.
وکلای سلیمانی و دو دانشجوی سابقش میگویند موکلان آنها مرتکب خطایی نشدهاند و استدلال میکنند که نیازی به کسب مجوز خاصی نبوده است چون این پروتئینها مواد پزشکی بوده و فرستادن آنها به ایران برای کاربردهای غیرتجاری معادل صادرات نیست.
دادستانها در اسناد ارسالی برای دادگاه استدلال کردهاند که تحریمهای گستردهای که از سالها قبل به اجرا گذاشته شده بود، اجازه صادرات کالاها را به ایران به جز در شرایط بسیار محدود نمیدهد. براساس این ادعانامه آقای سلیمانی از محبوبه قائدی که ساکن آمریکا و متولد ایران است درباره دریافت این پروتئین سوال کرده بود.
براساس اسناد دادگاه، خانم قائدی این پروتئینها را به شرکتهای آمریکایی سفارش داد و آنها را برای مریم جزایری فرستاد که قبول کرده بود در سفری به ایران برای دیدن خانواده آن را برای آقای سلیمانی ببرد.
خانم جزایری که متولد ایران اما شهروند آمریکاست، در رشته بیوشیمی بالینی دکتری دارد و در کنتاکی زندگی میکند. به گفته وکلا، مقامهای گمرکی در روز ششم سپتامبر ۲۰۱۶ این پروتئینها را در فرودگاه آتلانتا از او گرفتند و بعد به او اجازه پرواز دادند.
فرانکو در اسناد دادگاه نوشت که تحقیقات آقای سلیمانی به پیشرفتهای نجاتبخش پزشکی در بازآفرینی اجزای از کار افتاده بدن منجر شده است.
با این حال دادستانها مدعی نقض تحریمهایی هستند که هدف آن منزوی کردن ایران از تجارت با آمریکاست. قائدی و جزایری اکنون هر دو با قرار وثیقه آزاد هستند.
یک قاضی فدرال در آتلانتا از آزاد کردن آقای سلیمانی خودداری کرده چون میگوید با توجه به لغو ویزا، او دارای موقعیتی حقوقی در آمریکا نیست و به همین دلیل در صورت آزاد شدن باید تحویل وزارت امنیت ملی شود که ممکن است او را اخراج کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

فاصله نجومی كارشناسیها
یك كارشناس، قیمت ملكی را ۲۹۵ میلیارد تومان و دیگری ارزش همین ملك را 8000 میلیارد تومان ارزیابی كرده است
حالا چند سالی است كه معاون اول قوه قضاییه موضوعی را مطرح میكند كه شاید یكی از سرفصلهای مشكل دستگاه قضا باشد و هنوز هم برطرف نشده است، گردهمایی سراسری باشد یا همایش روز فرقی نمیكند، حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای به گواه آرشیو اخبار رسانهها چند سال است به موضوع آسیبشناسی كارشناسی در حوزه قضا گلایه دارد و انگار همچنان در بر همان پاشنه میچرخد و مشكلات همچنان پابرجاست. اینبار هم او در گردهمایی سراسری كارشناسان رسمی دادگستری مركز وكلا از وجود اختلافهای فاحش در كارشناسیهای رسمی دادگستری انتقاد كرد. البته كه اینبار برای روشن شدن موضوع ـ حداقل برای افكار عمومی ـ مثالهای تكاندهندهای هم آورده است، هر چند پای حرف اغلب قضات كه بنشینید، میتوانید از این مثالها را تا دلتان بخواهد بشنوید. اهمیت موضوع كارشناسی در قوه قضاییه تنها محدود به اختلافات فاحش مورد اشاره معاون اول قوه قضاییه نیست و ردش را كه بگیریم متوجه میشویم تفاوت كارشناسیها باعث ایجاد مشكلات فراوان دیگری هم میشود، مهمترینش در این میان شاید همان بحث همیشگی اطاله دادرسی باشد كه همیشه هم مورد گلایه مردم بوده است. این را بگذارید در كنار حدود 15 میلیون پرونده در سال كه به قوه قضاییه ارجاع میشود تا ببینید چند خانواده حالا سر و كارشان با این مشكل است.
آفت حاكمیت سلیقه در كارشناسی
بدیهی است قاضی دادگاه به لحاظ تحصیلات در زمینه فقه و حقوق دارای تخصص است و برای همین در موضوعات فنی از قبیل امور پزشكی، پیمانكاری، سوانح، تصادفات و بسیاری موضوعات دیگر، نیاز به نظر یك فرد خبره یا كارشناس برای روشن شدن موضوع وجود دارد. به همین دلیل در بسیاری از دعاوی، قاضی دادگاه با ارجاع موضوع به كارشناس رسمی دادگستری، نظر تخصصی وی را در خصوص آن موضوع میگیرد تا بتواند بهتر درخصوص دعوای طرحشده حكم صادر كند. نكتهای كه در این میان قاضی بهروز مهاجری به آن اشاره دارد قابل بررسی است و آن هم اینكه بدانیم نظراتی كه از سوی كارشناسان رسمی دادگستری به دادگاه ارائه میشود «دلیل» نیست بلكه «نشانه» است كه كمك میكند قاضی حقیقت را بهتر و دقیقتر كشف كند.
از او درباره راه حل این مشكل میپرسیم. اینكه از یكسو تعیین كارشناسی مجدد باعث طولانی شدن روند دادرسی میشود و از سوی دیگر محدود ماندن به نظرات یك كارشناس موجب كاهش دقت در حكم، در این میان چه باید كرد؟ «این درست است كه كارشناس در اعلام نظر خود مستقل است اما باید روند كارشناسی نظاممند شود. به این مفهوم كه اعتقاد كارشناس در رابطه با یك پرونده مورد اختلاف باید یك مبنا و اصول علمی داشته باشد در حالی كه این مبنا برای كارشناسها تعریفشده نیست.» مهاجری از« حاكمیت نگاه سلیقهای» در موضوع كارشناسی میگوید و معتقد است باید بانك اطلاعاتی به عنوان یك بانك مرجع وجود داشته باشد تا بتوانیم از این نگاه سلیقهای فاصله بگیریم. او هم مثالهای فراوانی از تفاوت كارشناسیها در پرونده دارد. البته كه این اختلافهای فاحش معمولا به نوعی سرنخ یك فساد و جرم هم هست. آنطور كه بهروز مهاجری میگوید در پروندهای كه یك سوی آن بانك و سوی دیگرش بدهكار بانكی قرار داشته یك كارشناس ورود میكند و ملكی را از سوی بدهكار به جای بازپرداخت وامش به بانك پیشنهاد و قیمتگذاری میكند، ملك با قیمت كارشناسیشده او به مبلغ 170 میلیارد تومان به رهن بانك درمیآید در حالی كه چند سال بعد این ملك به قیمت تنها ده میلیارد تومان به فروش میرسد! از این دست روایتها حتما زیاد است كه در صحبتهای غلامحسین محسنی اژهای هم میتوان دید. او سهشنبه گذشته گفت: «ساختمانی در غرب تهران گودبرداری شده و جواز گرفتهاند و در یك فاصله كوتاه میبینیم كارشناس اول قیمت ملك را ۲۹۵ میلیارد تومان ارزیابی میكند و كارشناس بعدی 8000میلیارد تومان كارشناسی كرده است.»
وقتی قانون شفاف نیست
با توجه به اینكه مثالهای معاون اول قوهقضاییه در این موارد مربوط به پروندههای كارشناسان ملكی است شاید گمان كنیم ایراد از نبود صراحت در قوانین این حوزه است اما وقتی باهادیهاشمی، رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ و البته كارشناس قضایی این سالها حرف میزنیم متوجه میشویم این مشكل محدود به حوزه خاصی نیست. باور ذهنی موجود در رابطه با صراحت قوانین راهنمایی و رانندگی یك كلیشه ذهنی پیش آورده كه گمان كنیم قانون در این حوزه آنقدر شفاف است كه حتی نیاز چندانی به كارشناسی نداشته باشد اما پاسخهادیهاشمی آنقدر صریح و كوتاه هست كه نشود معادل دیگری برای آن آورد؛ «فاجعه است». او میگوید اگر میتوانستم همین الان همه پروندههای درگیر را متوقف و اول از همه سر و سامانی به قوانین میدادم. رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ به جامجم میگوید: اغراق نیست بگوییم در 70درصد از پروندههای درگیر نظرات كارشناسی هیچ مبنای قانونی وجود ندارد و سلیقهای صورت میگیرد.
آنطور كه او میگوید بیشتر قوانین راهنمایی و رانندگی توصیهای است و همین باعث اختلاف نظر كارشناسان مختلف میشود. همین خلأ قانونی موجود باعث تفسیر كارشناسان مختلف میشود. اتفاقا برخلاف ذهنیت موجود در قوانین راهنمایی و رانندگی شفافیت وجود ندارد. به عنوان مثال ما در جاده تابلویی نصب میكنیم با این محتوا كه محل عبور حیوانات اهلی! خب این یعنی چه؟ اگر تصادفی صورت گرفت چه كسی مقصر است صاحبان حیوانات یا راننده؟ كارشناس چه نظری در این رابطه بدهد؟
مهمترین نكته كه میتوان از حرفهای هادیهاشمی متوجه شد این است كه هر دو طرف دعوا در میانه این مجادلات آسیب میبینند. نكتهای كه در حرفهای بهروز مهاجری هم میتوان متوجه شد و شاید گلایه معاون اول قوه قضا در این رابطه هم مربوط به همین آسیب باشد.
لابیگری؛ دم خروس فساد
در میانه گفتوگو با قاضی بهروز مهاجری او به نكتهای اشاره دارد كه مهم جلوه میكند، هر چند این قاضی با احتیاط تمام از این نكته حرف میزند اما كمی دقیقتر كه به اختلافات فاحش در كارشناسیها نگاه كنیم میتوان به صحت حرفهای او پی برد. وجود اختلافات فاحش در كارشناسیها را ممكن است بتوانیم به نبود یك ضابطه مشخص ربط بدهیم اما در مواردی هم این اختلافات نشانه لابیهای پشت پرده است. وگرنه چقدر میتواند معیارهای دو كارشناس متفاوت باشد كه قیمت یك ملك از سوی یك كارشناس 295 میلیارد قیمتگذاری شده باشد و از سوی كارشناس دوم 8000میلیارد. همین نشانه دم خروسی است كه شاید خبر از وجود فساد دارد. آفتی كه حالا كار كارشناسی دادگستری را تهدید میكند لابیگری و ملاقاتهای غیرمعمول و متوقعانه پشتپرده است. این لابیگریها حتی برخی كارشناسان را مجاب میكند كه بدون معاینه و بررسی رای كارشناسی خود را به دادگاه ارائه كنند! بدیهی است كه نباید كارشناس بدون بررسی دقیق فیزیكی و بدون معاینات لازم اظهارنظر كند، بهویژه مواردی كه نیاز به حضور توأم هیات كارشناسی است.
بدیهی است قاضی دادگاه به لحاظ تحصیلات در زمینه فقه و حقوق دارای تخصص است و برای همین در موضوعات فنی از قبیل امور پزشكی، پیمانكاری، سوانح، تصادفات و بسیاری موضوعات دیگر، نیاز به نظر یك فرد خبره یا كارشناس برای روشن شدن موضوع وجود دارد. به همین دلیل در بسیاری از دعاوی، قاضی دادگاه با ارجاع موضوع به كارشناس رسمی دادگستری، نظر تخصصی وی را در خصوص آن موضوع میگیرد تا بتواند بهتر درخصوص دعوای طرحشده حكم صادر كند. نكتهای كه در این میان قاضی بهروز مهاجری به آن اشاره دارد قابل بررسی است و آن هم اینكه بدانیم نظراتی كه از سوی كارشناسان رسمی دادگستری به دادگاه ارائه میشود «دلیل» نیست بلكه «نشانه» است كه كمك میكند قاضی حقیقت را بهتر و دقیقتر كشف كند.
از او درباره راه حل این مشكل میپرسیم. اینكه از یكسو تعیین كارشناسی مجدد باعث طولانی شدن روند دادرسی میشود و از سوی دیگر محدود ماندن به نظرات یك كارشناس موجب كاهش دقت در حكم، در این میان چه باید كرد؟ «این درست است كه كارشناس در اعلام نظر خود مستقل است اما باید روند كارشناسی نظاممند شود. به این مفهوم كه اعتقاد كارشناس در رابطه با یك پرونده مورد اختلاف باید یك مبنا و اصول علمی داشته باشد در حالی كه این مبنا برای كارشناسها تعریفشده نیست.» مهاجری از« حاكمیت نگاه سلیقهای» در موضوع كارشناسی میگوید و معتقد است باید بانك اطلاعاتی به عنوان یك بانك مرجع وجود داشته باشد تا بتوانیم از این نگاه سلیقهای فاصله بگیریم. او هم مثالهای فراوانی از تفاوت كارشناسیها در پرونده دارد. البته كه این اختلافهای فاحش معمولا به نوعی سرنخ یك فساد و جرم هم هست. آنطور كه بهروز مهاجری میگوید در پروندهای كه یك سوی آن بانك و سوی دیگرش بدهكار بانكی قرار داشته یك كارشناس ورود میكند و ملكی را از سوی بدهكار به جای بازپرداخت وامش به بانك پیشنهاد و قیمتگذاری میكند، ملك با قیمت كارشناسیشده او به مبلغ 170 میلیارد تومان به رهن بانك درمیآید در حالی كه چند سال بعد این ملك به قیمت تنها ده میلیارد تومان به فروش میرسد! از این دست روایتها حتما زیاد است كه در صحبتهای غلامحسین محسنی اژهای هم میتوان دید. او سهشنبه گذشته گفت: «ساختمانی در غرب تهران گودبرداری شده و جواز گرفتهاند و در یك فاصله كوتاه میبینیم كارشناس اول قیمت ملك را ۲۹۵ میلیارد تومان ارزیابی میكند و كارشناس بعدی 8000میلیارد تومان كارشناسی كرده است.»
وقتی قانون شفاف نیست
با توجه به اینكه مثالهای معاون اول قوهقضاییه در این موارد مربوط به پروندههای كارشناسان ملكی است شاید گمان كنیم ایراد از نبود صراحت در قوانین این حوزه است اما وقتی باهادیهاشمی، رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ و البته كارشناس قضایی این سالها حرف میزنیم متوجه میشویم این مشكل محدود به حوزه خاصی نیست. باور ذهنی موجود در رابطه با صراحت قوانین راهنمایی و رانندگی یك كلیشه ذهنی پیش آورده كه گمان كنیم قانون در این حوزه آنقدر شفاف است كه حتی نیاز چندانی به كارشناسی نداشته باشد اما پاسخهادیهاشمی آنقدر صریح و كوتاه هست كه نشود معادل دیگری برای آن آورد؛ «فاجعه است». او میگوید اگر میتوانستم همین الان همه پروندههای درگیر را متوقف و اول از همه سر و سامانی به قوانین میدادم. رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ به جامجم میگوید: اغراق نیست بگوییم در 70درصد از پروندههای درگیر نظرات كارشناسی هیچ مبنای قانونی وجود ندارد و سلیقهای صورت میگیرد.
آنطور كه او میگوید بیشتر قوانین راهنمایی و رانندگی توصیهای است و همین باعث اختلاف نظر كارشناسان مختلف میشود. همین خلأ قانونی موجود باعث تفسیر كارشناسان مختلف میشود. اتفاقا برخلاف ذهنیت موجود در قوانین راهنمایی و رانندگی شفافیت وجود ندارد. به عنوان مثال ما در جاده تابلویی نصب میكنیم با این محتوا كه محل عبور حیوانات اهلی! خب این یعنی چه؟ اگر تصادفی صورت گرفت چه كسی مقصر است صاحبان حیوانات یا راننده؟ كارشناس چه نظری در این رابطه بدهد؟
مهمترین نكته كه میتوان از حرفهای هادیهاشمی متوجه شد این است كه هر دو طرف دعوا در میانه این مجادلات آسیب میبینند. نكتهای كه در حرفهای بهروز مهاجری هم میتوان متوجه شد و شاید گلایه معاون اول قوه قضا در این رابطه هم مربوط به همین آسیب باشد.
لابیگری؛ دم خروس فساد
در میانه گفتوگو با قاضی بهروز مهاجری او به نكتهای اشاره دارد كه مهم جلوه میكند، هر چند این قاضی با احتیاط تمام از این نكته حرف میزند اما كمی دقیقتر كه به اختلافات فاحش در كارشناسیها نگاه كنیم میتوان به صحت حرفهای او پی برد. وجود اختلافات فاحش در كارشناسیها را ممكن است بتوانیم به نبود یك ضابطه مشخص ربط بدهیم اما در مواردی هم این اختلافات نشانه لابیهای پشت پرده است. وگرنه چقدر میتواند معیارهای دو كارشناس متفاوت باشد كه قیمت یك ملك از سوی یك كارشناس 295 میلیارد قیمتگذاری شده باشد و از سوی كارشناس دوم 8000میلیارد. همین نشانه دم خروسی است كه شاید خبر از وجود فساد دارد. آفتی كه حالا كار كارشناسی دادگستری را تهدید میكند لابیگری و ملاقاتهای غیرمعمول و متوقعانه پشتپرده است. این لابیگریها حتی برخی كارشناسان را مجاب میكند كه بدون معاینه و بررسی رای كارشناسی خود را به دادگاه ارائه كنند! بدیهی است كه نباید كارشناس بدون بررسی دقیق فیزیكی و بدون معاینات لازم اظهارنظر كند، بهویژه مواردی كه نیاز به حضور توأم هیات كارشناسی است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«خسته خانه» گردشگران خارجی!
اصفهان برای گردشگرها دیدنی زیاد دارد؛ از سی و
سه پل و زایندهرود معروفش گرفته تا میدان نقش جهان و چهل ستون و منارجنبان زیبایش! وقتی برای تهیه گزارش از یازدهمین نمایشگاه گردشگری و صنایع دستی اصفهان راهی این شهر شدم، ته ذهنم سرزدن به یكی از این مكانهای دیدنی بود، اگر فرصتی دست داد! اما با تعریف و تمجیدهای همسفری كه خودش یك اصفهانگرد قهار بود، سر از چایخانهای قدیمی درآوردم؛ چایخانهای عجیب در دل بازار تاریخی اصفهان كه میگفتند نشانیاش را گردشگران خارجی بهتر از ایرانیها بلدند!
برای رسیدن به قهوهخانه، ما راه میدان نقش جهان را در پیش گرفتیم، حوالی ظهر بود كه رسیدیم به بازار تاریخی قیصریه و درآمد و شد آدمهای داخل بازار سراغ چایخانه حاجمیرزا را گرفتیم. نتیجه این شد كه سمت راست سر در بازار قیصریه، به سمت بازار قنادها بپیچیم و در انتهای مسیر برسیم به یك سه راهی كه تابلوی مدرسه علمیه ملاعبدا...، مشخصترین نشانیاش بود.
پرسان پرسان جلوتر رفتیم و در بازار آهنگرها، بعد از اولین كوچه رسیدیم به محلهای كه میگفتند اسمش چاه حاجمیرزاست؛ حاج میرزایی كه اهالی میگفتند همان حاجمیرزا آقاسی صدراعظم محمدشاه قاجار بوده كه بهعنوان یك واقف، چاهی كه این روزها اسمش ماندگار شده را حفر میكند؛ چاه آبی كه با گاو از آن آب میكشیدند و دو دَلو (سطل) داشته كه وقتی یكی از دلوها در ته چاه پر از آب میشده دیگری بالای چاه خالی بوده. همین داستان هم باعث شهرت این چاه شده.
چایخانه حاجمیرزا، همین جا در دل همین گذر قدیمی بود؛ جایی كه قدیمیها چایخانه حاج میرزا صدایش میزدند و جوانترها چایخانه آزادگان. چایخانه البته یك مسیر دیگر هم داشت كه میگفتند از سمت خیابان حافظ است. برای رسیدن به آن باید از ابتدای خیابان حافظ، بپیچیم سمت چپ به سمت كوچه بازار لوافها و میانههای این كوچه بپیچیم به سمت راست و وارد گذر چاه حاجمیرزا بشویم.
كلكسیونی از عتیقه جات
چایخانه از همان ابتدای ورود به دالان قدیمیاش، با وسایل قدیمی و عتیقهجاتی كه ردیف به ردیف كنار هم چیده شده بودند، مقابلمان قدم علم كرد؛ طوری كه انگار پا گذاشته باشیم درست وسط تاریخی چند صدساله! فضایی پر از وسایل قدیمی و عتیقه با سن و سالی خیلی بیشتر از مشتریهایی كه درست وسط حجم انبوهی از خمرههای بزرگ گلی، چراغهای نفتی، ساعتهای قدیمی شماطهای و گنجههای بزرگ و كوچك عتیقه، صف بسته بودند برای وارد شدن به چایخانه و خوردن غذا یا یك لیوان دوغ و گوش فیل معروف اصفهانیها.
ما هم در صف این مشتریها ایستادیم و محو تماشای عتیقهجاتی شدیم كه میگفتند حاج محمدعلی خواجه یعنی صاحب اصلی و بنیانگذار چایخانه برحسب علاقه شخصیاش یكییكی جمع كرده و به در و دیوار قهوهخانهاش آویخته؛ جایی كه قبلا در سابقهاش كارگاه مسگری بوده و كاروانسرایی برای استراحت مسافران و همین است كه هنوز هم بعضیها به آن میگویند خستهخانه! و خیلی قبلتر بازار خرید و فروش حیوانات اهلی؛ اما در طالعش این بوده كه حدود 60 سال پیش تغییر كاربری بدهد و به بركت وجود صدها قطعه عتیقه باارزش، به عنوان یكی از جاذبههای گردشگری امروز شهر اصفهان معرفی شود.
خارجیهای چایخانهدوست
صف كه جلوتر رفت، كمكم ما هم وارد فضای اصلی چایخانه شدیم؛ جایی كه كیپ تا كیپ مشتریها نشسته بودند؛ مشتریهایی كه بیشترشان به اتفاق، گردشگران خارجی بودند؛ مشتریهایی كه همه محو تماشای فضای داخل چایخانه شده بودند. ما هم چشم چرخاندیم و در شلوغی اشیای قدیمیای كه از سقف تا كف، كنار هم چیده شده بودند، صاحب فعلی چایخانه را دیدیم، مردی به اسم حسن خواجه كه میگفت من پسر حاجی هستم و منظورش همان محمدعلی خواجه بنیانگذار چایخانه بود.
همانجا در شلوغی چایخانه پای حرفهایش نشستیم. حسن آقا برایمان گفت 59 سال از خدا عمر گرفته و از یكی دوسالگیاش چایخانه راه افتاده و از همان زمان تا حالا همیشه چراغش روشن بوده است.
حسن آقا گردشگرهایی را كه پشت میزهای باریك چایخانه بودند، نشانمان داد و گفت، گردشگرهای خارجی اینجا را خیلی دوست دارند، شاید بیایند اصفهان و عالیقاپو را نبینند، اما حتما یك عكس داخل چایخانه ما میاندازند.
