قیل و قال
تلفن مادر ارشیا معروف به ارشی مامان زنگ میخورد و او رد تماس میدهد.
شوكت (سامان دارابی) خطاب به ارشی مامان: این بچه نوكری است!
بذار ببینه مشغول چه كاری هستی، شاید نصیحتش روت اثر كنه!
ارشی مامان (مهتاج نجومی) با خشونت: خودت را جمع كن شوكت!
شوكت: دارم میشمارت. چهار بار ردش كردی. نكن! بالاخره كه میفهمه! زورش به شما نمیرسه، میشه دیگ بخار، میآد آمپرش را به من میچسبونه! حالا ارشی مامان گوشیم رو بده، برم رد كارم!
ارشی مامان: گوشیت توقیفه تا كسی رو خبردار نكنی!
شوكت: دكتر اعتبار! دكتر اعتبار! مادرم یك پیشنهاد بدم نتونی رد كنی! همیشه آرزوت بود تهمینه رو بگیرم و برات نوه بیارم. این به اون در! حالا بریم همون تهمینه رو بگیریم. اصلا میخوای طرح سالمسازی رو اجرا كنم. هاچبك رو بفروشم بزنم تو خط چیزهای موبایل. میگن آینده بازار تو همینه. قبوله! اوكی؟
ارشی مامان: حاج آقا تنظیم كنین بریم دیگه!
شوكت: الان تو صفیشاه چی میگن. شوكت كامل فرزند كامل كامل رفته به عنوان شاهد نشسته تو محضر. میدونم بعدش تبعید میشم به خلیج همیشه همیشه فارس! (مجموعه طنز گسل)