printlogo


پسر هفت ساله چابهاری هنگام بازی بر اثر برق‌گرفتگی جان باخت
پست برق، بلای جان محمدطاها
در حالی‌که هفته‌گذشته، طوفان حاره‌ای شاهین، بخش‌های جنوبی کشور را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده بود و بی‌محابا تخریب می‌کرد و جان می‌گرفت، یک پسربچه هفت ساله هم در اثر برق‌گرفتگی جان خود را از دست داد. خبری‌که در میان هجوم بی‌امان چرخنده شاهین خشمگین گم شد. این اولین بار نیست که برق‌گرفتگی در چابهار جان می‌گیرد. مدتی پیش نیز دو نفر در اثر بر‌ق‌گرفتگی ناشی از رهاشدن سیم‌ها و کابل‌های سرگردان و پست‌های بدون محافظ برق فوت شدند. موضوعی‌که با وجود هشدارهای متعدد رسانه‌های محلی چابهار و مردم از سوی مسؤولان اداره برق چابهار بی‌پاسخ مانده و همچنان مرگ‌های تلخ ناشی از برق‌گرفتگی نصیب اهالی چابهار می‌شود.

کمتر از یک هفته از مرگ محمدطاها دُرزاده هفت ساله می‌گذرد. مرگی‌که نه خانواده‌اش باور دارند و نه دوستانش. محمدطاها درست جلوی چشمان خواهر بزرگتر و دوستانش پرپر شد و جان داد. پدر تازه به قتلگاه پسرش آمده و بهت‌زده است. زمانی که محمدطاها جان سپرد، پدرش برای کار به اصفهان رفته بود و در چابهار نبود.
مهرناز، عمه محمدطاها از نحوه وقوع حادثه برای جام‌جم توضیح می‌دهد: «دوشنبه بود که این اتفاق تلخ برای برادرزاده‌ام رخ داد. برادرم مصدق، سالی یکبار برای کار کردن به اصفهان می‌رود و زن و بچه‌اش هم یک ماه به خانه مادربزرگ‌شان در چابهار می‌روند. آن روز محمدطاها همراه خانواده‌اش از مهمانی به خانه برگشتند. پس از برگشت به خانه، محمدطاها خوراکی خورد و حوالی ساعت 9 یا 10 شب بود که دوباره‌ گفت خوراکی می‌خواهد. او همراه خواهر بزرگترش و چند بچه دیگر به مغازه رفتند تا خوراکی بخرند. پس از خرید، محمدطاها که شیطنت کودکانه‌اش گل‌کرده بود، به هوای بازی کردن و قایم باشک، پشت یک پست برق رفت که درش باز بود و هیچ محافظی نداشت.»
 مرگ آنی
محمدطاها پشت جعبه برق پنهان شده بود و خبر نداشت جریان برق بسیار قوی در جعبه برق جریان دارد. در آن تاریکی دستان کوچکش را حرکت داد و ناگهان خشک شد و روی زمین افتاد. خواهر بزرگتر محمدطاها که متوجه حادثه شده بود، به سرعت خودش را به برادرش رساند و او را تکان داد، اما جریان برق هنوز هم در بدن بی‌جان محمدطاها وجود داشت و دختر نوجوان را به شدت روی زمین پرتاب کرد. بچه‌های دیگر با چشمانی گریان به خانه رفتند و موضوع را به اهل خانه گفتند.
مهرناز ادامه می‌دهد:« مادر محمدطاها او را به سرعت به بیمارستان رساند، اما دکترها گفتند شدت جریان برق، جان او را به سرعت گرفته است. محمدطاها همان لحظه برق‌گرفتگی فوت شده بود و دکتر بردنش بی‌فایده بود. بعد با برادرم تماس گرفتند و گفتند خودت را برسان که پسرت فوت شده است. با فوت محمدطاها نمی‌دانید چه غوغایی بر پا شد. همه ناراحت و غصه‌دار بودند.»
مهرناز از شدت ناراحتی مرگ برادرزاده‌اش با عصبانیت از بی‌توجهی مسؤولان چابهار انتقاد می‌کند. به گفته او، اگر مسؤولان اداره برق چابهار، پست برق را به حال خود رها نمی‌کردند، حالا برادرزاده‌کوچکش زنده بود و پدر و مادرش، ما و مردم قصرقند سیاهپوش او نبودیم. اگر خواهرش هم خدای نکرده فوت می‌کرد، چه کسی جوابگو بود؟
او نوک تیز انتقادش را به سمت مسؤولان چابهار و به خصوص اداره برق‌ نشانه گرفت و با مقصر دانستن آنها گفت باز هم احتمال مرگ کودک یا فرد بزرگسالی در اثر برق‌گرفتگی وجود دارد و مسؤولان موظف هستند هر چه سریع‌تر نسبت به ساماندهی سیم‌ها و کابل‌های رها شده و پست‌های بدون حفاظ برق اقدام کنند.