بهار بهار چه اسم آشنایی

چهره‌های فرهنگی و هنری از حال و هوای بهار می‌گویند فصل زیبایی که از گذشته تا امروز، خاطره ساز زندگی همه مان بوده است

بهار بهار چه اسم آشنایی

درست است که امسال حال و هوای عید برای همه ما فرق می‌کند اما نه کرونا و نه هیچ چیز دیگر دلیل نمی شود که شادی‌های کوچک اما بزرگی که همیشه لحظه تحویل سال داریم را از یاد ببریم یا بازهم اتفاقات تازه ای که دلخوشی این روزهایمان می‌شود را رقم نزنیم. تا امروز هم هر کدام از ما خاطرات زیادی از عیدهایی که از بچگی تا الان گذراندیم داریم و از بین آن‌ها آرزوها و دعاهای دم سال تحویل جزو ارکان همیشگی است که در همان لحظه‌هایی که قلبمان با شمارش معکوس شروع سال جدید تندتر می‌زند، آن‌ها را یکی یکی می‌شماریم، اصلا می‌دانید، عید است و مقلب القلوبش و تک تک کلمه‌هایی که در لحظه آغاز 365 روز تازه به به قلب و ذهنمان می‌آید. گاهی وقت‌ها شنیدن همین مناجات‌ها و آرزو‌ها می‌تواند کلی حالمان را خوب کند یا حداقل لبخندی روی لب هایمان بنشاند، اتفاقی که این روزها همه عجیب به آن نیاز داریم و حالا اگر آن را از زبان خیلی از چهره‌هایی که می‌شناسیم بشنویم، لطف بیشتری هم دارد. به همین دلیل ما هم در جام جم به سراغ خیلی از کسانی رفتیم که در دنیای فرهنگ و هنر برای خود اسم و رسمی دارند و برایمان خاطرات زیادی را رقم زده اند، چهره‌هایی که هر کدام از آرزوهایشان در سال جدید برای همه و حس و حال نوروزی‌شان گفتند.

کار در سایه کرونا
علی ضیاء؛ مجری برنامه نوروزی «فرمول یک»: می‌توانم بگویم سخت ترین برنامه تحویل سال و نوروز را امسال اجرا می‌کنم. به دلیل این‌که با وجود کرونا ما در حال کار هستیم و به همراه یک گروه سخت کوش و جوان که همه از نخبه‌های دانشگاه شریف هستند، به عشق مردم و به خاطر احترامی که برایشان قائل هستیم کار می‌کنیم. آن هم در شرایطی که احتمال خطر کرونا برای هر کدام از ما وجود دارد. به هر حال گروه ما در حال کار در یک استودیو است و از این نظر احتمال مبتلا شدن به آن وجود دارد. اما به خاطر مردم و این‌که در ایام نوروز حال و هوای بهتری داشته باشند، همچنان کار می‌کنیم.
دعای من هنگام تحویل سال سلامتی برای همه مردم و هموطنان خوبمان است. اما از آنها نیز می‌خواهم که ما را دعا کنند که در این شرایط بتوانیم همچنان بدون کوچکترین مشکل و بیماری به کار ادامه بدهیم.

سلامتی، سین هشتم ایرانیان
سام درخشانی، مجری مسابقه نوروزی ایران: لحظه تحویل سال قطعا منزل و در کنار خانواده خواهم بود. البته مسابقه «ایران» همچنان در نوروز هم پخش خواهد شد و به همین دلیل به شدت مشغول کار هستیم تا در نوروز هم مهمان خانه‌های مردم باشیم. اما  امسال در لحظه تحویل سال نو مهمترین آرزویم برای همه مردم ایران و به خصوص خانواده ام سلامتی است. چون فکر می‌کنم مهمترین آرزویی که باید در این روزها برای همدیگر کنیم، آرزوی سلامتی است. این‌که امیدوارم به زودی بتوانیم از این بحران و بیماری هم عبور کنیم. بنابراین آرزو می‌کنم سین سفره هفت سین همه مردم عزیزمان سلامتی باشد و سال بسیار خوبی را پیش رو داشته باشند.