چرایش را كه پرسیدیم، گفت: از قبل هم اینجا توریست میآمد چون اینجا در نقشه گردشگری خارجیها درباره دیدنیهای اصفهان وارد شده، اما الان چندسالی است پاتوق توریستها شده و ما از صبح تا شب یعنی از همان 7 صبح كه اینجا
باز میشود تا 10 شب، همیشه مشتری داریم؛ مشتریهایی كه به صورت تكی میآیند یا گروهی یا خانوادگی.
یك جای عجیب در دنیا !
توریستها اینجا را دوست دارند؛ ما این را همان ابتدای ورود از زبان
حاج حسن خواجه شنیدیم، اما بیشتر كه پای صحبتهایش نشستیم او برای ما از رغبت و علاقه این گردشگران خارجی گفت و اینكه همه گردشگران مخصوصا گردشگران شرقی یعنی همه آنهایی كه از كشورهای چین، ژاپن و كره به چایخانه میآیند محو زیباییهای این فضا میشوند و همگی میگویند كه تا حالا چنین جایی در هیچ جای دنیا ندیدهاند و برایشان جالب است كه فضای چایخانه طوری است كه برخلاف تصورشان از قهوهخانههای ایرانی، خانمها هم میتوانند حضور داشته باشند و در امنیت غذا بخورند و كسی
مزاحم شان نشود.
طرفداران آبگوشت بریانی
و دوغ و گوشفیل
همانجا چشم چرخاندیم روی میزهایی كه مشخص بود میزبان یك یا چند گردشگران هستند و از حسن آقا پرسیدیم، گردشگران بیشتر چه غذایی سفارش میدهند؟ حسن آقا هم از آبگوشت بریانی چایخانهاش تعریف كرد و گفت این غذای سنتی اصفهان است كه اینجا خیلی طرفدار دارد و بعد از آن خیلیها طرفدار كشكبادمجان و دوغ و گوشفیل هستند. تركیب دوغ و گوشفیل البته برای ما جمع اضداد بود؛ تركیب ترش و شیرین عجیبی كه اصفهانیها طرفدارش هستند و به عنوان یكی از خوراكیهای مخصوص این شهر تاریخی، جایی نیست كه در اصفهان آن را نفروشند.
خون دلها خوردهایم
عتیقههای داخل چایخانه؛ همانها كه فوج فوج گردشگران خارجی را از سراسر دنیا به چایخانه حاجمیرزا میكشاند؛ هركدام قصهای دارند و با خون دل جمع شدهاند، اینها را حسن آقا به ما میگوید و ادامه میدهد كه هیچكدامشان هم برای فروش نیستند، این اتیكتهای شمارهداری هم كه رویشان زدهایم یك جور كدبندی برای كار خودمان است، چون تعدادشان زیاد است و باید حساب و كتابشان را داشته باشیم.
سرای حاجمیرزا ثبت ملی شده، 20 اسفند 1385 و حالا مسؤولان میراث فرهنگی و گردشگری دوست دارند این چایخانه بازسازی شود؛ گرچه حسن آقا میگوید كه مساله فقط سر بازسازی محوطه حیاط و كفسازی محوطه است و طاق اتاقها و دالانهای چایخانه محكم است و نیاز به بازسازی و مرمت ندارد چون از نوع ضربی است و از طرف راست چیده شده و به طرف ضلع مقابل آمده و به خاطر همین چینش ضربدری به نام ضربی مشهور است.
بازار سلفی هم داغ است
ما همانجا كنار
حاج حسن خواجه ایستادیم و مشغول تماشای چایخانه و گردشگرانی شدیم كه با در و دیوار پر از عتیقه چایخانه یا سلفی میانداختند یا عكس یادگاری. گردشگرانی كه تك تك وسیلههای داخل چایخانه برایشان جالب بود؛ از زنگ بزرگی كه نزدیك دخل از سقف آویزان شده بود و در نگاه اول شبیه زنگ كلیسا بود و حاج حسن میگفت زنگ كشتی بوده تا كشكولها، شمشیرها، كلاه خودها و تابلوهای مینیاتوری كه هركدام یك فضای اختصاصی برای خودشان داشتند.
یك روز هم قاب روی دیواری
بین این وسیلهها اما حكایت عكسهای سیاه و سفید روی دیوارها هم حكایت جذابی است كه سررشتهاش به زندگی آدمهایی میرسد كه حالا قابی شدهاند روی دیوار. از جهان پهلوان تختی گرفته تا حاجرحیم اربابی كه میگفتند از علمای دینی اصفهان بوده .
چایخانه از همان ابتدای ورود به دالان قدیمیاش، با وسایل قدیمی و عتیقهجاتی كه ردیف به ردیف كنار هم چیده شده بودند، مقابلمان قدم علم كرد؛ طوری كه انگار پا گذاشته باشیم درست وسط تاریخی چند صدساله! فضایی پر از وسایل قدیمی و عتیقه با سن و سالی خیلی بیشتر از مشتریهایی كه درست وسط حجم انبوهی از خمرههای بزرگ گلی، چراغهای نفتی، ساعتهای قدیمی شماطهای و گنجههای بزرگ و كوچك عتیقه، صف بسته بودند برای وارد شدن به چایخانه و خوردن غذا یا یك لیوان دوغ و گوش فیل معروف اصفهانیها.
ما هم در صف این مشتریها ایستادیم و محو تماشای عتیقهجاتی شدیم كه میگفتند حاج محمدعلی خواجه یعنی صاحب اصلی و بنیانگذار چایخانه برحسب علاقه شخصیاش یكییكی جمع كرده و به در و دیوار قهوهخانهاش آویخته؛ جایی كه قبلا در سابقهاش كارگاه مسگری بوده و كاروانسرایی برای استراحت مسافران و همین است كه هنوز هم بعضیها به آن میگویند خستهخانه! و خیلی قبلتر بازار خرید و فروش حیوانات اهلی؛ اما در طالعش این بوده كه حدود 60 سال پیش تغییر كاربری بدهد و به بركت وجود صدها قطعه عتیقه باارزش، به عنوان یكی از جاذبههای گردشگری امروز شهر اصفهان معرفی شود.
خارجیهای چایخانهدوست
صف كه جلوتر رفت، كمكم ما هم وارد فضای اصلی چایخانه شدیم؛ جایی كه كیپ تا كیپ مشتریها نشسته بودند؛ مشتریهایی كه بیشترشان به اتفاق، گردشگران خارجی بودند؛ مشتریهایی كه همه محو تماشای فضای داخل چایخانه شده بودند. ما هم چشم چرخاندیم و در شلوغی اشیای قدیمیای كه از سقف تا كف، كنار هم چیده شده بودند، صاحب فعلی چایخانه را دیدیم، مردی به اسم حسن خواجه كه میگفت من پسر حاجی هستم و منظورش همان محمدعلی خواجه بنیانگذار چایخانه بود.
همانجا در شلوغی چایخانه پای حرفهایش نشستیم. حسن آقا برایمان گفت 59 سال از خدا عمر گرفته و از یكی دوسالگیاش چایخانه راه افتاده و از همان زمان تا حالا همیشه چراغش روشن بوده است.
حسن آقا گردشگرهایی را كه پشت میزهای باریك چایخانه بودند، نشانمان داد و گفت، گردشگرهای خارجی اینجا را خیلی دوست دارند، شاید بیایند اصفهان و عالیقاپو را نبینند، اما حتما یك عكس داخل چایخانه ما میاندازند.
چرایش را كه پرسیدیم، گفت: از قبل هم اینجا توریست میآمد چون اینجا در نقشه گردشگری خارجیها درباره دیدنیهای اصفهان وارد شده، اما الان چندسالی است پاتوق توریستها شده و ما از صبح تا شب یعنی از همان 7 صبح كه اینجا
باز میشود تا 10 شب، همیشه مشتری داریم؛ مشتریهایی كه به صورت تكی میآیند یا گروهی یا خانوادگی.
یك جای عجیب در دنیا !
توریستها اینجا را دوست دارند؛ ما این را همان ابتدای ورود از زبان
حاج حسن خواجه شنیدیم، اما بیشتر كه پای صحبتهایش نشستیم او برای ما از رغبت و علاقه این گردشگران خارجی گفت و اینكه همه گردشگران مخصوصا گردشگران شرقی یعنی همه آنهایی كه از كشورهای چین، ژاپن و كره به چایخانه میآیند محو زیباییهای این فضا میشوند و همگی میگویند كه تا حالا چنین جایی در هیچ جای دنیا ندیدهاند و برایشان جالب است كه فضای چایخانه طوری است كه برخلاف تصورشان از قهوهخانههای ایرانی، خانمها هم میتوانند حضور داشته باشند و در امنیت غذا بخورند و كسی
مزاحم شان نشود.
طرفداران آبگوشت بریانی
و دوغ و گوشفیل
همانجا چشم چرخاندیم روی میزهایی كه مشخص بود میزبان یك یا چند گردشگران هستند و از حسن آقا پرسیدیم، گردشگران بیشتر چه غذایی سفارش میدهند؟ حسن آقا هم از آبگوشت بریانی چایخانهاش تعریف كرد و گفت این غذای سنتی اصفهان است كه اینجا خیلی طرفدار دارد و بعد از آن خیلیها طرفدار كشكبادمجان و دوغ و گوشفیل هستند. تركیب دوغ و گوشفیل البته برای ما جمع اضداد بود؛ تركیب ترش و شیرین عجیبی كه اصفهانیها طرفدارش هستند و به عنوان یكی از خوراكیهای مخصوص این شهر تاریخی، جایی نیست كه در اصفهان آن را نفروشند.
خون دلها خوردهایم
عتیقههای داخل چایخانه؛ همانها كه فوج فوج گردشگران خارجی را از سراسر دنیا به چایخانه حاجمیرزا میكشاند؛ هركدام قصهای دارند و با خون دل جمع شدهاند، اینها را حسن آقا به ما میگوید و ادامه میدهد كه هیچكدامشان هم برای فروش نیستند، این اتیكتهای شمارهداری هم كه رویشان زدهایم یك جور كدبندی برای كار خودمان است، چون تعدادشان زیاد است و باید حساب و كتابشان را داشته باشیم.
سرای حاجمیرزا ثبت ملی شده، 20 اسفند 1385 و حالا مسؤولان میراث فرهنگی و گردشگری دوست دارند این چایخانه بازسازی شود؛ گرچه حسن آقا میگوید كه مساله فقط سر بازسازی محوطه حیاط و كفسازی محوطه است و طاق اتاقها و دالانهای چایخانه محكم است و نیاز به بازسازی و مرمت ندارد چون از نوع ضربی است و از طرف راست چیده شده و به طرف ضلع مقابل آمده و به خاطر همین چینش ضربدری به نام ضربی مشهور است.
بازار سلفی هم داغ است
ما همانجا كنار
حاج حسن خواجه ایستادیم و مشغول تماشای چایخانه و گردشگرانی شدیم كه با در و دیوار پر از عتیقه چایخانه یا سلفی میانداختند یا عكس یادگاری. گردشگرانی كه تك تك وسیلههای داخل چایخانه برایشان جالب بود؛ از زنگ بزرگی كه نزدیك دخل از سقف آویزان شده بود و در نگاه اول شبیه زنگ كلیسا بود و حاج حسن میگفت زنگ كشتی بوده تا كشكولها، شمشیرها، كلاه خودها و تابلوهای مینیاتوری كه هركدام یك فضای اختصاصی برای خودشان داشتند.
یك روز هم قاب روی دیواری
بین این وسیلهها اما حكایت عكسهای سیاه و سفید روی دیوارها هم حكایت جذابی است كه سررشتهاش به زندگی آدمهایی میرسد كه حالا قابی شدهاند روی دیوار. از جهان پهلوان تختی گرفته تا حاجرحیم اربابی كه میگفتند از علمای دینی اصفهان بوده .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
رئیسدفتر رئیسجمهور در حاشیه نشست هیات دولت به شمار منتقدان سریال گاندو پیوست و طی سخنانی از وجود حق شکایت برای مسؤولان از صدا و سیما، خبر داد.
به گزارش جامجم، با اینکه سریال گاندو به پایان رسیده اما هنوز اظهارنظرها علیه این سریال ادامه دارد و هر روز یکی از مسؤولان قوه مجریه زبان به انتقاد از گاندو و سازندگانش میگشاید.
روز گذشته هم محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ به سوالات خبرنگار پیرامون سریال گاندو با اذعان به اینکه سریال را ندیده است گفت: طی هفتههای گذشته تماسهای بسیاری با دفتر ارتباطات مردمی ریاست جمهوری انجام شد و طی آنها مردم گلایههای بسیاری از اینکه در صدا و سیما سناریوسازیهایی در حال انجام است
مطرح شد.
واعظی صدا و سیما را بهخاطر پخش برنامههایی که به انتقاد از دولت میپردازند شماتت کرد و گفت: دولت در شش سال گذشته به رفتارهای صدا و سیما که در برنامههای مختلف سعی میکنند به دولت انتقاد کنند و برخوردی با حالت جناحی و حزبی با دولت داشته، عادت کرده است.
نکته جالب سخنان دیروز رئیس دفتر رئیسجمهور استناد واعظی به تیتر غلط و مخدوش یکی از رسانههای دولتی از صحبت های آرش قادری، نویسنده گاندو بود. او گفت: اینکه در یک سریال مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسندهاش ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا ابتدا به مردم میگویند سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنه سازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند.
واعظی در ادامه با استناد به گزارشهایی که دریافت کرده سریال گاندو را تخریب کننده قوه قضاییه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه دانست و گفت: تلاش شده در ۳۰ قسمتی که این سریال به نمایش در آمده، عدهای را مسؤولان انقلابی و ارزشی و عدهای را افراد نفوذپذیر و نفوذپرور و غربگرا و وابسته به خارج
معرفی کنند.
رئیس دفتر رئیس جمهور از حضور عوامل این سریال تلویزیونی به عنوان مهمان برنامههای تلویزیون هم انتقاد و با غیرمعمول دانستن این اتفاق گفت: رفتار صدا و سیما با سریال گاندو در مقایسه با همه سریالهای دیگر فرق دارد؛ طی روزهای اخیر در بخشهای مختلف خبری اعم از سیاسی یکی از موضوعات مطرح شده این سریال است یا اینکه در شبکههای مختلف تلویزیونی عوامل و بازیگران این سریال را دعوت کردهاند تا با مردم ارتباط برقرار کنند. به نظر میرسد صدا و سیما در حال انجام کار غیر معمولی است و من فکر میکنم که این مجموعه باید حتماً در رفتارهای خود تجدید نظر کند.
واعظی همچنین با بیان این خبر که در جلسه روز گذشته هیات دولت بابت این سریال به رئیس صدا و سیما تذکر داده شد، بدون اشاره به مصداق خاصی گفت: در این سریال مطالب دروغ و تهمت بسیار زیاد است و دولت و مسؤولان و بخشهای مختلف این حق را دارند که شکایت، برخورد و روشنگری کنند.
در روزهای گذشته منتقدان سریال گاندو ازجمله مشاور رسانهای رئیسجمهور و رئیس دفتر روحانی بارها این سریال را به خلافگویی و جعل واقعیت متهم کردند درحالیکه تا کنون هیچ مصداق و نمونهای از این ادعاها مشخص نکردهاند . به نظر میرسد بد نیست منتقدان دولتی گاندو در نشستی با عوامل این سریال و کارشناسان مطلع در حضور رسانهها مصادیق جعل واقعیت در این سریال رابه بحث بگذارند تا مردم درباره آن قضاوت کنند.
به گزارش جامجم، با اینکه سریال گاندو به پایان رسیده اما هنوز اظهارنظرها علیه این سریال ادامه دارد و هر روز یکی از مسؤولان قوه مجریه زبان به انتقاد از گاندو و سازندگانش میگشاید.
روز گذشته هم محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ به سوالات خبرنگار پیرامون سریال گاندو با اذعان به اینکه سریال را ندیده است گفت: طی هفتههای گذشته تماسهای بسیاری با دفتر ارتباطات مردمی ریاست جمهوری انجام شد و طی آنها مردم گلایههای بسیاری از اینکه در صدا و سیما سناریوسازیهایی در حال انجام است
مطرح شد.
واعظی صدا و سیما را بهخاطر پخش برنامههایی که به انتقاد از دولت میپردازند شماتت کرد و گفت: دولت در شش سال گذشته به رفتارهای صدا و سیما که در برنامههای مختلف سعی میکنند به دولت انتقاد کنند و برخوردی با حالت جناحی و حزبی با دولت داشته، عادت کرده است.
نکته جالب سخنان دیروز رئیس دفتر رئیسجمهور استناد واعظی به تیتر غلط و مخدوش یکی از رسانههای دولتی از صحبت های آرش قادری، نویسنده گاندو بود. او گفت: اینکه در یک سریال مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسندهاش ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا ابتدا به مردم میگویند سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنه سازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند.
واعظی در ادامه با استناد به گزارشهایی که دریافت کرده سریال گاندو را تخریب کننده قوه قضاییه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه دانست و گفت: تلاش شده در ۳۰ قسمتی که این سریال به نمایش در آمده، عدهای را مسؤولان انقلابی و ارزشی و عدهای را افراد نفوذپذیر و نفوذپرور و غربگرا و وابسته به خارج
معرفی کنند.
رئیس دفتر رئیس جمهور از حضور عوامل این سریال تلویزیونی به عنوان مهمان برنامههای تلویزیون هم انتقاد و با غیرمعمول دانستن این اتفاق گفت: رفتار صدا و سیما با سریال گاندو در مقایسه با همه سریالهای دیگر فرق دارد؛ طی روزهای اخیر در بخشهای مختلف خبری اعم از سیاسی یکی از موضوعات مطرح شده این سریال است یا اینکه در شبکههای مختلف تلویزیونی عوامل و بازیگران این سریال را دعوت کردهاند تا با مردم ارتباط برقرار کنند. به نظر میرسد صدا و سیما در حال انجام کار غیر معمولی است و من فکر میکنم که این مجموعه باید حتماً در رفتارهای خود تجدید نظر کند.
واعظی همچنین با بیان این خبر که در جلسه روز گذشته هیات دولت بابت این سریال به رئیس صدا و سیما تذکر داده شد، بدون اشاره به مصداق خاصی گفت: در این سریال مطالب دروغ و تهمت بسیار زیاد است و دولت و مسؤولان و بخشهای مختلف این حق را دارند که شکایت، برخورد و روشنگری کنند.
در روزهای گذشته منتقدان سریال گاندو ازجمله مشاور رسانهای رئیسجمهور و رئیس دفتر روحانی بارها این سریال را به خلافگویی و جعل واقعیت متهم کردند درحالیکه تا کنون هیچ مصداق و نمونهای از این ادعاها مشخص نکردهاند . به نظر میرسد بد نیست منتقدان دولتی گاندو در نشستی با عوامل این سریال و کارشناسان مطلع در حضور رسانهها مصادیق جعل واقعیت در این سریال رابه بحث بگذارند تا مردم درباره آن قضاوت کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با دوستان مروت با مستاجران مدارا
وقتی بچه بودم از مادرم زیاد میشنیدم که اجارهخانه در تهران خیلی گران است.مادر نگران بود که خواهرم که با شوهر و دوتا از بچههایش در تهران زندگی میکردند، نتوانند از پس اجاره خانه بر بیایند، برای همین مدام به آنها یادآوری میکرد از نان شبشان بزنند و خانه بخرند! عاقبت هم پیگیریهایش به نتیجه رسید و خواهر در شاهین ویلای کرج خانه خرید!
سالهای زیادی از آن زمان میگذرد و شرایط زندگی در تهران تغییر نکرده و اجارهنشینی همچنان سخت بوده و چند سالی است، سختتر شده و دو سه سالی است از تهران فراتر رفته و همه ایران را در برگرفته.اگر تا دو سه سال قبل اجارهنشینی در تهران کابوس بود الان این کابوس فراگیر شده و همه آنها که مقداری پول دارند، اگر نتوانند خانه بخرند به آنها پیشنهاد میشود در هر گوشه و کناری که توانستند با پولشان چند متری زمین بخرند که زمین هیچوقت به صاحبش خیانت نکرده و پول او را به سود خوبی میرساند! اگر تا چند سال قبل تحصیلکردهها به این گفته اقتصادی نگاهی خریدارانه داشتند که پول را باید وارد چرخه اقتصاد کرد نه خانه خرید! الان همین گروه هم میگویند در این اوضاع خراب اقتصادی ایکاش پولمان را خانه خریده بودیم که حداقل لازم نبود چنین اجارههای سرسام آوری را پرداخت کنیم!
اخبار اجاره بالای خانهها چنان ترسناک است که وقتی از مقابل بنگاه املاک رد میشوم اصلا به آن نگاه نمیکنم. باید طعم اجارهنشینی را چشیده باشی تا بفهمی آنها که الان داخل بنگاه نشستهاند چه حالی دارند! دلال بنگاه ( مودبانه و امروزیاش میشود کارشناس) یک نشست میگذارد با مستاجر یا خواهان خانه با صاحب ملک، در بیشتر این نشستها صحبتهایی رد و بدل میشود که مسلمان نبیند،کافر نشنود! صاحب ملک در صدر مجلس نشسته و دلال پشت میزش و مستاجر باید همه زندگی و دار و ندار خود را در چند جمله خلاصه کند تا به آنها که آن طرف میزند ثابت کند جانب انصاف را نگهدارند و قیمت ودیعه و اجاره را چیزی بگویند تا او بتواند حداقل برای یک سال آینده سقفی بالای سرش داشته باشد.یکی، دو سالی است، انگشت اشاره به سمت صاحبخانههاست.صاحبخانههایی که رقمهای تقریبا نجومی برای ملکشان در نظر میگیرند.
راستش را بخواهید، صاحبخانههایی که مروت داشته باشند و اخلاقمدار باشند تعدادشان آنقدر کم شده که وقتی کسی میگوید صاحبخانهام با من مدارا کرده همه در عین حال که چنین آدمی را تشویق میکنند چشمهایشان هم گرد میشود که مگر داریم! مگر میشود؟! همه اینها باعث شده تا فعالان شبکههای اجتماعی با هشتگ صاحبخانه خوب، صاحبان ملک را تشویق به مرام و انساندوستی کنند.هشتگی که به مستاجران این دلگرمی را میدهد که هستند کسانی که درد و مشکل آنها را درک کرده و تلاش میکنند این مشکل را حل کنند.
عرضه، جوابگوی تقاضا نیست!
کیا داوود اسفندیاری، مجری سابق برنامه «پایش» و مجری برنامه «حرف حساب» اما معتقد است حل مشکل اجارهنشینی باید فارغ از احساسات حل شود.بحرانی که ایجاد شده ریشه در جاهایی دارد که بیشتر مردم آن را میدانند اما نمیتوانند کاری برای حلش بکنند.
اسفندیاری میگوید: مشکل اصلی این است که مسکن برای دولت مسأله نبوده و نیست. در دوره وزارت آقای آخوندی این مشکل بنیه بیشتری گرفت.پنج سال ساخت و ساز مسکن در کشور تقریبا به صفر رسید و این باعث شد میزان ترازوی عرضه و تقاضای مسکن بههم بریزد.اگر دولت برای مسکن برنامه داشت، سرمایهگذاران را تشویق به ساخت خانه برای اجارهدادن میکرد.وقتی تعداد خانه با تعداد مستاجران برابری کند یا نزدیک باشد دیگر صاحبخانهها نمیتوانند برای خانههای خود رقمهای سنگین
در نظر بگیرند.
