پولدار شدن با ترک عادت‌ها

ترك عادات غلط مالی در خانواده می‌تواند بخشی از مشكلات اقتصادی اعضای آن را برطرف كند

پولدار شدن با ترک عادت‌ها

طبیعتا یك جا یا حتی شاید چند جای كار اشكال دارد كه همیشه از دور و اطرف‌مان، غرهای مالی و اقتصادی می‌شنویم؛ این موضوع خیلی هم ربطی به اوضاع نابسامان اقتصادی و ماجراهای كلان یا حتی درآمد كم یا زیاد خانواده ندارد. رفتار غلط، غلط است و پولدار و بی‌پول هم نمی‌شناسد و هركدام را در معضلی متفاوت و به سبك و سیاقی متفاوت از دیگری گرفتار می‌كند؛ رفتارهایی كه از یك ناآگاهی و ناخواسته پیش می‌آید، اما سرانجامش می‌تواند اوضاع مالی‌مان را به چالش‌های گوناگونی بكشد. برای همین هم این‌بار سراغ بعضی از رفتارها و عادت‌های اشتباهی رفتیم كه اكثر ما در خانواده‌هایمان آن را می‌بینیم اما به صرف عادت بودن، آن را نادرست نمی‌دانیم و در واقع بدعادت شده‌ایم.

ارزان می‌خریم
داستان همان داستان ضرب‌المثل معروف انگلیسی است كه می‌گوید ما آنقدر پولدار نیستیم كه جنس ارزان بخریم و ضرب‌المثل ایرانی خودمان كه می‌گوید هیچ ارزانی‌ای بی‌حكمت نیست. به نظر می‌رسد كه دیگر ارزان خریدن كالا، پیروزی محسوب نمی‌شود و بالاخره این ارزانی علتی دارد و یك جای كار می‌لنگد.   به هرحال جنس ارزان، كیفیت بسیار بالایی ندارد و در بسیاری از موارد باعث می‌شود كه در مدت زمان كوتاهی دوباره برای خرید آن كالا اقدام كنیم و این برای مخارج خانواده اصلا به‌صرفه نیست؛ البته كه این موضوع استثنا هم دارد و ما درباره اكثریت صحبت می‌كنیم. طبیعتا ما در هر بار خرید یك كالای ارزان، سودی به فروشنده پرداخت می‌كنیم كه با در نظر گرفتن چند بار پرداختن آن سود، نسبت به یك‌بار گران خریدن یك كالای با كیفیت بیشتر می‌شود. ضمن این‌كه هزینه تعمیر كالای آسیب‌دیده و بی‌كیفیت، وقت و انرژی برای خرید دوباره آن كالا و پرداخت چند باره پول بابت همان كالا و همان كیفیت ضعیف، كاری عقلانی نیست و خانواده را به دردسر مالی و حتی جسمی می‌اندازد. به نظر می‌رسد كه بهتر است یك كالای نسبتا با كیفیت را با مبلغی كمی بیشتر از كالای ارزان‌تر بخریم تا مدت‌ها (بسته به كالای مورد استفاده) خیال‌مان از بابت داشتن آن و كیفیت مصرفی‌اش راحت باشد.


فرقی بین نیاز و خواسته نمی‌گذاریم
اگر بتوانیم بین نیازها و خواسته‌های زندگی‌مان مرزی قائل بشویم و برای هر‌كدام اولویت مشخص كنیم در مسائل مالی خانواده خیلی پیش افتاده‌ایم. واقعیت این است كه فرق زیادی بین نیازهایی كه داریم و چیزهایی كه دلمان می‌خواهد، وجود دارد. البته قرار نیست دور خواسته‌ها و هوس‌هایمان را خط قرمز بكشیم و سراغشان نرویم، اما بهتر است به اولویت‌های زندگی‌مان توجه كنیم. در واقع بهتر است اول از همه‌چیز نیازهای ضروری مانند خوراك و پوشاك و هر هزینه دیگری را  كه بدون تعارف و رودربایستی با خودتان، می‌دانید نیاز واجب زندگی‌تان است، بپردازید و بعد سراغ آن خواسته‌های قلبی‌تان بروید. حواستان هم باشد كه قرار نیست خودتان را گول بزنید كه فلان لباس را باید بخرم، چون خیلی به آن نیاز دارم، اما می‌دانید كه در ‌واقع یك هوس گذرا برای یك مهمانی چند‌ساعته است. اگر توانستید این كار را بكنید و نیازها و خواسته‌هایتان را بشناسید، بدون‌شك خیلی راحت می‌توانید بعد از برطرف كردن نیازهایتان، با خیال راحت به سراغ خواسته‌های قلبی‌تان بروید و عذاب وجدان خرج‌های اصلی‌تان را نداشته باشید.


