دلم می‌خواهد  به  تلویزیون بازگردم

گفت‌وگو با بهروز مقدم که هنوز خاطرات اجرا و گزارش‌های پر شورش در دهه 70 را به‌یاد داریم

دلم می‌خواهد به تلویزیون بازگردم

ای همه مردم، در این جهان به چه كارید؟ عمر گرانمایه را چگونه گذارید؟ هرچه به عالم بود اگر به‌كف آرید هیچ ندارید اگر كه عشق ندارید وای شما دل به عشق اگر نسپارید گر به ثریا رسید هیچ نیرزید/ عشق بورزید، دوست بدارید «فریدون مشیری» ترجیح داد گفت‌وگویش را با یادی از فریدون مشیری آغاز كند. بهروز مقدم، مجری و گزارشگری كه با پیشینه كار مطبوعاتی پیش از انقلاب بازیگری در نمایش‌های طنز را آغاز كرد و سال 60 با گروه تئاتر برنامه سیمای اقتصاد فعالیت در برنامه‌های نمایشی طنز را به صورت جدی پی گرفت. سال‌ها به‌عنوان مجری و گزارشگر در مناسبت‌های مختلف میان مردم می‌رفت و با شور و هیجانی كه ایجاد می‌كرد، مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار می‌گرفت. اما او سال‌هاست به دلایلی از فضای اجرا و گزارشگری فاصله گرفته است. بیماری و جراحی یكی از دلایلی است كه باعث شده مدتی در این زمینه كم‌كار باشد. البته دلایل دیگری هم دارد. با این وجود فعالیتش را در سایر زمینه‌های هنری دنبال می‌كند. ضمن این‌كه دلتنگ تلویزیون و مردم است. به مناسبت یك عمر تلاش در اجرا و گزارشگری، جام‌جم با وی گفت‌وگویی داشته كه خواندن آن برای علاقه‌مند به هنر به خصوص اجرا و بازیگری خالی از لطف نیست.