در این میان باید به تورم هم اشاره کرد، تورم در یکی دو سال اخیر آنقدر زیاد شد که روی همه چیز تاثیر گذاشت از جمله خانه.صاحب ملکی که خانهاش تا پارسال مثلا 200 میلیون تومان بوده الان شده 800 میلیون تومان و او بر اساس 80میلیون تومان، اجاره و رهن خانهاش را مشخص میکند.اما اگر عرضه زیاد باشد او مجبور است از قیمت حتی مصوب خانهاش را کمتر اجاره بدهد.این اتفاق مثلا در پردیس افتاده است.
تعداد خانههایی که در این منطقه اجاره داده میشود زیاد است برای همین مثلا خانه 50متری در نواب صد میلیون رهن کاملش است در پردیس 70میلیون! این تفاوت قیمت به این خاطر نیست که پردیس در حاشیه تهران است. به این دلیل است که در پردیس خانه برای اجاره دادن زیاد است و صاحب ملک باید اجاره را به اصطلاح بشکند.
سقفی برای زندگی
به اسفندیاری میگویم، حالا با همه این مشکلاتی که ما از آنها خبر داریم، از تورم بگیر تا رشد نقدینگی و گرانی مصالح ساختمانی، دلال بازی و... این روزها برای مستاجران چه باید کرد؟ واقعیت این است که خیلی از مردم توان پرداخت اجارههایی که تعیین شده را ندارند.
مسکن دیگر مرغ و گوشت نیست که بگویی نمیخوریم تا ارزان شود! که آنهم نمیشود. بههرحال هر آدمی باید سقفی برای زندگی داشته باشد.
این مجری میگوید: دولت موظف است شرایط را به گونهای مهیا کند که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند که حداقل مسکن میشود همین اجارهنشینی با قیمت مناسب! اما از آنجا که در کشور ما هیچ قانونی برای مسکن و اجارهنشینی وجود ندارد و دولت خودش را موظف به تامین مسکن برای مردم نمیداند، نتیجهاش میشود این آشفته بازاری که شاهدش هستیم.آنها که قیمتها را دستکاری کردند، بانکها که با سودهای جعلی نقدینگی را در کشور افزایش داده، باعث رشد تورم شدند در ویلاهای خود دور از مشکلاتی که مردم را ذله کرده به زندگی مرفه خود ادامه میدهند.سیستم مالیات درست نیست، صاحبخانهها و مالکان هر جور شده راهی برای فرار از مالیات پیدا میکنند اما کارمند اجاره نشین مالیات هم میدهد اما از حداقل رفاه هم برخوردار نیست.
مالک را نمیتوانی به زور وادار کنی اجاره خانهاش را پایینتر از تورم بیاورد اما در چنین شرایطی میتوانی به او بگویی: جوانمرد، اوضاع مملکت را که میبینی، فشارهای اقتصادی، بیکاری، بیپولی و گرانی را که میبینی، مستاجر هم یکی مثل خودت است، همه ما آدمیم و انسانیت حکم میکند در شرایط سخت هوای یکدیگر را داشته باشیم.
درست است که اجاره خانهات اینقدر است اما به جیب همنوعت هم نگاهی بکن و انصاف را رعایت کن و بگذار او بتواند خانهای اجاره کند و این را هم در نظر بگیر او باید با پول کارمند و کارگری، هم اجارهخانه بدهد هم، خرج زندگی را تامین کند.اگر با هم مدارا کنیم بهتر میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.اگر دولت هوای ما را ندارد حداقل خودمان هوای یکدیگر را داشته باشیم.
سالهای زیادی از آن زمان میگذرد و شرایط زندگی در تهران تغییر نکرده و اجارهنشینی همچنان سخت بوده و چند سالی است، سختتر شده و دو سه سالی است از تهران فراتر رفته و همه ایران را در برگرفته.اگر تا دو سه سال قبل اجارهنشینی در تهران کابوس بود الان این کابوس فراگیر شده و همه آنها که مقداری پول دارند، اگر نتوانند خانه بخرند به آنها پیشنهاد میشود در هر گوشه و کناری که توانستند با پولشان چند متری زمین بخرند که زمین هیچوقت به صاحبش خیانت نکرده و پول او را به سود خوبی میرساند! اگر تا چند سال قبل تحصیلکردهها به این گفته اقتصادی نگاهی خریدارانه داشتند که پول را باید وارد چرخه اقتصاد کرد نه خانه خرید! الان همین گروه هم میگویند در این اوضاع خراب اقتصادی ایکاش پولمان را خانه خریده بودیم که حداقل لازم نبود چنین اجارههای سرسام آوری را پرداخت کنیم!
اخبار اجاره بالای خانهها چنان ترسناک است که وقتی از مقابل بنگاه املاک رد میشوم اصلا به آن نگاه نمیکنم. باید طعم اجارهنشینی را چشیده باشی تا بفهمی آنها که الان داخل بنگاه نشستهاند چه حالی دارند! دلال بنگاه ( مودبانه و امروزیاش میشود کارشناس) یک نشست میگذارد با مستاجر یا خواهان خانه با صاحب ملک، در بیشتر این نشستها صحبتهایی رد و بدل میشود که مسلمان نبیند،کافر نشنود! صاحب ملک در صدر مجلس نشسته و دلال پشت میزش و مستاجر باید همه زندگی و دار و ندار خود را در چند جمله خلاصه کند تا به آنها که آن طرف میزند ثابت کند جانب انصاف را نگهدارند و قیمت ودیعه و اجاره را چیزی بگویند تا او بتواند حداقل برای یک سال آینده سقفی بالای سرش داشته باشد.یکی، دو سالی است، انگشت اشاره به سمت صاحبخانههاست.صاحبخانههایی که رقمهای تقریبا نجومی برای ملکشان در نظر میگیرند.
راستش را بخواهید، صاحبخانههایی که مروت داشته باشند و اخلاقمدار باشند تعدادشان آنقدر کم شده که وقتی کسی میگوید صاحبخانهام با من مدارا کرده همه در عین حال که چنین آدمی را تشویق میکنند چشمهایشان هم گرد میشود که مگر داریم! مگر میشود؟! همه اینها باعث شده تا فعالان شبکههای اجتماعی با هشتگ صاحبخانه خوب، صاحبان ملک را تشویق به مرام و انساندوستی کنند.هشتگی که به مستاجران این دلگرمی را میدهد که هستند کسانی که درد و مشکل آنها را درک کرده و تلاش میکنند این مشکل را حل کنند.
عرضه، جوابگوی تقاضا نیست!
کیا داوود اسفندیاری، مجری سابق برنامه «پایش» و مجری برنامه «حرف حساب» اما معتقد است حل مشکل اجارهنشینی باید فارغ از احساسات حل شود.بحرانی که ایجاد شده ریشه در جاهایی دارد که بیشتر مردم آن را میدانند اما نمیتوانند کاری برای حلش بکنند.
اسفندیاری میگوید: مشکل اصلی این است که مسکن برای دولت مسأله نبوده و نیست. در دوره وزارت آقای آخوندی این مشکل بنیه بیشتری گرفت.پنج سال ساخت و ساز مسکن در کشور تقریبا به صفر رسید و این باعث شد میزان ترازوی عرضه و تقاضای مسکن بههم بریزد.اگر دولت برای مسکن برنامه داشت، سرمایهگذاران را تشویق به ساخت خانه برای اجارهدادن میکرد.وقتی تعداد خانه با تعداد مستاجران برابری کند یا نزدیک باشد دیگر صاحبخانهها نمیتوانند برای خانههای خود رقمهای سنگین
در نظر بگیرند.
در این میان باید به تورم هم اشاره کرد، تورم در یکی دو سال اخیر آنقدر زیاد شد که روی همه چیز تاثیر گذاشت از جمله خانه.صاحب ملکی که خانهاش تا پارسال مثلا 200 میلیون تومان بوده الان شده 800 میلیون تومان و او بر اساس 80میلیون تومان، اجاره و رهن خانهاش را مشخص میکند.اما اگر عرضه زیاد باشد او مجبور است از قیمت حتی مصوب خانهاش را کمتر اجاره بدهد.این اتفاق مثلا در پردیس افتاده است.
تعداد خانههایی که در این منطقه اجاره داده میشود زیاد است برای همین مثلا خانه 50متری در نواب صد میلیون رهن کاملش است در پردیس 70میلیون! این تفاوت قیمت به این خاطر نیست که پردیس در حاشیه تهران است. به این دلیل است که در پردیس خانه برای اجاره دادن زیاد است و صاحب ملک باید اجاره را به اصطلاح بشکند.
سقفی برای زندگی
به اسفندیاری میگویم، حالا با همه این مشکلاتی که ما از آنها خبر داریم، از تورم بگیر تا رشد نقدینگی و گرانی مصالح ساختمانی، دلال بازی و... این روزها برای مستاجران چه باید کرد؟ واقعیت این است که خیلی از مردم توان پرداخت اجارههایی که تعیین شده را ندارند.
مسکن دیگر مرغ و گوشت نیست که بگویی نمیخوریم تا ارزان شود! که آنهم نمیشود. بههرحال هر آدمی باید سقفی برای زندگی داشته باشد.
این مجری میگوید: دولت موظف است شرایط را به گونهای مهیا کند که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند که حداقل مسکن میشود همین اجارهنشینی با قیمت مناسب! اما از آنجا که در کشور ما هیچ قانونی برای مسکن و اجارهنشینی وجود ندارد و دولت خودش را موظف به تامین مسکن برای مردم نمیداند، نتیجهاش میشود این آشفته بازاری که شاهدش هستیم.آنها که قیمتها را دستکاری کردند، بانکها که با سودهای جعلی نقدینگی را در کشور افزایش داده، باعث رشد تورم شدند در ویلاهای خود دور از مشکلاتی که مردم را ذله کرده به زندگی مرفه خود ادامه میدهند.سیستم مالیات درست نیست، صاحبخانهها و مالکان هر جور شده راهی برای فرار از مالیات پیدا میکنند اما کارمند اجاره نشین مالیات هم میدهد اما از حداقل رفاه هم برخوردار نیست.
مالک را نمیتوانی به زور وادار کنی اجاره خانهاش را پایینتر از تورم بیاورد اما در چنین شرایطی میتوانی به او بگویی: جوانمرد، اوضاع مملکت را که میبینی، فشارهای اقتصادی، بیکاری، بیپولی و گرانی را که میبینی، مستاجر هم یکی مثل خودت است، همه ما آدمیم و انسانیت حکم میکند در شرایط سخت هوای یکدیگر را داشته باشیم.
درست است که اجاره خانهات اینقدر است اما به جیب همنوعت هم نگاهی بکن و انصاف را رعایت کن و بگذار او بتواند خانهای اجاره کند و این را هم در نظر بگیر او باید با پول کارمند و کارگری، هم اجارهخانه بدهد هم، خرج زندگی را تامین کند.اگر با هم مدارا کنیم بهتر میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.اگر دولت هوای ما را ندارد حداقل خودمان هوای یکدیگر را داشته باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بلاتکلیفی حقوق كارمندان در چهارمین ماه سال
مناقشه دولت و مجلس بر سر نحوه افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان در سال جاری، همچنان ادامه دارد؛ برخی نمایندگان مجلس معتقدند دولت برخلاف مصوبه قانون بودجه، حقوق پردرآمدها را بیشتر از كمدرآمدها افزایش داده است؛ این در حالی است كه دولت میگوید به مصوبه مجلس عمل كرده است. اعلام نظر هیات تطبیق مصوبات دولت با قانون هم نتوانسته به این مناقشه پایان دهد. به این ترتیب كارمندان و بازنشستگان در چهارمین ماه سال در انتظارند تا رقم افزایش حقوقشان در سال جاری بهطور قطعی مشخص شود.
طبق قانون بودجه سال۹۸ دولت مكلف شد حقوق تمام كارمندان و بازنشستگان در سال۹۸ را با فرمول (۴۰۰ هزار تومان+ تا ۱۰ درصد) افزایش دهد. بر اساس مصوبه مجلس میزان حقوق حداقلبگیران حدود ۴۲ درصد و حداكثربگیران حدود ۱۱ درصد افزایش پیدا میكرد، اما دولت در مصوبه خود این فرمول تركیبی را به افزایش ثابت تبدیل كرده و برای همه (بهجز مقامات) رشد ۱۸ درصدی را در نظر گرفته است.
از سوی دیگر، دولت در حالی میزان حقوق كارمندان را در سال جاری ۱۸درصد افزایش داده كه فیش حقوقی كارمندان برخی دستگاهها حاكی از آن است كه برخی ردیفها نظیر اضافهكاری، كارانه و... حذف شده است. این اقدام مورد اعتراض و انتقاد بسیاری از كارمندان قرار گرفته، زیرا با اعمال چنین روشی از سوی دولت، به احتمال زیاد حقوق بسیاری از كاركنان همسطح یا حتی كمتر از میزان دریافتی آنها در سال گذشته خواهد شد كه این موضوع با قانون مصوب مجلس در خصوص میزان افزایش حقوق و دستمزد كارمندان و كاركنان دولتی در سال ۹۸ مغایرت دارد.
البته هنوز مصوبه افزایش ۱۸ درصدی حقوق تمام كاركنان دولتی هم با انتقاد جدی از سوی نمایندگان مجلس مواجه است، به گفته بسیاری از نمایندگان مجلس، دولت قانون مصوب مجلس شورای اسلامی را اجرا نكرده است. سوالی كه مطرح میشود این است كه واكنش مجلس نسبت به انحراف دولت از پرداخت حقوق كارمندان دولتی و قطع اضافهكار و كارانه آنها چیست؟
نظر هیات تطبیق
این هفته نظر هیات تطبیق مصوبات دولت با قانون كه یكی از اركان نظارتی زیرمجموعه مجلس است، درباره مصوبه دولت در زمینه افزایش حقوق كارمندان اعلام شد اما مجلسیها و دولتیها برداشتهای كاملا متفاوتی از این رأی داشتند.
«رئیس مجلس مصوبه دولت در مورد افزایش حقوقها را مغایر با قانون شناخت.» این خبری بود كه حمیدرضا حاجیبابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی داد اما قرائت دولت از این رد مصوبه چیز دیگری بود.
«مصوبات افزایش حقوق ۹۸ دولت دوباره تأیید شد». این هم خبری بود كه دولت از رد مصوبه افزایش حقوقها اعلام كرد. در این خبر آمده بود: هیات تطبیق مقررات با قوانین مجلس، در آخرین نظر خود، تبصرههایی را كه هیات وزیران بر اساس ایراد آن هیات به مصوبات افزایش حقوق سال ۹۸ كارمندان و بازنشستگان الحاق كرده بود مغایر قانون دانست و اشتباه خود را پذیرفت. در خبر دولت اعلام شد: «با توجه به اینكه ایراد دیگری راجع به اصل فرمول افزایش وجود ندارد، با حذف تبصرههای الحاقی و برگشت به مصوبه اولیه دولت، درواقع مصوبه تأیید شده است.»
حاجیبابایی اما میگوید: با توجه به بررسیهای به عمل آمده در مورد عملكرد دولت در خصوص افزایش حقوقها براساس جزء «ی» بند «الف» تبصره ۱۲؛ دیدگاه ریاست مجلس منطبق بر آنچه دولت عمل كرده نیست و آن را مغایر با قانون مجلس شناخت.
دولت از اشتباه مجلس استفاده كرد
مهرداد لاهوتی، عضو كمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس به خبرنگار ما تصریح كرد: مصوبهای كه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان دولت تصویب كرد بر این اساس بود كه 400 هزار تومان ثابت و تا 10 درصد حقوق افزایش یابد اما باید سقفی در این زمینه تعیین میشد كه متأسفانه مجلس در این زمینه كوتاهی كرده است.وی تاكید كرد: سال گذشته مجلس در این باره اعلام كرد حقوقهای بالای 5 میلیون تومان افزایش نمییابد و منابع حاصل از این بخش باید به حقوقهای پایینتر برسد اما در مصوبه امسال رقمی تعیین نشد و دولت تاكنون خلاف قانون عمل نكرده است.
لاهوتی اعتبار پرداخت حقوق كارمندان دولت را 23 هزار میلیارد تومان عنوان كرد و گفت: برای اصلاح بودجه یا دولت باید لایحه به مجلس بیاورد یا نمایندگان طرح ارائه كنند تا این مشكل رفع شود. نامهای هم كه رئیس مجلس قرار است به هیات وزیران نگارش كند جنبه توصیهای دارد و برای اصلاح ساختار بودجه راهی جز دو موردی كه بیان شد نیست.
سیدامیرحسین قاضیزاده، عضو هیات رئیسه مجلس هم در این باره به خبرنگار ما گفت: هیات تطبیق مقررات جایگاه مشورتی دارد و آنچه اهمیت دارد ابلاغ رئیس مجلس در این مورد است.
قاضیزاده تصریح كرد: رئیس مجلس این اختیار را دارد كه نظر هیات تطبیق مقررات را تغییر دهد و بعد ابلاغ كند كه این اتفاق در مورد افزایش حقوق كارمندان ظاهراً خواهد افتاد.
ماجرای اختلاف دولت و مجلس از چه قرار بود؟
ماجرای افزایش حقوقها چطور موجب اختلاف دولت و مجلس شد؛ افزایش یكباره قیمتها در سال گذشته و فشار مضاعفی كه تورم بر حقوقبگیران تحمیل كرد موجب شد تا دولت در لایحه بودجه سال ۹۸ افزایش ۲۰درصدی حقوقها را پیشنهاد دهد؛ پیشنهادی كه با نظر موافق مجلسیها همراه نبود، چراكه معتقد بودند درصد یكسان افزایش حقوقها موجب افزایش شكاف میان حقوقبگیران دولتی میشود و به عبارتی به نام كمك به حداقلبگیران و به كام نجومی بگیران خواهد بود.
پشت انتقادات و مخالفت با پیشنهاد دولت برای افزایش یكسان حقوق برای كاركنان دولت یك دو دوتا چهارتای ساده بود: «براساس این پیشنهاد، كسی كه یك میلیون و ۲۵۰هزار تومان میگیرد، ۲۵۰هزارتومان افزایش حقوق دارد و كسی كه ۲۰میلیون تومان حقوق میگیرد، چهار میلیون حقوقش افزایش پیدا خواهد كرد.»
مجلس با رد پیشنهاد دولت، خود به فرمولی رسید تا علاوه بر جلوگیری از این تبعیض، حمایتی هم از افرادی كه حقوقهای بسیار پایینی داشتند، صورت گیرد. نظر مجلس، الحاق یك جزء به تبصره ۱۲ لایحه بودجه بود كه طبق مصوبه مقرر شد در افزایش حقوق گروههای حقوقبگیر همه دستگاههای اجرایی، از ابتدای سال98 حقوق ثابت یا عناوین مشابه مشمولان این بند به میزان چهار میلیون ریال افزایش یابد، علاوه بر این، تصمیم گرفته شد دولت حقوقها را تا ۱۰ درصد نسبت به سال ۹۷ افزایش دهد.بلافاصله محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در واكنش به این مصوبه مجلس در نامهای به رئیس مجلس گفت دولت نمیتواند مصوبه مجلس درباره افزایش حقوق به میزان ۴۰۰هزار تومان را اجرایی كند. این نامه اما به نشست دوباره منتهی نشد و مصوبه مجلس به همین شكل نهایی شد.
آغاز سال ۹۸ و زمزمههای اجرایی نشدن یك قانون
با آغاز سال جدید زمزمههای اجرایی نشدن مصوبه مجلس جدیتر شد تا جایی كه محمدباقر نوبخت در بیستم فروردین اعلام كرد: به علت اختلافنظر مجلس و دولت در افزایش حقوق ۲۰ درصدی یا ۴۰۰ هزارتومانی كاركنان، این مصوبه با كندی در حال انجام است و در حال حاضر تصمیم دولت بر آن شد كاركنان دولت حقوق فروردین و درنهایت اردیبهشت خود را با افزایش ۲۰ درصدی و میانگین متوسط دریافت كنند.
۲۸فروردین در جلسه هیات وزیران با تصویب بخشنامهای برای اجرای قانون بودجه درباره افزایش حقوقها؛ حداقل حقوق شاغلان مشمول قانون مدیریت خدمات كشوری و كارمندان مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت مبلغ ۱۵میلیون و ۶۳۰ هزار ریال تعیین شد به طوری كه حداقل افزایش حقوق نسبت به سال ۹۷ از مبلغ چهار میلیون و ۴۰۰ هزار ریال كمتر نباشد.
به این ترتیب دولت افزایش ۴۰۰ هزار تومانی را به ضریبی تبدیل كرد كه مجلس معتقد بود وارونه كردن حكم قانونی بودجه است. مركز پژوهشهای مجلس نیز بخشنامه اجرایی دولت را مغایر با قانون دانسته و در گزارشی اعلام كرد: «شیوه عمل دولت یعنی تبدیل رقم ثابت به ضریب علاوه بر اینكه موجب نقض آشكار مصوبه مجلس شده، باعث از بین رفتن هدف قانونگذار و تكرار چگونگی افزایش حقوقها در سنوات پیشین شده است.»
اعتراض ۱۵۲ نماینده به اجرای وارونه قانون
در ادامه این بحثها در بیستم خرداد در صحن مجلس نامهای به امضای ۱۵۲ نفر از نمایندگان خطاب به رئیسجمهور قرائت شد. نمایندگان در این نامه عنوان كرده بودند: «همانطوری كه استحضار دارید مجلس شورای اسلامی در تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۹۸ دولت را مكلف كرد حقوق كلیه كاركنان كشوری و لشكری شاغل و بازنشسته به میزان ۴۰۰ هزار تومان و تا ۱۰ درصد افزایش پیدا كند تا به هر میزان حقوق بیشتر باشد افزایش پایینتر اعمال شود. متأسفانه در اجرای این مصوبه منویات مجلس كه بر مبنای عدالت در پرداخت بود كاملا وارونه اجرا شده است؛ به شكلی كه رشد كمترین حقوق 5/12 درصد و حقوق ۲۰ میلیونی ۱۶ درصد در نظر گرفتهشده است. خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به اعتراضات عمومی، اقدام مقتضی در رابطه با اجرای دقیق قانون اعمال گردد.»
موضوع به هیات تطبیق مصوبات میرود
در ادامه این اعتراضها اكبر رنجبرزاده، عضو هیات رئیسه مجلس گفت: طبق تصمیم هیات رئیسه مجلس بنا شد در جهت افزایش حقوق طبقات میانی و جلوگیری از افزایش حقوق در رابطه با حقوقهای بالا از طریق هیات تطبیق مصوبات با قوانین اقدامات لازم صورت گیرد.
نامه لاریجانی به هیات وزیران
احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی از آخرین تصمیمات هیات رئیسه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان خبر داد و به خبرنگار ما گفت: در هیات رئیسه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان دولت جلساتی داشتیم كه قرار شد رئیس مجلس طی نامهای مغایرت مصوبه دولت با قانون را به هیات وزیران اعلام كند.
