مزد ترس

مزد ترس

جبار آذین بیان كرد: در ارتباط با رخداد 9 دی، كمتر فیلمسازی جرات یا اجازه ورود داشته است، بخشی از این مساله همان‌طور كه اشاره كردم، خودسانسوری است و بخش دیگر به نوع نگاه مسؤولان رسانه‌های ما به این مقوله است. در صورتی كه اتفاقا باید میدان را برای خودی‌ها باز بگذارند تا با روایت مستدل، منطقی، بی‌طرفانه و جذاب سینمایی، این وقایع را به تصویر بكشند. تاكنون از زوایای مختلف، 
دو سه فیلم در این زمینه تولید شده است، اما این آثار به جز «قلاده‌های طلا» كه تا حدی قابل توجه بود، دیگر آثار مشابه یا از منظر هنری دچار اشكال بودند یا در روایت تاریخی الكن بودند. نقطه ضعف این آثار، نگاه یكجانبه به این مقوله‌هاست كه بسیار بد و ناقص است و فرصت را برای مخالفان فراهم می‌كند تا با هجمه‌های فرهنگی و سیاسی، ایران و فرهنگ ایران را زیر سوال ببرند. لذا لازم است كه در این زمینه، فیلم‌های 
سیاسی - اجتماعی درست و حرفه‌ای توسط هنرمندان حرفه‌ای بدون هیچ نوع اعمال سلیقه و تحمیل باور، ساخته شود تا این آثار، تصویری باشد از امروز و دیروز ما برای آیندگان و راه را برای ورود هجمه دشمن در عرصه‌های مختلف ببندد.
این منتقد پیشكسوت در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره سه اثر شاخص سینمایی با موضوع سال 88 گفت: فیلم «پایان‌نامه» (ساخته حامد كلاهداری) با این‌كه در مضمون، رویكردی به رخدادهای سال 88 دارد، اما تصویرگری وقایع، تحلیلگرانه نیست. یعنی باز هم نگاه یكجانبه و محدود به رویدادهای آن زمان دارد، مضاف براین‌كه از منظر سینمایی در شخصیت‌پردازی، داستانگویی و كارگردانی هم دچار ضعف است. در حالی‌كه چنین موضوعاتی باید توسط حرفه‌ای‌ها و در قالب آثار حرفه‌ای، استاندارد و جذاب ساخته شود. وگرنه اگر محتوا درجه یك باشد، اما 
ساختار ،همسو و هم وزن محتوا نباشد، بدیهی است كه اثر مورد توجه و استقبال قرار نمی‌گیرد. پایان نامه هم دچار این اشكال بود.
او درباره فیلم «ماه گرفتگی» ساخته سیدمسعود اطیابی هم توضیح داد: متاسفانه به جای این‌كه فیلم ماه گرفتگی به واقعیت و اصل رویدادها بپردازد، از یك زاویه حاشیه‌ای خود‌را به واقعیت‌های آن زمان وصل كرده است. همچنین ضعف كارگردانی و شخصیت‌پردازی، لطمه مهمی به آن زده است. بااین‌كه سازنده این اثر در جایی ادعا كرده فیلمی بی‌طرفانه ساخته است، اما با این حال صحنه‌های پایانی فیلم یا حضور نادرست و پرداخت‌نشده شخصیت اصلی با موتورسیكلت در خیابان‌های شهر، نشان‌دهنده سطحی‌نگری و سطحی‌سازی موضوعات مهم سیاسی و وقایع 9 دی است. لذا ساختن سفارشی و اجباری فیلم‌هایی در ارتباط با این مسائل، به هیچ عنوان كارساز نیست، سینماگر باید با علاقه، آگاهی، پژوهش و تسلط بر ابزار سینما و استفاده از عوامل حرفه‌ای به سمت ساخت این آثار برود، در غیر این صورت این نوع آثار ضعیف و سطحی، نه‌تنها كمكی به بازخوانی تاریخ كشور نمی‌كند، حتی ممكن است تمسخر مخالفان و دشمنان را هم فراهم آورد.
این منتقد درباره فیلم قلاده‌های طلا ساخته ابوالقاسم طالبی هم كه شاخص‌ترین و موفق‌ترین اثر در میان آثار ساخته شده با این موضوع است، بیان كرد: ساختار حرفه‌ای قلاده‌های طلا، مهم‌ترین دلیل و انگیزه استقبال تماشاگران از آن بوده است.
آذین  گفت: با همه این احوال، همچنان به عنوان یك ضرورت تاریخی و هنری، بر مسؤولان واجب است عالمانه به این عرصه‌ها ورود كنند و فضا را برای ساخت آثار قوی‌تر و غنی‌تر فراهم آورند.

