با کودکانتان شهربازی بروید

گفت‌وگو با الهه رضایی؛ مجری با سابقه تلویزیون درباره تعطیلات تابستانی

با کودکانتان شهربازی بروید

 یکی از کارهای روزانه‌ام دیدن عکس‌های سایت‌های خبری است.برای پیدا کردن عکسی که قابلیت چاپ در همین صفحه را داشته باشد.تابستان است و چشم‌نوازترین عکس‌ها، آنهایی‌ است که بچه‌ها را نشان می‌دهد در حال بازی، به‌خصوص آب بازی در چشمه علی نزدیک شاه عبدالعظیم یا زیر فواره‌‌های بوستان آب و آتش.یا مثلا در حاشیه زاینده‌رود یا بند گلستان نزدیک مشهد. یا لب دریای خزر یا دریای عمان و خلیج فارس.در همه عکس‌های آب‌بازی؛ بچه‌ها از ته دل می‌خندند، خنده‌ای که فقط مخصوص بچه‌هاست.بچه‌هایی که هنوز ذهنشان درگیر معادلات پیچیده نشده و از لحظه و از زمان حال لذت کامل می‌برند.نه گذشته سنگین و دردناکی دارند که اذیتشان کند و نه آنچنان نگران آینده‌‌اند که نشینند و زانوی غم بغل بگیرند که آی چه خواهد شد و چه نخواهد شد.گرما که کلافه‌شان کند، به آب می‌زنند تا هم خنک شوند و هم خوش باشند.خوش بودن و لذت بردن؛ تنها چیزی است که نباید از بچه‌ها دریغ کرد.
تابستان است و چه تابستانی؛ داغ، داغ.به قول سهراب سپهری؛ سایه‌‌‌‌ها می‌دانند چه تابستانی است.البته الان آن‌قدر هوا داغ است که از سایه رفتن و در سایه نشستن هم علاجی برای این همه گرما نیست اما بچه‌‌ها خوب می‌دانند به آب که بزنند، خنک می‌شوند حتی ظِل افتاب ظهر.بیشتر خوشی است که خنکشان می‌کند تا آب.در همین عکس‌هایی که هر روز می‌بینم، پدر و مادرها هم هستند، کنار آب ایستاده‌‌اند و بچه‌ها را نگاه می‌کنند و می‌خندند.شادی بچه‌ها مسری است، اگر ادامه پیدا کند، دنیا را پر خواهد کرد، حیف که بچه‌ها همیشه شاد نیستند، همیشه نمی‌‌خندند و گرنه دنیا جای بهتری می‌شد.
تابستان است و پدر و مادرها می‌‌دانند باید بچه‌ها را شاد نگه‌دارند، شادی ذخیره‌ای است برای پاییز و زمستان و بهار که بچه‌ها باید بروند مدرسه و درس بخوانند.اگر این ذخیره خوب و مایه‌دار باشد،‌بچه‌ها بهتر درس خواهند خواند.اما راستش را بخواهید تعطیلات تابستان برای خیلی از پدر و مادرها بیشتر شبیه یک مشکل است تا یک فرصت.شاید به این دلیل که نمی‌دانند چگونه روزهای این تعطیلات را برای بچه‌ها پر‌کنند.البته تعطیلات تابستان برای مادران شاغل خیلی سخت‌تر از مادران خانه‌دار است. با الهه‌رضایی، مجری قدیم برنامه کودک تلویزیون که بعد از بازنشستگی مهدکودک دایر کرد و ارتباطش را با بچه‌ها حفظ کرد همصحبت شدم تا نظراتش را درباره اوقات فراغت تابستانی بپرسم. او سال‌هاست با بچه‌ها و والدین آنها در ارتباط است و به اصطلاح چم و خم کار را خوب بلد است.
دورهمی‌های  شاد کودکانه 
رضایی معتقد است، اولین نکته‌ای که باید در تعطیلات تابستان و اوقات فراغت بچه‌ها به آن توجه کرد این است که آنها از این فرصت نهایت لذت را ببرند.او می‌گوید: قدیم‌ترها وقتی ما بچه بودیم، تابستان بیشتر وقتمان صرف کتابخوانی و رفتن به کتابخانه می‌شد.امکانات به اندازه امروز نبود اما ما شادی رایگان و فراگیری داشتیم که بچه‌‌های امروز از آن محرومند؛ دورهمی‌های فامیلی و یا دوستانه.آن زمان معمولا خانه اقوام نزدیک هم بود و بچه‌ها دور هم جمع می‌شدند و یا کتاب می‌‌خواندند یا بازی‌های گروهی می‌کردند و لذت می‌بردند.اما الان اقوام و فامیل دیگر نزدیک هم زندگی نمی‌کنند و از طرفی همسایه‌ها چون از یکدیگر شناخت ندارند، کمتر با هم رفت و آمد دارند.