حصر بهداشتی و نوروز
اکبر اکسیر، شاعر و طنزپرداز:  22  روز از حصر بهداشتی‌ام در خانه می‌گذرد و ملیحه‌خانم در این مدت برای آنفلوآنزایم سنگ تمام گذاشته تا بتوانم به فعالیت‌های خودم ادامه بدهم. بارها سوسوهایی از شعر طنز به ذهنم رسیده، اما وقتی عزای مردم را می‌بینم، دستم به نوشتن نمی‌رود و نمی‌توانم با کرونا شوخی کنم.‌
من معتقدم کرونا را با همه کشتار و هیاهویی که به راه انداخته، در خانه می‌مانیم و  شکست می‌دهیم، اما این روزها به این فکر می‌کنم که با کرونای فرهنگی چه خواهیم کرد؟ همه کتاب‌هایمان روی دستمان مانده، روزهای سختی را از سر می‌گذرانیم و با این هم باید مبارزه کنیم. بعدها از این دوران به عنوان دورانی تاریخ‌ساز یاد خواهیم کرد و پس از این‌که از آن گذر کردیم، به این خواهیم اندیشید که یاد گرفتیم در آداب معاشرتمان تغییرات مثبتی ایجاد کنیم، اما شاید افسوسی هم همراه ما اهالی نوشتن بماند از این‌که آیا توانستیم از توفان بی‌تفاوتی فرهنگی نیز جان سالم به در ببریم؟
حالا به این فکر می‌کنم وقتی مردم خیابان‌ها را خالی کرده و حتی از عزیزترین میراث فرهنگی‌شان یعنی نوروز هم گذشته‌اند، آیا مسوولان هم خواهند توانست در این مسیر ما را به‌درستی همراهی کنند و مردمی را که به نام هنر و شعر زنده‌اند از این بلا رهایی بخشند؟ از یاد نبریم که حتی حمله مغول با همه ویرانگری‌اش نتوانست فرهنگ ما را از ریشه بزند، کرونا که جای خود دارد. این را از یاد نبریم که نوروز، صفحه رنگین فرهنگ ماست. نگوییم نوروز نداریم؛ هر فعالیت فرهنگی و اجتماعی را هم اگر بتوانیم تعطیل کنیم، نوروز را نمی‌شود تعطیل کرد. نوروز را برپا می‌داریم، البته با رعایت نکات ایمنی و بهداشتی. بدون حذف نوروز از این بحران عبور می‌کنیم. باید با هم همراه باشیم و در رابطه با آسیب‌های این فاجعه قرن، روشنگری کنیم. باید از این تعطیلات استفاده کنیم؛ این نخستین بار است که می‌بینم بحرانی بهداشتی حادث شده و همه مساجد و مجالس و عزاها و شادی‌هایمان را تعطیل کرده. بنابراین حالا که چنین هزینه‌ای را متقبل شده‌ایم، باید از وقت خودمان نهایت بهره را ببریم. شبکه‌های اجتماعی را که محمل سرگرمی و هتاکی و شیطنت عده‌ای بیکار، شده رها کنیم و کتاب بخوانیم یا در راستای آگاهی‌رسانی راهی برای استفاده از این شبکه‌ها بیابیم. نوروز در پیش است؛ امیدوار بمانیم.




امید تازه
دکتر محمد سریر؛ موسیقیدان: سال نو همیشه با نیکوتر شدنِ حال و هوا و امیدهای تازه ای توأم است که همراهش می‌آرد و طبعا امسال نیز باید همین امید را انتظار داشته باشیم البته افق زندگی همیشه مانند هوای بهاری تغییراتی دارد اما اگر صبرداشته باشیم و به امیدهای تازه دل ببندیم، حتما سرآخر شرایط بهتری خواهد رسید و به آن آرزوها و خواسته هامان خواهیم رسید و هرکسی می‌تواند در طول زمان در آینده به خواسته هایش برسد این فراز و فرودها طبیعی است و زیبایی زندگی به همین فرازو فرودهاست ولی اگر کمی صبر داشته باشیم و کمک کنیم به شرایط بهتری می‌رسیم.