وی افزود: مجلس برای برقراری عدالت در نظر گرفت كه 400 هزار تومان برای همه كارمندان دولت بهصورت ثابت افزوده شود و دولت این اختیار را دارد تا 10 درصد حقوق كارمندان را بیفزاید اما متأسفانه گزارشهایی دریافت كردیم كه دولت برای افرادی كه حقوق بالاتری دارند 10 درصد در نظر گرفته و برای افرادی كه حقوق كمتر دریافت میكنند 4 تا 5 درصد كه این موضوع با روح قانونی كه مجلس تصویب كردهبود، مغایرت دارد. امیرآبادیفراهانی با تاكید بر اینكه اعلام مغایرت مصوبات هیاتوزیران با قانون برعهده رئیس مجلس است، تصریح كرد: اگر مصوبات هیات وزیران با قانون مغایر باشد، رئیس مجلس میتواند آن را خلاف قانون بداند كه در این صورت اصلاح مصوبه انجام خواهد شد.
تصویب قوانین بدون نظر كارشناسی نتیجه ندارد
غلامعلی جعفرزاده، عضو كمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینكه برخی نمایندگان بهدنبال تصویب قوانین پوپولیستی هستند به جامجم گفت: تصویب قوانین بدون نظرات كارشناسی باعث میشود نتیجهای كه مدنظر تصویبكنندگان است به دست نیاید و در زمان تصویب بودجه بارها گلویمان را پاره كردیم كه بگذارید كارشناسان روی این موضوع نظر بدهند اما یكباره مصوبه برای نظرخواهی رفت و به تصویب رسید.
وی با اشاره به اینكه یك كلمه «تا» باعث شده قانون به نتیجه اصلی خود دست پیدا نكند، افزود: در بند افزایش حقوق كارمندان دولت آمده دولت مكلف است میزان 400 هزار تومان برای همه و «تا» 10 درصد حقوق كارمندان را افزایش دهد و در این راستا شنیده میشود دولت حقوق برخی كارمندانی كه حقوق بالا دریافت میكنند را 10 درصد و حقوق برخی دیگر را 5 درصد اضافه كرده اما تخلفی در این زمینه اتفاق نیفتاده است.
جعفرزاده تاكید كرد: مدام از حقوقهای نجومی صحبت میكنند و من همینجا به شما اطمینان میدهم كه هیچ حقوقی بالای 20 میلیون تومان پرداخت نمیشود.
وی صحبتهای خبرنگار ما مبنی بر اینكه حقوق مدیران صندوق بازنشستگی كشوری خلاف اظهارات شماست پاسخ داد: باید بروید میزان حقوق این افراد را بررسی كنید. ملاك 20 میلیون تومان برای حقوق است نه دریافتی و در این زمینه هیچ تخلفی صورت نگرفته است.
به گفته این نماینده مجلس، اگر قانون تصریح كرده بود كه دریافتی حقوق نباید فراتر از 20 میلیون تومان برود منتقدان میتوانستند در صورت تخلف همه این موارد را رسانهای كنند اما واقعاً تخلفی در این زمینه صورت نگرفته است.
پایانی برای مناقشه
اتفاقی كه حالا افتاده این است كه رئیس مجلس ضمن لغو مصوبه دولت در مورد افزایش حقوقهای سال ۹۸ دولت را موظف كرده مصوبه جدیدی منطبق بر مصوبه مجلس در مورد افزایش حقوق كاركنان شاغل و بازنشستگان كشوری و لشكری ارائهكند و حالا مجلس منتظر مصوبه جدیدی از سوی دولت است بدون استناد به بند 158 بودجه كه درواقع دست دولت را برای تبدیل افزایش حقوقها به ضریبی مشابه آنچه هر سال اتفاق میافتاد، باز میگذاشت؛ مصوبهای كه برخی نمایندگان به آن معترض و مدعی بودند از در پشتی وارد مجلس شده است.
این هفته نظر هیات تطبیق مصوبات دولت با قانون كه یكی از اركان نظارتی زیرمجموعه مجلس است، درباره مصوبه دولت در زمینه افزایش حقوق كارمندان اعلام شد اما مجلسیها و دولتیها برداشتهای كاملا متفاوتی از این رأی داشتند.
«رئیس مجلس مصوبه دولت در مورد افزایش حقوقها را مغایر با قانون شناخت.» این خبری بود كه حمیدرضا حاجیبابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی داد اما قرائت دولت از این رد مصوبه چیز دیگری بود.
«مصوبات افزایش حقوق ۹۸ دولت دوباره تأیید شد». این هم خبری بود كه دولت از رد مصوبه افزایش حقوقها اعلام كرد. در این خبر آمده بود: هیات تطبیق مقررات با قوانین مجلس، در آخرین نظر خود، تبصرههایی را كه هیات وزیران بر اساس ایراد آن هیات به مصوبات افزایش حقوق سال ۹۸ كارمندان و بازنشستگان الحاق كرده بود مغایر قانون دانست و اشتباه خود را پذیرفت. در خبر دولت اعلام شد: «با توجه به اینكه ایراد دیگری راجع به اصل فرمول افزایش وجود ندارد، با حذف تبصرههای الحاقی و برگشت به مصوبه اولیه دولت، درواقع مصوبه تأیید شده است.»
حاجیبابایی اما میگوید: با توجه به بررسیهای به عمل آمده در مورد عملكرد دولت در خصوص افزایش حقوقها براساس جزء «ی» بند «الف» تبصره ۱۲؛ دیدگاه ریاست مجلس منطبق بر آنچه دولت عمل كرده نیست و آن را مغایر با قانون مجلس شناخت.
دولت از اشتباه مجلس استفاده كرد
مهرداد لاهوتی، عضو كمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس به خبرنگار ما تصریح كرد: مصوبهای كه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان دولت تصویب كرد بر این اساس بود كه 400 هزار تومان ثابت و تا 10 درصد حقوق افزایش یابد اما باید سقفی در این زمینه تعیین میشد كه متأسفانه مجلس در این زمینه كوتاهی كرده است.وی تاكید كرد: سال گذشته مجلس در این باره اعلام كرد حقوقهای بالای 5 میلیون تومان افزایش نمییابد و منابع حاصل از این بخش باید به حقوقهای پایینتر برسد اما در مصوبه امسال رقمی تعیین نشد و دولت تاكنون خلاف قانون عمل نكرده است.
لاهوتی اعتبار پرداخت حقوق كارمندان دولت را 23 هزار میلیارد تومان عنوان كرد و گفت: برای اصلاح بودجه یا دولت باید لایحه به مجلس بیاورد یا نمایندگان طرح ارائه كنند تا این مشكل رفع شود. نامهای هم كه رئیس مجلس قرار است به هیات وزیران نگارش كند جنبه توصیهای دارد و برای اصلاح ساختار بودجه راهی جز دو موردی كه بیان شد نیست.
سیدامیرحسین قاضیزاده، عضو هیات رئیسه مجلس هم در این باره به خبرنگار ما گفت: هیات تطبیق مقررات جایگاه مشورتی دارد و آنچه اهمیت دارد ابلاغ رئیس مجلس در این مورد است.
قاضیزاده تصریح كرد: رئیس مجلس این اختیار را دارد كه نظر هیات تطبیق مقررات را تغییر دهد و بعد ابلاغ كند كه این اتفاق در مورد افزایش حقوق كارمندان ظاهراً خواهد افتاد.
ماجرای اختلاف دولت و مجلس از چه قرار بود؟
ماجرای افزایش حقوقها چطور موجب اختلاف دولت و مجلس شد؛ افزایش یكباره قیمتها در سال گذشته و فشار مضاعفی كه تورم بر حقوقبگیران تحمیل كرد موجب شد تا دولت در لایحه بودجه سال ۹۸ افزایش ۲۰درصدی حقوقها را پیشنهاد دهد؛ پیشنهادی كه با نظر موافق مجلسیها همراه نبود، چراكه معتقد بودند درصد یكسان افزایش حقوقها موجب افزایش شكاف میان حقوقبگیران دولتی میشود و به عبارتی به نام كمك به حداقلبگیران و به كام نجومی بگیران خواهد بود.
پشت انتقادات و مخالفت با پیشنهاد دولت برای افزایش یكسان حقوق برای كاركنان دولت یك دو دوتا چهارتای ساده بود: «براساس این پیشنهاد، كسی كه یك میلیون و ۲۵۰هزار تومان میگیرد، ۲۵۰هزارتومان افزایش حقوق دارد و كسی كه ۲۰میلیون تومان حقوق میگیرد، چهار میلیون حقوقش افزایش پیدا خواهد كرد.»
مجلس با رد پیشنهاد دولت، خود به فرمولی رسید تا علاوه بر جلوگیری از این تبعیض، حمایتی هم از افرادی كه حقوقهای بسیار پایینی داشتند، صورت گیرد. نظر مجلس، الحاق یك جزء به تبصره ۱۲ لایحه بودجه بود كه طبق مصوبه مقرر شد در افزایش حقوق گروههای حقوقبگیر همه دستگاههای اجرایی، از ابتدای سال98 حقوق ثابت یا عناوین مشابه مشمولان این بند به میزان چهار میلیون ریال افزایش یابد، علاوه بر این، تصمیم گرفته شد دولت حقوقها را تا ۱۰ درصد نسبت به سال ۹۷ افزایش دهد.بلافاصله محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در واكنش به این مصوبه مجلس در نامهای به رئیس مجلس گفت دولت نمیتواند مصوبه مجلس درباره افزایش حقوق به میزان ۴۰۰هزار تومان را اجرایی كند. این نامه اما به نشست دوباره منتهی نشد و مصوبه مجلس به همین شكل نهایی شد.
آغاز سال ۹۸ و زمزمههای اجرایی نشدن یك قانون
با آغاز سال جدید زمزمههای اجرایی نشدن مصوبه مجلس جدیتر شد تا جایی كه محمدباقر نوبخت در بیستم فروردین اعلام كرد: به علت اختلافنظر مجلس و دولت در افزایش حقوق ۲۰ درصدی یا ۴۰۰ هزارتومانی كاركنان، این مصوبه با كندی در حال انجام است و در حال حاضر تصمیم دولت بر آن شد كاركنان دولت حقوق فروردین و درنهایت اردیبهشت خود را با افزایش ۲۰ درصدی و میانگین متوسط دریافت كنند.
۲۸فروردین در جلسه هیات وزیران با تصویب بخشنامهای برای اجرای قانون بودجه درباره افزایش حقوقها؛ حداقل حقوق شاغلان مشمول قانون مدیریت خدمات كشوری و كارمندان مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت مبلغ ۱۵میلیون و ۶۳۰ هزار ریال تعیین شد به طوری كه حداقل افزایش حقوق نسبت به سال ۹۷ از مبلغ چهار میلیون و ۴۰۰ هزار ریال كمتر نباشد.
به این ترتیب دولت افزایش ۴۰۰ هزار تومانی را به ضریبی تبدیل كرد كه مجلس معتقد بود وارونه كردن حكم قانونی بودجه است. مركز پژوهشهای مجلس نیز بخشنامه اجرایی دولت را مغایر با قانون دانسته و در گزارشی اعلام كرد: «شیوه عمل دولت یعنی تبدیل رقم ثابت به ضریب علاوه بر اینكه موجب نقض آشكار مصوبه مجلس شده، باعث از بین رفتن هدف قانونگذار و تكرار چگونگی افزایش حقوقها در سنوات پیشین شده است.»
اعتراض ۱۵۲ نماینده به اجرای وارونه قانون
در ادامه این بحثها در بیستم خرداد در صحن مجلس نامهای به امضای ۱۵۲ نفر از نمایندگان خطاب به رئیسجمهور قرائت شد. نمایندگان در این نامه عنوان كرده بودند: «همانطوری كه استحضار دارید مجلس شورای اسلامی در تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۹۸ دولت را مكلف كرد حقوق كلیه كاركنان كشوری و لشكری شاغل و بازنشسته به میزان ۴۰۰ هزار تومان و تا ۱۰ درصد افزایش پیدا كند تا به هر میزان حقوق بیشتر باشد افزایش پایینتر اعمال شود. متأسفانه در اجرای این مصوبه منویات مجلس كه بر مبنای عدالت در پرداخت بود كاملا وارونه اجرا شده است؛ به شكلی كه رشد كمترین حقوق 5/12 درصد و حقوق ۲۰ میلیونی ۱۶ درصد در نظر گرفتهشده است. خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به اعتراضات عمومی، اقدام مقتضی در رابطه با اجرای دقیق قانون اعمال گردد.»
موضوع به هیات تطبیق مصوبات میرود
در ادامه این اعتراضها اكبر رنجبرزاده، عضو هیات رئیسه مجلس گفت: طبق تصمیم هیات رئیسه مجلس بنا شد در جهت افزایش حقوق طبقات میانی و جلوگیری از افزایش حقوق در رابطه با حقوقهای بالا از طریق هیات تطبیق مصوبات با قوانین اقدامات لازم صورت گیرد.
نامه لاریجانی به هیات وزیران
احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی از آخرین تصمیمات هیات رئیسه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان خبر داد و به خبرنگار ما گفت: در هیات رئیسه مجلس درباره افزایش حقوق كارمندان دولت جلساتی داشتیم كه قرار شد رئیس مجلس طی نامهای مغایرت مصوبه دولت با قانون را به هیات وزیران اعلام كند.
وی افزود: مجلس برای برقراری عدالت در نظر گرفت كه 400 هزار تومان برای همه كارمندان دولت بهصورت ثابت افزوده شود و دولت این اختیار را دارد تا 10 درصد حقوق كارمندان را بیفزاید اما متأسفانه گزارشهایی دریافت كردیم كه دولت برای افرادی كه حقوق بالاتری دارند 10 درصد در نظر گرفته و برای افرادی كه حقوق كمتر دریافت میكنند 4 تا 5 درصد كه این موضوع با روح قانونی كه مجلس تصویب كردهبود، مغایرت دارد. امیرآبادیفراهانی با تاكید بر اینكه اعلام مغایرت مصوبات هیاتوزیران با قانون برعهده رئیس مجلس است، تصریح كرد: اگر مصوبات هیات وزیران با قانون مغایر باشد، رئیس مجلس میتواند آن را خلاف قانون بداند كه در این صورت اصلاح مصوبه انجام خواهد شد.
تصویب قوانین بدون نظر كارشناسی نتیجه ندارد
غلامعلی جعفرزاده، عضو كمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینكه برخی نمایندگان بهدنبال تصویب قوانین پوپولیستی هستند به جامجم گفت: تصویب قوانین بدون نظرات كارشناسی باعث میشود نتیجهای كه مدنظر تصویبكنندگان است به دست نیاید و در زمان تصویب بودجه بارها گلویمان را پاره كردیم كه بگذارید كارشناسان روی این موضوع نظر بدهند اما یكباره مصوبه برای نظرخواهی رفت و به تصویب رسید.
وی با اشاره به اینكه یك كلمه «تا» باعث شده قانون به نتیجه اصلی خود دست پیدا نكند، افزود: در بند افزایش حقوق كارمندان دولت آمده دولت مكلف است میزان 400 هزار تومان برای همه و «تا» 10 درصد حقوق كارمندان را افزایش دهد و در این راستا شنیده میشود دولت حقوق برخی كارمندانی كه حقوق بالا دریافت میكنند را 10 درصد و حقوق برخی دیگر را 5 درصد اضافه كرده اما تخلفی در این زمینه اتفاق نیفتاده است.
جعفرزاده تاكید كرد: مدام از حقوقهای نجومی صحبت میكنند و من همینجا به شما اطمینان میدهم كه هیچ حقوقی بالای 20 میلیون تومان پرداخت نمیشود.
وی صحبتهای خبرنگار ما مبنی بر اینكه حقوق مدیران صندوق بازنشستگی كشوری خلاف اظهارات شماست پاسخ داد: باید بروید میزان حقوق این افراد را بررسی كنید. ملاك 20 میلیون تومان برای حقوق است نه دریافتی و در این زمینه هیچ تخلفی صورت نگرفته است.
به گفته این نماینده مجلس، اگر قانون تصریح كرده بود كه دریافتی حقوق نباید فراتر از 20 میلیون تومان برود منتقدان میتوانستند در صورت تخلف همه این موارد را رسانهای كنند اما واقعاً تخلفی در این زمینه صورت نگرفته است.
پایانی برای مناقشه
اتفاقی كه حالا افتاده این است كه رئیس مجلس ضمن لغو مصوبه دولت در مورد افزایش حقوقهای سال ۹۸ دولت را موظف كرده مصوبه جدیدی منطبق بر مصوبه مجلس در مورد افزایش حقوق كاركنان شاغل و بازنشستگان كشوری و لشكری ارائهكند و حالا مجلس منتظر مصوبه جدیدی از سوی دولت است بدون استناد به بند 158 بودجه كه درواقع دست دولت را برای تبدیل افزایش حقوقها به ضریبی مشابه آنچه هر سال اتفاق میافتاد، باز میگذاشت؛ مصوبهای كه برخی نمایندگان به آن معترض و مدعی بودند از در پشتی وارد مجلس شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کاش بچههایم را میدیدم!
اتاق 801 یكی از بیمارستانهای تهران چند روزی است كه میزبان داریوش اسدزاده است كه به دلیل كهولت سن و ناتوانی بستری شده است. همراه عكاس اتاقها را میبینیم تا به اتاق 801 برسیم. در اتاق نیمهباز است و استاد داریوش اسدزاده روی تخت خوابیده است. كنار او همسرش با آرامش خاصی روی صندلی نشسته و نگاهش به استاد است.
این هنرمند به محض دیدن ما لبخندی روی لبهایش نقش میبندد. بعد از معرفی خودم و عكاس با همان لحن صمیمانه همیشگیاش به ما خوشامد میگوید. وقتی دستهگل را به او هدیه میدهم، اسدزاده و همسرش به خاطر انتخاب گلهای رز سفید تشكر میكند و هر دو همزمان میگویند چه گلهای زیبایی! استاد اسدزاده به محض اینكه متوجه میشود ما به نمایندگی از روزنامه جامجم به ملاقات او رفتهایم، خطاب به ما میگوید كه روزنامه جامجم جزو روزنامههای خوب و خواندنی است و او یكی از خوانندگان روزنامه است.
بعد از چند دقیقه یادآوری میكند كه تولد 94 سالگیاش را در روزنامه جامجم همراه همكاران تحریریه گرفتیم و ادامه میدهد: خیلی خوب خاطرم هست كه از من دعوت كردید و برایم كیك تولد گرفته بودید و شمع 94 سالگی را كنار شما عزیزان فوت كردم. آن روز خیلی به من خوش گذشت و خوشحال شده بودم كه به یادم بودید و برایم تولد گرفتید. راستش خانم! گاهی میبینیم كه خیلی توجهی به هنرمندان پیشكسوت نمیشود، اما همین كه شما هنوز هم به یاد من هستید، باعث خوشحالیام است. هیچ چیز بهتر از این نیست كه یاد هم باشیم و هرازگاهی به هم سر بزنیم.
همان طور كه استاد مشغول صحبت كردن با ماست، فلور نظری از بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون در اتاق را باز میكند و با روی خوش وارد اتاق میشود و بعد از احوالپرسی با استاد و همسرش، نقبی به خاطراتی كه با استاد در تلهفیلم مسافر داشت، میزند و استاد هم در ادامه میگوید كه یادش بخیر كه در این فیلم خدابیامرز خسرو شكیبایی هم بازی میكرد. ماحصل گپ و گفت صمیمانه من و فلور نظری را با داریوش اسدزاده میخوانید. نكته قابل تامل این که مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشكسوت روز سهشنبه در گفتوگو با یكی از خبرگزاریها اعلام كرده بود كه داریوش اسدزاده ممنوعالملاقات است، در حالی كه همان روز سهشنبه ما به دیدن استاد رفتیم و به هیچوجه ممنوعالملاقات نبود.
استاد، شما از 76 سال پیش روی صحنه تئاتر و مقابل دوربین سینما و تلویزیون بودید. وقتی به گذشتهتان نگاه میكنید، آن را چطور میبینید؟
راستش راضی هستم از كارهایی كه انجام دادهام. هیچوقت به دستمزد كارهایم فكر نكردم. همیشه اولین اولویتم برای پذیرش بازی در هر اثری، فیلمنامه بود. چون اعتقاد دارم كه اگر متن خوب و درست نوشته شده باشد، بقیه كارها به شكل خودکار درست پیش میرود. به همین دلیل برایم مهم نبود كه میخواهند دستمزدم را حتی كمتر بدهند، بلكه دلم میخواست كاری انجام بدهم كه ماندگار باشد و تماشاگر از كارم راضی باشد.
یعنی اعتقاد دارید كه هنرمند باید جریانساز باشد؟
بله، هنرمند باید برای كارش احترام ویژهای قائل شود. نباید مطالعه را فراموش كند. من در همه این سالها همیشه تلاش كردهام چند ساعتی را در طول روز به مطالعه اختصاص بدهم. من همیشه عاشق هنر بودم و همین باعث شد كه علاقهمند به تئاتر شدم و از 20 سالگی فعالیتم را در عرصه هنر شروع كردم. هم بازیگری كردم و هم نویسندگی و كارگردانی. برهههای مختلف تاریخ ایران را دیدهام و خوشحالم اطلاعات خیلی خوبی از تئاتر ایران دارم.
به همین دلیل كتاب سیری در تاریخ تئاتر ایران را نوشتید؟
بله، این كتاب را نوشتم تا هنرجویانی كه علاقهمند هستند اطلاعات بیشتری درباره تئاتر ایران داشته باشند با خواندن این كتاب به معلوماتشان اضافه شود. تا به امروز چند كتاب دیگر هم نوشتم و تدریس كردهام. دوست دارم هر آنچه كه دارم به جوانان بدهم.
استاد شنیدهایم میخواهید كتابی درباره زندگینامه خودتان بنویسید.
بله، همان طور كه تاكید كردهام برهههای مختلف تاریخ ایران را دیدهام، بنابراین دوست دارم كتابی از همان طفولیت خودم تا به امروز بنویسم. البته كار نگارش زندگینامهام را شروع كردم و مقدمه هم نوشتم. تا این كه كار به بیمارستان كشید و نتوانستم ادامه بدهم. اگر خدا همراهیام كند و انرژی داشته باشم، حتما كتابم را خواهم نوشت.
آیا كاری دارید كه آماده پخش از تلویزیون یا اكران از سینما باشد؟
نه، مدتی است كه كار نكردهام، به خاطر این كه انرژی و قدرتم برای بازی كم شده است. به همین دلیل ترجیح دادهام كه بیشتر استراحت كنم و كتاب بنویسم.
همچنان اهل دیدن فیلم یا سریال هستید؟
نه، اصلا فیلم یا سریال نمیبینم. بیشتر وقتم را برای نوشتن متمركز كردهام و مینویسم. در كنارش مطالعه هم خیلی میكنم. من از جوانی عاشق كتاب بودم و هنوز هم هستم. گاهی تا دمدمههای صبح بیدارم و آنقدر مشغول مطالعه میشوم كه زمان را از دست میدهم.
معتقدم انسان با مطالعه زنده است. نمیدانم چرا جوانان امروزی بیشترین زمان خودشان را در گوشیهایشان میگذرانند، در حالی كه خروجی مثبتی هم برایشان نخواهد داشت.
