چهرههای فرهنگی و هنری در ایران تلاش کردند در فضای مجازی در مواجهه بهتر جامعه با ویروس کرونا کمک کنند؛ اتفاقی که دیر رخ داد
سکوت چهرهها
تازه سر و کلهاش در ایران پیدا شده بود و همه جدیاش گرفته بودند، جامعه دچار شوک و بهتزدگی بود و همه مانده بودند با این ویروس موذی مرموز چه کنند. با همین کرونا یا کووید- 19 که ناگهان آمد و عجیب همه چیز را تحتالشعاع خود قرار داد. از همان روزهای اول هم ما رسانهها باید وارد عمل میشدیم و سعی میکردیم با متخصصان هر حوزه حرف بزنیم یک پزشک از بعد پیشگیری و درمان و یک جامعهشناس و آسیبشناس براساس تخصص خود، خلاصه با هر قشری و طیفی از جامعه حرف میزدیم درباره اینکه حالا باید چه کنیم تا جامعه از رعب و وحشتی که گرفتارش شده فاصله بگیرد، حال بهتری داشته باشد و آماده شود برای ایستادن مقابل این ویروس مرموز.
آن روزها که البته خیلی هم دور نیست و برمیگردد به اسفندماه سال گذشته خبرنگاران و روزنامهنگاران حوزه فرهنگ و هنر با هنرمندان و چهرههای شناختهشده این عرصه هم تماس میگرفتند. پاسخها اما سکوت بود و خیلیها از چهرههای دانشگاهی گرفته تا بقیه تمام تلاش خود را میکردند که رسانهایها را دست به سر کنند.
درست در همان روزها هم بود که یک سلبریتی دنبال تبلیغ شربتی بهعنوان داروی کرونا بود و برای این تبلیغ احتمالا مبلغ چشمگیری هم دریافت کرده بود. همان روزهایی که جامعه نیاز به همدردی چهرههای شناختهشده داشت، جز معدود افرادی که در صفحههای مجازی خود سعی میکردند جامعه را آرام کنند و همه را به همدلی دعوت کنند، بقیه ساکت بودند تا زمانی که کرونا همهگیر شد، به یک اپیدمیجهانی فراگیر بدل شد و کشورهای بسیاری را درگیر خود کرد. از آن به بعد بود که کمکم هنرمندان و چهرههای فرهنگی و ادبی ایران هم شروع کردند به حرف زدن از کرونا. این موضوع عجیبی است دیگر، تا وقتی کرونا معضلی بود که غرب را درگیر نکرده بود انگار بلایی بود که باید دربارهاش سکوت میشد و حکومت، عامل گسترش آن معرفی میشد، اما همین که به بلایی جهانی بدل شد ما هم به رسمیت شناختیمش. نکته مهم این است که اصلا چهرهها فرض را بر این میگذاشتند که حکومت سهلانگاری کرده و جامعه را در شرایط وخیمیگذاشته است، آیا باید جامعه را تنها میگذاشتند و مانند مردم عادی میشدند تماشاچی متحیر آنچه که پیش آمده؟
صادرات جهانی کرونا!
در همان ایام رسانههای غربی در حال تبلیغ روی این مساله بودند که کرونا در ایران شیوع پیدا کرده و هرایرانیای که وارد یک کشور دیگر میشود این ویروس را با خود میبرد. این دیگر موضوعی بود که جامعه ما منفعلانه با آن روبه رو شد و به تبع آن جامعه هنری هم چنین رویکرد و برخوردی داشت. رویکردی که در ذهن مردم جهان ایران را کشوری ویروسزده که هیچ، ناقل ویروس معرفی میکرد، کشوری که کمکم در ذهن همه هرچه تحریم شود و هر بلایی سرش بیاید حقش که هیچ کمش هم هست. آن وقت در این شرایط سکوتی میان اقشار مختلف جامعه وجود داشت و نهتنها هنرمندان بلکه هیچ طیف دیگری تلاشی برای تغییر آن نمیکرد. قرار بود دنیا تصور کند ایرانیها نهتنها توان کنترل کرونا در جامعه و کشور خود را ندارند، بلکه آن را صادر هم میکنند!
فقط خودشان را دیدند
کرونا اما پایش به غرب که باز شد هنرمندان و سلبریتیها مدام فکر کردند برای جامعهشان چه کنند. ارقام و اعداد نجومی مدام اعلام شدند و گفته شد فلان سلبریتی و چهره برای حل معضل کرونا کمک کرده است. واکنشها سریع و بجا بود، آنها منتظر نماندند که ببینند در دیگر کشورها چه اتفاقاتی میافتد و تصمیم دیگران برای شرایط پیشآمده چیست. سعی کردند هرطور شده به جامعهشان کمک کنند.
این همدردی و همراهیای که از آن حرف میزنیم و جای خالیاش را به میان میکشیم در جهان ابعاد خاص خود را داشت، مثلا بازیگر شهیر چینی فیلمهای رزمی، یعنی جکی چان گفت به کسی که بتواند واکسن این ویروس را پیدا کند، مبلغ یک میلیون یووان میپردازد یا کارگردان اسکاری انگل نیز در گفتوگویی اشاره کرده است او نیز چنین مبلغی را برای تشویق حل این معضل پرداخت خواهد کرد. شاهرخ خان ستاره سینمای هند دفترش را در اختیار بیخانمانهای بمبئی قرار داد و مشغول کارهای انساندوستانه برای رساندن غذا و امکانات بهداشتی به مردم شد. اینها فقط چند نمونه کوچک از اتفاقاتی است که در کشورهای آسیایی رخ داد و در کشورهای اروپایی و آمریکا هم همانطور که قبلتر اشاره شد تلاشها برای کمکرسانی مادی و معنوی به جامعه شکلی جدی و پررنگ داشت.
آیا فقط هنرمندان مقصرند؟
مسلما پاسخ سوال بالا منفی است. اطلاع رسانی درباره این ویروس آنقدر کش و قوس داشت که جامعه و بهتبع آن هنرمندان و چهرههای فرهنگی و هنری هم در مواجهه با آن مردد بمانند یا بیاعتماد شوند. اما نمیتوان در اصل موضوع شک کرد و این را نادیده گرفت که از زمانی همه می دانستیم کرونا این مهمان ناخوانده با هزار دردسر آمده و میتوانیم با واکنشهای به موقع و همراهی با جامعه مرهم و گرهگشایی برای موقعیت پیش آمده باشیم.