زیر تیغ تغییر اقلیم
تاكنون به این مساله فكر كردهاید تغییرات اقلیمی میتواند چه تاثیری روی گونههای مختلف جانوری یا گیاهی داشته باشد؟ دانشمندان میگویند اگر ما انسانها میزان تولید و انتشار دیاكسید کربن و سایر گازهای گلخانهای را كاهش ندهیم و درجه حرارت جهانی بیش از 5/4 درجه سانتیگراد افزایش پیدا كند، آن گاه تا سال ۲۱۰۰ میلادی بیش از نیمی از حیوانات و گیاهان در برخی از غنیترین اكوسیستمهای جهان برای همیشه منقرض خواهند شد. این یعنی حتی اگر براساس توافقنامههای بینالمللی، میزان گرمایش جهانی تا مرز 2 درجه سانتیگراد هم محدود شود، باز هم مناطقی مانند آمازون و گالاپاگوس میتوانند چیزی در حدود یكچهارم گونههایشان را از دست بدهند. این نتایج براساس مطالعات متمركز و جامع دانشمندان روی ۸۰ هزار گونه گیاهی و جانوری در ۳۵ منطقه مختلف جهان به دست آمده است. اما این تنها تحقیقی نیست كه حاكی از نتایج فاجعهبار برای آینده زیست موجودات زنده در صورت تشدید اثرات تغییرات اقلیمی است.
گروهی از دانشمندان در جریان یك پژوهش به این نتیجه رسیدهاند كه در ۴۷ درصد از ۹۷۶ گونهای كه مورد مطالعه قرار دادهاند، انقراضهای محلی در حال وقوع هستند و شدت این انقراض به حدی است كه تقریبا در هر نوع زیستگاه و هر منطقه با هر وضعیت جوی میتوان آن را مشاهده كرد. در انقراضهای محلی، یك گونه در محدودهای مشخص منقرض میشود اما هنوز در جاهای دیگر یافت میشود.
با افزایش درجه حرارت، الگوهای بارندگی تغییر میكند و تحت این شرایط امكان پیشبینی وضعیت آبوهوا كمتر میشود. نتیجه یك تحقیق در سال 1395/ ۲۰۱۶ نشان داد تغییرات اقلیمی از مدتها پیش به شكل بارزی وضع ارگانیسمها و اكوسیستمهای آبی و خشكی را مختل كرده است.
مساله اینجاست حیوانات در این وضعیت تنها قلمرویشان را تغییر نمیدهند یا تنها زمانبندی مراحل حیاتی زندگیشان تغییر نمیكند، بلكه حتی این احتمال هم وجود دارد نسبتها برهم بخورد، یعنی برای مثال ممكن است در یك منطقه تعداد قوچها از حد متعارف بیشتر شود و از تعداد میشها خیلی بیشتر باشد. برهم خوردن تعادل بنا به دلایل متعدد نگرانكننده است. دراین شرایط بدن موجودات زنده دیگر از سیستمهای طبیعی تبعیت نمیكند و آستانه تحمل گرماست كه منجر به سازگاری یا برعكس باعث حذف آن حیوان و در نهایت آن گونه از طبیعت میشود. برخی از این تغییرات ممكن است به یك گونه كمك كند تا بتواند با شرایط محیطی سازگار شود، در حالی كه در برخی دیگر ممكن است سرعت حذف شدن را افزایش دهد.
منابع: Science، State of the Planet و Arctic WWF
پرده اول: رفتن، ماندن و سازگاری یا مرگ!
حیوانات در مقابل تغییرات اقلیمی تنها سه کار میکنند: اول ترك محیط ، دوم ماندن و سازگار شدن است و در آخر مرگ!
بسیاری از حیوانات ترجیح میدهند برای فرار از گرما و افزایش درجه حرارت به ارتفاعات بیشتر یا عرضهای جغرافیایی بالاتر بروند. اما یك نكته را هم نباید فراموش كرد: تغییرات اقلیمی گاهی سریعتر از آنچه حیوانات بتوانند از آن فرار كنند، اتفاق میافتد. از سوی دیگر، جابهجا شدن و ترك محیط هم همیشه راهحل سادهای نیست. ورود به قلمرو جدید میتواند به معنای مواجهه با سایر گونههای حاضر در آن قلمرو و افزایش میزان رقابت، بهویژه برای غذا باشد. بدیهی است در این شرایط اغلب گونههای غیرخویشاوند هستند كه با یكدیگر رو در رو میشوند.
