به برنامهریزی منسجم نیازمندیم
بسیاری از برنامههای تلویزیون و مجموعههای نمایشی كه برای گذران اوقات فراغت مخاطبان تولید میشوند به لحاظ اینكه در زیرگونه سرگرمی قرار میگیرند متمركز شدهاند بر سوژههای معمولی و
نه چندان بكر. این در حالی است كه جریان سرگرمیسازی جهانی چه در تولید سریال و چه در تولید فیلم و چه حتی تولید محتوا برای رسانههای اشتراكی به سمت هدفگذاریهای سیاسی-اجتماعی حركت كرده است.
به عنوان كسی كه در گونه تاریخی كار كردهام همواره كوشیدهام آن عناصری از تاریخ را دستمایه كار قرار دهم كه وجه امروزی داشته باشد و مخاطب در گذر دوران، مدام با آن مواجه باشد.
این تأكید بر عناصر فرازمانی موجب میشود كه ماندگاری اثر هم بالاتر رود و مخاطبی كه در زمان تولید فلان سریال، كودكی بیش نبوده وقتی به نوجوانی و بزرگسالی میرسد تازه بفهمد چقدر سریال جذاب بوده است.
مخاطبان روزگار ما مخاطبانی هستند كه دوستدار شفافیت و خلوص نیت هستند.
اگر این شفافیت و خلوص را در محصولات تلویزیونی ببینید یقین بدانید كه با روی باز از آنها استقبال میكنند ولی اگر خلوص نباشد هرچقدر هم كه هزینه پروداكشن شده باشد و هرچقدر هم كه بازیگر مطرح در كار باشد باز هم برای مخاطب چندان فرقی نمیكند كه چه چیزی جلوی رویش
است.
كمّیگرایی زمانی برای استمرار تجربههای موفق بود ولی حالا میبینیم این كمّیگرایی هرازگاه به قیمت از دست رفتن كیفیت تمام میشود و مخاطب چارهای ندارد جز اینكه بعد از تماشای یك هفته یا دو هفته سریال، از كنار آن رد شود و به سراغ سریال بعدی برود. این یعنی آن كه برنامهریزی منسجمی برای تولید نداشتهایم.
دوستان همكار نباید سعی كنند بر تجربههای موفق تكیه كنند و اتفاقا باید تا حد ممكن اتفاقات پیرامونی را وارد تخیل داستانی خود كنند.
هر اتفاق و حادثه سیاسی-اجتماعی-ورزشی-اقتصادی كه در این كشور روی میدهد قابلیت كار منسجم نمایشی را دارد؛ اگر صاحبان آثار دارای بینش و بصیرت لازم برای بهكارگیری جزئیات آن حادثه در دل داستان باشند.
این بهترین راهكار است برای بالا بردن كیفیت محصولات تلویزیونی در كوتاهمدت.