نمیدانم چرا این اتفاقات افتاده و جوانان بیشتر درگیر این مسائل و اینترنت هستند. من خودم یك گوشی قدیمی دارم، آن هم برای اینكه دوستان با من تماس بگیرند. با این سن و سال امكان ندارد مطالعه نكنم و برای مطالعه وقت نگذارم. دنیای ما آدمها با مطالعه بزرگ میشود و میتوانیم تجربیات زیادی كسب كنیم. اگر این طور نباشد واقعا وقت را بیهوده گذراندهایم. توصیه میكنم كه جوانان اندكی برای مطالعه وقت بگذارند، حتی شده در طول روز به اندازه ده تا 15 دقیقه زمان بگذارند. بعد از مدتی نتیجهاش را در زندگیشان خواهند دید.
استاد چه خبر از بچه ها؟
آنها سالهاست به آمریكا رفتهاند. بچهها یعنی زندگی. دوست دارم ببینمشان اما نیستند. وقتی هم بچه كنارت نباشد، انگار فرزند ندارید. در حالی كه خانواده نقش خیلی مهمی دارد. پایه و اساس هر چیزی در جامعه، خانواده است! این جمله را محكم میگویم و از شما هم میخواهم با تاكید بنویسید. چون خانواده نقش بینظیری دارد و باید به آن توجه كنیم.
تعداد بازیهای شما در تئاتر، سینما و تلویزیون خیلی زیاد است و هركدام ویژگیها و تفاوتهای خودش را دارد. آیا خاطره جالبی دارید كه برایمان بگویید؟
راستش بازی در هر كاری برایم خاطره است. مگر میشود خاطرات را فراموش كرد، خاطراتی كه هركدام از آنها رنگی دارد. من تا امروز كنار خیلی از هنرمندان بازی كردم. یكی از این هنرمندان زندهیاد خسرو شكیبایی است. یادش بخیر و خدا بیامرزدش. واقعا هنرمند خوب و حرفهای بود و بازیگر از این كه كنارش بازی میكرد حس خوبی داشت.
وقتی قرار بود من كنارش بازی كنم، خیلی خوشحال میشدم. البته همه بازیگرانی كه تا امروز كنارشان بودم خوب بودند و من از بازی در هیچ كاری پشیمان نشده ام و همه آنها را دوست داشتم. چون همیشه با دقت كارهایم را انتخاب میكردم. به متن، كارگردان و بازیگران توجه میكردم. این طور نبود بدون تحقیق یا بی مطالعه در كاری بازی كنم. در مجموع امروز خاطرات و عكسهای هنرمندان و دوستان شفیق برای من یادگار مانده است.
راستش راضی هستم از كارهایی كه انجام دادهام. هیچوقت به دستمزد كارهایم فكر نكردم. همیشه اولین اولویتم برای پذیرش بازی در هر اثری، فیلمنامه بود. چون اعتقاد دارم كه اگر متن خوب و درست نوشته شده باشد، بقیه كارها به شكل خودکار درست پیش میرود. به همین دلیل برایم مهم نبود كه میخواهند دستمزدم را حتی كمتر بدهند، بلكه دلم میخواست كاری انجام بدهم كه ماندگار باشد و تماشاگر از كارم راضی باشد.
یعنی اعتقاد دارید كه هنرمند باید جریانساز باشد؟
بله، هنرمند باید برای كارش احترام ویژهای قائل شود. نباید مطالعه را فراموش كند. من در همه این سالها همیشه تلاش كردهام چند ساعتی را در طول روز به مطالعه اختصاص بدهم. من همیشه عاشق هنر بودم و همین باعث شد كه علاقهمند به تئاتر شدم و از 20 سالگی فعالیتم را در عرصه هنر شروع كردم. هم بازیگری كردم و هم نویسندگی و كارگردانی. برهههای مختلف تاریخ ایران را دیدهام و خوشحالم اطلاعات خیلی خوبی از تئاتر ایران دارم.
به همین دلیل كتاب سیری در تاریخ تئاتر ایران را نوشتید؟
بله، این كتاب را نوشتم تا هنرجویانی كه علاقهمند هستند اطلاعات بیشتری درباره تئاتر ایران داشته باشند با خواندن این كتاب به معلوماتشان اضافه شود. تا به امروز چند كتاب دیگر هم نوشتم و تدریس كردهام. دوست دارم هر آنچه كه دارم به جوانان بدهم.
استاد شنیدهایم میخواهید كتابی درباره زندگینامه خودتان بنویسید.
بله، همان طور كه تاكید كردهام برهههای مختلف تاریخ ایران را دیدهام، بنابراین دوست دارم كتابی از همان طفولیت خودم تا به امروز بنویسم. البته كار نگارش زندگینامهام را شروع كردم و مقدمه هم نوشتم. تا این كه كار به بیمارستان كشید و نتوانستم ادامه بدهم. اگر خدا همراهیام كند و انرژی داشته باشم، حتما كتابم را خواهم نوشت.
آیا كاری دارید كه آماده پخش از تلویزیون یا اكران از سینما باشد؟
نه، مدتی است كه كار نكردهام، به خاطر این كه انرژی و قدرتم برای بازی كم شده است. به همین دلیل ترجیح دادهام كه بیشتر استراحت كنم و كتاب بنویسم.
همچنان اهل دیدن فیلم یا سریال هستید؟
نه، اصلا فیلم یا سریال نمیبینم. بیشتر وقتم را برای نوشتن متمركز كردهام و مینویسم. در كنارش مطالعه هم خیلی میكنم. من از جوانی عاشق كتاب بودم و هنوز هم هستم. گاهی تا دمدمههای صبح بیدارم و آنقدر مشغول مطالعه میشوم كه زمان را از دست میدهم.
معتقدم انسان با مطالعه زنده است. نمیدانم چرا جوانان امروزی بیشترین زمان خودشان را در گوشیهایشان میگذرانند، در حالی كه خروجی مثبتی هم برایشان نخواهد داشت.
نمیدانم چرا این اتفاقات افتاده و جوانان بیشتر درگیر این مسائل و اینترنت هستند. من خودم یك گوشی قدیمی دارم، آن هم برای اینكه دوستان با من تماس بگیرند. با این سن و سال امكان ندارد مطالعه نكنم و برای مطالعه وقت نگذارم. دنیای ما آدمها با مطالعه بزرگ میشود و میتوانیم تجربیات زیادی كسب كنیم. اگر این طور نباشد واقعا وقت را بیهوده گذراندهایم. توصیه میكنم كه جوانان اندكی برای مطالعه وقت بگذارند، حتی شده در طول روز به اندازه ده تا 15 دقیقه زمان بگذارند. بعد از مدتی نتیجهاش را در زندگیشان خواهند دید.
استاد چه خبر از بچه ها؟
آنها سالهاست به آمریكا رفتهاند. بچهها یعنی زندگی. دوست دارم ببینمشان اما نیستند. وقتی هم بچه كنارت نباشد، انگار فرزند ندارید. در حالی كه خانواده نقش خیلی مهمی دارد. پایه و اساس هر چیزی در جامعه، خانواده است! این جمله را محكم میگویم و از شما هم میخواهم با تاكید بنویسید. چون خانواده نقش بینظیری دارد و باید به آن توجه كنیم.
تعداد بازیهای شما در تئاتر، سینما و تلویزیون خیلی زیاد است و هركدام ویژگیها و تفاوتهای خودش را دارد. آیا خاطره جالبی دارید كه برایمان بگویید؟
راستش بازی در هر كاری برایم خاطره است. مگر میشود خاطرات را فراموش كرد، خاطراتی كه هركدام از آنها رنگی دارد. من تا امروز كنار خیلی از هنرمندان بازی كردم. یكی از این هنرمندان زندهیاد خسرو شكیبایی است. یادش بخیر و خدا بیامرزدش. واقعا هنرمند خوب و حرفهای بود و بازیگر از این كه كنارش بازی میكرد حس خوبی داشت.
وقتی قرار بود من كنارش بازی كنم، خیلی خوشحال میشدم. البته همه بازیگرانی كه تا امروز كنارشان بودم خوب بودند و من از بازی در هیچ كاری پشیمان نشده ام و همه آنها را دوست داشتم. چون همیشه با دقت كارهایم را انتخاب میكردم. به متن، كارگردان و بازیگران توجه میكردم. این طور نبود بدون تحقیق یا بی مطالعه در كاری بازی كنم. در مجموع امروز خاطرات و عكسهای هنرمندان و دوستان شفیق برای من یادگار مانده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

انگلیس تبعات توقیف نفتكش را درك خواهد كرد
رئیسجمهور، اقدام انگلیس در توقیف محموله نفتی كشورمان را بسیار كودكانه، سخیف و اشتباه توصیف و اظهار کرد: انگلیسیها آغازگر ناامنی در دریا هستند و امیدواریم این كار را ادامه نداده و تكرار نكنند، چرا كه تكرار آن موجب ناامنی در جهان شده و به زیان همه خواهد بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، حسن روحانی در جلسه هیأت دولت گفت: دشمن به دنبال ایجاد ناامنی در منطقه است و از اینرو به فضای كشورمان تجاوز كرد كه البته با پاسخ قاطع مواجه شد و از سوی دیگر به طور نیابتی، محموله نفتی ایران را توقیف كردند كه كار بسیار سخیف و غلطی انجام دادند.
روحانی خاطرنشان كرد: انگلیسیها در آبهای سرزمینی اسپانیا به ناروا این كشتی را توقیف كردند در حالی كه خودشان در این سرزمین و منطقه جبلالطارق اشغالگر هستند و مردم اسپانیا هم از این كار انگلیس اعلام انزجار دارند. رئیسجمهور با بیان اینكه اقدام انگلیسیها به زیان آنهاست، تصریح كرد: همه باید تلاش كنیم كه در سطح جهان، خطوط كشتیرانی از امنیت كامل برخوردار باشد و به انگلیسیها گوشزد میكنم كه شما آغازگر ناامنی هستید و تبعات آن را بعدا درك خواهید كرد. روحانی اظهار کرد: البته ممكن است انگلیسیها به دستور آمریكا یا آنچه گروه «ب» نامیده میشود این كار را كرده باشند كه البته باز هم اقدام غلط و اشتباهی است؛ ضمن اینكه میدانیم در داخل انگلستان شرایط انسجام ندارد و بههم ریخته است و دولت و پارلمانی به طور منسجم وجود ندارد. اما در عین این سراسیمگی و بههمریختگی، توقیف محموله نفتی ایران كاری احمقانه بود.
آمریكا با دست پس میزند
با پا پیش میكشد
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود تحركات اخیر آمریكا را حكایتی جالب و خندهآور توصیف كرد و گفت: تحركات امروز آمریكا، حكایت آدمی است كه با دست پس میزند و با پا پیش میكشد. آمریكاییها از یكطرف برجام را یك توافق بسیار بد و به تعبیر خودشان بدترین توافق میدانند و بدون هیچ بهانهای از آن خارج میشوند و از طرف دیگر وقتی ایران برخی از تعهدات خود را كاهش میدهد، همگی از آن ابراز نگرانی میكنند درحالی كه باید از آمریكا نگران بود كه كل برجام را زیر پا گذاشته است. روحانی خاطرنشان كرد: آنها درخواست جلسه فوقالعاده برای شورای حكام دادند كه چرا ایران برخی از تعهدات برجامی را كنار گذاشته و این داستان خندهآوری است كه امروز آمریكاییها آن را انجام میدهند كه كمتر میتوان در تاریخ سیاسی جهان سراغی از اینگونه اقدامات گرفت.
رئیسجمهور افزود: آنها دلیلی برای عدمغنیسازی ایران اعلام نمیكنند و صرفا میگویند كار بدی است یا اینكه هدف ایرانیها بد است. اما نمیتوانند بگویند اگر كار بدی است چرا خودشان آن را انجام میدهند و تنها كشوری كه در دنیا غنیسازی بد انجام داده و از سلاح اتمی استفاده كرده است، امروز نصیحتگر دیگران شده و خود را مصلح معرفی میكند. وی با بیان اینكه اروپاییها هم از اینكه ایران برخی تعهدات خود را طبق برجام كنار گذاشته اظهار نگرانی میكنند، خطاب به آنان گفت: شما نمیخواهد نسبت به ایران نگران باشید، نگرانی شما باید از آمریكا باشد كه كل این تعهد و برجام را زیر پا گذاشته و تمام تعهدات بینالمللی را متزلزل كرده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، حسن روحانی در جلسه هیأت دولت گفت: دشمن به دنبال ایجاد ناامنی در منطقه است و از اینرو به فضای كشورمان تجاوز كرد كه البته با پاسخ قاطع مواجه شد و از سوی دیگر به طور نیابتی، محموله نفتی ایران را توقیف كردند كه كار بسیار سخیف و غلطی انجام دادند.
روحانی خاطرنشان كرد: انگلیسیها در آبهای سرزمینی اسپانیا به ناروا این كشتی را توقیف كردند در حالی كه خودشان در این سرزمین و منطقه جبلالطارق اشغالگر هستند و مردم اسپانیا هم از این كار انگلیس اعلام انزجار دارند. رئیسجمهور با بیان اینكه اقدام انگلیسیها به زیان آنهاست، تصریح كرد: همه باید تلاش كنیم كه در سطح جهان، خطوط كشتیرانی از امنیت كامل برخوردار باشد و به انگلیسیها گوشزد میكنم كه شما آغازگر ناامنی هستید و تبعات آن را بعدا درك خواهید كرد. روحانی اظهار کرد: البته ممكن است انگلیسیها به دستور آمریكا یا آنچه گروه «ب» نامیده میشود این كار را كرده باشند كه البته باز هم اقدام غلط و اشتباهی است؛ ضمن اینكه میدانیم در داخل انگلستان شرایط انسجام ندارد و بههم ریخته است و دولت و پارلمانی به طور منسجم وجود ندارد. اما در عین این سراسیمگی و بههمریختگی، توقیف محموله نفتی ایران كاری احمقانه بود.
آمریكا با دست پس میزند
با پا پیش میكشد
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود تحركات اخیر آمریكا را حكایتی جالب و خندهآور توصیف كرد و گفت: تحركات امروز آمریكا، حكایت آدمی است كه با دست پس میزند و با پا پیش میكشد. آمریكاییها از یكطرف برجام را یك توافق بسیار بد و به تعبیر خودشان بدترین توافق میدانند و بدون هیچ بهانهای از آن خارج میشوند و از طرف دیگر وقتی ایران برخی از تعهدات خود را كاهش میدهد، همگی از آن ابراز نگرانی میكنند درحالی كه باید از آمریكا نگران بود كه كل برجام را زیر پا گذاشته است. روحانی خاطرنشان كرد: آنها درخواست جلسه فوقالعاده برای شورای حكام دادند كه چرا ایران برخی از تعهدات برجامی را كنار گذاشته و این داستان خندهآوری است كه امروز آمریكاییها آن را انجام میدهند كه كمتر میتوان در تاریخ سیاسی جهان سراغی از اینگونه اقدامات گرفت.
رئیسجمهور افزود: آنها دلیلی برای عدمغنیسازی ایران اعلام نمیكنند و صرفا میگویند كار بدی است یا اینكه هدف ایرانیها بد است. اما نمیتوانند بگویند اگر كار بدی است چرا خودشان آن را انجام میدهند و تنها كشوری كه در دنیا غنیسازی بد انجام داده و از سلاح اتمی استفاده كرده است، امروز نصیحتگر دیگران شده و خود را مصلح معرفی میكند. وی با بیان اینكه اروپاییها هم از اینكه ایران برخی تعهدات خود را طبق برجام كنار گذاشته اظهار نگرانی میكنند، خطاب به آنان گفت: شما نمیخواهد نسبت به ایران نگران باشید، نگرانی شما باید از آمریكا باشد كه كل این تعهد و برجام را زیر پا گذاشته و تمام تعهدات بینالمللی را متزلزل كرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ستون به سقف سارایوو
در بوسنی خیابانی هست به نام رسول حیدری و این تنها نشانه دوستی دو ملت نیست. هر سال ایرانیهای پزشك و فرهیخته و اهل ادب و فرهنگ راهی بوسنی میشوند و در راهپیمایی «مارش میرا» شركت میكنند. چند سالی هست كه شركت در این راهپیمایی به یك برنامه ثابت بدل شده؛ مثلا سازمان مردم نهاد «طبیب مسیر» با همكاری«كالج فارسی-بوسنیایی» طی سه سال متوالی گروهی از فعالان حوزههای فرهنگی و رسانهای را به مراسم راهپیمایی صلح «مارش میرا» (راهپیمایی صلح) اعزام كرده است.
مراسم راهپیمایی صلح «مارش میرا» هر ساله در بازه زمانی 8 تا 10 جولای و به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای نسلزدایی سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین با حضور گروههای مردمی و فعالان صلح از سراسر جهان برگزار میشود و امسال گروه ایرانی شركتكننده در این مراسم 14 تیر به سارایوو سفر كردند. هرسال هزاران نفر در این مراسم شركت میكنند و برنامه به این ترتیب است كه پس از سه روز راهپیمایی، روز 11 جولای راهپیمایان به منطقه پوتوچاری میرسند و در مراسم خاكسپاری شهدای تفحص شده در یك سال گذشته شركت میكنند و به مقام شهدای این نسلكشی ادای احترام میكنند.
اما همچنان نشانههای دیگری هست كه دوستی مردم ایران و بوسنی را یادآوری میكند. فیلمهای سینمایی و مستند و نیز كتابهایی كه درباره نسلكشی مسلمانان بوسنی نوشته شده، از حمایت پردغدغهای خبر میدهد كه مربوط به دیروز و امروز نیست.
کتابها:
جنایتكارها مثل ما هستند
«آزارشان به مورچه هم نمیرسید» اسلاونكا دراكولیچ
كتاب را سال گذشته نشر ستاك با ترجمه نازیلا محبی منتشر كرد؛ دراكولیچ كه در سالهای اخیر از نویسندگان محبوب اروپای شرقی در ایران بوده، پیش از این با آثاری چون «كافه اروپا»، «كمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم»، «بالكان اكسپرس» و «گشتی در موزه كمونیسم» شناخته شده بود. نویسنده در این كتاب بر مبنای پژوهش و اسنادی كه به دست آورده به بررسی ابعاد جنایات فجیع رخ داده در كشور صربستان بهویژه در دوره زمامداری اسلوبودان میلوشوویچ پرداخته است. نویسنده كتاب پیش از این با خبرگزاری مهر به گفتوگو نشسته و درباره «آزارشان به مورچه هم نمیرسید» گفته: مدت زمانی را در دادگاههای جنایی بینالمللی یوگسلاوی سابق در لاهه سپری كردم. بعد از نوشتن دو كتاب درباره رنجهای قربانیان، میخواستم بدانم جنایتكاران چه جور آدمهایی هستند. نتیجه گرفتم آنها مثل من و شما انسانهایی عادی هستند و در بسیاری از موارد این موقعیتها هستند كه اقدامات و انتخابهای ما را تعیین میكنند.
مجاهدتهای مسلمانان بالكان
«نبرد برای سارایوو» كریم لوچارویچ
خاطرات كریم لوچارویچ، فرمانده پلیس سارایوو از سال اول محاصره این شهر در جنگ بالكان است. كتاب، از پرفروشترین كتابهای موضوع جنگ بوسنی است و ماجراهای سختترین و پیچیدهترین سال محاصره پایتخت بوسنی را مرور میكند. سعید عابدپور آن را از زبان بوسنیایی ترجمه و مهدی قزلی هم آن را بازنویسی كرده است. یكی از تفاوتهای اصلی این كتاب با كتابهای دیگر این حوزه نقل رشادتها و مجاهدتهای رزمندگان مسلمان و تاثیر آنها در تغییر روند جنگ بوسنی به نفع تمامیت ارضی بوسنی و هرزگووین است. لوچارویچ علاوه بر نقل جنگ و گریزهای سال اول جنگ نگاهی تحلیلی و موشكافانه به اوضاع منطقه و اروپا و حتی تاریخ بالكان دارد و هویت مسلمانان این منطقه را در گذر زمان یادآوری میكند. ترجمه فارسی كتاب را انتشارات شهید كاظمی منتشر كرده است.
طنز تند و گزنده امیر
«كارت پستالهایی از گور» امیر سولیاگیچ
انتشارات كتابستان معرفت چند كتاب تا حالا درباره بوسنی ترجمه منتشر كرده از جمله «خداحافظ سارایوو» و «لبخند من انتقام من است». به این كتابها پیش از این در جامجم پرداختهایم و تكرار نمیكنیم و بگذارید برویم سراغ كتاب دیگری از این انتشارات درباره بوسنی؛ «كارت پستالهایی از گور»كه در ادامه كتابهای بوسنیاییهای نشر كتابستان معرفت است. كتاب در همان عنوان گزندهاش ذهن خواننده را درگیر میكند. عنوانی طنز كه تلخیاش را از همان ابتدا به رخ مخاطب میكشد و به او میگوید با مطلب خاصی روبه رو خواهد شد. كارت پستالهایی از گور، خاطرات امیر سولیاگیچ، جوان 17 ساله بوسنیایی است كه از خاطرت محاصره سه ساله شهر سربرنیتسا تا پیش از قتل عام بزرگ آن در تابستان 1995 برای ما میگوید.
امیر ماجرا را از زمانی كه ارتش صربها به روستایشان كه در نزدیكی سربرنیتسا بوده است حمله كردهاند آغاز میكند. لحن طنز اما تند و گزنده سولیاگیچ كه سرچشمهاش همان روزهای تلخ محاصره است و بعدها كه روزنامه نگاری را پیشه كرد، قدرتمندتر شد.
دلخراش از بوسنی
«محاصره سارایوو» كاوه ذاكری
این تنها كتاب تالیفی است كه اینجا درباره بوسنی معرفی میكنیم؛ كاوه ذاكری محقق و پژوهشگر، خاطرات حضور خود را در جنگ بوسنی و هرزگووین در این كتاب برای ما روایت كرده است. روایت او حدفاصل سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ میلادی را پوشش میدهد و انتشارات سوره مهر امسال آن را ۲۴ سال پس از جنگ بوسنی و هرزگوون منتشر كرده است. كتاب حاوی تصاویری دلخراش از جنگ بوسنی است و همچنین تصاویری از حضور ذاكری در آن. كتاب همچنین تحقیق دقیقی ارائه داده از چگونگی سیر و مراحل جنگ و قرارداد صلح دیتون كه منجر به پایان جنگ شد.
فیلمها:
آزمون سخت ابراهیم
«خاكستر سبز» ابراهیم حاتمیكیا
یكی از مهمترین آثاری كه درباره بوسنی و نسلكشی مسلمانان این كشور ساخته شده، خاكستر سبز است. فیلمی كه ابراهیم حاتمیكیا آن را كارگردانی كرده است. این فیلم سال 1372 ساخته شد و مهر سال 1373 در سینماهای ایران به نمایش درآمد. فیلم روایتی لطیف و عاشقانه دارد و داستان مستندسازی را به تماشا میگذارد كه برای ساخت مستند به بوسنی سفر كرده اما اتفاقات غیرمنتظرهای برایش رخ میدهد. فیلمی كه تمام داستانش در كشور دیگری روایت میشود. به جز آتیلا پسیانی و اصغرنقیزاده، بازیگر ایرانی در فیلم حضور نداشت و تصویربرداری در اسلواكی انجام شد. با همه اینها نتیجه كارش قابل قبول بود و فیلم خاكستر سبز در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر در 11 رشته نامزد دریافت جایزه شده، اگرچه در نهایت یك دیپلم افتخار نصیبش شد. اگرچه بیشتر از دو دهه از تولید این فیلم میگذرد اما هنوز میتواند جذاب و تماشایی باشد؛ طراوت بصری و تكنیكی فیلم بعلاوه مضمون عارفانه و عاشقانهاش آنقدر هست كه دل از مخاطب ببرد.