برای مثال به این اتفاق توجه كنید: پایكای آمریكایی (American Pika) در حال حاضر در دورترین گستره از قلمرو خود زیست میكند. پایكاها نیازمند رطوبت و سرمای محیط هستند و اغلب در ناهمواریهای یخچالی صحرای نوادا (Sierra Nevada) و بخش غربی كوهستانهای راكی (Westen Rockies) یافت میشوند. زیستگاههای صخرهای كه پایكاها برای زیستن به آنها نیاز دارند؛ روز به روز گرمتر، خشكتر و كم برفتر میشود. درست به همین علت است كه پایكاها از مدتها قبل زیستگاههای پیشین خود را رها كرده و به مناطق مرتفعتر رفتهاند. درست است كه زیستگاه كنونی آنها غیرمسكونی است، اما واقعیت تلخ اینجاست دیگر جایی برای پایكاها باقی نمانده كه به آنجا بروند. حالا فرض كنید حیوانات دیگری هم بخواهند رفتاری مشابه پایكاها داشته باشند و زیستگاههای كنونی را ترك كرده و به جای دیگر بروند. آیا این كار به آسانی امكانپذیر است؟
در سالهای اخیر بسیاری از حیوانات به همین دلیل وارد مسیرهای تردد انسانی و بزرگراهها یا حتی سایر ساختارهای ساخته دست انسان شده و جان خود را از دست دادهاند. بارزترین نمونه آنها یوزهای آسیایی هستند كه بیش از ۳۰ سال است، ایران را به عنوان آخرین پناهگاه انتخاب كردهاند. اما یوزها در ایران هم با سرعتی مهارناپذیر در حال ناپدید شدن هستند. بر اساس گزارشها و آمار موجود، در 16 سال گذشته، 42 قلاده یوز تلف شدهاند كه از این تعداد حدود 28 قلاده یعنی رقمی در حدود 70 درصد تنها مربوط به تصادفات جادهای بوده است.
پرده دوم: حیواناتی که نمیتوانند فرار كنند ...
برخی اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی به شكلی است كه جانوران نمیتوانند از آنها پیشی بگیرند. مثلا پروانههای شهریار (Monarch Butterflies)، مسیرهای مهاجرتی خود را به سمت جنوب براساس طول روز و درجه حرارت پیدا میكنند. این پروانهها هر ساله از كانادا به سمت جنوب رفته و در مكزیك زمستانگذرانی میكنند.
تحقیقات نشان داده مهاجرت این پروانهها در سالهای اخیر، دستخوش تغییر بیش از شش هفتهای شده، زیرا وقتی درجه حرارت در مبدأ گرمتر از حد طبیعی است، طبیعتا تمایلی هم به مهاجرت وجود نخواهد داشت. دانشمندان در ضمن متوجه شدهاند شروع فصل سرد در مكزیك باعث میشود پروانهها برای بازگشت به شمال تحریك شوند، در این شرایط است كه پروانهها در بهار تخم میگذارند. اما همچنان كه هوا گرم و گرمتر میشود، زمان مهاجرت پروانهها با زمان شكوفایی گیاهانی كه شهد تولید میكنند و منبع غذایی عمده این پروانهها هم هستند، همزمان میشود. از سوی دیگر زیستگاههای زمستانگذرانی این پروانهها در مكزیك به شدت تحت فشار الواركنی، خشكسالی، افزایش درجه حرارت و استفاده از انواع حشرهكشهاست و این عوامل سبب شده عملا دیگر زیستگاه مناسبی برای زادآوری و حتی تغذیه لاروها وجود نداشته باشد. بررسیها نشان داده تعداد این پروانهها در دو دهه اخیر، ۹۵ درصد كاهش داشته است.