نوبت سرازیری همه خوبی‌ها
سیدجواد هاشمی ، بازیگر و کارگردان : به نام خدایی که انسان‌ها را مورد امتحان قرار می‌دهد و سال 1398 انگار بیشتر از همیشه این خصلت را به کار گرفت تا من و شما را امتحان کند.  امیدوارم ما از امتحانش سربلند بیرون بیاییم، صبوری کنیم، به عشق و مهربانی شک نکنیم و بدانیم که لابد حکمتی دارد که سال 1398 را این‌قدر سخت برای ما مقدر کرد. در این سال اتفاقات تلخی را پشت سر گذاشتیم که احتمالا در پس آن شیرینی‌هایی بود که شاید کمتر درک‌شان کردیم؛ شیرینی‌هایی که از عاطفه، از هم‌دردی و از جنب و جوش برای رسیدن به عشق به هم‌نوع مزه مزه کردیم.
  فوج آدم‌هایی که به خیابان ریختند که بگویند ما عاشق قهرمان وطن هستیم، کسی که برایمان جانفشانی کرده و نیز فوج پیام‌هایی که به پرستاران و پزشکان فرستاده شد و نشان داد که حاضریم جان بدهیم برای آنهایی که جان‌شان را فدای جان ما می‌کنند. همه اینها در پس امتحانات الهی در سال 1398 احساس شد و در فهرست اتفاقات خوبی است که شاید کمتر دیدیم‌شان.



لحظه تحویل سال خواب هستم!
سپند امیرسلیمانی، بازیگر سریال نوروزی «کامیون»: متاسفانه کرونا پیش آمده است و نوروز پیش رو، شبیه سال‌ها گذشته نیست، ولی ما همچنان به‌کارمان ادامه می‌دهیم. در حال حاضر سر پروژه «کامیون» هستم که 30 قسمت دارد و از عید تا ماه رمضان طول می‌کشد. اطلاعی ندارم در این اوضاع بهتر است کار کرد یا خیر، اما واقعیت این است که خون ما از کارمندان بانک، کارکنان پمپ بنزین‌ها و... رنگین‌تر نیست و حتی می‌شود گفت مردم در این شرایط چشمشان بیشتر به کار ماست. به هر روی در این شرایط ما نهایتا یکی دو روز تعطیل هستیم که یکی از آنها یک فروردین است. ان‌شاءا... روز عید خانه هستم و فکر می‌کنم لحظه تحویل سال خواب باشم! در این سال‌ها تجربه کار نوروزی داشته‌ام و این‌که ایام عید سر فیلمبرداری باشم برایم عجیب نیست. امسال هم که از هر نظر متفاوت برای مردم متفاوت است و من در چنین شرایطی هر آروزویی داشته باشم، تکراری است. امیدوارم خدا آنقدر دوستمان داشته باشد که با انرژی برویم مرحله بعد. منظورم از مرحله بعد در هر زمینه‌ای است که به امید خدا برای همه بهترین رقم بخورد.




نبرد با گودزیلا
هومن حاجی عبدالهی، بازیگر سریال طنز پایتخت6: اگر زنده بمانیم و کرونا را شکست بدهیم در مرحله بعد با حمله گودزیلا و گیدورا به‌صورت همزمان مواجه خواهیم شد که اگر آن مرحله را هم به سلامت پشت سر بگذاریم هفت تا جان هدیه می‌گیریم. جان مردم ایران هزار ساله و از گزند هر آفتی مصون باد. نوروز بر همه مبارک.