پس انداز نمی‌كنیم
پس‌انداز نكردن، مادر همه عادت‌های مالی غلط در خانواده‌هاست؛ روندی كه اگر منظم و البته مرتب انجام نشود، خیلی از فكر و خیال‌هایمان برای همان خواسته‌های قلبی و پیشرفت‌هایی كه به دنبالش هستیم، ممكن نخواهد بود.
در واقع پس‌انداز كردن، مرحله میانی و جا افتاده بین نیازهای واجب و اولیه و خواسته‌های غیر‌ضروری است كه به عنوان پلی در بین این دو عمل می‌كند و می‌تواند آنها را به هم برساند. البته مقدار و نوع پس‌انداز كردن همان چیزی نیست كه بشود برای همه مردم نسخه یكسان پیچید؛ هركسی با توجه به مقدار درآمد و خرجی كه دارد، باید بخشی از آن را به عنوان پس‌انداز، حالا به هر شكلی كنار بگذارد تا در مواقع خاص، بدون راه چاره نماند. جالب است كه با وجود مرسوم بودن توصیه و نصیحتی مثل پس‌انداز كردن، هنوز هم هستند كسانی كه عادت غلط پس‌انداز نكردن را دارند و به روز خرج می‌كنند.


عجله می‌كنیم
وقت برای پیشرفت هست؛ برای تبدیل كردن تلویزیون 32 اینچی به 48 اینچی، برای عوض كردن ماشین دنده‌ای به اتومات، برای تبدیل كردن خانه 60 متری به صد متری و مسائلی شبیه اینها، باید برنامه داشته باشید.
 همه این پیشرفت‌ها به نوبه خود موفقیت‌های بسیار بزرگی در خانواده محسوب می‌شوند، اما باید بتوانید وقتش را تشخیص بدهید تا لذتتان از پیشرفت واقعا لذت باشد و زحمتی برایتان به همراه نداشته باشد.
این‌طور نباشد كه به هر قیمتی ماشین‌تان را عوض كنید و خودتان را در چاله‌ای بزرگ بیندازید و آن ماشین زحمت فراوانی برایتان داشته باشد. درست است كه باید از لحظه لحظه زندگی استفاده كرد، ولی عجله كردن آن چیزی نیست كه باعث لذت شما از زندگی می‌شود. پیشرفت‌های مالی زندگی‌تان را با یك برنامه‌ریزی مشخص و سر صبر و حوصله انجام بدهید كه اگر خلاف این باشد و به هر قیمتی این كار را انجام بدهید در قسط و قرض‌های سنگین گرفتار می‌شوید.


بدهكاریم
ماجرا این است كه همه‌چیز مانند زنجیره‌ای به هم متصل است. پس‌انداز كردن به رفع خواسته‌های غیرضرروی و دلی‌مان ربط دارد و بدهكار نبودن هم معلول همان موضوع عجله برای پیشرفت كردن است. عجله در تبدیل به احسن ماشین‌مان بدون داشتن پول كافی، طبیعتا ما را بدهكار نمایندگی‌های خودرو می‌كند. همین ماجرا در گرفتن وام از بانك‌ها برای خرید خانه هم تكرار می‌شود و این قسط‌های مداوم و پشت‌سر هم، می‌تواند هر خانواده‌ای را در سختی بیندازد. مگر این‌كه حساب وكتاب درآمد و بدهی‌هایتان با هم بخواند كه خب در این صورت ارزش خانه‌دار شدن را دارد.


