فضای مجازی همه چیزش مجازی است

گفت‌وگو با امیرحسین قیاسی درباره حضور در فضای مجازی

فضای مجازی همه چیزش مجازی است

نامش با «خندوانه» گره خورده و زندگی‌اش بعد از این برنامه شكل و رنگ دیگری به خودش گرفت. امیرحسین قیاسی حالا در برنامه‌های تصویری مختلفی حضور دارد و نشان داده كه هم برنامه‌‌های هنری هم سرگرمی را خیلی خوب می‌تواند اجرا كند. اما صحبت‌های ما اصلا ربطی به كارهایی كه این‌روزها در تلویزیون انجام می‌دهد، ندارد. پای صحبت‌هایش نشستیم تا این‌بار از زاویه دیگری زندگی‌اش را بررسی كنیم، زندگی فجازی‌اش!

شراره داودی مجازیست

شما می‌گویید ‌که من آدم اینستاگرمی نیستم، بیشتر توییتری‌ام! چه فرقی در این شبكه‌های اجتماعی وجود دارد كه با قاطعیت خودتان را اینستاگرامی نمی‌دانید؟
توییتر محلی برای تولید محتوای متنی است، من هم آدم متن محوری هستم تا تصویر محور! برای همین هرچیزی را كه در اینستاگرام منتشر می‌كنم، حتی اگر فقط به شكل متن یا صدا هم منتشر كنم، برای مخاطب فرقی نمی‌كند و تصویر ویژه‌ای برای هر نوشته ندارم.توییتر كاملا متن‌محور است و خیلی از محتواهای آن بعدا به شكل‌های مختلف دست به دست می‌شوند. در توییتر آدم‌های كاربلدی می‌نویسند و آنقدری كه باید به آنها توجه نمی‌شود. به جز بحث سیاسی، طنزنویس‌های خوبی هم داریم كه محتوا را تولید می‌كنند، بعد همان محتوا سر از ویدئوهای دیگران درمی‌آورد و بقیه با آن كسب درآمد می‌كنند!



یعنی خیلی از شوخی‌هایی كه می‌بینیم در توییتر تولید می‌شوند و بعد در فرم‌های مجازی دیگر می‌بینیم؟
بله، این هست و بدی ماجرا این است كه برخی از كسانی‌كه این ویدئوها را می‌سازند، اصلا خلاقیت و ایده‌ای ندارند و با استفاده از محتوای یك فرد دیگر، برای خودشان دنبال‌کننده جمع می‌كنند و حتی میلیاردی درآمد دارند.  حیف كه توییتر حق كپی‌رایت ندارد!


 شما هم در اینستاگرام مخاطبان زیادی دارید، به طور كلی مجموعه برخوردها در فضای مجازی چطور است؟
واقعیت این است كه نه قربون صدقه‌ها و نه فحش‌های فضای مجازی، هیچ‌كدام واقعی نیست و واقعا همان مجازی است. مثال‌هایی دارم كه خیلی جالب است؛ كسی سه ماه قبل از حرفی كه زده‌ام خوشش آمده و تایید كرده، یك ماه قبل به خاطر صحبت دیگری من را لجن صدا كرده و دو روز قبل هم با حرفم خندیده است! آدم‌ها در لحظه واكنش نشان می‌دهند و به عاقبت حرفشان فكر نمی‌كنند، از چیزی خوششان می‌آید آن را تایید می‌كنند، از محتوایی خوششان نیاید هرچه بلدند را به طرف  می‌گویند.


چه می‌شود كه مخاطب‌ها تا این اندازه واكنش‌های متفاوت و بدون ثبات نشان می‌دهند؟
به عقیده من این مخاطب بدون ثبات، همان مخاطبی‌است كه این شبکه‌های اجتماعی پرورش داده، یعنی كسی كه انتظار دارد در همان ویدئو یک دقیقه‌ای یا كمی بیشتر فقط بخندد و چیز دیگری برایش اهمیت ندارد، پس اگر جالب نباشد، فحش می‌دهد.



این برخوردها در توییتر و اینستاگرام به شكل یكسان وجود دارد؟
در اینستاگرام شدیدتر است.  آدم‌ها در توییتر بیشتر با هویت خودشان سنجیده می‌شوند، از طرفی برای مثال از بین ۳۰ توییت من فقط یكی از آنها دیده می‌شود و ۲۹ تای دیگر دیده نمی‌شود، مخاطب هم به آنها فحش نمی‌دهد و فقط واكنشی ندارد. اما فضای اینستاگرام به شكلی شده كه مخاطب تربیت شده در همان مدت زمان مشخص روده‌بُر شود!



