بهار می آید، کرونا می رود
حسام الدین سراج خواننده
بهار در راه است، مثل هر سال همین موقع. زمستان می رود و بهار می آید. همین گزاره ساده و طبیعی که تکرار هر ساله طبیعت است به ما یادآوری می کند کرونا هم میرود و روزهای سلامت گذشته بازمی گردد.
دوباره شهرها پر از شلوغی و هیاهو میشود و دور هم جمع میشویم. اما روزهای کرونا به ما یادآوری کرد تنها چیزی که میماند مهربانیست و هر چه زمستان است، هر چه ناخوشی و تلخیایام از جمله همین ویروس کرونا از میان میرود. آیا همین کافی نیست برای اینکه هر روز به خودمان یادآوری کنیم مهربانی برای انسانیتر شدن جهان کافی است؟
امیدوارم امسال سرشار از شادی و برکت و نعمت داشته باشیم و به خانوادههای عزیزی که خانوادههایشان را در کرونا از دست دادند تسلیت میگوییم. حرفم را با مرور شعری از او که همیشه در شادی و غم تفال زدن به دیوانش مایه آرامش روح و روانمان بوده و درس زندگی است، به پایان می برم:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد