نگاه به شرق و ضعف دیپلماسی در سوریه
پیروزی سوریه بر بحرانی که بر این کشور تحمیل شد، پیروزی جبهه مقاومت است و ایران و سوریه رابطهای راهبردی دارند که این رابطه در تاریخ همواره ادامه یافته است و دو کشور در کنار هم بودهاند و آنچه شاهد بودیم نتیجه اتحاد کشورهای محور مقاومت است.
در یک ارزیابی کلی و با نگاه به مواضع و نوع جهتگیریهای وزارت خارجه به نظر میرسد دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما در ابتدای آغاز بحران سوریه کمتر خود را درگیر آن کرد و به دلیل تمرکز و درگیری در حوزه هستهای و برجام توجه بسیار کمتری به موضوع سوریه داشت. شاید در آن مقطع بحران سوریه به گونهای بود که بسیاری با اعتقاد به اینکه این بحران قابل برون رفت نیست فکر میکردند دولت بشار اسد سقوط خواهد کرد. بر همین اساس سرمایهگذاری در این کشور را بیفایده میدانستند.
دستگاه سیاست خارجی ما تصور میکرد پرداختن به موضوع سوریه موانعی برای تنشزدایی ایجاد میکند و به نوعی مزاحم رویکرد جدید دولت از سال 92 به این سو خواهد بود.
از مقطعی که سوریه بحرانها را پشت سر گذاشته و امیدهایی بر پیروزی بهوجود آمد نگاهها به قدرت قابل توجه جمهوری اسلامی ایران معطوف شد. پس از آن شاهد بودیم که وزارت خارجه تا حدودی البته نه به صورت هدفمند، ورود بیشتری به موضوع سوریه داشت.
نکته دیگر این است که در مقام مقایسه ایران با روسیه، روسها که آنها هم یکی از بازیگران مهم در تحولات سوریه بودند از زمان ورود به سوریه با تمام ابزارهای دیپلماسی، اقتصادی، رسانهای و... عمل کردند. به همین دلیل روسها پس از رسیدن سوریه به آرامش، استفاده بیشتری از آن داشتند. در حالی که ایران علیرغم ایجاد فرصتها در سوریه، به دلیل ضعف دیپلماتیک نتوانست آنگونه که مورد انتظار بود رفتار کند. بر همین اساس انتظار میرود که با توجه به ورود سوریه به دورهای جدید، دستگاه سیاست خارجی کشورمان هم تلاش بیشتری نسبت به گذشته در این حوزه داشته باشد.