گفتوگو با آرش نورآقایی درباره دورهمی در طبیعت
یک واحد آرامش
قدیمترها و زمانی که هنوز موضوع فارسی را پاس بداریم، خیلی جدی نشده بود، واژهای دوستداشتنی و پرانرژی رایج بود بهنام «پیکنیک». مردم وقتی میخواستند برای گردش از خانه بیرون بروند و ساعاتی را در کنار طبیعت سپری کنند، میگفتند، میرویم پیک نیک ! یک جورایی کلمهای شیک بود که حس خوبی هم به آدم میداد.بعدها اجاق گازهای کوچک و قابل حمل هم به بازار آمد به نام گاز پیکنیک که در بیشتر خانهها یافت میشد و البته در کشور ما این گاز قابل حمل قابلیتهای دیگر هم پیدا کرد و شد عصای دست مادرها وقتی میخواستند غذا بپزند و حوصله ایستادن کنار اجاق گاز را نداشتند.حالا بماند که این گازهای پیکنیک چقدر هم خسارت به بار میآورد و باعث جراحت و خرابی هم میشد، چون باز هم مردم کشور ما در حرکتی جسورانه گازهای پیک نیک را یا در خانه پر میکردند یا در مغازههای غیر استاندارد.بههرحال خدا را شکر که از آن مرحله عبور کردیم !
برگردیم به واژه دوستداشتنی پیک نیک که اگر بخواهیم مترادف فارسی برای آن بنویسیم، بهترینش میشود:دورهمی در طبیعت. این اتفاق آنقدر خوب و لذت بخش است که روزی را بهنام آن ثبت کردهاند و دیروز روز جهانی پیک نیک بود.البته روز جهانی مبارزه با ترسهای ناگهانی هم بود که ریشه در استرس دارد.استرسی که این روزها بهشدت فراگیر شده و باعث دلهره و ترسهای حتی بیدلیل میشود.همزمانی این دو نامگذاری شاید به این دلیل است که انسان امروزی فراموش کرده، پناه بردن به طبیعت میتواند بهترین درمان برای استرس و ترسهای بیهوده و ناگهانی باشد.
آموزش با نصیحت فرق دارد
با آرش نورآقایی که دوستدار طبیعت و سفر است همصحبت شدم تا هم درباره روز جهانی پیک نیک و دورهمی در طبیعت با او صحبت کنم و هم این که از او بپرسم چگونه میتوان در کنار طبیعت بود بدون این که آسیبی به آن وارد کرد.اتفاقی که این روزها خیلی زیاد شده است و تقریبا طبیعت ایران از آدمها ترسیده شده است.
نورآقایی بر این باور است ما برای در کنار طبیعت بودن و استفاده از آن در جهت حال خوب و در عین حال آسیبنزدن به طبیعت نیاز به آموزش داریم. آموزش با نصیحت کردن فرق دارد.آموزش یعنی با تحلیل راهکار نشان دادن و دیگران را تشویق به یک عمل خوب کردن. این فرق دارد با این که مثلا در شبکههای اجتماعی به مردم بگویی این کار را بکن این کار را نکن! هشتگ راه انداختن و این بکن، نکنها و تاثیری که ندارد بلکه نشان میدهد آنها که خودشان وارد این ماجرا میشوند اطلاعات جامع و کاملی از رویدادی که در ظاهر از آن دفاع میکنند، ندارند.
