پدر از زبان فرزند
سید محمود خسروشاهی فرزند آیت ا... خسروشاهی كه هفته گذشته به دلیل ابتلا به ویروس كرونا درگذشت، از شیوههای زیستی پدرش نكات جالبی میگوید كه میتوانید در ادامه بخوانید.
زندگی با روزی یك تومان
مرحوم پدرم نقل میكردند: «در بدو ورود به قم، هنوز امتحان نداده بودم كه شهریه بگیرم. قبل از آن یكی از همسایههای ما در تبریز به نام حاج آقا عبدالمطلب ممقانی ــ كه از تجار تبریز و از مریدهای پدرم بود ــ ماهی 30 تومان از وجوهات یا تبرعا! برایم میفرستاد و من با روزی یك تومان زندگی میكردم. بعد كه امتحان دادم، شهریه آیتا... بروجردی را توسط حاجمحمدحسین احسن در آن صفهای كذایی در فیضیه دریافت میكردم! بعدها كه مجله مكتب اسلام راه افتاد، در آنجا قلم میزدم و ماهی 15تا 20 تومان میگرفتم».در مجموع در تمام مدت عمر، فقط متكی به درآمد فعالیت فرهنگی و تالیفی خودشان بودند.
عبادت و اخلاق
شنیده بودم در دوره طلبگی در مسجد مدرسه حجتیه قم، در شبهای جمعه مجالس دعا را اداره میكردند و بسیار اهل عبادت و دعا بودند.خودشان میفرمودند: «در قم یكسری مجالس دعا و دروس اخلاق بود كه شركت میكردم. از جمله درس اخلاق مرحوم آقا شیخ عباس تهرانی در كتابخانه مدرسه حجتیه در روزهای جمعه. دعای سمات در منزل آیتا... سیدمحسن خرازی در بعدازظهرهای جمعه. درس اخلاق مرحوم حاج آقا حسین فاطمی در مجله چهارمردان، درس اخلاق آیتا... حاج آقا رضا صدر در شبهای پنجشنبه، درس اخلاق و عرفان مرحوم شیخ علی آقای پهلوانی (سعادتپرور) در مدرسه حجتیه كه خصوصی درس میدادند».
بی اعتنا به امور دنیوی
پدر به امور مادی بیتوجه بودند و غیر از آغاز دوره طلبگی، هیچ وقت از وجوه شرعیه استفاده نكردند. تا جائی كه یادم هست چه در دوران سفارت در واتیكان و اقامت پنج ساله در ایتالیا و چه در دوران سه ساله ریاست هیات دیپلماتیك ایران در مصر، همه حقوقشان را صرف خرید كتاب یا انتشار منشورات تاریخی، سیاسی و مذهبی میكردند! حتی گاهی هم كه ضرورت پیش میآمد، به بعضی از شخصیتهای گروههای اسلامی كشورهای مختلف كمك میكردند. ایشان هیچگاه از امكانات حوزوی و دولتی برای زندگی شخصی خود استفاده نكردند و از هیچ وام دولتی و مزایایی كه امكان استفاده از آنها بوده، بهره نبردند و اجازه كوچكترین استفاده از این امكانات را هم به فرزندانشان ندادند. پدر به قدری به امور مادی بیاعتنا بودند كه گاهی حاضر به تعویض عبا و قبای خود هم نمیشدند و تا وقتی كار به مرحله وصله و پینه نمیرسید، از آن لباس دست برنمیداشتند! از تشریفات ظاهری به شدت پرهیز داشتند و رفتارشان با كارمندان سفارت یا مركز بررسیهای اسلامی قم، همواره صمیمانه و بامحبت بود. از 30 سال قبل یك ماشین تویوتا داشتند كه همیشه از همان استفاده میكردند. اغلب هم با تاكسی رفت و آمد میكردند.
علاقه به فدائیان اسلام
ایشان از همان سالیان اولیه طلبگی، با فدائیان اسلام آشنا و به قول خودشان «سمپات» آنها شدند. خودشان درباره آن مقطع میگفتند: «دوران نهضت ملی بود و فدائیان اسلام در حوزه قم فعال بودند. من به خاطر غیرت اسلامی و روحیه خاص مرحوم شهید نواب صفوی، خیلی به ایشان علاقه داشتم. به قول امروزیها شخصیت كاریزماتیك داشت و بسیار جذاب بود. متأسفانه بین اصحاب آیتا... بروجردی و گروهی از جوانان فدائیان اسلام اختلافاتی پیدا شد و امثال شیخ علی لر و شیخ اسماعیل ملایری در مدرسه فیضیه با چوب و چماق به جان شهید سیدعبدالحسین واحدی و بقیه فدائیان اسلام افتادند و آنها را بیرون كردند». ایشان تا پایان عمرشان، این علاقه را حفظ كردند و آثار مختلفی را هم در این باره به نگارش درآوردند كه اهل تحقیق در جریان
آن هستند.