شما هم در زمینه موسیقی فعالیت می‌كنید و هم بازیگری و اجرا. شروع كار هنری شما به كدام یك از این هنرها
برمی گردد؟
من از كودكی به دلیل این‌كه در یك خانواده هنرمند بزرگ شدم، به موسیقی و بازیگری علاقه داشتم و در همان دوران جسته و گریخته در جمع خانواده كار می‌كردم. حتی آپارات هم ساختم. تا این‌كه به موسیقی هم علاقه‌مند شدم و خوانندگی را از دوران نوجوانی آغاز كردم. بعد از آن با ورود به رادیو در برنامه «صبح جمعه با شما» گوینده شدم و با زنده‌یاد منوچهر نوذری كار كردم و بعد وارد تلویزیون شدم و در شبكه دو با داریوش كاردان كار كردم. در آن دوران شیوه برنامه‌سازی خیلی تفاوت داشت و برنامه‌های شاد خیلی ساخته می‌شد. حتی پیام‌های مهم اخلاقی و دینی هم در یك فضای شاد به بیننده‌ها منتقل می‌شد.
در همان سال‌ها كار ساخت موسیقی فیلم هم انجام دادید؟
بله، موسیقی فیلم «زرخرید» را ساختم و خودم هم خواندم. همزمان در مطبوعات هم فعالیت می‌كردم. ضمن این‌كه برای خواننده‌ها هم پس از انقلاب آهنگسازی كردم. تا این‌كه سال 1360 سیمای اقتصادی پخش شد و من هم یكی از بازیگران این مجموعه بودم. جالب این‌كه در سال‌های جنگ و زیر بمباران مجموعه‌های جذاب خوبی كار كردیم. حتی با لباس و گریم كار به خانه می‌رفتیم تا والور بیاوریم. چون استودیو خیلی سرد بود.
خاطرم هست كه قرار بود سریال هم بسازید.
بله، اما اولین بار نیست كه سریال می‌سازم. من كلی تله‌فیلم برای تلویزیون نوشتم و ساختم. ده سریال برای راهنمایی و رانندگی ساختم كه پخش شد و باعث شد در ذهن مردم بماند. چند وقتی هم هست كه فیلمنامه سریالی را نوشته‌ام اما هنوز شرایط مهیا نشده كه بسازم. اما به شما اطمینان می‌دهم كه سریال فوق‌العاده‌ای خواهد شد.
موضوع سریال‌تان چیست؟
یك كار عرفانی و مذهبی بسیار جذاب است. چون ممكن است كه عده‌ای سوژه را كپی كنند، نمی‌توانم راجع به آن زیاد توضیح بدهم. اما امیدوارم هرچه زودتر شرایط مهیا شود تا بتوانم آن را بسازم.
با این همه فعالیت چه اتفاقی افتاد كه سال‌ها از تلویزیون فاصله گرفته اید؟
حدود چهار سال درگیر بیماری و جراحی بودم اما به غیر از بیماری خب شرایط هم مهیا نیست و كسی من را دعوت نمی‌كند. وگرنه من هنوز هم علاقه‌مند به كار در تلویزیون هستم. چون من بچه تلویزیون هستم و دلم برای كار تنگ شده است. حتی مردم هم كه من را می‌بینند، مدام سوال می‌كنند كه چرا نیستی و من پاسخی برای این سوال ندارم. حتی به عنوان مهمان هم در برنامه‌ها من را دعوت نمی‌كنند. من خواننده تلویزیون هستم و از دهه 70 به صورت حرفه‌ای كار كردم و حدود 30 كار برای تلویزیون خوانده‌ام. آلبوم جدید من درباره امام زمان‌(عج) است. در صورتی كه من فكر می‌كنم بهتر است جوان‌ها از تجربیات من و امثال من استفاده كنند؛ یعنی جایی و فرصتی را در نظر بگیرند تا ما بتوانیم تجربیات‌مان را در اختیار جوان‌ها قرار دهیم. من خیلی از پیشكسوت‌ها را سراغ دارم كه از بیكاری و گوشه‌نشینی و این‌كه فراموش شده‌اند انتظار مرگ را می‌كشند. به نظرم بهتر است پیش از این‌كه بمیرند، سراغشان را بگیریم و فراموششان نكنیم. خودم به تنهایی می‌توانم برنامه‌های شادی را برای مردم تولید كنم. پیشنهاد كار از طرف برخی تلویزیون‌های خارجی هم داشتم اما خودم قبول نكردم. چون با وجود این‌كه سفرهای زیادی به كشورهای دیگر داشتم، اما نمی‌توانم هیچ جایی جز ایران و در كنار مردم زندگی كنم، بنابراین دوست دارم بار دیگر در تلویزیون خودمان كار كنم.
این روزها را چطور می‌گذرانید؟ شنیدم نقاشی و مجسمه‌سازی هم می‌كنید؟
بله از دوران كودكی نقاشی می‌كردم. چند سال قبل هم فرانسه رفتم و نمایشگاه برگزار كردم و نقاشی هایم جایزه هم گرفتند. الان هم 120 تا تابلو برای بچه‌های بی‌سرپرست دارم كه می‌خواهم به نفع خیریه بفروشم. آلبوم موسیقی جدیدم را هم برای بیماران صرع اهدا كردم. اما متاسفانه حمایتم نمی‌كنند. اولین كسی كه سیر انقلاب را در دهه 60 در نمایشگاه بین‌المللی و وزارت كشاورزی دكور زد
من بودم. به همین دلیل از برخی كم‌لطفی‌ها دلخورم.
چقدر مخاطب برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون هستید؟
فضای برخی سریال‌ها را نمی‌پسندم. چون خیلی تلخ و سیاه شده و مدام صحنه‌های مرگ و میر را نشان می‌دهند. دوست دارم فضای سریال‌ها شاد باشد تا مردم روحیه بگیرند. در مورد اجرا هم فقط برخی از اجراها را می‌پسندم. البته ادعا ندارم اما فكر می‌كنم تعدادی از مجری‌های جوان بیشتر باید آموزش ببینند و این نیاز برایشان به شدت احساس می‌شود. البته مجری‌های كاربلد و حرفه‌ای هم داریم اما متاسفانه تعدادشان كم است.
فکر می‌کنید الان چه اتفاقی باید بیفتد تا شما را خوشحال ببینیم؟
از مدیران محترم صداوسیما می‌خواهم هوای پیشكسوت‌ها را بیشتر داشته باشند و شرایطی را مهیا كنند تا ما بتوانیم تجربیاتمان را به جوان‌ها به صورت رایگان منتقل كنیم. البته می‌دانم كه آقای علی عسكری خودشان برنامه‌های خوبی در این زمینه دارند و سعی در راضی نگه داشتن مخاطبان دارند. اما شاید مشغله‌های كاری كمتر به ایشان اجازه می‌دهد كه به این مسائل توجه كنند. در آخر این‌كه من دوست دارم بار دیگر به تلویزیون برگردم و برای مردم اجرا كنم.