ماجرای یك سكوت آمریكایی
«مادران سربرنیتسا»ی رضا برجی
نمیشود پای جنگی در میان باشد و رضا برجی دربارهاش كاری نكرده باشد. او كه سابقه عكاسی در جبهه و همكاری با گروه روایت فتح را داشت، پس از پایان دفاعمقدس بیشتر عمر خود را در جنگها و آشوبهای نقاط مختلف دنیا سپری كرد و 14 جنگ مهم از جنگهای عراق و افغانستان تا تاجیكستان، كشمیر، قرهباغ، چچن، بوسنی، كوزوو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگهای خلیجفارس را از دریچه دوربین خود ثبت كرده است. برجی درباره فجایع بوسنی فیلم «مادران سربرنیتسا» را ساخته كه بیپروا از قتلعام 8000 مسلمان در سه روز حرف میزند و نیز از سكوت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و آمریكاییها. داستان این مستند 55 دقیقهای درباره واقعه سربرنیتسا و انجمنی به نام «مادران سربرنیتسا» كه در سازمان ملل متحد انجمنی تشكیل دادند تا بتوانند مظلومیت و كشتار فرزندان بیگناه خود را ثابت كنند. این مستند به تهیهكنندگی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده و حاصل پنج سفر به بوسنی و مصاحبه با مادران كشتهشدگان سربرنیتسا است. برجی همچنین مستند دیگری هم به نام «سالهای گلوله و زنبق» درباره مردم بوسنی ساخته است.
منهای مرتضی آوینی
«خنجر و شقایق» نادر طالبزاده
«خنجر و شقایق» فیلم مستندی درباره جنگ بوسنی و هرزگوین است كه سرنوشت غریبی داشت. این مجموعه مستند سال 71 ساخته شد و البته یكی از مهمترین ویژگیهای آن روایت مرتضی آوینی و گویندگی او روی این فیلم بود، اما همین مساله اتفاق عجیبی برای این مجموعه مستند رقم زد. در اولین سالگرد جنگ بوسنی قرار شد این مستند از تلویزیون پخش شود اما در اتفاقی غیرمنتظره صدای شهید آوینی حذف شد و اعتراضاتی به دنبال داشت كه منجر به تغییر مدیریت در سازمان صدا و سیما شد.
ماجرای یك ركب آمریكایی
«مارشمیرا»ی هادی نعمتالهی
این فیلم مستند اما دوربین را برداشته و به خود روزهای راهپیمایی رفته و سعی كرده روایت تصویری باشكوهی از این مراسم به دست دهد. هادی نعمتالهی كارگردان این فیلم است. در این فیلم ما میبینیم اشاره میشود به اینكه مارش میرا را آمریكاییها از زمان كلینتون بنیانگذاری كردند و بهشدت هدفشان این بوده كه بتوانند با مارش میرا، هولوكاست را توجیه كنند. یعنی بگویند چطور در سه روز 8372 نفر میتوانند كشته شوند و شما هنوز عزادارشان هستید؟ پس ببینید هولوكاست هم همینطور است. نعمتالهی برای این فیلم، چهار روز در راهپیمایی حاضر بوده است.
جنایتكارها مثل ما هستند
«آزارشان به مورچه هم نمیرسید» اسلاونكا دراكولیچ
كتاب را سال گذشته نشر ستاك با ترجمه نازیلا محبی منتشر كرد؛ دراكولیچ كه در سالهای اخیر از نویسندگان محبوب اروپای شرقی در ایران بوده، پیش از این با آثاری چون «كافه اروپا»، «كمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم»، «بالكان اكسپرس» و «گشتی در موزه كمونیسم» شناخته شده بود. نویسنده در این كتاب بر مبنای پژوهش و اسنادی كه به دست آورده به بررسی ابعاد جنایات فجیع رخ داده در كشور صربستان بهویژه در دوره زمامداری اسلوبودان میلوشوویچ پرداخته است. نویسنده كتاب پیش از این با خبرگزاری مهر به گفتوگو نشسته و درباره «آزارشان به مورچه هم نمیرسید» گفته: مدت زمانی را در دادگاههای جنایی بینالمللی یوگسلاوی سابق در لاهه سپری كردم. بعد از نوشتن دو كتاب درباره رنجهای قربانیان، میخواستم بدانم جنایتكاران چه جور آدمهایی هستند. نتیجه گرفتم آنها مثل من و شما انسانهایی عادی هستند و در بسیاری از موارد این موقعیتها هستند كه اقدامات و انتخابهای ما را تعیین میكنند.
مجاهدتهای مسلمانان بالكان
«نبرد برای سارایوو» كریم لوچارویچ
خاطرات كریم لوچارویچ، فرمانده پلیس سارایوو از سال اول محاصره این شهر در جنگ بالكان است. كتاب، از پرفروشترین كتابهای موضوع جنگ بوسنی است و ماجراهای سختترین و پیچیدهترین سال محاصره پایتخت بوسنی را مرور میكند. سعید عابدپور آن را از زبان بوسنیایی ترجمه و مهدی قزلی هم آن را بازنویسی كرده است. یكی از تفاوتهای اصلی این كتاب با كتابهای دیگر این حوزه نقل رشادتها و مجاهدتهای رزمندگان مسلمان و تاثیر آنها در تغییر روند جنگ بوسنی به نفع تمامیت ارضی بوسنی و هرزگووین است. لوچارویچ علاوه بر نقل جنگ و گریزهای سال اول جنگ نگاهی تحلیلی و موشكافانه به اوضاع منطقه و اروپا و حتی تاریخ بالكان دارد و هویت مسلمانان این منطقه را در گذر زمان یادآوری میكند. ترجمه فارسی كتاب را انتشارات شهید كاظمی منتشر كرده است.
طنز تند و گزنده امیر
«كارت پستالهایی از گور» امیر سولیاگیچ
انتشارات كتابستان معرفت چند كتاب تا حالا درباره بوسنی ترجمه منتشر كرده از جمله «خداحافظ سارایوو» و «لبخند من انتقام من است». به این كتابها پیش از این در جامجم پرداختهایم و تكرار نمیكنیم و بگذارید برویم سراغ كتاب دیگری از این انتشارات درباره بوسنی؛ «كارت پستالهایی از گور»كه در ادامه كتابهای بوسنیاییهای نشر كتابستان معرفت است. كتاب در همان عنوان گزندهاش ذهن خواننده را درگیر میكند. عنوانی طنز كه تلخیاش را از همان ابتدا به رخ مخاطب میكشد و به او میگوید با مطلب خاصی روبه رو خواهد شد. كارت پستالهایی از گور، خاطرات امیر سولیاگیچ، جوان 17 ساله بوسنیایی است كه از خاطرت محاصره سه ساله شهر سربرنیتسا تا پیش از قتل عام بزرگ آن در تابستان 1995 برای ما میگوید.
امیر ماجرا را از زمانی كه ارتش صربها به روستایشان كه در نزدیكی سربرنیتسا بوده است حمله كردهاند آغاز میكند. لحن طنز اما تند و گزنده سولیاگیچ كه سرچشمهاش همان روزهای تلخ محاصره است و بعدها كه روزنامه نگاری را پیشه كرد، قدرتمندتر شد.
دلخراش از بوسنی
«محاصره سارایوو» كاوه ذاكری
این تنها كتاب تالیفی است كه اینجا درباره بوسنی معرفی میكنیم؛ كاوه ذاكری محقق و پژوهشگر، خاطرات حضور خود را در جنگ بوسنی و هرزگووین در این كتاب برای ما روایت كرده است. روایت او حدفاصل سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ میلادی را پوشش میدهد و انتشارات سوره مهر امسال آن را ۲۴ سال پس از جنگ بوسنی و هرزگوون منتشر كرده است. كتاب حاوی تصاویری دلخراش از جنگ بوسنی است و همچنین تصاویری از حضور ذاكری در آن. كتاب همچنین تحقیق دقیقی ارائه داده از چگونگی سیر و مراحل جنگ و قرارداد صلح دیتون كه منجر به پایان جنگ شد.
فیلمها:
آزمون سخت ابراهیم
«خاكستر سبز» ابراهیم حاتمیكیا
یكی از مهمترین آثاری كه درباره بوسنی و نسلكشی مسلمانان این كشور ساخته شده، خاكستر سبز است. فیلمی كه ابراهیم حاتمیكیا آن را كارگردانی كرده است. این فیلم سال 1372 ساخته شد و مهر سال 1373 در سینماهای ایران به نمایش درآمد. فیلم روایتی لطیف و عاشقانه دارد و داستان مستندسازی را به تماشا میگذارد كه برای ساخت مستند به بوسنی سفر كرده اما اتفاقات غیرمنتظرهای برایش رخ میدهد. فیلمی كه تمام داستانش در كشور دیگری روایت میشود. به جز آتیلا پسیانی و اصغرنقیزاده، بازیگر ایرانی در فیلم حضور نداشت و تصویربرداری در اسلواكی انجام شد. با همه اینها نتیجه كارش قابل قبول بود و فیلم خاكستر سبز در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر در 11 رشته نامزد دریافت جایزه شده، اگرچه در نهایت یك دیپلم افتخار نصیبش شد. اگرچه بیشتر از دو دهه از تولید این فیلم میگذرد اما هنوز میتواند جذاب و تماشایی باشد؛ طراوت بصری و تكنیكی فیلم بعلاوه مضمون عارفانه و عاشقانهاش آنقدر هست كه دل از مخاطب ببرد.
ماجرای یك سكوت آمریكایی
«مادران سربرنیتسا»ی رضا برجی
نمیشود پای جنگی در میان باشد و رضا برجی دربارهاش كاری نكرده باشد. او كه سابقه عكاسی در جبهه و همكاری با گروه روایت فتح را داشت، پس از پایان دفاعمقدس بیشتر عمر خود را در جنگها و آشوبهای نقاط مختلف دنیا سپری كرد و 14 جنگ مهم از جنگهای عراق و افغانستان تا تاجیكستان، كشمیر، قرهباغ، چچن، بوسنی، كوزوو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگهای خلیجفارس را از دریچه دوربین خود ثبت كرده است. برجی درباره فجایع بوسنی فیلم «مادران سربرنیتسا» را ساخته كه بیپروا از قتلعام 8000 مسلمان در سه روز حرف میزند و نیز از سكوت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و آمریكاییها. داستان این مستند 55 دقیقهای درباره واقعه سربرنیتسا و انجمنی به نام «مادران سربرنیتسا» كه در سازمان ملل متحد انجمنی تشكیل دادند تا بتوانند مظلومیت و كشتار فرزندان بیگناه خود را ثابت كنند. این مستند به تهیهكنندگی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده و حاصل پنج سفر به بوسنی و مصاحبه با مادران كشتهشدگان سربرنیتسا است. برجی همچنین مستند دیگری هم به نام «سالهای گلوله و زنبق» درباره مردم بوسنی ساخته است.
منهای مرتضی آوینی
«خنجر و شقایق» نادر طالبزاده
«خنجر و شقایق» فیلم مستندی درباره جنگ بوسنی و هرزگوین است كه سرنوشت غریبی داشت. این مجموعه مستند سال 71 ساخته شد و البته یكی از مهمترین ویژگیهای آن روایت مرتضی آوینی و گویندگی او روی این فیلم بود، اما همین مساله اتفاق عجیبی برای این مجموعه مستند رقم زد. در اولین سالگرد جنگ بوسنی قرار شد این مستند از تلویزیون پخش شود اما در اتفاقی غیرمنتظره صدای شهید آوینی حذف شد و اعتراضاتی به دنبال داشت كه منجر به تغییر مدیریت در سازمان صدا و سیما شد.
ماجرای یك ركب آمریكایی
«مارشمیرا»ی هادی نعمتالهی
این فیلم مستند اما دوربین را برداشته و به خود روزهای راهپیمایی رفته و سعی كرده روایت تصویری باشكوهی از این مراسم به دست دهد. هادی نعمتالهی كارگردان این فیلم است. در این فیلم ما میبینیم اشاره میشود به اینكه مارش میرا را آمریكاییها از زمان كلینتون بنیانگذاری كردند و بهشدت هدفشان این بوده كه بتوانند با مارش میرا، هولوكاست را توجیه كنند. یعنی بگویند چطور در سه روز 8372 نفر میتوانند كشته شوند و شما هنوز عزادارشان هستید؟ پس ببینید هولوكاست هم همینطور است. نعمتالهی برای این فیلم، چهار روز در راهپیمایی حاضر بوده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بازگشت مهربانو به تلویزیون این بار با گوهرشاد!
فیلمهای سینمایی و تلویزیونی و پویانمایی شب، گوهرشاد، سالیوت 7، سفر، توقفناپذیر، هدیه بهیادماندنی، پیامكهای آرزو، كویر، پرستار تصادفی، سرقت طلایی، بانو، بیا از گذشته حرف بزنیم ـ مشهد، حیثیت، پرده آخر، قتل در قطار سریعالسیر شرق، فوتبالیستها، غولهای پاكتی، من بارات، كلاه تو كلاه، جلباب، تندر قایق نجات، نیكو زنبوره ـ مسابقات عسلی، بازگشت لوك خوششانس، زوتوپیا، دوازده سال بردگی، نغمه، در میان ستارگان 2، حورا، ستارههای شانس، كلاهی برای باران، معجون زمان 1، هفت دلاور و ورود، كودك و فرشته، تغییر چهره، دورویی، معجون زمان 2، دو اسلحه و به وقت شام، پنجشنبه و جمعه 20 و 21 تیر از شبكههای سیما روی آنتن میرود. نگاهی به بعضی فیلمهای آخر هفته تلویزیون داشتهایم، همراهمان شوید.
یك شب صدرعاملی در تلویزیون
فیلم سینمایی «شب» به كارگردانی رسول صدرعاملی، پنجشنبه 20 تیر ساعت 23 از شبكه یك سیما پخش خواهد شد.
داستان فیلم درباره گروهبانی است كه میبایست مجرمی را تحویل مراجع قضایی بدهد اما بنا به شرایطی مجبور میشود شبی را در یك مهمانخانه قدیمی كه توسط فردی به نام سید اداره میشود سپری كند كه ...
مرحوم خسرو شكیبایی، امین حیایی و مرحوم عزتا... انتظامی در فیلم سینمایی شب هنرنمایی كردهاند.
مهربانو این بار در گوهرشاد
فیلم سینمایی «گوهرشاد» به كارگردانی بهرام بهرامیان، جمعه 21 تیر ساعت 16 از شبكه یك سیما پخش خواهد شد. داستان این فیلم که خلاصه سریال از یادها رفتهاست در سال ۱۳۱۹ میگذرد و درباره زندگی دختری به نام مهربانو است كه در فرانسه درس خوانده و پس از بازگشت به ایران به دلیل ناآشنایی از وضعیت كشور و آداب رسوم آن دچار بحران شدیدی میشود كه ... هلیا امامی، میترا حجار، بیتا فرهی، رضا یزدانی، حسین یاری، سیما تیرانداز، كامران تفتی، پوریا پورسرخ در فیلم سینمایی گوهرشاد هنرنمایی كردهاند.
عدالتخواهی زنبوری
فیلم سینمایی «نیكو زنبوره - مسابقات عسلی» به كارگردانی نول كلاری و سرجیو دلفینو، جمعه 21 تیر ساعت 14 از شبكه كودك پخش خواهد شد.
نیكو، علاقه زیادی به شركت در مسابقات عسلی دارد؛ اما هیچوقت كندوی آنها به مسابقات دعوت نمیشود تا اینكه مشاور ملكه بزرگ با پیشنهاد شركت كندو در مسابقات به آنجا میآید. مشاور ملكه با پیشنهاد اهدای نصف عسلهای كندو به آنها اجازه میدهد كه در مسابقات شركت كنند و این اتفاق باعث میشود تا آنها آذوقه لازم برای زمستان را نداشته باشند. نیكو وقتی این بیعدالتی را میبیند تصمیم میگیرد پیش ملكه برود و با او صحبت كند. او با رفتار صادقانهاش ملكه را كه علاقه زیادی به تملق و چاپلوسی دارد عصبانی كرده و باعث میشود كه ملكه برای تنبیه او، شرطی بگذارد. حالا نیكو باید در مسابقات عسلی شركت كند و اگر شكست بخورد كل عسل تابستانی كندو از آنها
گرفته میشود...
دنزل واشنگتن توقفناپذیر
فیلم سینمایی «توقف ناپذیر» به كارگردانی تونی اسكات، جمعه 21 تیر ساعت 1 و 30 دقیقه بامداد از شبكه دو سیما پخش خواهد شد.
خلاصه داستان فیلم با بازی دنزل واشنگتن، كریس پین و روساریو داوسن در مورد پسر جوانی است كه بهتازگی به استخدام شركت راه آهن آمریكا درآمده است. جهت همكاری به مردی كه سالها لكوموتیوران بوده و اینك در تهدید شغلی قراردارد معرفی میشود. در این میان به واسطه سهلانگاری لكوموتیورانی دیگر قطاری باری بدون راننده به سمت شهر و مخازن سوخت شهر حركت میكند كه در صورت عدم توقف این قطار كه هر لحظه نیز سرعتش زیادتر میشود با مخازن سوخت امكان فاجعهای بزرگ وجود دارد كه ...
یك پرستار انتقامجو!
فیلم سینمایی «پرستار تصادفی» به كارگردانی ماتیاس اسچینگفر و تورستن كانس، پنجشنبه 20 تیر ساعت 16 از شبكه سه سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی ماتیاس اسچینگفر، میلان پیچال و پائولو هارتمن خواهیم دید: كلمنز كلینا مردی جوان كه به خاطر مشغله كاری زیاد وقتی برای گذراندن با فرزندانش را ندارد تا اینكه به طور تصادفی مردی را به عنوان پرستار استخدام میكند كه برای انتقام از وی به سراغ آنها رفته و ...
قصهگویی حمید نعمتا...
از یك كاروان زیارتی
فیلم تلویزیونی «بیا از گذشته حرف بزنیم ـ مشهد» به كارگردانی حمید نعمتا...، جمعه 21 تیر ساعت 19 و 30 دقیقه از شبكه سه سیما پخش میشود.
كاروانی زیارتی از تهران به مشهد میرود. سه زن مسن در ابتدا همدیگر را نمیشناسند و در قطار در یك واگن با هم هستند. آنها در قطار با هم دوست میشوند و هر سه میگویند كه شوهرشان مرده سپس هماتاق شدنشان در هتل، سبب پیوند و دوستی بیشتر آنها شده و گردش در نقاط دیدنی مشهد مقدس، آنها را به سه یار جدا نشدنی تبدیل میكند. آنها در این سفر از خاطرات گذشته با هم حرف میزنند و با هم عكس میگیرند. برای خانم محمدی در كاروان خواستگار پیدا میشود و او هم واقعیت را به دوستانش میگوید كه دادخواست طلاق داده است و شوهرش نمرده است و برای این طلاق میخواهد بگیرد چون شوهرش را در تلویزیون نشان میدهد و میفهمد چهار سال جمعهها به سد لتیان برای ماهیگیری میرفته و به او دروغ میگفته. دو دوست دیگرش درصدد هستند كه خانم محمدی را با شوهرش آشتی بدهند. با همكاری دختر خانم محمدی، كه جریان خواستگار مادرش را در مشهد به پدرمی گوید. پدرش راهی مشهد میشود و در یك رستوران قرار میگذارند و خانم محمدی با شوهرش روبهرو میشود و ... مهین شهابی، پوراندخت مهیمن و ثریا قاسمی در فیلم تلویزیونی بیا از گذشته حرف بزنیم بازی كردهاند.
شعبدهبازان نولان در شبكه چهار
فیلم سینمایی «حیثیت» به كارگردانی كریستوفر نولان، پنجشنبه 20 تیر ساعت
10 و 30 دقیقه از شبكه چهار سیما روی آنتن میرود.
در خلاصه داستان فیلم با بازی مایكل كین، اسكارلت جوهانسون، هیو جکمن و کریستین بیل آمده است: دو شعبدهباز جوان و جاهطلب ابتدا همكار و دوست هستند. ولی مرگ اتفاقی همسر یكی از این دو باعث میشود به دشمنان قسم خورده یكدیگر تبدیل شوند. رقابت خصمانه این دو شعبدهباز به حدی میرسد كه پای تمام اطرافیانشانرا به ماجرا باز كرده و ...
یكی جلوی این قطار را بگیرد!
فیلم سینمایی «قتل در قطار سریع السیر شرق» به كارگردانی كنت برانا، جمعه 21 تیر ساعت 21 از شبكه چهار روی آنتن میرود.
در خلاصه داستان فیلم با بازی كنت برانا و جانی دپ خواهیم دید: هركول پوآرو پس از حل و فصل كردن آخرین پرونده اش تصمیم میگیرد برای مدتی استراحت كند و به تعطیلات برود اما دوباره به لندن فراخوانده میشود تا در یك قطار سریع و السیر حضور یابد. اما روز بعد از حضور پوآرو، قتلی در قطار اتفاق میافتد و طی آن فردی به نام رچت به قتل میرسد كه ...
غول پاكتیهای بیآزار در شهر
فیلم سینمایی «غولهای پاكتی» به كارگردانی گراهام آنابل، جمعه 21 تیر ساعت 8 و 30 دقیقه از شبكه پنج پخش میشود.
در خلاصه داستان آمده است: اسنچر میخواهد با از بین بردن غولهای پاكتی كه هیچ آزاری ندارند كلاه سفید مورد علاقهاش را به دست بیاورد كه نشان قدرت است. اگز پسر دانشمندی است كه مردم فكر میكنند كه مرده ولی او سالها است كه پیش غولهای پاكتی زندگی میكند و در نهایت به كمك غولها اسنجر را رسوا میكنند و ....
كلاه تو كلاه مهران رجبی در اصفهان!
فیلم تلویزیونی «كلاه تو كلاه» به كارگردانی هادی رحیمی، پنجشنبه 20 تیر ساعت 24 از شبكه شما پخش خواهد شد.
داستان فیلم درباره فردی به نام ونداد است كه در تهران مشغول ساخت و ساز و كارهای ساختمانی است برای وصول طلب خود به اصفهان میرود. رشید از دوستان قدیمی او در اصفهان میزبانش میشود. او قول میدهد كمك كند تا ونداد هر طور شده طلب خود را بگیرد. آنها بعد از تعقیب و گریزهای بسیار موفق میشوند معتمدی را پیدا كنند. رشید سعی دارد هر طور شده او را مجبور كند تا پول ونداد را پس دهد. در جریان این تعقیب و گریزها و ... مهران رجبی، خشایار راد، قدرتا... ایزدی و ساناز نیكنام در فیلم تلویزیونی «كلاه تو كلاه» هنرنمایی كردهاند.