چطور تربیتی منظورتان است؟
مخاطب اینستاگرام به خودش حق می‌دهد كه فحش دهد! چون به زعم خودش من را دنبال كرده، برایم كامنت می‌گذارد و باعث دیده شدن صفحه من شده و خودش را سرمایه صفحه من می‌داند كه روی بُعد‌های مالی من هم تاثیر دارد، پس چیزی كه می‌خواهد را هم مطالبه می‌كند.



آقای قیاسی شما پیش از خندوانه چقدر در اینستاگرام فعال بودید؟
نه تنها فعال نبودم كه اصلا برنامه اینستاگرام را نداشتم! صفحه را كه راه انداختم، تقریبا همه پست‌ها مرتبط با خندوانه بود. اما كم‌كم خوشم آمد! آدمی مثل من كه تا آن زمان هیچ رسانه‌ای نداشته، ناگهان با جماعت ۲۰، ۳۰ و ۵۰ هزارتایی روبه‌رو می‌شود كه دنبالش كردند! برایم جذاب بود كه ۱۵ ثانیه استوری منتشر می‌كردم و در لحظه صد هزار نفر آن را می‌دیدند! من تا قبل از آن فقط برای دوستانم حرف می‌زدم و حالا می‌توانستم برای این تعداد آدم محتوا تولید كنم!


واكنش‌ها در روزهای اول بیشتر مثبت بود، درست است؟
بله، دقیقا. همه تعریف می‌كردند و از سبك شوخی‌ها می‌گفتند و راضی هم بودند.


كجا بود كه اولین موج واكنش منفی را از مخاطب‌های صفحه گرفتید؟
ویدئویی از یك اینستاگرامر در صفحه‌ام منتشر كردم كه در آن خانم‌ها را مسخره كرده بود و ادای آنها به بدترین شكل ممكن در آورده بود و نسبت به محتوای آن نقد نوشته بودم. واكنش‌های عجیب‌غریبی گرفتم! حسود، لجن یا تو در برابر این هیچی هستی! از حرف‌های‌شان بود. حتی خانم‌هایی هم بودند كه فحش می‌دادند!  آنجا بود كه فهمیدم آدم‌هایی كه فالو می‌كنند، می‌توانند خیلی راحت فحش هم بدهند! می‌توانند مطالبت را دنبال كنند، اما هیچ وابستگی به تو نداشته باشند و همین‌كه خلاف میل‌شان حرفی را بزنی، اعتراض خودشان را به بدترین شكل ممكن نشان دهند.


در اینستاگرام تبلیغ هم می‌کنید؟
دوران بعد از خندوانه تبلیغ‌ها شروع شد و هنوز هم تبلیغ را قبول می‌كنم. اما برایم مهم است كه هرچیزی را تبلیغ نكنم. اگر این‌كار را می‌كردم الان میلیونر بودم!


منظور از هرچیزی چیست، خط قرمزتان چه چیزهایی‌ست؟
یك مثال برایتان بزنم، سال گذشته یك برنامه‌ای از من تبلیغ در استوری می‌خواست، سه ماه هر روز استوری می‌خواستند كه رقم مجموعه آن بیشتر از ۱۵۰ میلیون تومان می‌شد. اما تبلیغ آنها كاملا بنیاد خانواده را نشانه گرفته بود و من هم قبول نكردم، با این‌كه وسوسه‌انگیز هم بود و از نظر مالی كار ما به شكلی است كه این رقم‌ها خیلی به چشم می‌آید. مثلا تبلیغات شرط‌بندی با ایكه خیلی زیاد است اصلا انجام نمی‌دهم. برندها و شركت‌های تبلیغاتی معتبر را فقط قبول می‌كنم. اما می‌دانید این وسط كلاهبرداری هم اتفاق می‌افتد!



چطور كلاهبردی منظورتان است؟
بسیاری از كسب و كارهای كوچك كه بر پایه فضای مجازی فعالیت می‌كنند، محلی به جز تبلیغ در همین صفحات با فالوئر بالا ندارند. اما دو موضوع در ارتباط با این صفحات وجود دارد، یكی این‌كه خیلی از آنها فالوئر فیك دارند، پس قیمت‌های ۵، ۱۰ یا ۱۵ میلیونی كه برای استوری می‌گیرند برای همان فالوئر فیك است، این خودش كلاهبرداری است. اما اتفاق بدتری كه رخ می‌دهد این است كه این آدم‌ها برای صفحاتی كه تبلیغ داده‌اند هم فالوئر فیك می‌خرند! ! این كار كلاهبرداری است، اصلا این پول كه می‌گیرند درست است؟