منزوی؛ شاعر غزل‌های بی‌نقاب

دبیر علمی نخستین جایزه ملی غزل از شعر منزوی و رونق غزل‌سرایی با همت او سخن گفت

منزوی؛ شاعر غزل‌های بی‌نقاب

اولین دوسالانه جایزه ملی غزل (حسین‌منزوی) هفته آخر مهر ماه برگزیدگانش را معرفی می‌کند. این جایزه در بخش مجموعه غزل، به بهترین مجموعه چاپ‌شده و نیز بهترین غزل منتشرشده از ابتدای سال 96 تا پایان 98 اختصاص پیدا می‌کند. پژوهش‌ها و مقالات علمی درباره غزل هم بخشی از این جایزه را شامل می‌شوند. درباره این جایزه دو نکته وجود دارد؛ یکی این‌که در دو بخش فارسی و ترکی برگزار می‌شود و غزل‌های ترکی هم برای دریافت این جایزه با هم رقابت کرده‌اند. نکته دوم این‌که چند سال پیش قرار بود جایزه ملی غزل، برگزار شود اما به دلایلی متوقف شد و در نهایت به همت اداره‌کل ارشاد استاد زنجان و جمعی از شاعران و غزل‌سرایان کشورمان، امسال برگزار می‌شود و به دلیل برگزاری آن در زنجان که زادگاه چهره سرشناس غزل روزگار ماست به نام حسین‌منزوی نامگذاری شده‌است. داوری‌های این جایزه انجام شده و به زودی برگزیدگان اولین دوره در مراسم اختتامیه معرفی می‌شوند. اسماعیل امینی، شاعر و دبیرعلمی جایزه ملی غزل درباره غزل امروز و حسین‌منزوی نکاتی را مطرح کرده که در ادامه می‌خوانید.