لوكخوششانس ایرانی در امید
فیلم سینمایی «بازگشت لوك خوش شانس» به كارگردانی مجید كاشی فروشان، پنجشنبه 20 تیر ساعت 18 از شبكه امید پخش خواهد شد.
در این فیلم خواهیم دید: شهردار شهر بعد از دستگیر شدن دالتونها، لوك خوش شانس را به یك ایالات دیگر میفرستد تا تبهكار را دستگیر كند، اما بعد از آن زلزله شدیدی رخ میدهد كه همه مردم شهر میمیرند. اما لوك 40 سال بعد كه به آن شهر بر میگردد همه چیز تغییر كردهاست و میفهمد تاریخ آن شهر غلط است و میخواهد حقیقت را روشن كند. وقتی به رستوران لورل و هاردی میرود دو تا دزد (دزد عروسكها) و (رشید) به آن جا حمله میكنند و عكس دالتونها را در لباس لوك پیدا میكنند و او میگوید از بازماندههای زلزله است و او هم همه چیز را میگوید اول داستان دالتونها را تعریف میكند كه ...
فتحعلی اویسی، سیاوش خیرابی، قدرتا... ایزدی، رسول سلیمیان و محمد فقیهی در این فیلم بازی كردهاند.
آرمانشهر حیوانات
فیلم سینمایی «زوتوپیا» به كارگردانی بیرون هوارد و ریچ مور، جمعه 21 تیر ساعت 18 از شبكه امید پخش خواهد شد.
در این پویانمایی با بازی جنیفر گودوین، جیسون بیتمن، شكیرا و ادریس البا خواهیم دید: در شهری كه كاملا تحت كنترل حیوانات شخصیت انسانی داده شده است، یك افسر پلیس خرگوش و یك روباه كلاهبردار با همكاری یكدیگر از یك پرونده مرموز پرده برمیدارند؛ و در این هنگام هیچكس آن دو را جدی نمیگیرد و آنها مجبورند به تنهایی با مشكلات زیادی روبهرو شوند و ...
قصه تلخ 12 سال بردگی
فیلم سینمایی «دوازده سال بردگی» به كارگردانی استیو مك كویین، جمعه 21 تیر ساعت 10 از شبكه افق پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی چیویتل اجیوفور، مایكل فاسبندر، بندیكت كامبربچ، پل دینو، پل جیاماتی، لوپیتا نیونگو، سارا پلسون، برد پیت و الفری ووداردخواهید دید: سالو نورثاپ نوازنده سیاهپوست ویولن است و در كنار خانواده خود زندگی خوبی دارد تا اینكه با فردی به نام همیلتون و شریكش آشنا میشود. او برای اجرای موسیقی در یك سیرك مشغول به كار میشود. ولی این همكاری مدت زیادی طول نمیكشد چرا كه همیلتون دلال برده بوده و سالو را به عنوان برده معامله مینماید. او سالو را بی هوش كرده و میفروشد. وقتی سالو به هوش میآید متوجه میشود كه با زنجیر بسته شده و به عنوان برده فروخته شده و نام جدیدی به نام پلات روی او گذاشته شده است. او سالها به عنوان برده مشغول به كار شده و ...
روایتی از جاده تهران - مشهد
در دل كویر!
فیلم تلویزیونی «كویر» به كارگردانی علی خزاعی فر، پنجشنبه 20 تیر ساعت 10 از شبكه سه سیما پخش میشود.
داستان تمام وقایع این فیلم در جاده اتفاق میافتد و درباره چهار گروه آدم است كه در جاده تهران مشهد حركت میكنند و سرنوشت آنها به نوعی با همدیگر گره میخورد. این چهار گروه عبارتند از: سه دزد كه پس از سرقت از یك جواهرفروشی از تهران به مشهد میروند تا مدتی از چشم پلیس دور باشند. سه نفر از اهالی یكی از شهرهای خراسان كه با پای پیاده به حرم امام رضا (ع) میروند، پدر و دختری كه با ماشین شخصی به زیارت امام رضا (ع) میروند و بالاخره زنی روستایی كه شوهر معتادش را ترك كرده و سوار بر وانتی روستایی به شهرستان میرود و ...
آرش مجیدی، آیدا كیخوایی، نرگس محمدی، علی رضا لعلی و سعید زارع در این تلهفیلم بازی كردهاند.
این بار رفاقت سوباسا و كاكرو!
انیمیشن سینمایی «فوتبالیست ها» به كارگردانی هیروشی میتسونوبو، پنجشنبه
20 تیر ساعت 13 و 30 دقیقه از شبكه پنج سیما پخش میشود. در این انیمیشن خواهیم دید: سوباسا اُزارا كاپیتان تیم شاهین به، همراه گنزو واكیبایاشی و كاكرو یوگا كه در گذشتهای نه چندان دور رقیبان او بودند به تیم ملی ژاپن میپیوندند و ...
فیلم سینمایی «شب» به كارگردانی رسول صدرعاملی، پنجشنبه 20 تیر ساعت 23 از شبكه یك سیما پخش خواهد شد.
داستان فیلم درباره گروهبانی است كه میبایست مجرمی را تحویل مراجع قضایی بدهد اما بنا به شرایطی مجبور میشود شبی را در یك مهمانخانه قدیمی كه توسط فردی به نام سید اداره میشود سپری كند كه ...
مرحوم خسرو شكیبایی، امین حیایی و مرحوم عزتا... انتظامی در فیلم سینمایی شب هنرنمایی كردهاند.
مهربانو این بار در گوهرشاد
فیلم سینمایی «گوهرشاد» به كارگردانی بهرام بهرامیان، جمعه 21 تیر ساعت 16 از شبكه یك سیما پخش خواهد شد. داستان این فیلم که خلاصه سریال از یادها رفتهاست در سال ۱۳۱۹ میگذرد و درباره زندگی دختری به نام مهربانو است كه در فرانسه درس خوانده و پس از بازگشت به ایران به دلیل ناآشنایی از وضعیت كشور و آداب رسوم آن دچار بحران شدیدی میشود كه ... هلیا امامی، میترا حجار، بیتا فرهی، رضا یزدانی، حسین یاری، سیما تیرانداز، كامران تفتی، پوریا پورسرخ در فیلم سینمایی گوهرشاد هنرنمایی كردهاند.
عدالتخواهی زنبوری
فیلم سینمایی «نیكو زنبوره - مسابقات عسلی» به كارگردانی نول كلاری و سرجیو دلفینو، جمعه 21 تیر ساعت 14 از شبكه كودك پخش خواهد شد.
نیكو، علاقه زیادی به شركت در مسابقات عسلی دارد؛ اما هیچوقت كندوی آنها به مسابقات دعوت نمیشود تا اینكه مشاور ملكه بزرگ با پیشنهاد شركت كندو در مسابقات به آنجا میآید. مشاور ملكه با پیشنهاد اهدای نصف عسلهای كندو به آنها اجازه میدهد كه در مسابقات شركت كنند و این اتفاق باعث میشود تا آنها آذوقه لازم برای زمستان را نداشته باشند. نیكو وقتی این بیعدالتی را میبیند تصمیم میگیرد پیش ملكه برود و با او صحبت كند. او با رفتار صادقانهاش ملكه را كه علاقه زیادی به تملق و چاپلوسی دارد عصبانی كرده و باعث میشود كه ملكه برای تنبیه او، شرطی بگذارد. حالا نیكو باید در مسابقات عسلی شركت كند و اگر شكست بخورد كل عسل تابستانی كندو از آنها
گرفته میشود...
دنزل واشنگتن توقفناپذیر
فیلم سینمایی «توقف ناپذیر» به كارگردانی تونی اسكات، جمعه 21 تیر ساعت 1 و 30 دقیقه بامداد از شبكه دو سیما پخش خواهد شد.
خلاصه داستان فیلم با بازی دنزل واشنگتن، كریس پین و روساریو داوسن در مورد پسر جوانی است كه بهتازگی به استخدام شركت راه آهن آمریكا درآمده است. جهت همكاری به مردی كه سالها لكوموتیوران بوده و اینك در تهدید شغلی قراردارد معرفی میشود. در این میان به واسطه سهلانگاری لكوموتیورانی دیگر قطاری باری بدون راننده به سمت شهر و مخازن سوخت شهر حركت میكند كه در صورت عدم توقف این قطار كه هر لحظه نیز سرعتش زیادتر میشود با مخازن سوخت امكان فاجعهای بزرگ وجود دارد كه ...
یك پرستار انتقامجو!
فیلم سینمایی «پرستار تصادفی» به كارگردانی ماتیاس اسچینگفر و تورستن كانس، پنجشنبه 20 تیر ساعت 16 از شبكه سه سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی ماتیاس اسچینگفر، میلان پیچال و پائولو هارتمن خواهیم دید: كلمنز كلینا مردی جوان كه به خاطر مشغله كاری زیاد وقتی برای گذراندن با فرزندانش را ندارد تا اینكه به طور تصادفی مردی را به عنوان پرستار استخدام میكند كه برای انتقام از وی به سراغ آنها رفته و ...
قصهگویی حمید نعمتا...
از یك كاروان زیارتی
فیلم تلویزیونی «بیا از گذشته حرف بزنیم ـ مشهد» به كارگردانی حمید نعمتا...، جمعه 21 تیر ساعت 19 و 30 دقیقه از شبكه سه سیما پخش میشود.
كاروانی زیارتی از تهران به مشهد میرود. سه زن مسن در ابتدا همدیگر را نمیشناسند و در قطار در یك واگن با هم هستند. آنها در قطار با هم دوست میشوند و هر سه میگویند كه شوهرشان مرده سپس هماتاق شدنشان در هتل، سبب پیوند و دوستی بیشتر آنها شده و گردش در نقاط دیدنی مشهد مقدس، آنها را به سه یار جدا نشدنی تبدیل میكند. آنها در این سفر از خاطرات گذشته با هم حرف میزنند و با هم عكس میگیرند. برای خانم محمدی در كاروان خواستگار پیدا میشود و او هم واقعیت را به دوستانش میگوید كه دادخواست طلاق داده است و شوهرش نمرده است و برای این طلاق میخواهد بگیرد چون شوهرش را در تلویزیون نشان میدهد و میفهمد چهار سال جمعهها به سد لتیان برای ماهیگیری میرفته و به او دروغ میگفته. دو دوست دیگرش درصدد هستند كه خانم محمدی را با شوهرش آشتی بدهند. با همكاری دختر خانم محمدی، كه جریان خواستگار مادرش را در مشهد به پدرمی گوید. پدرش راهی مشهد میشود و در یك رستوران قرار میگذارند و خانم محمدی با شوهرش روبهرو میشود و ... مهین شهابی، پوراندخت مهیمن و ثریا قاسمی در فیلم تلویزیونی بیا از گذشته حرف بزنیم بازی كردهاند.
شعبدهبازان نولان در شبكه چهار
فیلم سینمایی «حیثیت» به كارگردانی كریستوفر نولان، پنجشنبه 20 تیر ساعت
10 و 30 دقیقه از شبكه چهار سیما روی آنتن میرود.
در خلاصه داستان فیلم با بازی مایكل كین، اسكارلت جوهانسون، هیو جکمن و کریستین بیل آمده است: دو شعبدهباز جوان و جاهطلب ابتدا همكار و دوست هستند. ولی مرگ اتفاقی همسر یكی از این دو باعث میشود به دشمنان قسم خورده یكدیگر تبدیل شوند. رقابت خصمانه این دو شعبدهباز به حدی میرسد كه پای تمام اطرافیانشانرا به ماجرا باز كرده و ...
یكی جلوی این قطار را بگیرد!
فیلم سینمایی «قتل در قطار سریع السیر شرق» به كارگردانی كنت برانا، جمعه 21 تیر ساعت 21 از شبكه چهار روی آنتن میرود.
در خلاصه داستان فیلم با بازی كنت برانا و جانی دپ خواهیم دید: هركول پوآرو پس از حل و فصل كردن آخرین پرونده اش تصمیم میگیرد برای مدتی استراحت كند و به تعطیلات برود اما دوباره به لندن فراخوانده میشود تا در یك قطار سریع و السیر حضور یابد. اما روز بعد از حضور پوآرو، قتلی در قطار اتفاق میافتد و طی آن فردی به نام رچت به قتل میرسد كه ...
غول پاكتیهای بیآزار در شهر
فیلم سینمایی «غولهای پاكتی» به كارگردانی گراهام آنابل، جمعه 21 تیر ساعت 8 و 30 دقیقه از شبكه پنج پخش میشود.
در خلاصه داستان آمده است: اسنچر میخواهد با از بین بردن غولهای پاكتی كه هیچ آزاری ندارند كلاه سفید مورد علاقهاش را به دست بیاورد كه نشان قدرت است. اگز پسر دانشمندی است كه مردم فكر میكنند كه مرده ولی او سالها است كه پیش غولهای پاكتی زندگی میكند و در نهایت به كمك غولها اسنجر را رسوا میكنند و ....
كلاه تو كلاه مهران رجبی در اصفهان!
فیلم تلویزیونی «كلاه تو كلاه» به كارگردانی هادی رحیمی، پنجشنبه 20 تیر ساعت 24 از شبكه شما پخش خواهد شد.
داستان فیلم درباره فردی به نام ونداد است كه در تهران مشغول ساخت و ساز و كارهای ساختمانی است برای وصول طلب خود به اصفهان میرود. رشید از دوستان قدیمی او در اصفهان میزبانش میشود. او قول میدهد كمك كند تا ونداد هر طور شده طلب خود را بگیرد. آنها بعد از تعقیب و گریزهای بسیار موفق میشوند معتمدی را پیدا كنند. رشید سعی دارد هر طور شده او را مجبور كند تا پول ونداد را پس دهد. در جریان این تعقیب و گریزها و ... مهران رجبی، خشایار راد، قدرتا... ایزدی و ساناز نیكنام در فیلم تلویزیونی «كلاه تو كلاه» هنرنمایی كردهاند.
لوكخوششانس ایرانی در امید
فیلم سینمایی «بازگشت لوك خوش شانس» به كارگردانی مجید كاشی فروشان، پنجشنبه 20 تیر ساعت 18 از شبكه امید پخش خواهد شد.
در این فیلم خواهیم دید: شهردار شهر بعد از دستگیر شدن دالتونها، لوك خوش شانس را به یك ایالات دیگر میفرستد تا تبهكار را دستگیر كند، اما بعد از آن زلزله شدیدی رخ میدهد كه همه مردم شهر میمیرند. اما لوك 40 سال بعد كه به آن شهر بر میگردد همه چیز تغییر كردهاست و میفهمد تاریخ آن شهر غلط است و میخواهد حقیقت را روشن كند. وقتی به رستوران لورل و هاردی میرود دو تا دزد (دزد عروسكها) و (رشید) به آن جا حمله میكنند و عكس دالتونها را در لباس لوك پیدا میكنند و او میگوید از بازماندههای زلزله است و او هم همه چیز را میگوید اول داستان دالتونها را تعریف میكند كه ...
فتحعلی اویسی، سیاوش خیرابی، قدرتا... ایزدی، رسول سلیمیان و محمد فقیهی در این فیلم بازی كردهاند.
آرمانشهر حیوانات
فیلم سینمایی «زوتوپیا» به كارگردانی بیرون هوارد و ریچ مور، جمعه 21 تیر ساعت 18 از شبكه امید پخش خواهد شد.
در این پویانمایی با بازی جنیفر گودوین، جیسون بیتمن، شكیرا و ادریس البا خواهیم دید: در شهری كه كاملا تحت كنترل حیوانات شخصیت انسانی داده شده است، یك افسر پلیس خرگوش و یك روباه كلاهبردار با همكاری یكدیگر از یك پرونده مرموز پرده برمیدارند؛ و در این هنگام هیچكس آن دو را جدی نمیگیرد و آنها مجبورند به تنهایی با مشكلات زیادی روبهرو شوند و ...
قصه تلخ 12 سال بردگی
فیلم سینمایی «دوازده سال بردگی» به كارگردانی استیو مك كویین، جمعه 21 تیر ساعت 10 از شبكه افق پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی چیویتل اجیوفور، مایكل فاسبندر، بندیكت كامبربچ، پل دینو، پل جیاماتی، لوپیتا نیونگو، سارا پلسون، برد پیت و الفری ووداردخواهید دید: سالو نورثاپ نوازنده سیاهپوست ویولن است و در كنار خانواده خود زندگی خوبی دارد تا اینكه با فردی به نام همیلتون و شریكش آشنا میشود. او برای اجرای موسیقی در یك سیرك مشغول به كار میشود. ولی این همكاری مدت زیادی طول نمیكشد چرا كه همیلتون دلال برده بوده و سالو را به عنوان برده معامله مینماید. او سالو را بی هوش كرده و میفروشد. وقتی سالو به هوش میآید متوجه میشود كه با زنجیر بسته شده و به عنوان برده فروخته شده و نام جدیدی به نام پلات روی او گذاشته شده است. او سالها به عنوان برده مشغول به كار شده و ...
روایتی از جاده تهران - مشهد
در دل كویر!
فیلم تلویزیونی «كویر» به كارگردانی علی خزاعی فر، پنجشنبه 20 تیر ساعت 10 از شبكه سه سیما پخش میشود.
داستان تمام وقایع این فیلم در جاده اتفاق میافتد و درباره چهار گروه آدم است كه در جاده تهران مشهد حركت میكنند و سرنوشت آنها به نوعی با همدیگر گره میخورد. این چهار گروه عبارتند از: سه دزد كه پس از سرقت از یك جواهرفروشی از تهران به مشهد میروند تا مدتی از چشم پلیس دور باشند. سه نفر از اهالی یكی از شهرهای خراسان كه با پای پیاده به حرم امام رضا (ع) میروند، پدر و دختری كه با ماشین شخصی به زیارت امام رضا (ع) میروند و بالاخره زنی روستایی كه شوهر معتادش را ترك كرده و سوار بر وانتی روستایی به شهرستان میرود و ...
آرش مجیدی، آیدا كیخوایی، نرگس محمدی، علی رضا لعلی و سعید زارع در این تلهفیلم بازی كردهاند.
این بار رفاقت سوباسا و كاكرو!
انیمیشن سینمایی «فوتبالیست ها» به كارگردانی هیروشی میتسونوبو، پنجشنبه
20 تیر ساعت 13 و 30 دقیقه از شبكه پنج سیما پخش میشود. در این انیمیشن خواهیم دید: سوباسا اُزارا كاپیتان تیم شاهین به، همراه گنزو واكیبایاشی و كاكرو یوگا كه در گذشتهای نه چندان دور رقیبان او بودند به تیم ملی ژاپن میپیوندند و ...

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جنایت سیاه در پراید مشكی
وقتی وسوسه شیطانی سراغش میآمد، راهی خیابانهای منتهی به بزرگراه بابایی میشد و طعمههایش را در پوشش مسافربر سوار میكرد. كافی بود طعمهای مقاومت کند تا ضربات مشت و لگد بر پیكرش فرود بیاید. تا به حال پنج زن از او شكایت كردهاند. این هفته در «پشت صحنه یك جنایت» این پرونده هولناك را بررسی كردهایم كه در ادامه میخوانید.
انتقام می گرفتم
27 سال دارد و مجرد است. میگوید؛ تحتتاثیر وسوسههای شیطانی زنان را سوار میکرد و آنها را مورد آزار و اذیت قرار میداد. اگر طعمهای مقاومت میكرد، او را بهشدت كتك میزد. در ادامه، گفتوگو با راننده آزارگر را میخوانید.
سابقهداری؟
نه. تا قبل از ربودن زنان مرتكب اشتباه و خلافی نشده بودم. همیشه پسر آرام خانواده و فامیل بودم.
درس خواندهای؟
دیپلم دارم و دوست داشتم دانشگاه بروم و ادامه تحصیل بدهم، اما با جرایمی كه انجام دادم باید سالها كنج زندان بمانم و تمام رویاهایم بر باد رفت.
به چه اتهامی بازداشت شدی؟
آدمربایی و آزارو اذیت زنان.
میدانی چه مجازات سنگینی در انتظارات است؟
بله، جرمم بخشودنی نیست.
شاغل بودی؟
كارگری میكنم.
چه شد تصمیم به آزار زنان گرفتی؟
از اسفند سال گذشته جرایم را شروع كردم. خودروی پرایدی داشتم. به عنوان مسافر زنان و دختران جوان را سوار میكردم و به سمت شرق تهران میرفتم. در میانه راه باب گفتوگو را با آنها باز میكردم و میفهمیدم كه خانهدار یا شاغل هستند و بقیه اطلاعاتشان را به دست میآوردم. بعد از طی مسافتی وانمود میكردم كه مسیر را اشتباه رفتهام و از بلوار یا خیابان بعدی وارد مسیر اصلی میشوم و آنها را به مقصد میرسانم. طوری برنامهریزی میكردم که به مسیرهای خلوت و كمتردد در اتوبان بابایی و جاده تلو بروم.
بعد چه میشد؟
چاقویی نداشتم كه تهدیدشان كنم، بنابراین با مشت ضربههایی به آنها میزدم كه نتوانند مقاومت كنند و بعد مورد آزارو اذیتشان قرار میدادم. آنها با من درگیر میشدند تا از دستم فرار كنند اما اجازه این كار را نمیدادم. حتی قفل در خودرویم را دستكاری كرده بودم تا نتوانند آن را باز كرده و فرار كنند. اگر رانندهای را میدیدم كه در حال نزدیك شدن به من هستند، زنان را به بیرون خودرو پرت كرده و فرار میكردم.
انگیزهات چه بود؟
در اینستاگرام با دختری آشنا شدم که به من خیانت كرد. او با مرد دیگری دوست شده بود و نتوانستم این موضوع را تحمل كنم و از دختران و زنان متنفر شدم. میخواستم از آنها انتقام بگیرم. به همین دلیل به این كارهای خشن دست زدم. اما فكر نمیكردم خودم را به دردسر بیندازم. بعد از ربودن زنان تا چند روز از كاری كه كرده بودم، پشیمان میشدم اما دوباره به همان وضعیت برمیگشتم.
فكر میكردی بازداشت شوی؟
نه. با بلایی كه سر زنان و دختران آوردم و كابوس زندگیشان شده بودم، فكر میكردم از ترس و وحشت و حفظ آبرویشان شكایت نكنند.
اگر یكی از اعضای خانوادهات این بلا سرش میآمد، چه میكردی؟
قطعا از این موضوع ناراحت میشدم و اگر دستم به او میرسید، خفهاش میكردم.
چرا برای فروكش كردن حس انتقامت نزد پزشك نرفتی؟
خجالت میكشیدم.
چرا خجالت؟
چون علاوه بر خجالت، وسوسه هم در ربودن زنان نقش داشت.
تحقیقات نشان میدهد، وسوسه بیشتر از حس انتقام در ربودن زنان نقش داشته است.
راستش را بخواهید همینطور است كه میگویید.
27 سال دارد و مجرد است. میگوید؛ تحتتاثیر وسوسههای شیطانی زنان را سوار میکرد و آنها را مورد آزار و اذیت قرار میداد. اگر طعمهای مقاومت میكرد، او را بهشدت كتك میزد. در ادامه، گفتوگو با راننده آزارگر را میخوانید.