شلوغبازی در شبکههای اجتماعی
با نگاهی به تاریخ ایران، حتی با مرور نقاشیها و نگارگریها و ... میتوان به این نتیجه رسید که مردم ایران از قدیم اهل گردش و تفریح در طبیعت و پیکنیک بودهاند.الان هم همان رسم دیرینه را به شکل دیگری برگزار میکنند. به همین دلیل است که تعطیلات آخر هفته تعداد زیادی راهی جاده شمال میشوند یا در طبیعت اطراف شهرها اطراق میکنند.فرقی که الان با قدیم دارد این است که اکنون مردم شاید بدون این که آگاه باشند به طبیعت آسیب میزنند.انگار باورشان نشده که اگر از طبیعت مراقبت نشود، نابود خواهد شد.واقعیت این است ما روش درست استفاده از طبیعت را به مردم آموزش نمیدهیم، نه رسانههای ما کار طولانی مدت و کاربردی در این باره انجام میدهند و نه به ظاهر فعالان دوستدار محیط زیست.در شبکههای اجتماعی سر و صدا برای حفظ محیط زیست زیاد است اما راستش را بخواهید آنها که از روی ناآگاهی طبیعت را تخریب میکنند اصلا از این بخش شبکههای اجتماعی استفادهای نمیکنند و اصلا آن مطالب و هشتگها را نمیخوانند، برای همین است که سالهاست داریم شعار حفظ محیط زیست میدهیم اما کمتر اتفاق خوبی در این زمینه افتاده است.
دوری از ازدحام استرسزا
نورآقایی درباره تاثیر همجواری با طبیعت حتی اگر شده برای یک روز یا چند ساعت میگوید: انسان ذاتا از شلوغی و تنش فراری است.این روزها و در دنیای صنعتی که ما در آن زندگی میکنیم درگیر ترسهای زیادی هستیم که یکی از آنها ترس گیر افتادن در ازدحام و شلوغی است.ترافیکهای پرحجم، ازدحام جمعیت در انسان استرس زیادی ایجاد کرده و به نوعی طراوت زندگی را از ما میگیرد.برای همین است که باید هر از گاهی از این شلوغی و انباشتگی آدم و ماشین به جایی خلوت و طبیعت پناه ببریم تا روان و جسممان از تنش دور شود.آرامش بهترین هدیهای است که دوری از شلوغی شهر به ما میدهد.اما گردش در طبیعت باید آموزش داده شود.باید با تحلیل یاد بگیریم مثلا برای استفاده از فضای دشت یا کنارههای یک تپه یا رودخانه نباید تا مقصد نهایی با خودرو برویم.به گردش آمدهایم تا کمی پیادهرویی کنیم پس باید آن را پارک کرده و پیاده مسافتی را طی کنیم.اگر قرار است برای تفریح طناب را به درخت آویزان کنیم، جستوجو کرده درخت و شاخههای مناسبی پیدا کنیم چون هر درختی برای این کار مناسب نیست.اگر قرار است آتش روشن کنیم، بدانیم از شاخههای افتاده روی زمین استفاده کنیم، بدانیم کجا آتش روشن کنیم و بعد از اتمام کار آتش را خاموش کنیم و بسیاری از نکات دیگر را باید رعایت کنیم تا از گردشمان لذت ببریم و طبیعت هم حالش بد نشود.
از نورآقایی درباره تفاوت پیکنیک با طبیعت گردی میپرسم، میگوید: پیکنیک، نوعی دورهمی خانوادگی و فامیلی است که در طبیعت برگزار میشود.بیشتر نشستن و گفتن و شنیدن و غذا خوردن و شاد بودن است اما نه زیر یک سقف.نفس پیکنیک در همین گروهی بودن است.معمولا یک نفری نمیشود به پیکنیک رفت.اما طبیعتگردی وابسته به حرکت است، راه رفتن و از نقطهای به نقطهای دیگر رسیدن. طبیعتگردی را انفرادی هم میتوان انجام داد و وابسته به خورد و خوراک و تفریح نیست.اما هم پیک نیک و گردش در طبیعت و هم طبیعتگردی، راهی بسیار مفید برای دور شدن از استرس و داشتن حال خوب است.اما قبل از همه اینها باید آگاهی و دانش خودمان را نسبت به همه چیز بالا ببریم. وقتی دانشمان درباره موضوعات مختلف افزایش پیدا کند،بهتر و درستتر میتوانیم زندگی کنیم و از داشتههایمان لذت ببریم.