صرفه‌جویی نمی‌كنیم
وقتی تلویزیون نگاه نمی‌كنید، چرا روشن است؟ وقتی هوا خوب و مطبوع است، چرا كولر كار می‌كند؟ وقتی در اتاق نیستید، چرا لوستر روشن است؟ خب واقعیت ماجرا این است كه همه اینها در دراز مدت هزینه‌های زیادی را به واسطه قبض آب و برق روی دستمان می‌گذارند كه همان هزینه می‌توانند در كارت بانكی‌مان بماند یا پول نقد بشود و در دست خودمان باشد، اما حالا باید به حساب سازمان آب و برق واریز شود و این به اوضاع مالی خانواده آسیب می‌رساند. البته این بحث مالی و شخصی ماجراست و فقط جنبه هزینه‌های شخصی‌مان را شامل می‌شود وگرنه اتلاف انرژی كشور و مشكلات كلان هم موضوعاتی هستند كه نمی‌شود به‌سادگی از آن چشم‌پوشی كرد. صرفه‌جویی نكردن از عادت‌های غلطی است كه در خانواده‌ها جا افتاده و حتی خیلی به چشم افراد خانه نمی‌آید كه این تلویزیون در این زمان نباید روشن باشد. كافی است چند ماهی حواستان به این موضوع باشد تا تفاوت محسوسی را در هزینه‌های آخر ماهتان ببینید و از نتیجه‌اش شگفت‌زده شوید.


از كارت‌های اعتباری متعدد استفاده می‌كنید
تقریبا شبیه همان قضیه داشتن پول نقد است كه همه می‌گویند زود تمام می‌شود. بیشتر جنبه ذهنی دارد و همین ذهنی بودنش می‌تواند نتیجه‌های مثبت یا منفی برای جیب‌مان داشته باشد. تقریبا بیشتر آدم‌ها فكرمی‌كنند اگر ده تا پنج هزار تومانی داشته باشند، خیلی راحت‌تر از یك چك پول 50 هزار تومانی آن را خرج می‌كنند، در صورتی كه می‌شود این كار را نكرد، اما متاسفانه در چاله این قانون نانوشته افتادیم. وقتی از كارت‌های مختلف استفاده می‌كنید، خرج‌هایتان به چشم‌تان نمی‌آید و فراموش می‌كنید در مجموع چقدر پول داشته‌اید، چقدر باید خرج می‌كردید و حالا چقدر خرج كرده‌اید و كلا حساب و كتاب از دستتان در می‌رود. آن‌وقت است كه ناگهان به خودتان می‌آیید و با حساب و كتاب همه كارت‌ها می‌بینید كه این مقدار هزینه، اصلا به چشم‌تان نیامده است.


بی‌حد و اندازه قرض می‌دهیم
هیچ‌كس منكر خیر و ثواب قرض دادن پول به نیازمندان و از مهم‌تر، خویشاوندان نیست. قرض دادن آن‌قدر خوب است كه به شكل‌ها و روش‌های مختلف در بین آدم‌های نیك روزگار مرسوم است، اما هر چیزی از حد كه بگذرد، وجه منفی خودش را نشان می‌دهد. قرض دادن و مشخص نبودن زمان پس گرفتن پول، سیستم مالی خانواده شما را به هم می‌ریزد و نمی‌توانید آن‌طور كه باید برایش برنامه‌ریزی كنید. در واقع موضوع اصلی این است كه باید حواستان جمع باشد كه چه مقدار تا چه زمانی و از همه مهم‌تر این‌كه به چه كسی پول قرض می‌دهید تا بتوانید برای آن زمانی كه پول دوباره به حسابتان برگشت، برنامه‌ریزی كنید.