سین، مثل سلامتی
محمد گلریز، خواننده : مژده ای دل که دگر فصل بهاران آمد/ بلبل و سوری و سنبل به گلستان آمد
آمد آن گل که به توصیف جمالش هر دم/ بلبل مست به هر شاخه غزل‌خوان آمد
سلام می‌کنم به همه مردم ایران عزیزم و همه عزیزانی که امسال در نوروز با دعا و ثنا و همبستگی و نیز با رعایت نکات بهداشتی بتوانیم بیماری کرونا را مغلوب کنیم. ما ایرانی‌ها همیشه و در طول تاریخ ثابت کرده‌ایم که هر گاه مساله‌ای برایمان پیش بیاید با همدلی و اتحاد آن را شکست خواهیم داد. به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری ایران، سال نو و عید باستانی نوروز را به همه ایرانیان و هموطن‌های خوبمان در اقصی نقاط دنیا و نیز همه مردم خوب داخل کشور، تهنیت می‌گویم و آرزوی قلبی‌ام این است که سال نو با برکت و پربار باشد برای همه مردم ایران .



بار سفر نبندید
قاسم افشار خواننده:  فرارسیدن نوروز 99 را پیشاپیش به مردم خوب مان تبریک می‌گویم در هر جای ایران پهناور که هستند امیدوارم واقعا به توصیه‌ها گوش بکنند البته از کرونا نترسند اما آن را جدی بگیرند و در خانه‌ها بمانند. چندبار که در این هفته ناگزیر و بناچار بیرون رفتم مشاهده کردم عده‌ای گمان می‌کنند کرونا شوخی است! در حالی که این ویروس بالای 150کشور را درگیر کرده درمجموع خواهش می‌کنم برای اولین باراین سه هفته را بار سفر نبندند زیرا سفر هم برای دیگر شهرها و همشهریان و هم مسافران می‌تواند فاجعه‌ای خیلی بزرگ در پی داشته باشد. اگر رعایت کنیم می‌توانیم کرونا را شکست دهیم و این شعار نیست. مگر چین چنین کاری نکرد! آرزو می‌کنم نوروز همه در کنار خانواده با خاطرات خوب رقم بخورد زیر سقف خانواده بنشینند مثل همه ما سر خودشان را با دیدن تلویزیون و فیلم و سریال و پلی استیشن و شطرنج و... گرم کنند. آرزو می‌کنم این بیماری در همه جا ریشه کن شود.



جشن اشعار بزرگمردان
دکتر شاهین فرهت، چهره ماندگار:  نوروز را حضور هم وطنان عزیز تبریک عرض می‌کنم. در این ایام هر گوشه ای از میهن پهناور ما زیبایی خاصی دارد این زیبایی‌ها همیشه الهام بخشِ هنرمندان بوده است  امیدوارم دوستان به جای دیدارها بهترین‌ها را به‌وسیله تلفن برای یکدیگر آرزو کنیم و با خانه ماندن  ، کرونا را از وطن دور کنیم و در خانه با استفاده از موسیقیِ بزرگان و اشعار بزرگمردانِ شاعر این سرزمین نوروز را جشن بگیریم؛ باشد که این نوروز نیز خاطره شود. با آرزوی بهترین‌ها برای یکایک شما هموطنان.



روزهای خوشی را برای همه دعا می‌کنم
نادر سلیمانی، بازیگر سریال نوروزی «کامیون»:  با توجه به کارهایی که برای نوروز دارم، از جمله بازی در سریال «کامیون» که هنوز بخش‌هایی از آن باقی مانده، ممکن است لحظه تحویل سال سر کار باشم. البته یکی از آن کارها با کودک در ارتباط است و از این نظر در حال رایزنی هستیم که بچه‌ها سر ضبط حضور نداشته باشند. چون به هر حال بیماری بچه‌ها را هم تهدید می‌کند. البته معتقدم ما سریال‌هایی داریم که در گذشته ساخته شده و مورد توجه قرار گرفته و بهتر است به جای ضبط برنامه‌های جدید در این شرایط همان سریال‌ها پخش شوند. مثل قهوه تلخ، باغ مظفر و ساعت خوش و... حتی سریال «پایتخت» که من هم بیننده تکرار آن هستم. برای لحظه تحویل سال هم می‌خواهم دعا کنم و از خدا بخواهم که روزهای خوشی را به مردم بدهد. پر از سلامتی و آرامش.



