نسخه Pdf

یافت می‌نشود... گشته‌ایم ما!

یافت می‌نشود... گشته‌ایم ما!


بازار شام آقا... بازار شام! وضعیت ادبیات کودک و نوجوان این روزها قروم قاط‌تر از هر زمان دیگری است. حالا این وضعیت خرچنگ زرافه ریشه در چه موضوع یا موضوعات دیگری دارد بماند. این وضعیت در همه رشحات و جریان‌هایی که ذیل ادبیات کودک و نوجوان می‌‎گنجند  هم سایه انداخته. لاجرم گونه یا ژانر علمی - تخیلی هم از این بلیه عظیم در امان نیست. کافی است یک بار با این نگاه راهی راسته انقلاب یا چند کتابفروشی شوید تا فیوزتان حسابی بپرد از حجم آثار ترجمه‌ای که بازار را شش قبضه کرده‌اند. آن وسط‌ها شاید چشم‌تان به تک و توک آثار تالیفی هم بیفتد اما همان‌طور که عرض کردیم، غلبه بر آثار ترجمه‌ است.
راستش را بخواهید زمان کودکی و نوجوانی ما یک ادبیات علمی و تخیلی بود و یک ژول ورن و بیست هزار فرسنگ زیر دریا. امروزِ روز اما تنوع و تکثر آثار مختلفی که با این عنوان راهی پیشخان کتابفروشی‌ها شده‌اند هوش از سر هر انسان هوشیارِ کتابخوانی هم می‌پراند. همین هم شد که بچه‌های تحریریه را به خط کردیم تا به ضرب و زور هم که شده نیمچه پرونده‌ای حول این موضوع قلمی کنند و نتیجه آن شد که امروز جلوی چشم‌تان می‌بینید. امید که مقبول افتد و این صحبت‌ها.
این وسط اما یک چیز برای خودمان هرچند روشن‌ بود اما بیخ قضیه خودش را بیشتر نشان داد. در فقره ادبیات علمی و تخیلیِ از ناشر و نویسنده داخلی که بتوان آن را یک اثر تالیفی قلمداد کرد در یک برهوت عظیم به سر می‌بریم. انگار که پرت شده باشیم وسط کویر لوت و یکی هم شلاق به دست ما را مجبور کرده باشد پی قطره‌ای آب بدویم. یحتمل اگر ثانیه‌ای به این وضعیت تراژیک اندیشیده باشید وضعیت تراژیک بچه‌‎های تحریریه برای تهیه و تدوین همین نیمچه پرونده دست‌تان خواهد آمد. یعنی جایتان خالی بود ببینید بر و بچه‌های تحریریه که ذره‌بین به دست مشغول پیدا کردن آثار تالیفی علمی و تخیلی بودند چطور سرشان را به در و دیوار و کمد می‌زدند و مو از سر خودشان می‌کندند. خلاصه که اگر در این فقره پرونده این شماره را  کمی نحیف و راشیتیسم‌طور می‌بینید و مدام ورق ورق می‌کنید که چهار تا اثر داخلی و تالیفی پیدا کنید و یحتمل نمی‌کند، فحش و بد و بیراهش را فقط حواله اسم‌هایی که توی شناسنامه این شماره درج شده نکنید. این بنده خداها حسابی خودشان را آویزان در و دیوار کردند ولی خب یافت می نشد که نشد. خلاصه که تا اطلاع ثانوی فرزندان وکودکان و نوجوانان شامبوسگومبولی خودتان را باید با همین معدود آثار داخلی و البته انبوه آثار خارجی سرگرم کنید تا ببینیم چه می‌شود. من بروم سراغ تحریریه ببینیم چه شده که دوباره سر و صدایشان بالا رفته و گروه را گذاشته‎‌اند روی سر خودشان. تا هفته بعد!