آشیانه سیمرغ
آقای هالو: بازی نصیریان به نقش مش اسلام در «گاو» و در نخستین حضور سینمایی اش، تحت تاثیر بازی درخشان انتظامی در نقش مش حسن بود، اما نصیریان در همكاری دوم خود با داریوش مهرجویی، خوش درخشید و جاپای خود را در سینمای هنری و متفاوت، محكم كرد. آقای هالو كه براساس نمایشنامهای از نصیریان تبدیل به فیلمنامه و فیلم شد، قصه مرد شهرستانی به تهران آمدهای را روایت میكرد و نصیریان موفق شد با بله بله و عجب گفتنها، سادگی محض و دردناك این شخصیت را عینیت ببخشد. جالب است بیاعتنایی به بازیهای خوب نصیریان فقط مختص به جشنواره فیلم فجر هم نبود و در سومین دوره جشنواره سپاس هم نقش آفرینی این بازیگر در آقای هالو را ندیدند و جایزه بازیگری نقش اول مرد را بهطور مشترك به بهروز وثوقی و ناصر ملكمطیعی دادند. اما داوران مراتب سپاس خود را نسبت به قلم و هنر نویسندگی نصیریان ابراز داشتند و جایزه بهترین فیلمنامه را به او و مهرجویی برای فیلمنامه آقای هالو اهدا كردند.
ستارخان:هرچند این فیلم علی حاتمی بهدلیل تغییراتی در قصه زندگی و سرنوشت ستارخان، با نقد و مخالفتهای زیادی مواجه شد، اما نصیریان با آن نگاه نافذ و خرج بهموقع احساسات مختلف، سعی كرد تصویری انسانی و باورپذیر از سردار ملی ارائه دهد.
پستچی:شخصیت خوار و زبون و تحقیر شده تقی پستچی در فیلم پستچی (داریوش مهرجویی) به مدد بازی نصیریان ماندگار میشود. آن بهت و چشمان از حدقه بیرون زده در پس آن عینك، همان آدمی است كه قصه میطلبد.
سربداران: نصیریان با نقش قاضی شارع(یا شارح) در سریال سربداران(محمدعلی نجفی) نشان میدهد یك بازیگر توانمند، چقدر میتواند از مشخصات و مختصات ثابت صورتش، متفاوت استفاده كند و بسته به نقش، وجوه دیگری از احساسات را به نمایش بگذارد. زیركی او در نقش قاضی، ابدا نسبتی با آقای هالو ندارد و به نرمی و با سخنوری، مردم را در مقابل ظلم مغولان، به سكوت مجاب میكرد!
هزاردستان: بازی مقتدرانه نصیریان به نقش ابوالفتح صحاف یكی از نقاط قوت هزاردستان
(علی حاتمی) است. هر درد و خشم و عتاب و عملی اگر در این شخصیت مشروطهخواه وطن پرست هست، بهخوبی در بازی نصیریان دیده میشود.
كفشهای میرزانوروز: نصیریان چندان نقش كمدی در كارنامه ندارد، اما یكی از نمونههای معدود در این زمینه، كفشهای میرزانوروز (محمد متوسلانی) است. البته نصیریان در نقش یك عطار به نام میرزانوروز كه به اصرار دیگران میخواهد از شر كفشهای كهنهاش خلاص شود، برای خنداندن تماشاگر دست به كار عجیب و غریبی نمیزند و بیشتر او را در موقعیتهای كمیك میبینیم.
ناخدا خورشید: این فیلم ناصر تقوایی، روی كاكل داریوش ارجمند بازیگر نقش ناخدا خورشید و شخصیت او میچرخد، در وهله دوم هم شاهد جلوهگریهای سعید پورصمیمی و فتحعلی اویسی در نقشهای مكمل هستیم. اما بازی نصیریان به نقش فرحان را هم نمیتوان نادیده گرفت. اوست كه با آن سبیل و كلاه و عینك تیره از راه میرسد و با سفارش فراری دادن چند آدم سیاسی به ناخدا خورشید، گره اصلی فیلم را میزند.
شیر سنگی: نصیریان در شیر سنگی (مسعود جعفریجوزانی)، نقش یك مبارز بختیاری را مقابل قشون دولتی تحت امر انگلیسیها بازی میكند؛ علی یار، به مدد بازی تاثیرگذار و صلابت نصیریان، یك قهرمان سینمایی تمام عیار است.
بوی پیراهن یوسف: ایمان دایی غفور به بازگشت پسرش یوسف، چشم انتظاری او را بیمه میكند، آن هم باوجود حرف دیگران و نشانه ظاهرا متقنی چون یك سنگ قبر در مزار شهدا. نصیریان بهقدری این انتظار و ایمان را درخشان بازی كرده كه تصور بازیگر دیگری به جای او در این نقش بعید است.
میوه ممنوعه: حاج یونس فتوحی، بازرگان خوشنام و متدین و پابه سن گذاشته، با دیدن دختر جوانی به نام هستی، دست و دلش میلرزد و ورد زبان مردم میشود. نصیریان با بازی در این نقش، تكخال دیگری رو میكند و نشان میدهد اگر برای بازیگران خوب میانسال و كهنسال نقشهای خوبی نوشته شود، چه نتایج زیبای نمایشی همراه خواهد داشت.
شكارچی شنبه: نصیریان در شكارچی شنبه (پرویز شیخطادی)، نقش یكی از سران جریان فكری صهیونیسم را به زیبایی بازی میكند؛ او با آن چشمان درشت خیره و شمایل خاص، به خوبی نمایانگر موجود ترسناك و بیرحمی است كه میتواند برای رسیدن به هدفش، حتی فطرت پاك یك كودك را هم هدف قرار دهد.
شهرزاد: اینكه میگویند دود از كنده بلند میشود، به خوبی درباره بازیگری چون نصیریان صدق میكند. نمونه بارزش سریال شهرزاد (حسن فتحی) و نقش پدرخواندهوار بزرگ آقای دیوانسالار كه در لحظهای میتواند سنگدل و بیرحم باشد و جواز قتل و كشتار صادر كند و در لحظهای دیگر میتواند قربان صدقه دخترش برود و مهر بورزد. اهمیت نقش آفرینی نصیریان به حدی بود كه غیبت او در فصلهای دوم و سوم این مجموعه كاملا به چشم آمد و تقریبا هرگز به جذابیت فصل اول و صحنههای حضور نصیریان نرسید.
مسخره باز: صابر ابر در نشست رسانهای مسخره باز (همایون غنیزاده) در همین جشنواره در حال برگزاری فیلم فجر گفت: «ذهن علی نصیریان بهقدری به روز است كه گاهی اوقات این جنس از همراه شدنها ترسناك و باور نكردنی است. در هیچ پروژهای بازیگری در این سن و سال ندیدم كه اینقدر دقیق بداند با چه فیلمی مواجه است.» این نقل قول تا حد زیادی، تكلیف ما را درباره اینكه با چه استادی در بازیگری روبهرو هستیم، مشخص میكند. نصیریان در فیلم نقش یك سلمونی قدیمی به نام كاظم خان را بازی میكند كه پر است از ویژگیهای عجیب و غریب و بامزه؛ او عاشق فیلم كازابلانكا و تراشیدن سبیل مشتریهای بینواست با دستانی لرزان. نصیریان با این نقشآفرینی نشان داد تمام نشدنی است و همچنان میتوان برای بازی در نقشهایی متفاوت و جذاب، روی او حساب كرد.