تماشای تلویزیون در نوروز
شهاب عباسی، بازیگر سریال نوروزی کامیون؛ این روزها سخت مشغول کار هستیم و همچنان تصویربرداری سریال نوروزی «کامیون» ادامه دارد. اما قرار است یکی دو روز استراحت کنیم. به همین دلیل من هم قصد دارم بعد از مدت‌ها تحویل سال را کنار خانواده‌ام باشم. به همین دلیل به تبریز می‌روم تا تحویل سال را کنار هفت‌سین و خانواده باشم تا برای امنیت و سلامتی هموطنام دعا کنم و از خداوند بخواهم که در سال جدید سلامتی و امنیت و آرامش نصیب همه شود که خیلی مهم است. یکی از کارهایی که می‌توان در اوقات فراغت نوروز به آن پرداخت، دیدن سریال‌ها و برنامه‌های نوروزی است. البته من جزو آن دسته از بازیگرانی هستم که کارهایی را که بسازم یا بازی کنم و به نوعی عضوی از آن گروه باشم حتما دنبال می‌کنم و بیننده آن هستم. فرصتی مهیا شود حتما سریال‌های دیگر را دنبال می‌کنم و بخشی از تعطیلات و فراغتم را به دیدن فیلم و سریال اختصاص می‌دهم. چون یکی از تفریحات من همواره دیدن فیلم و سریال است.



بهارتان خجسته باد
علیرضا خمسه، بازیگر : امسال بهار رنگ و بوی دیگری دارد. شاید برای هیچ‌کس این بهار نشانی از بهاران گذشته نداشته باشد و این ویژگی سبب شده همه ما تجربه جدیدی از تغییر فصل و سال به‌دست آوریم. تجربه ای آمیخته با تمام احساسات و عواطف پیچیده ای که در شرایط عادی رخ بما نشان نمی داد. نوعی از نگرانی درونی همراه با سوالات هستی شناسانه. غمی که امسال بهار ارزانی ملت‌های جهان داشته است غمی متفاوت از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مرسوم و شناخته شده است. این‌که جهان چهره‌ای بیرحم و نامهربان و در عین حال عادلانه دارد تنها حاصل چنین شرایطی است. همیشه شنیده بودیم: ظلم بالسویه عدل است. اما به‌درستی معنای آن را درک نمی کردیم. امروز جهان اول و دوم و سوم همزمان با هم درگیر مصیبتی خانمانسوز شده است. مصیبتی فراتر از جایگاه‌های شناخته شده در دانشنامه بشری. و اینک بهار از راه می‌رسد تا دوباره نوید بخش رهایی انسان درمانده باشد. هر کشوری وظایفی بعنوان وظایف ملی برای خود تعریف کرده است. ملت‌های جهان تصمیمم گرفته اند دوباره تجدید حیات پیدا کنند. برای این کار دولتمردان هر کشوری راهکارهایی را ارائه کرده‌اند. از قرنطینه شهر‌ها و فراهم نمودن ابزار مبارزه با این هیولای قرن تا توزیع عادلانه امکانات رفاهی و بهداشتی بخشی از آنها محسوب می‌شود. وظیفه ما نیز تجهیز روحی و روانی خویش برای گذر از این بحران است. ما موظف به ادامه حیات شادمانه خویش هستیم. برای این منظور از برکت حضور بهار بهره می‌بریم و با شادباش‌های بهاری رنگی به رخسار رنجور خویش می‌زنیم و به  یکدیگر می‌گوییم:  «بهارتان خجسته باد / بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر  / بار دگر روزگار چون شکر آید»



