خاطرات ادمین
یک حواسپرتی رسانهای
در کار رسانهای گاهی یک حواس پرتی ساده می تواند فاجعه خبری را رقم بزند؛ برای همین هم استرس جزو جدا نشدنی کار ادمینهاست.
حوالی ساعت 11 پست آخر را میزنی و استرس خبرهای زده و نزده را زیر بالشت می گذاری ومی خوابی!
اول صبح چشمانت را که باز می کنی«زارت!!!» روی صفحه گوشی ات سبز میشود! آن هم زارت کشور!!!! یواش یواش میفهمی انگار متن خبری است که دیشب با دستان مبارک جنابعالی روی صفحه و کانال زیر دستت منتشر شده! به خودت میآیی و می بینی به خاطر یک«زارت» پست و صفحه ای تعطیل شد، به خاطر یک صفحه چند نفر جریمه شدند، به خاطر چند نفر دبیری جلوی مدیری پاسخگو شد و در نهایت مدیریت و آبروی رسانهای زیر سوال رفت و همه اینها به خاطر گاف ادمین خسته ای بود که پیش از خوابیدن و موقع زدن خبر یک «واو» از کلمه وزارت کشور را جا انداخته بود.
حوالی ساعت 11 پست آخر را میزنی و استرس خبرهای زده و نزده را زیر بالشت می گذاری ومی خوابی!
اول صبح چشمانت را که باز می کنی«زارت!!!» روی صفحه گوشی ات سبز میشود! آن هم زارت کشور!!!! یواش یواش میفهمی انگار متن خبری است که دیشب با دستان مبارک جنابعالی روی صفحه و کانال زیر دستت منتشر شده! به خودت میآیی و می بینی به خاطر یک«زارت» پست و صفحه ای تعطیل شد، به خاطر یک صفحه چند نفر جریمه شدند، به خاطر چند نفر دبیری جلوی مدیری پاسخگو شد و در نهایت مدیریت و آبروی رسانهای زیر سوال رفت و همه اینها به خاطر گاف ادمین خسته ای بود که پیش از خوابیدن و موقع زدن خبر یک «واو» از کلمه وزارت کشور را جا انداخته بود.