سابقهداری؟
نه. تا قبل از ربودن زنان مرتكب اشتباه و خلافی نشده بودم. همیشه پسر آرام خانواده و فامیل بودم.
درس خواندهای؟
دیپلم دارم و دوست داشتم دانشگاه بروم و ادامه تحصیل بدهم، اما با جرایمی كه انجام دادم باید سالها كنج زندان بمانم و تمام رویاهایم بر باد رفت.
به چه اتهامی بازداشت شدی؟
آدمربایی و آزارو اذیت زنان.
میدانی چه مجازات سنگینی در انتظارات است؟
بله، جرمم بخشودنی نیست.
شاغل بودی؟
كارگری میكنم.
چه شد تصمیم به آزار زنان گرفتی؟
از اسفند سال گذشته جرایم را شروع كردم. خودروی پرایدی داشتم. به عنوان مسافر زنان و دختران جوان را سوار میكردم و به سمت شرق تهران میرفتم. در میانه راه باب گفتوگو را با آنها باز میكردم و میفهمیدم كه خانهدار یا شاغل هستند و بقیه اطلاعاتشان را به دست میآوردم. بعد از طی مسافتی وانمود میكردم كه مسیر را اشتباه رفتهام و از بلوار یا خیابان بعدی وارد مسیر اصلی میشوم و آنها را به مقصد میرسانم. طوری برنامهریزی میكردم که به مسیرهای خلوت و كمتردد در اتوبان بابایی و جاده تلو بروم.
بعد چه میشد؟
چاقویی نداشتم كه تهدیدشان كنم، بنابراین با مشت ضربههایی به آنها میزدم كه نتوانند مقاومت كنند و بعد مورد آزارو اذیتشان قرار میدادم. آنها با من درگیر میشدند تا از دستم فرار كنند اما اجازه این كار را نمیدادم. حتی قفل در خودرویم را دستكاری كرده بودم تا نتوانند آن را باز كرده و فرار كنند. اگر رانندهای را میدیدم كه در حال نزدیك شدن به من هستند، زنان را به بیرون خودرو پرت كرده و فرار میكردم.
انگیزهات چه بود؟
در اینستاگرام با دختری آشنا شدم که به من خیانت كرد. او با مرد دیگری دوست شده بود و نتوانستم این موضوع را تحمل كنم و از دختران و زنان متنفر شدم. میخواستم از آنها انتقام بگیرم. به همین دلیل به این كارهای خشن دست زدم. اما فكر نمیكردم خودم را به دردسر بیندازم. بعد از ربودن زنان تا چند روز از كاری كه كرده بودم، پشیمان میشدم اما دوباره به همان وضعیت برمیگشتم.
فكر میكردی بازداشت شوی؟
نه. با بلایی كه سر زنان و دختران آوردم و كابوس زندگیشان شده بودم، فكر میكردم از ترس و وحشت و حفظ آبرویشان شكایت نكنند.
اگر یكی از اعضای خانوادهات این بلا سرش میآمد، چه میكردی؟
قطعا از این موضوع ناراحت میشدم و اگر دستم به او میرسید، خفهاش میكردم.
چرا برای فروكش كردن حس انتقامت نزد پزشك نرفتی؟
خجالت میكشیدم.
چرا خجالت؟
چون علاوه بر خجالت، وسوسه هم در ربودن زنان نقش داشت.
تحقیقات نشان میدهد، وسوسه بیشتر از حس انتقام در ربودن زنان نقش داشته است.
راستش را بخواهید همینطور است كه میگویید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
رئیسدفتر رئیسجمهور در حاشیه نشست هیات دولت به شمار منتقدان سریال گاندو پیوست و طی سخنانی از وجود حق شکایت برای مسؤولان از صدا و سیما، خبر داد.
به گزارش جامجم، با اینکه سریال گاندو به پایان رسیده اما هنوز اظهارنظرها علیه این سریال ادامه دارد و هر روز یکی از مسؤولان قوه مجریه زبان به انتقاد از گاندو و سازندگانش میگشاید.
روز گذشته هم محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ به سوالات خبرنگار پیرامون سریال گاندو با اذعان به اینکه سریال را ندیده است گفت: طی هفتههای گذشته تماسهای بسیاری با دفتر ارتباطات مردمی ریاست جمهوری انجام شد و طی آنها مردم گلایههای بسیاری از اینکه در صدا و سیما سناریوسازیهایی در حال انجام است
مطرح شد.
واعظی صدا و سیما را بهخاطر پخش برنامههایی که به انتقاد از دولت میپردازند شماتت کرد و گفت: دولت در شش سال گذشته به رفتارهای صدا و سیما که در برنامههای مختلف سعی میکنند به دولت انتقاد کنند و برخوردی با حالت جناحی و حزبی با دولت داشته، عادت کرده است.
نکته جالب سخنان دیروز رئیس دفتر رئیسجمهور استناد واعظی به تیتر غلط و مخدوش یکی از رسانههای دولتی از صحبت های آرش قادری، نویسنده گاندو بود. او گفت: اینکه در یک سریال مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسندهاش ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا ابتدا به مردم میگویند سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنه سازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند.
واعظی در ادامه با استناد به گزارشهایی که دریافت کرده سریال گاندو را تخریب کننده قوه قضاییه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه دانست و گفت: تلاش شده در ۳۰ قسمتی که این سریال به نمایش در آمده، عدهای را مسؤولان انقلابی و ارزشی و عدهای را افراد نفوذپذیر و نفوذپرور و غربگرا و وابسته به خارج
معرفی کنند.
رئیس دفتر رئیس جمهور از حضور عوامل این سریال تلویزیونی به عنوان مهمان برنامههای تلویزیون هم انتقاد و با غیرمعمول دانستن این اتفاق گفت: رفتار صدا و سیما با سریال گاندو در مقایسه با همه سریالهای دیگر فرق دارد؛ طی روزهای اخیر در بخشهای مختلف خبری اعم از سیاسی یکی از موضوعات مطرح شده این سریال است یا اینکه در شبکههای مختلف تلویزیونی عوامل و بازیگران این سریال را دعوت کردهاند تا با مردم ارتباط برقرار کنند. به نظر میرسد صدا و سیما در حال انجام کار غیر معمولی است و من فکر میکنم که این مجموعه باید حتماً در رفتارهای خود تجدید نظر کند.
واعظی همچنین با بیان این خبر که در جلسه روز گذشته هیات دولت بابت این سریال به رئیس صدا و سیما تذکر داده شد، بدون اشاره به مصداق خاصی گفت: در این سریال مطالب دروغ و تهمت بسیار زیاد است و دولت و مسؤولان و بخشهای مختلف این حق را دارند که شکایت، برخورد و روشنگری کنند.
در روزهای گذشته منتقدان سریال گاندو ازجمله مشاور رسانهای رئیسجمهور و رئیس دفتر روحانی بارها این سریال را به خلافگویی و جعل واقعیت متهم کردند درحالیکه تا کنون هیچ مصداق و نمونهای از این ادعاها مشخص نکردهاند . به نظر میرسد بد نیست منتقدان دولتی گاندو در نشستی با عوامل این سریال و کارشناسان مطلع در حضور رسانهها مصادیق جعل واقعیت در این سریال رابه بحث بگذارند تا مردم درباره آن قضاوت کنند.
به گزارش جامجم، با اینکه سریال گاندو به پایان رسیده اما هنوز اظهارنظرها علیه این سریال ادامه دارد و هر روز یکی از مسؤولان قوه مجریه زبان به انتقاد از گاندو و سازندگانش میگشاید.
روز گذشته هم محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور در پاسخ به سوالات خبرنگار پیرامون سریال گاندو با اذعان به اینکه سریال را ندیده است گفت: طی هفتههای گذشته تماسهای بسیاری با دفتر ارتباطات مردمی ریاست جمهوری انجام شد و طی آنها مردم گلایههای بسیاری از اینکه در صدا و سیما سناریوسازیهایی در حال انجام است
مطرح شد.
واعظی صدا و سیما را بهخاطر پخش برنامههایی که به انتقاد از دولت میپردازند شماتت کرد و گفت: دولت در شش سال گذشته به رفتارهای صدا و سیما که در برنامههای مختلف سعی میکنند به دولت انتقاد کنند و برخوردی با حالت جناحی و حزبی با دولت داشته، عادت کرده است.
نکته جالب سخنان دیروز رئیس دفتر رئیسجمهور استناد واعظی به تیتر غلط و مخدوش یکی از رسانههای دولتی از صحبت های آرش قادری، نویسنده گاندو بود. او گفت: اینکه در یک سریال مطالبی را مطرح میکنند که به گفته نویسندهاش ۸۰ درصد آن حاصل تخیل است، این سوال ایجاد میشود که چرا ابتدا به مردم میگویند سریال بر اساس یک موضوع واقعی است و سپس طوری صحنه سازی میکنند که ذهن مردم را نسبت به موضوعات مختلف مشغول کنند.
واعظی در ادامه با استناد به گزارشهایی که دریافت کرده سریال گاندو را تخریب کننده قوه قضاییه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه دانست و گفت: تلاش شده در ۳۰ قسمتی که این سریال به نمایش در آمده، عدهای را مسؤولان انقلابی و ارزشی و عدهای را افراد نفوذپذیر و نفوذپرور و غربگرا و وابسته به خارج
معرفی کنند.
رئیس دفتر رئیس جمهور از حضور عوامل این سریال تلویزیونی به عنوان مهمان برنامههای تلویزیون هم انتقاد و با غیرمعمول دانستن این اتفاق گفت: رفتار صدا و سیما با سریال گاندو در مقایسه با همه سریالهای دیگر فرق دارد؛ طی روزهای اخیر در بخشهای مختلف خبری اعم از سیاسی یکی از موضوعات مطرح شده این سریال است یا اینکه در شبکههای مختلف تلویزیونی عوامل و بازیگران این سریال را دعوت کردهاند تا با مردم ارتباط برقرار کنند. به نظر میرسد صدا و سیما در حال انجام کار غیر معمولی است و من فکر میکنم که این مجموعه باید حتماً در رفتارهای خود تجدید نظر کند.
واعظی همچنین با بیان این خبر که در جلسه روز گذشته هیات دولت بابت این سریال به رئیس صدا و سیما تذکر داده شد، بدون اشاره به مصداق خاصی گفت: در این سریال مطالب دروغ و تهمت بسیار زیاد است و دولت و مسؤولان و بخشهای مختلف این حق را دارند که شکایت، برخورد و روشنگری کنند.
در روزهای گذشته منتقدان سریال گاندو ازجمله مشاور رسانهای رئیسجمهور و رئیس دفتر روحانی بارها این سریال را به خلافگویی و جعل واقعیت متهم کردند درحالیکه تا کنون هیچ مصداق و نمونهای از این ادعاها مشخص نکردهاند . به نظر میرسد بد نیست منتقدان دولتی گاندو در نشستی با عوامل این سریال و کارشناسان مطلع در حضور رسانهها مصادیق جعل واقعیت در این سریال رابه بحث بگذارند تا مردم درباره آن قضاوت کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پیامی صریح برای الیزه
از زمانی که جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت به سمت کاهش تعهدات خود حرکت کند فرانسویها فعال شدهاند تا ایران را قانع کنند بیشتر صبر کند و فرصت دهد که شاید در روابط میان ایران و آمریکا گشایشی حاصل شود. در همین زمینه مکرون در تماس تلفنی چند روز قبل خود با روحانی و درست در شبی که ایران قرار بود گام دوم خودش را در کاهش تعهدات برجامی بردارد از او درخواست کرد که ایران حداقل یک هفته تحمل کند ولی فردای آن تماس، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد سطح غنیسازی را افزایش خواهد داد و این یعنی درخواست مکرون از طرف ایران مورد اجابت قرار نگرفت. اما سفر مشاور مکرون به تهران حاکی از این است که تلاشهای فرانسه ادامه دارد تا شرایط در همین وضعیت کنونی حفظ شود. با اینحال به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی ایران بخواهد تصمیم خود را به اینگونه تلاشهای اروپاییها منوط کند زیرا حدود 14 ماه از خروج آمریکا از برجام میگذرد و اگر اروپاییها میخواستند و یا میتوانستند کاری کنند در این مدت فرصت کافی داشتند و به نظر نمیرسد که ایران بیش از این خودش را معطل کند.
آنچه مسلم است اینکه ایران تصمیم دارد دیگر صبر نکند زیرا گذشت زمان به نفع ایالات متحده آمریکاست که تحریمها را اعمال کرده و هر روز که میگذرد فشارها سنگینتر میشود و میتواند آسیبپذیری ایران را افزایش دهد. آنچه میتواند وضعیت را تغییر دهد این است که ایران به گونهای حرکت کند که ضرر گذشت زمان، فقط متوجه ایران نباشد و ایالات متحده و جامعه جهانی هم از این قضیه متضرر شوند. به همین دلیل است که ایران در حال کاهش تعهدات برجامی خود است. با کاهش تعهدات برجامی ایران، زمانی که غربیها از آن به عنوان زمان گریز هستهای یاد میکنند، کوتاه میشود.
زمان گریز هستهای، زمانی است که غربیها معتقدند در این مدت ایران میتواند به بمب هستهای برسد و بر اساس تنظیمات برجام، این زمان افزایش پیدا کرد. البته ایران هیچ گاه قصد تولید سلاح هستهای را ندارد اما غربیها براساس تعاریف خود میگویند ایران با برجام یک سال برای رسیدن به بمب اتم فاصله دارد. با اقداماتی که در حال حاضر از سوی ایران در جریان است این فاصله میتواند کاهش یابد و هرچه این فاصله زمانی، کوتاهتر شود فشار بر ایالات متحده بیشتر میشود و احتمال برقراری نوعی توازن میان دیدگاه ایران و آمریکا فراهم میشود. اما اینکه ایران نهایتا بپذیرد مذاکراتی با دولت ترامپ داشته باشد بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب محتمل به نظر نمیرسد مگر اینکه ایران احساس کند در موقعیت ضعف نیست و دست برتر را دارد و میتواند پای میز مذاکره، خواستههای خود را مطرح کند و طرف مقابل به دلیل نگرانی از آنچه دستیابی ایران به سلاح اتمی یاد میکند وادار به عقبنشینی شود و امتیازاتی بدهد.
آنچه مسلم است اینکه ایران تصمیم دارد دیگر صبر نکند زیرا گذشت زمان به نفع ایالات متحده آمریکاست که تحریمها را اعمال کرده و هر روز که میگذرد فشارها سنگینتر میشود و میتواند آسیبپذیری ایران را افزایش دهد. آنچه میتواند وضعیت را تغییر دهد این است که ایران به گونهای حرکت کند که ضرر گذشت زمان، فقط متوجه ایران نباشد و ایالات متحده و جامعه جهانی هم از این قضیه متضرر شوند. به همین دلیل است که ایران در حال کاهش تعهدات برجامی خود است. با کاهش تعهدات برجامی ایران، زمانی که غربیها از آن به عنوان زمان گریز هستهای یاد میکنند، کوتاه میشود.
زمان گریز هستهای، زمانی است که غربیها معتقدند در این مدت ایران میتواند به بمب هستهای برسد و بر اساس تنظیمات برجام، این زمان افزایش پیدا کرد. البته ایران هیچ گاه قصد تولید سلاح هستهای را ندارد اما غربیها براساس تعاریف خود میگویند ایران با برجام یک سال برای رسیدن به بمب اتم فاصله دارد. با اقداماتی که در حال حاضر از سوی ایران در جریان است این فاصله میتواند کاهش یابد و هرچه این فاصله زمانی، کوتاهتر شود فشار بر ایالات متحده بیشتر میشود و احتمال برقراری نوعی توازن میان دیدگاه ایران و آمریکا فراهم میشود. اما اینکه ایران نهایتا بپذیرد مذاکراتی با دولت ترامپ داشته باشد بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب محتمل به نظر نمیرسد مگر اینکه ایران احساس کند در موقعیت ضعف نیست و دست برتر را دارد و میتواند پای میز مذاکره، خواستههای خود را مطرح کند و طرف مقابل به دلیل نگرانی از آنچه دستیابی ایران به سلاح اتمی یاد میکند وادار به عقبنشینی شود و امتیازاتی بدهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شمخانی: برنامه كاهش تعهدات هستهای راهبرد غیرقابل تغییر ایران است
دبیر شورای عالی امنیت ملی، اجرای برنامه كاهش مرحله به مرحله تعهدات هستهای را راهبرد غیر قابل تغییر ایران برشمرد و گفت: این مسیر در چارچوب بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام تا زمان تحقق كامل حقوق ایران
ادامه مییابد.
علی شمخانی در دیدار امانوئل بون، مشاور دیپلماتیك رئیسجمهور فرانسه با انتقاد از بیعملی كشورهای اروپایی برای اجرای تعهداتشان در برجام و فقدان اراده كافی برای مقابله با اقدامات تخریبی آمریكا در این توافقنامه چند جانبه گفت: با توجه به استفاده نکردن اروپا از فرصت یك ساله اجرای تعهدات یك طرفه از سوی ایران، تصمیم قاطع كشور ما اجرای تعهدات، متناسب با اقدام متقابل طرفهای دیگر است و زمان انجام اقدامات یك طرفه به پایان رسیده است.
مشاور دیپلماتیك رئیسجمهور فرانسه نیز در این دیدار گفت: من به عنوان میانجی به ایران نیامدهام و حامل هیچگونه پیامی از سوی آمریكا برای تهران نیستم. امانوئل بون ادامه داد: با توجه به نقش و اثرگذاری غیر قابل انكار ایران در منطقه، پاریس علاقهمند به تداوم گفتوگو و همكاری با ایران برای مدیریت بحرانهای جاری در سوریه، یمن، عراق و لبنان است./ دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی
ادامه مییابد.
علی شمخانی در دیدار امانوئل بون، مشاور دیپلماتیك رئیسجمهور فرانسه با انتقاد از بیعملی كشورهای اروپایی برای اجرای تعهداتشان در برجام و فقدان اراده كافی برای مقابله با اقدامات تخریبی آمریكا در این توافقنامه چند جانبه گفت: با توجه به استفاده نکردن اروپا از فرصت یك ساله اجرای تعهدات یك طرفه از سوی ایران، تصمیم قاطع كشور ما اجرای تعهدات، متناسب با اقدام متقابل طرفهای دیگر است و زمان انجام اقدامات یك طرفه به پایان رسیده است.
مشاور دیپلماتیك رئیسجمهور فرانسه نیز در این دیدار گفت: من به عنوان میانجی به ایران نیامدهام و حامل هیچگونه پیامی از سوی آمریكا برای تهران نیستم. امانوئل بون ادامه داد: با توجه به نقش و اثرگذاری غیر قابل انكار ایران در منطقه، پاریس علاقهمند به تداوم گفتوگو و همكاری با ایران برای مدیریت بحرانهای جاری در سوریه، یمن، عراق و لبنان است./ دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جانسون: عاشق اسرائیل و آماده تحریم ایران هستم
نامزد پیشتاز سمت نخستوزیری انگلستان خود را عاشق اسرائیل و یک صهیونیست پرشور خوانده و گفته است که حاضر است تحریمهای ایران را افزایش دهد.
به گزارش فارس، بوریس جانسون وزیر خارجه سابق بریتانیا و کاندیدای پیشتاز تصاحب مقام نخستوزیری این کشور گفت در صورتی که پیروز انتخابات شود ممکن است تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال کند.
او در مصاحبه با روزنامه جوییش نیوز، خود را یک صهیونیست پرشور و عاشق اسرائیل توصیف کرد و گفت حتماً از فلسطین اشغالی دیدن خواهد کرد.
این سیاستمدار محافظهکار بریتانیایی درباره ایران گفت بر متعهد ماندن به توافق هستهای مصر است اما وقتی ناظران بینالمللی تأیید کنند که ایران از مفاد برجام تخطی کرده است، تحریمهایی را علیه تهران لحاظ میکند.
وی با بیان اینکه پیش از اعمال تحریم علیه ایران، باید منتظر تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، گفت: نمیخواهم کسی فکر کند که من به هر شکلی در قبال ایران سهلگیر هستم. ما با وضعیت بسیار دشواری روبرو هستیم و من قطعا آمادهام که اگر آنها از توافق هستهای تخطی کردند، این مسیر را دنبال کنم. پیشنهاد بسیار بسیار قدرتمند من به ایرانیها این است که از این جنون دست بردارند و گامهای بیشتری که بندهای آن توافق را نقض میکند برندارند و سلاح هستهای نسازند. وی مدعی شد: فکر میکنم بدون زدن جرقه رقابت بر سر داشتن سلاح هستهای هم که عواقب سختی خواهد داشت، به اندازه کافی در منطقه تنش وجود دارد و یقیناً هر دولت اسرائیلی را در معرض انتخابی سخت قرار میدهد.
به گزارش فارس، بوریس جانسون وزیر خارجه سابق بریتانیا و کاندیدای پیشتاز تصاحب مقام نخستوزیری این کشور گفت در صورتی که پیروز انتخابات شود ممکن است تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال کند.
او در مصاحبه با روزنامه جوییش نیوز، خود را یک صهیونیست پرشور و عاشق اسرائیل توصیف کرد و گفت حتماً از فلسطین اشغالی دیدن خواهد کرد.
این سیاستمدار محافظهکار بریتانیایی درباره ایران گفت بر متعهد ماندن به توافق هستهای مصر است اما وقتی ناظران بینالمللی تأیید کنند که ایران از مفاد برجام تخطی کرده است، تحریمهایی را علیه تهران لحاظ میکند.
وی با بیان اینکه پیش از اعمال تحریم علیه ایران، باید منتظر تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، گفت: نمیخواهم کسی فکر کند که من به هر شکلی در قبال ایران سهلگیر هستم. ما با وضعیت بسیار دشواری روبرو هستیم و من قطعا آمادهام که اگر آنها از توافق هستهای تخطی کردند، این مسیر را دنبال کنم. پیشنهاد بسیار بسیار قدرتمند من به ایرانیها این است که از این جنون دست بردارند و گامهای بیشتری که بندهای آن توافق را نقض میکند برندارند و سلاح هستهای نسازند. وی مدعی شد: فکر میکنم بدون زدن جرقه رقابت بر سر داشتن سلاح هستهای هم که عواقب سختی خواهد داشت، به اندازه کافی در منطقه تنش وجود دارد و یقیناً هر دولت اسرائیلی را در معرض انتخابی سخت قرار میدهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تیتر خبرها
-
پروندهسازی علیه علم
-
فاصله نجومی كارشناسیها
-
«خسته خانه» گردشگران خارجی!
-
پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
-
با دوستان مروت با مستاجران مدارا
-
بلاتکلیفی حقوق كارمندان در چهارمین ماه سال
-
کاش بچههایم را میدیدم!
-
انگلیس تبعات توقیف نفتكش را درك خواهد كرد
-
ستون به سقف سارایوو
-
بازگشت مهربانو به تلویزیون این بار با گوهرشاد!
-
جنایت سیاه در پراید مشكی
-
پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
-
پیامی صریح برای الیزه
-
شمخانی: برنامه كاهش تعهدات هستهای راهبرد غیرقابل تغییر ایران است
-
جانسون: عاشق اسرائیل و آماده تحریم ایران هستم