ببین چه هیولایی بشم من!
بهناز جعفری، بازیگر : همیشه عاشق بیست بودم از بچگی، فکر می کردم تو که برسی چه زمستان و بهار و تابستان و پاییزی بشود... یکسال همه چیزم بیست می‌شود اخلاقم، حساب مالیم، شماره  تماسم، نمره  عینکم، شماره  کفشم، حتی روی سایزم هم کار کردم بیست شود. کلی مطالعات ژنتیکی انجام دادم تاچیزی کم نماند و بعدش حسرت. سارس ومرس را پیچاندم و آماده تر از همیشه به انتظارت روز را شب می‌کردم.
گوشی ام رازدند! دریک اتفاق غیرقابل باور تمام آرزوهایم و عکسهای پرازخاطره ام درخیابان و ازدحام بازار ربوده شد. تمام اندوخته‌هایم و برنامه‌ریزی‌هایم نقش برآب شد. درسکوت وحشتناک بازار با آن جمعیت مهیب خفاشی از روی سرمردم رد می‌شد و بعدها در خبرها خواندم بیشرف با تمام اطلاعات من خودش را  کووید-19 جازده؛ بیچاره خبر نداشت من همه تلاشم به عشق بیست بیست بود. می‌خواستم کووید-20 باشم، گند زد به همه زندگیم و خودش را کووید-19 جازده؛ احمق پست فطرت بدذات، این همه تلاش من را که به عشق بیست بیست بود را به گند کشید. شب زنده‌داری‌هایم، وصول به تغییرو رویاهایم...این همه جان کندنم و رسیدنم به بیست، حتی شناسنامه ام را هم با کلی التماس به تاریخ «بیست/ نیست/ بیست بیست» تغییر داده بودم و حالا در یک قدمی تحقق آرمانهایم فروریختم و دزد زبل نام حقیرش را کووید-19 به ثبت رساند خیکی چاق و گرد و گامبویی که چرب است و با هیچ‌کدام از فاکتورهای جنتلمنانه من همخوانی ندارد. دردم این است که هیچ جای مطالعات و ثبت هایم ذکرنکرده بودم که تا چه حد دیوانه عدد بیستم، این آرزویم بود و آرزو جایش در دل است نه روی کاغذ و تبلت و حالا به خاطر حماقت آن احمق و مال باختگی باید خفت نامش را هم تحمل کنم. نوزده. نوزده نکبت لعنتی، بیست‌هایم را از من گرفت. کودکی‌هایم پاکی هاو ناپاکی هایم. هنوز قدرت انتقام درمن بارور است و نیرویم می‌دهد. اگربتوانم همین امسال جهشی ژنتیکی می‌کنم و داد از او می‌ستانم. هنوز وقت دارم خود را به ثبت برسانم بهار و تابستان و پاییز را دارم. بتازان کوویدجان بتازان چون ویروس بتازان. می‌بینمت خیلی زود. امضا: کووید-20. یوهوهاهاهاها....