امان از محافظه کاری و ترس مدیران
محمدتقی فهیم، منتقد سینما درباره جرات نداشتن بیشتر فیلمسازان برای ورود به عرصه فیلم‌های سیاسی - اجتماعی و پرداختن به وقایعی همچون 9 دی و اتفاقات سال 88 به جام‌جم گفت: به هرحال سینمای ایران، یك سینمای ترسو است و آن‌طور كه در این چند سال هم دیدیم، سینمایی داریم كه از ورود به موضوعات كلان و مهم اجتناب می‌كند. یك سینمایی كه تحقیق و پژوهش، چندان در آن معنا ندارد و وقتی بودجه‌ها در این بخش هزینه نمی‌شود، فیلمسازان هم به سمت این موضوعات مهم و كلان نمی‌روند.
این روزنامه‌نگار پیشكسوت در همین خصوص ادامه داد: چون سینما، دولتی است و به عبارتی بودجه‌ها از دولت تقسیم می‌شود، مدیران دولتی هم طرح و برنامه و اساسا استراتژی مشخصی در این ارتباط ندارند. مدیران سینما به‌دنبال این هستند كه فقط به نوعی وقت را سپری كنند، برای همین فرصت‌ها را می‌سوزانند تا دوره مدیریتشان تمام شود و وارد میدان‌های پرخطر نمی‌شوند. آنها از ورود به میدان‌های پرخطر هراس دارند. بنابراین محافظه‌كاری و ترسو بودن از مدیریت شروع می‌شود و در ادامه خود را به بدنه سینماگران تسری می‌دهد. اگر سینماگری پیدا شود كه دغدغه‌های شخصی خود را در این زمینه تبدیل به فیلم كند، باز مسائل دیگری پیش می‌آید، چون در سینمای بلند داستانی و حرفه‌ای، دغدغه كفایت نمی‌كند و سینما رویكرد گران و پرهزینه و سنگینی است. بنابراین دغدغه، فقط بخشی از ورود فیلمساز به موضوعات است و بخش دیگر آن طبعا به حمایت‌های اداری، مدیریتی، دولتی و ارگانی بستگی دارد.
فهیم افزود: درمجموع فكر می‌كنم این محافظه‌كاری و ترس و ریسك نكردن مدیران و بعد خود فیلمسازان، باعث شده سینما به سمت تولید كارهای دم دستی و راحت برود؛ كارهایی كه بتوان با فیلمبرداری در یك یا دو آپارتمان و با موضوعات پیش پاافتاده، كار سازندگان آثار سینمایی را راه بیندازد؛ برای همین با سینمایی مواجهیم كه مملو از سانسور سوژه‌های استراتژیك نظام و موضوعات كلان، تاریخی، مرتبط و مهم در عرصه اجتماع است. این سانسور هم در درجه اول، ناشی از مدیریت‌هاست. ما طبعا احتیاج به مدیریتی كلان نگر داریم كه ایمان، اندیشه ها، دغدغه‌ها و تخصص او در سینما قابل تعریف و درك باشد، اما اینها در سینمای ما وجود ندارد. اگر دغدغه‌های شخصی برخی فیلمسازان و بعضی از نهادها نبود، همین یكی دو مورد فیلم خوب و شاخص هم در این زمینه ساخته نمی‌شد. در حالی كه امسال 130 فیلم برای حضور در جشنواره فیلم فجر اسم نوشته بودند، بعید است حتی یكی دو فیلم در این حوزه‌ها قابل تعریف باشد.
این منتقد در پاسخ به این پرسش كه كدامیك از فیلم‌های شاخص ساخته شده با موضوع سال 88 را موفق‌تر می‌داند، توضیح داد: فكر می‌كنم قلاده‌های طلا، به لحاظ ژانر، فیلم موفقی است، یعنی هم فیلمی خوب در ژانر و گونه سیاسی است و هم ساختار و فرمِ متناسب با محتوا و موضوعش دارد، بنابراین می‌توان گفت فیلم درستی ساخته شده است. البته  دو فیلم پایان‌نامه و ماه گرفتگی هم خوب است، ولی به نظرم آنها اشكالات بدیهی فرمی دارند؛ خصوصا ماه گرفتگی. بنابراین اگر فعلا قرار باشد در وانفسای این فیلم‌ها، انتخابگر باشیم، قلاده‌های طلا راس این مثلث را تشكیل می‌دهد.