می‌دانستم  آن  زیر خبری  هست

گفت‌وگو با عكاس تصاویری كه ماجرای زیر میز متهمان اقتصادی را افشا كرد

می‌دانستم آن زیر خبری هست

نمی‌دانم شما هم مثل من با تماشای این چند فریم عكس، یاد آن سكانس معروف فیلم «ممل آمریكایی» افتاده‌اید یا نه، اما عجالتا بگویم كه نخ‌دادن داریم تا نخ‌دادن. اینجا وسط دادگاه رسیدگی به اتهام‌های چند مفسد اقتصادی طبعا انگیزه نخ‌دادن زیرمیزی، تومنی دو زار و ده شاهی، توفیر دارد با انگیزه آشكار در آن سكانس معروف كه یك‌طرف میزش زنده‌یاد حمیده خیرآبادی نشسته بود و نخ را گرفته بود آن هم به اشتباه. تازه، گفتیم تومنی دو زار و ده شاهی، شما خودتان به مقیاس امروز و با وضعی كه همین عزیزان مفسد برایمان درست كرده‌اند حساب كنید ببینید چقدر توفیر می‌شود برای خودش. حالا اول بگوییم ماجرا چیست، چون لابد می‌پرسید برگزاری این دادگاه، ولو ما را یاد یك فیلم انداخته باشد، چه ربطی به ما دارد در گروه فرهنگ. صبح یك‌شنبه، سومین‌نشست رسیدگی به پرونده فساد مالی گروه عظام برگزار شد و طی آن، اتهام‌های متهم ردیف‌دوم پرونده، یعنی امیررضا رفیعی، روی میز بررسی آمد. رفیعی متهم است به مشاركت در اخلال عمده در نظام اقتصادی كشور، مشاركت در قاچاق سازمان‌یافته و حرفه‌ای قطعه‌های خودرو به میزان ۲۰۱ میلیون و ۶۲۹ هزار و ۸۳۹ دلار، معاونت در پرداخت رشوه، معاونت در جعل اسناد، معاونت در استفاده از سند جعلی و مشاركت در فراری‌دادن یكی‌از متهمان اصلی پرونده. البته شما در این پرونده احتمالا متهم خوش‌پوش ردیف اول، یعنی عباس ایروانی را بیشتر می‌شناسید. اما در این دادگاه چه اتفاقی افتاده كه حواس ما را به خودش جلب كرده است؟ عباس شاه‌محمدی، نماینده دادستان، در بخشی از زمان برگزاری دادگاه به متهم می‌گوید «شما مجوز بند ۶ فصل ۸۴ از قانون واردات و صادرات را داشتید، اما مجوز بند ۹ از این قانون را آن هم با پرداخت رشوه گرفتید كه رفیعی نیز شروع می‌كند به پاسخ‌دادن به این اتهام اما عباس ایروانی، متهم ردیف كه نشسته بوده كنار او، با پایش به پای رفیعی می‌زند كه یحتمل یعنی داری اشتباه می‌زنی و درستش كن و این حرف‌ها!» عكس‌هایی كه اینجا می‌بینید و احتمالا پیش از این هم آنها را در شبكه‌های اجتماعی دیده‌اید، همین تقلب رساندن متهمان در دادگاه را ثبت كرده است. با عكاس این چند فریم كه علی حدادی اصل از خبرگزاری آناست، تماس گرفتیم تا از او بپرسیم، چطور از یك فضای قابل پیش‌بینی، تصویری افشاگرانه ثبت كرده است.