خانواده‌ها یک یا دو بچه دارند و به شلوغی گذشته نیستند و این مدیریت اوقات فراغت را برای والدین سخت‌ کرده است. به‌خصوص برای والدینی که شاغلند و به‌خصوص برای مادران شاغل.مادران خانه‌دار اگر بخواهند بچه‌ها را کلاس بگذارند وقت این را دارند که آنها را ببرند و بیاورند و یا در خانه کنار آنها باشند.اما مادر شاغل هم باید سرکار برود هم نمی‌تواند بچه‌ یا بچه‌هایش را در خانه تنها بگذارد هم باید آنها را به کلاس‌های آموزشی ببرد حتی اگر شده یک یا دو کلاس و هم باید در تفریحات و سرگرمی‌های آنها مشارکت کند.
​​​​​​​
بازی، شادی، تماشا 
رضایی بر این باور است که بچه‌ها باید در کنار مهارت‌آموزی در تابستان حتما از برنامه‌های سرگرمی و شاد هم استفاده کنند.هر دوی اینها در کنار هم لازم است اگر کلاس نروند، سیستم آموزشی ذهن‌شان به‌هم می‌ریزد و آمادگی برای مدرسه رفتن را از دست می‌‌دهند و اگر سرگرم نشوند، خسته می‌شوند و باز هم آمادگی رفتن به مدرسه را نخواهند داشت.بازی و شادی از ملزومات رشد بچه‌‌هاست.بازی در پارک و شهربازی و در جمعی که همسالان آنها حضور دارند به رشد شخصیت آنها کمک می‌کند.بچه‌ها دوست دارند، مهارت‌‌های خود را حتی در بازی‌ها مثلا اسکیت‌سواری یا دوچرخه‌سواری به والدین خود نشان دهند.این باعث ارتقای اعتماد به نفس آنها می‌شود.والدین شاغل باید طوری برنامه‌ریزی کنند که بتوانند حتی اگر شده یک یا دو روز در هفته با بچه‌ها به پارک یا شهربازی یا زمین بازی بروند و مهارت‌‌های بچه‌های خود را از نزدیک تماشا کرده و‌آنها را تشویق کنند.نمی‌توان انتظار داشت، پدر و مادری که بعد از یک روز پر تنش از سرکار به خانه بر‌می‌گردند، اصلا احساس خستگی نکرده و مثلا بچه‌های خود را به پارک ببرند و در کنار آنها باشند اما می‌توانند برای روزهای تعطیل برنامه‌ریزی کرده و هر دو نفر با بچه‌ها بیرون بروند و در طول هفته این کار را نوبتی انجام دهند. از رضایی می‌پرسم از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم می‌توان برای حضور در کنار بچه‌ها استفاده کرد، حال هر دو گروه بهتر خواهد شد، مثل قدیم که بزرگ‌تر‌های خانواده کنار فرزندان خود زندگی می‌کردند و مراقب نوه‌ها بودند. این مجری با سابقه می‌گوید: الان شرایط تربیتی و آموزشی بچه‌ها با قدیم فرق کرده.گروه زیادی از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها به سبک گذشته زندگی می‌کنند و زیاد از فناوری که وارد زندگی بچه‌ها شده سر درنمی‌آورند.به همین دلیل است که تربیت بچه‌های امروز با بچه‌های قدیم فرق دارد.به نظرم مادربزرگ و پدربزرگ‌ها می‌توانند در کنار نوه‌ها باشند و هر دو طرف از جضور هم لذت ببرند تا جایی که به تربیت و آموزش بچه‌ها لطمه‌ای وارد نشود.البته برخی از مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها هم هستند که به روز هستند و سواد‌رسانه‌ای خوبی دارند و می‌توانند به فرزندان خود در تربیت، آموزش و پر‌کردن اوقات فراغت نوه‌ها کمک کنند.مادر بزرگ و پدربزرگ‌های سنتی هم می‌توانند از نوه‌‌ها مراقبت کرده و در این بخش به فرزندان شاغل خود کمک کنند.اما با توجه به این نکته که دنیای بچه‌های امروز با بچه‌های قدیم کاملا متفاوت است و آنها به آموزش‌هایی نیاز دارند تا بتوانند هم رشد کرده و هم در دنیای پر از اطلاعات و آنلاین امروزی از خود مراقبت کنند. کار پدر و مادرها کمی سخت‌تر شده است.