مثال بارز دیگر، خرسهای قطبی هستند. همچنان كه درجه حرارت در قطب شمال افزایش پیدا میكند و یخهای قطبی ذوب میشود، خرسهای قطبی هم منابع غذایی خود را از دست میدهند. خرسهای قطبی از یخهای شناور قطب برای پیدا كردن شكارشان كه در اصل همان فوكها هستند، بهره میگیرند. خرسها با ناپدیدشدن یخها چند چیز را از دست میدهند: ابزار مهم شكار، مكان استراحت و مكان زادآوری. اكنون این پرسش مطرح میشود، وقتی خرسهای قطبی زیستگاه خودشان را از دست میدهند دقیقا كجا باید بروند؟!
دانشمندان تخمین زدهاند هر سال یك درصد از سطح یخهای قطبی كاسته میشود. در مجموع ۱۹ جمعیت مختلف از خرسها در قطب شمال شناسایی شدهاند و افت سطح یخ در فصل بهار و بالاخص پاییز و زمستان باعث شده از میزان باروری و طول عمر آنها در طولانیمدت كاسته شود. تحقیقات نشان داده كاهش سطح یخ مشخصا باعث كاهش چشمگیر جمعیت خرسهای غرب خلیج هادسون (Hudson Bay) و جنوب دریای بوفورت (Beaufort Sea) شده، اما اثبات این مساله هنوز برای سه یا چهار مورد از این جمعیتها به دلایل اثرات بلندمدت امكانپذیر نیست. از سوی دیگر نباید فراموش كرد خرسها در كشورهایی مانند روسیه با مشكل جدی شكار غیرمجاز نیز مواجه هستند و تجمع زیستی آلایندهها نیز در بدن آنها نگرانیهایی جدیتر را به وجود آورده است.
پافینها (Puffin) یا طوطیهای دریایی هم از حیواناتی هستند كه با افزایش درجه حرارت محیطزیستشان به مشكل برخورد كردهاند. تحقیقاتی كه در خلیج مین (Gulf of Maine) انجام شده، نشان میدهد منبع غذایی بیشتر آنها را روغنماهیان سفید (White hake) و شاهماهی (Herring) تشكیل میدهد. اما همچنانكه اقیانوسها گرمتر میشود، این ماهیها هم به سمت مناطق شمالیتر مهاجرت میكنند. تحت این شرایط پافینها تلاش میكنند فرزندان جوان خود را با كرهماهیان (Butterfish) تغذیه كنند. اما مشكل اینجاست كه این نوع ماهیها نسبت به ماهیهایی كه منبع اصلی غذایی پافینها هستند، جثه بزرگتری دارند و جوجههای پافین معمولا نمیتوانند این ماهیها را بهدرستی قورت دهند. به همین ترتیب بسیاری از این جوجهها در سالهای اخیر تلف شدهاند.
پرده سوم: برخی سازگار میشوند و برخی نمیشوند
همانطور كه اشاره شد، برخی موجودات زنده میتوانند خود را با این شرایط سازگار كنند و برخی دیگر خیر. برای مثال همچنان كه بهار در بیشتر كشورها زودتر از موعد فرا میرسد، حشرات هم زودتر پدیدار میشوند. برخی پرندگان هم خیلی زودتر از گذشته تخم میگذارند زیرا زمان در آمدن جوجهها از تخم باید به نوعی همزمان با زمان پدیدار شدن حشرات باشد تا بتوانند جوجههایشان را بهخوبی تغذیه كنند. تحقیقات در استرالیا نشان داده در بیش از ۶۵سال گذشته، روزهایی كه پروانههای ماده استرالیای جنوبی از پیلهشان خارج شدهاند، در هر دهه به طور متوسط 6/1 روز زودتر از قبل بوده و این در حالی است كه در هر دهه درجه حرارت هوا هم به طور متوسط 14/0 درجه سانتیگراد گرمتر شده است.
تحقیقات دانشمندان روی مرجانها در نزدیكی آمریكنساموا (American Samoa) نشان داده است اغلب مرجانهایی كه در آبهای گرم زیست میكنند، دیگر آن سفیدی سابق را ندارند. بر اساس مطالعات گسترده روی این مرجانها ثابت شده كه آنها نسلها توانستهاند نسبت به انتخاب طبیعی سازگار شوند. اما آیا این قابلیت در همه موجودات زنده وجود دارد؟ متاسفانه پاسخ به این سوال منفی است و به همین دلیل به احتمال زیاد بسیاری از موجودات را در سالهای آینده دیگر روی كره زمین نخواهیم دید.