 اول بگویید چطور شد حواستان به زیر میز جلب شد؟
از همان ابتدای برگزاری جلسه دادگاه منتظر این صحنه بودم. من به خاطر اشتغالم در خبرگزاری میزان، بارها در جلسات رسیدگی به پرونده متهمان، به عنوان عكاس حاضر بوده‌ام و...
 منظورتان این است كه پیش از این هم در دادگاه‌ها دیده‌اید كه متهمان این‌طور به هم نخ می‌دهند و همیشه یك چشم‌تان هم به زیر میز است؟
نه، تا حالا چنین صحنه‌ای را در دادگاه‌ها ندیده بودم؛ منظورم از این‌كه می‌گویم منتظر چنین صحنه‌ای بودم، هر صحنه‌ای است كه انتظار نمی‌رود در یك جلسه معمول دادگاه ببینیم. فضای دادگاه، جدی است و اغلب، اتفاق ویژه‌ای نمی‌افتد كه یك عكس را از آن دیگری متفاوت كند. چون همیشه منتظر رویدادی غیرمعمول در این فضا هستم، دقت كردم به همه جا.
 اتفاقا یكی از سوال‌هایم به همین مربوط است؛ شما وقتی به عنوان عكاس به جلسه‌ای در دادگاه می‌روید، از قبل می‌دانید با چه موقعیت و چه شرایطی روبه‌رو خواهید بود، آدم‌ها كجا نشسته‌اند و چه میزانسنی به دست می‌دهند. بنابراین اغلب، عكس‌هایی كه ثبت خواهید كرد قابل پیش‌بینی هستند. چه برنامه‌ای دارید كه در معرض قابی غیرقابل پیش‌بینی قرار بگیرید؟
جدای از نگاه خلاقانه‌ای كه باید به آن مجهز باشم، سعی می‌كنم از زاویه‌ای دیگر به نقاطی دقت كنم كه كمتر بر آنها تمركز می‌شود. من كنار حضار ایستاده بودم. از ابتدا متوجه شدم كه ایروانی به عنوان متهم اول پرونده خیلی شل و خونسرد و به صورت لمیده نشسته است. قرار هم نبود صحبتی بكند. همین باعث می‌شد كه توجه‌ها بیشتر به سمت كسی باشد كه قرار است از خود دفاع كند یعنی امیررضا رفیعی، متهم دوم پرونده. وقتی رفیعی با نماینده دادستان در حال صحبت بود، حرف‌هایی می‌زد از سر استیصال و خارج از اعتراف‌های معمول و به نوعی بند را آب داده بود. سر و صداها بالا رفت و من باید جایی را می‌دیدم فارغ از جاهایی كه این سر و صداها از آنجاها بلند است. دیدم ایروانی همان‌طور كه لمیده نشسته سعی می‌كند پایش را به پای رفیعی نزدیك كند. لنزم را سریع عوض كردم و چند فریم گرفتم. نمای بازی هم از این لحظه نیست. همین‌هاست كه در نمای بسته با همین لنز گفتم.
 عكس را آن‌جا به بقیه نشان دادید؟ واكنش‌شان چه بود؟
بعد از برگزاری جلسه، عكس‌ها را به چند خبرنگار قضایی نشان دادم و پرسیدم شما هم حس می‌كنید كه این متهم با این كار به آن یكی نخ می‌دهد؟ همه‌شان همین را دریافت كردند از عكس‌ها.
 طی برگزاری نشست رسیدگی به اتهام این متهم، كس دیگری جز شما متوجه این اتفاق زیرمیزی نشد؟
نه.
 بنابراین می‌توانیم این عكس را زیرمجموعه عكس‌های افشاگر قرار دهیم. بازتاب این عكس بین مقامات قضایی چگونه بوده؟
قاضی صلواتی چند روز پیش گفته بود، متهم‌ها با اظهاراتشان در دادگاه‌ها به هم خط می‌دهند و اعتراض كرده بود نسبت به این ماجرا. اما خب واقعا هیچ تذكری، كار تصویر را نمی‌كند. امروز كه یكی از همكارانم به جلسه ادامه رسیدگی به این پرونده در دادگاه رفته بود، قاضی صلواتی گفته بود از عكاستان تشكر كن. علاوه بر این، از امروز صندلی‌ها را در جایگاه متهمان از هم فاصله داده‌اند تا این اتفاق باز هم نیفتد. خوشحالم كه سلاح رسانه همچنان كار خودش را می‌كند.