چرا مذاكره «سمّ» است؟
تجربه تاریخی و البته تجربه عصر حاضر از جمله كرهشمالی نشان میدهد تا زمانی كه این كشور تن به مذاكره میداد آمریكا به نتیجه آن بیاعتنایی میكرد، اما زمانی كه این كشور اقدام به انجام آزمایشهای موشكی كرد پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكا مطرح شد.
زمانیكه جمهوری اسلامی در اوج اقتدار هستهای بود كشورها بر مذاكره اصرار داشتند. بنابراین آنچه اثبات شده این است كه مذاكره تا زمانی در جریان است كه مولفههای قدرت كشورمان از جمله توانمندی هستهای، علمی، موشكی، وحدت ملی و... قوی باشد.
امروز نیز همچنان موضوع مذاكره مطرح میشود و بهدنبال آن به میزانی كه اینگونه توانمندیهای ایران از طریق مذاكره مستقیم یا راههای غیرمستقیم مذاكره تضعیف شود راه برای جنگ فراهم خواهد شد، چرا كه مذاكره یعنی معامله؛ بهعنوان مثال از طریق معامله توانمندی موشكی ما تضعیف شده و بهدنبال آن راه برای جنگ بیشتر مهیا میشود. آنها میخواهند همانند قدرت هستهای، توانمندی موشكی و برد آنها را كاهش دهند و مانند موضوعات هستهای باز هم مكانیسم نظارتی روی آن برقرار شود.
مذاكره بر سر مولفههای قدرتمان موجب كاهش توانمندی كشور میشود و به همین دلیل امكان دفاعی ما كمتر میگردد و حتی جنگ گستردهتری نیز صورت میگیرد. بنابراین همانطور كه رهبری تاكید داشتند مذاكره در شرایط فعلی سم است.