همسرم گفت بعد از 20 سال می‌بینمت!
سعید بیابانكی ، شاعر: روزهای سختی را پشت سر می‌گذاریم اما بی‌تردید كار شاعران ایجاد هراس و تولید یأس نیست؛ یأس به اندازه كافی و بیش از آن در جهان هستی هست. البته اگر شاعر به این یأس لباس هنری بپوشاند، تاثیرش بیشتر است چنانچه كه اغراق و برجسته‌سازی هنر اوست. اما در این برهه حساس، آنچه بیش از همیشه به آن احساس نیاز می‌كنیم، ایجاد نشاط است. این علاوه بر ادبیات، وظیفه رسانه‌ها هم هست؛ این روزها خلاف خیلی‌ها كه می‌گویند در این شرایط روزنامه به چه كار می‌آید بر این باورم كه اتفاقا وظایف و رسالت همیشگی رسانه‌ها كه آگاهی‌بخشی‌ است جدی‌تر از پیش باید پی گرفته شود. اگر رسانه‌ای این روزها یأس را تولید و منتشر كند، خلاف رسالت ذاتی‌اش عمل كرده است. این معضل، جهانی است و دامان ما را هم گرفته است و در این شرایط، هیچ كاری كارسازتر از ایجاد امید نیست. یادمان هم نرود كه ما پیش از این نیز در بزنگاه‌هایی سخت گرفتار آمده‌ایم اما همه چیز سر جای خودش بوده است. سال‌های جنگ را به یاد بیاورید؛ هم نوروز داشتیم، هم جشن و هم شادمانی. چه فیلم‌ها و چه سریال‌هایی برای تقویت امید می‌ساختیم. محمدرضا شجریان چند آلبوم مهمش را در همان سال‌ها منتشر كرد و شهرام ناظری در بحبوحه همان جنگ خواند كه «اندك‌اندك جمع مستان می‌رسند». حالا هم ما باید چنین كنیم در راستای تقویت امید در جامعه.
اتفاقا در روزهای نخستی كه ابتلای چند نفر در قم به ویروس كرونا تایید شد، من دو رباعی طنز نوشتم اما بسیار مورد اعتراض واقع شدم كه چه وقت طنزپردازی است! گفتم اتفاقا همین حالا وقتش است. خدا به ما نیرویی داده تا بتوانیم در همین بزنگاه‌ها مردم را شاد كنیم. پس از انتشار همین شعرها بود كه اتفاقا موجی از طنزپردازی با كاریكاتورها و دیگر هنرها راه افتاد. درست است كه در شرایط سختی هستیم و تعدادی از هموطنانمان را هم از دست داده‌ایم اما در همین شرایط است كه باید نشاط ایجاد كنیم. آنها كه ادعای استقلال در هنر و ادبیات دارند كجا هستند؟ آنها كه ما را شاعران وابسته به دولت و حكومت می‌دانند چرا در این راستا كاری نمی‌كنند؟ من در این چند روز تلاشی از جانب آنان ندیده‌ام. ان‌شاءا... كه من ندیده‌ام و قضاوتم اشتباه باشد. با این حال معتقدم جدا از این صف‌بندی‌ها باید دست‌به‌دست هم بدهیم [البته با رعایت نكات بهداشتی] تا از این بحران جدی و پیچیده عبور كنیم. باید بپذیریم كه وارد عصر تازه‌ای شده‌ایم؛ عده‌ای‌ بیكار شده‌اند، عده‌ای نزدیكان‌شان را از دست داده‌اند و همه‌مان از دیدار عزیزان‌مان محروم شده‌ایم؛ چه كسی فكرش را می‌كرد روزی برسد نتوانیم فرزندمان را ببوسیم و دست محبت بر سر كودكان‌مان بكشیم؟ اما خب باید بپذیریم كه در حال امتحان‌كردن مدل تازه‌ای از زندگی هستیم. در بزنگاهی تاریخی و فرهنگی و اجتماعی مثل عصر رنسانس در اروپا كه شیوع بیماری، تاریخ‌شان را عوض كرد. از سویی، وارد عصر تازه‌ای از شیوه‌های مدیریتی باید شویم. مثلا باید قدرت مدیریت خانواده را در خودمان تقویت كنیم. باید روحیه اعضای خانواده‌مان را حفظ كنیم، با كتاب‌خواندن، فیلم‌دیدن و ... .
اتفاقا این خانه‌نشینی برای شخص من مزیت‌هایی هم داشته است. من همواره از خانواده‌ام دور و مدام در حال سفر برای برنامه‌های مختلف بوده‌ام. همسرم چند روز پیش می‌گفت انگار تو را بعد از 20 سال تازه دارم می‌بینم و می‌‌شناسم؛ خاطرم نیست آخرین باری كه با هم درباره فیلمی كه دیده‌ایم بنشینیم و حرف بزنیم. اما خب، این ویروس با همه مكافات‌هایش، این مزیت‌ها را هم به بار آورده است. مهم‌ترین مزیتش این است كه به موهبت سلامت كاملا پی برده‌ایم. لابد شنیده‌اید كه می‌گویند دو نعمت است كه آدمی چندان جدی‌شان نمی‌گیرد. می‌گویند تاج سلامت بر سر آدم‌ها را فقط بیماران، و تاجی كه بر سر آزادگان است را فقط زندانیان می‌بینند. حالا ما هم از این زاویه می‌توانیم به ماجرا نگاه كنیم. به این فكر كنیم كه یادمان رفته بود وقتی می‌خواهیم پای سفره بنشینیم باید دست‌هایمان را بشوییم. از این زوایا هم می‌توانیم به ماجرا نگاه كنیم.