آقا جواد!کمی ظریف تر لطفا!
محمدجواد ظریف، پربسامدترین نام و نام خانوادگی این روزهای رسانههای ایران است و لابد میدانید كه این صدرنشینی با استعفای او و سپس پسگرفتن این استعفا حاصل شده است. البته كه ما در این صفحه كه قاعدتا باید به هنر و ادبیات بپردازد به سویههای سیاسی ماجراهای دو روز اخیر وزیر خارجه كاری نخواهیم داشت، دوستان در صفحه سیاسی به این ماجرا پرداختهاند. قضیه از این قرار است كه دو تصویر اینستاگرامی كه ظریف طی اولی استعفایش را اعلام كرد و با دومی آن را پس گرفت، ما را و یحتمل خیلیها را فكری كرده كه چرا او به لحاظ ملاحظات بصری و گرافیكی، تمهیدی برای ارائه حداقلترین استانداردها در این باره نداشت. دو تصویر با پسزمینههایی نامناسب برای همراهی با متن و اجرای ضعیف تركیب نوشته و متن نشاندهنده چیست؟ چرا ظریف كه او را به عنوان وزیری نهچندان ناآشنا با ملزومات بصری فعالیت در شبكههای اجتماعی میشناسیم، دوشنبهشب پستی اینستاگرامی به آن اهمیت آن را در اوج بدسلیقگی منتشر كرد و دیروز هم چرا وقتی پشت گوشیاش قرار گرفت تا متن پسگرفتن استعفایش را به اشتراك بگذارد چرا آن تصویر و آن فونت و آن رنگها را انتخاب كرد؟ در این گزارش علاوه بر تلاشی اولیه برای یافتن پاسخی برای این پرسشها، به چند نكته دیگر هم پرداختهایم؛ به اینكه نامی آشنا به عنوان مشاور انتشار پست اول ظریف مطرح شد و به اینكه ظریف چه قرابتهایی با هنر و فلسفه به طور عمومی داشته است.
اشتباه بُریدی آقای ظریف!
اگر پیام استعفای محمدجواد ظریف از وزارت خارجه، دوشنبه شب، هفتم اسفند 97 را بتواند برای همیشه به تایملاین سیاست خارجی ایران الصاق كند، همین پست اینستاگرامی میتواند این شب را به عنوان شب تیره سواد بصری در اینستاگرام نیز مطرح كرده باشد. او تصویری از نگارگری ایرانی را انتخاب كرده بود تا متن خداحافظیاش از وزارت خارجه را روی آن تایپ كند و در صفحه شخصی اینستاگرامش به اشتراك بگذارد؛ رسانهای كه ظریف به عنوان یكی از اولین دولتمردهای ایرانی جدیاش گرفت و نشان داد مناسبات برقرار بر آن را خوب بلد است. حالا پنج سال از روزهایی كه ظریف، نخستین پستهای اینستاگرامیاش را منتشر میكرد و همه نوع آدمی حتی از شاعر و داستاننویس و فیلمساز و طنزپرداز و... برایش كامنت مینوشتند، میگذرد.
انتقادی كه همان موقعها هم میشد به ظریف وارد دانست اما به خاطر صفشكنی دلپذیر آقای وزیر تا به امروز هم به تعویق افتاده این است كه او چرا هیچگاه در انتخاب تصاویر و تركیب متن و عكس برای پستهای اینستاگرامیاش اینقدر بدسلیقه بوده است. هنوز كه هنوز است در بین 173پست اینستاگرامی آقای وزیر، یك طرح برجسته، یك عكس چشمگیر و یك تركیب متن و عكس چشمنواز را نمیتوانید پیدا كنید. حالا او در دو پست جدیدش كه طی اولی استعفایش را اعلام كرد و طی دومی آن را پس گرفت، اوج بدسلیقگی گرافیكیاش را نشان داده است. در اولی تصویری رنگ و رو رفته و كمكیفیت و با نور اكسپوزشده از نگارگری ایرانی را ظاهرا در تناسب با روز مادر انتخاب كرده و متن استعفایش را با فونتی نهچندان مناسب و با رنگی زرد كه هیچ همخوانی و كنتراستی با رنگهای موجود در تصویر نداشت تایپ كرد. علاوه بر اینها، او در انتشار تصویر هم اشتباه كرده است؛ میدانید كه وقتی میخواهید عكسی را در اینستاگرام منتشر كنید یا باید به اندازه مورد نظر اینستاگرام پایبند باشید یا اندازه خودتان را انتخاب كنید. وقتی عكستان از استاندارد اولیه اینستاگرام بزرگتر باشد و شما اندازه را انتخاب نكنید، تصویر خود به خود برش میخورد تا به اندازه استاندارد دربیاید و در این صورت ممكن است بخشهایی از تصویرتان بریده شود و بیرون بماند. این اتفاقی است كه برای هر دو تصویر آقای وزیر افتاده است. شاید ظریف از سر ناراحتیاش كه منجر به استعفا هم شد پست اول را بیحوصله و بدون این ملاحظات منتشر كرده باشد اما در پست دوم كه ظاهرا پس از دلجویی از او نوشته و منتشر شده انتظار میرفت بدیهیات رعایت شود. لطفا كمی آنطرفتر
آقای وزیر!
نیچه، صمد بهرنگی، فرشچیان و وزیر بدسلیقه
اینكه میگوییم محمدجواد ظریف ناآشنا با هنر و ادبیات نیست، دلایلی دارد؛ البته ادعا نمیكنیم او در این حوزهها كارشناس یا حتی یك مخاطب حرفهای است. چرا كه مثلا او در كتاب «آقای سفیر» كه شامل گفتوگوی مفصلی است در علاقهاش به شریعتی یا صمد بهرنگی گفته و وقتی درباره سیاست خارجی حرف میزده به «اراده معطوف به قدرت» فردریش نیچه فیلسوف آلمانی اشاره كرده است، اما خب میدانیم شریعتی، بهرنگی و نیچه، جزو نویسندگانی هستند كه حتی علاقهمندی نصفه نیمه به ادبیات و فلسفه نیز آدمها را به سمتشان سوق میدهد و گزینههای مناسبی برای سنجش میزان علاقهمندی آدمها به این حوزهها نیستند. از سوی دیگر، ظریف گاهی در سالنهای سینما و نیز در مراسم هنری دیده میشود. شما را به همان كتاب آقای سفیر ارجاع میدهیم؛ به بخش پایانی كتاب كه گفتوگو كننده از ظریف میپرسد آیا فیلم حاجی واشنگتن علی حاتمی را دیده و آیا قرابتی با كاراكتر اصلی این فیلم كه نماینده سیاسی ایران عهد قاجار در آمریكاست دارد یا نه، و از پاسخهای او پیداست فیلم را دقیق دیده و گفتمان محوری را خوب دیده و دریافت كرده است. از سوی دیگر، او چند سال پیش در رونمایی از تابلوهای شام غریبان و آسمان چهارم محمود فرشچیان حاضر بود. با این حال انتظار داریم ظریف كه پیرامون ادبیات و هنر اندك غوری هم داشته، سواد بصریاش را ارتقا بدهد و خوشسلیقهتر عمل كند. این روزها بهخصوص در اینستاگرام، استفاده از تركیبهای متفاوت و جذاب و پرداختهای نو و چشمنواز حرف اول را میزنند؛ در این فضا، پستهای ظریف، فرسخها با استانداردهای گرافیكی موجود فاصله دارد.