 راهی که منزوی رفت
دبیر علمی جایزه ملی غزل معتقد است حسین‌منزوی در روزگاری به غزل روی آورده‌بود که غزل روزگار گذشته با اهتمام شاعرانی چون استاد شهریار، سایه و سیمین بهبهانی تقریبا لباس جدید به تن کرده‌بود و حسین‌منزوی در چنین روزگاری به غزلسرایی روی آورده‌بود.
اسماعیل امینی درباره ویژگی‌های غزل حسین‌منزوی می‌گوید: منزوی به نسبت بزرگانی که آن روزگار غزل کار می‌کردند،‌ جوان‌تر بود. او به واسطه شیوه زندگی و مطالعاتش اشراف زیادی نسبت به زبان و بلاغت داشت و با این‌که سنین جوانی را پشت سر می‌گذاشت، تجربه‌های عاطفی عمیقی داشت که از آن بهره می‌جست. همچنین زبان شعری حیسن منزوی به زبان نسل جدید آن روزگار نزدیک است. اگر چه این زبان رسانه‌ای نبوده و زبان مرسوم در تاریخ هزارساله غزل ماست اما اشارات و نشانه‌ها و تعابیر در غزل منزوی به گونه‌ای است که برای نسل جوان آن روزگار، آشنا و صمیمی به نظر می‌آید.
بر اساس توضیحات امینی، ویژگی دیگر غزل حسین‌منزوی آن است که او نسبت به زمانه خودش نگاهی دقیق‌تر دارد و آنچه سروده فقط برآمده از مطالعاتش نیست بلکه بازتاب زندگی عینی، بیرونی و واقعی است که به صورت ابیات درخشان در غزل منزوی ظهور می‌کند.
این شاعر همچنین به روزگاری که منزوی در آن زیسته و غزل سروده اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در روزگار اوجگیری شعرهای اجتماعی و سیاسی و برخی حرکت‌های آوانگارد و بروز شعرهای روان‌شناسی و فلسفی پیچیده، منزوی غزل می‌سرود و بی‌اعتنا به همه اینها کار خودش را می‌کرد. منزوی غزل را برای تغزل به خدمت می‌گرفت نه غزل در خدمت مسائل سیاسی و اجتماعی و فلسفی؛ غزلش مثل همان سنت هزارساله غزل فارسی سخن‌گفتن از عشق است.
  منزوی با عزل چه کرد؟
نظریه‌پردازان و منتقدان ادبی بر این عقیده ‌بودند که دوران غزل سرآمده یا دست‌کم دوران غزل‌های عاطفی و عاشقانه سرآمده یا اگر قرار است غزل زنده بماند باید به موضوعات فلسفی اجتماعی بپردازد اما شاعرانی چون منزوی آنها را به تجدید نظر در نظریه‌ها و پیش‌‌بینی‌هایشان وادار کردند.
اسماعیل امینی معتقد است کاری که منزوی و نیز چند شاعر دیگر از شاعران برجسته آن روزگار انجام داده‌اند، این بوده که صاحب نظریه‌های این‌چنینی را مجبور کرده‌اند با واقعیت کنار بیایند. البته تمایز منزوی این بود که خیلی به زمانه و زبان زمانه خودش و به نشانه‌های زندگی و واقعی و تجربه‌های شخصی اعتنا داشت.
دبیر علمی جایزه ملی غزل می‌گوید: در دوره منزوی گونه‌ای از شعر عاشقانه داریم که به شدت با استقبال شاعران جوان مواجه می‌شود و فعالیتی که بعد از شهرت منزوی، نسلی از شاعرهای علاقه‌مند به غزل و عاشقانه‌سرایی را به دنبال دارد. هیچ نظریه‌پردازی پیش‌بینی نمی‌کرد بعد از تحولاتی که در شعر ایجاد شد و بعد از ظهور شعر نیمایی و گونه‌های مختلف شعر سپید به واسطه کسانی چون منزوی و نیز شاعرانی از جمله منوچهر نیستانی، منوچهر شیبانی، نوذر پرنگ، هوشنگ ابتهاج، محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، محمد قهرمان و... این همه اقبال نسبت به غزل ایجاد شود.
 منزوی فارسی‌گو، منزوی ترکی‌سرا
حسین‌منزوی در قالب‌های مختلف شعری، از جمله غزل به زبان ترکی هم شعر سروده‌است. مجموعه‌ای از شعرهای ترکی او به اسم دومان (به معنی مه) منتشر شده که به گفته اسماعیل امینی دو منزوی متفاوت را به مخاطب شعرهایش معرفی می‌کند.
دبیر علمی جایزه ملی غزل می‌گوید: منزوی نیز مانند استاد شهریار در شعر ترکی کسی و در شعر فارسی کس دیگری است. من سال‌ها با حسین‌منزوی دوستی داشتم، شعرهای ایشان را هم زیاد خوانده‌ام اما وقتی با مجموعه شعرهای ترکی ایشان مواجه شدم، واقعا انگار با شخصیتی جدید روبه‌رو شدم. در اشعار ترکی نگاهی جدید به زبان و جهان داشته‌است.
امینی این را هم اضافه می‌کند که در روزگار منزوی خیلی‌ها به زبان ترکی هم شعر می‌سرودند و از شاخص‌ترین آنها به شهریار و استاد سهند اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: تعداد زیادی شاعر جوان در آن دوره شعر ترکی کار می‌کردند؛ اگرچه در روزگار پهلوی برای انتشار شعر ترکی زمینه خیلی فراهم نبود و حساسیت‌هایی به زبان ترکی وجود داشت اماخوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب دیگر آن حساسیت‌ها وجود ندارد و امروز شعر ترکی بسیار گستره وسیعی پیدا کرده‌است. اشعار ترکی در گونه‌های مختلف و نیز در قالب‌های جدیدتر یعنی آزاد و سپید هم سروده می‌شود و تعداد زیادی شاعر جوان داریم که در این قالب‌ها شعر می‌گویند.
دکتر اسماعیلی امینی درباره تفاوت منزوی پارسی‌گو و منزوی ترکی‌سرا می‌گوید: حسین‌منزوی در شعر فارسی به واسطه مطالعاتش در زمینه تاریخ شعر و تحصیلاتش در رشته ادبیات، دانش شعری خودش از گنجینه هزارساله شعر فارسی را به کمک می‌گیرد و مثل همه شاعران بزرگ پدیده‌ها و جهان، انسان و عشق را در شعرش منعکس می‌کند اما در شعر ترکی با مجموعه‌ای از دانسته‌های منزوی از فرهنگ مردم و شیوه زندگی ترک‌زبان‌ها و البته شعرهای مشهور ترکی مواجه می‌شویم؛ به ویژه با مجموعه‌ای از اشارات به قصه‌هایی عاشقانه‌ که در زبان ترکی رایج است و معمولا نوازنده‌های موسیقی ترکی، این قصه‌ها را روایت می‌کنند.
امینی درباره شعرهای ترکی منزوی این نکته را نیز اضافه می‌کند: زبان شعر ترکی ایشان، شیوه‌ای از ادای ترکی است که در زنجان رواج دارد و کمی با زبان نوشتاری و کتابی ترکی مرسوم فاصله دارد. از همین رو به لحاظ سبکی نیز شعر او کاملا با شعرهای ترکی معمول تمایز دارد. معمول این بوده کسانی که شعر ترکی می‌سرایند، از زبان کتابت استفاده می‌کرده‌اند که بین همه ترک‌زبان‌های داخل ایران، مشترک است اما حسین این التزام را نداشته و زبانش را نزدیک کرده به زبانی که در زنجان رایج و زبان مادری اوست؛ در نتیجه او در شعر ترکی شاخصه‌ای ایجاد کرده و بسیار هم صمیمانه شعر سروده‌است.
دبیر علمی جایزه ملی غزل معتقد است شعرهای منزوی صمیمی و بی‌نقاب هستند و توضیح می‌دهد: اگرچه استواری زبان و تبحر ایشان را در بلاغت و فنون شاعری در شعرش می‌بینیم اما این‌گونه نیست که سواد و قابلیت خودش را به رخ بکشد. شعر او بازتاب تجربه‌های انسانی است و به عنوان شاعر، دریافت‌های عاطفی‌اش را خیلی صمیمی و بدون پیرایه یا نقاب در شعرهایش عرضه می‌کند. وقتی ما شعر منزوی را می‌خوانیم با دنیایی مواجه می‌شویم که بسیار آشناست؛‌ شعرهایی که در عین صمیمیت، بدیع و شگفت‌انگیز هستند.