گزارشی درباره پویشی كه میخواهد تا آخر تابستان رحم و انصاف را میان مردم بگستراند
#صاحبخانه_خوب دمت گرم!
چقدر لازم بود كسی به جامعه به خواب رفتهمان تلنگری بنوازد و هی داد بزند كهای آدمها دارید چه كار میكنید، چرا دارید از روی آدمهای دیگر رد میشوید، چرا راست راست زل میزنید به چشم همنوع و خونش را میكنید توی شیشه، پس رحم كجاست، انصاف كجاست، آدمیت كجا رفته؟
به برنامه دولتها امیدی نیست، دولتها فقط میگویند بازار باید كنترل شود و سامان بگیرد، اما هیچگاه نمیگویند چطور و راهكار نمیدهند و به یك معنی مردم را وامیگذارند به حال خودشان تا هركسی خانهای اگر دارد به میل خویش هم بفروشد و هم اجاره دهد و به سبك خودش از روی آدمها رد شود و خون جماعتی را بكند توی شیشه. تابستان كه همیشه (بهخصوص درسالهای اخیر و بهویژه از پارسال تا امسال) كابوس مستاجران است حالا اما مصادف شده با رویش پویش اجتماعی # صاحبخانه_خوب كه اگر بگیرد و گل كند، امید است صاحبخانههای بیانصاف كمی به خودشان بیایند. این پویش البته درك میكند كه دراین شرایط بد اقتصادی كه صاحبخانه و مستاجر هر كدام هزار مشكل دارند، صاحبخانهها نیز لزوما بیغم و مضیقه نیستند، اما قصدش این است كاری كند كه تاجای ممكن مردم به هم رحم كنند و فرهنگ رفتار منصفانه كه گاهی در بعضی جاها به موییبند میشود، بازسازی شود.
خوبها جایزه میگیرند
امروز چهارمین روز راهاندازی پویش صاحبخانه خوب است، پویشی كه تا پایان تابستان ادامه دارد، اما در همان روز نخست، آدمی خوب را معرفی كرد كه صاحبخانه است و با مستاجرش در قم چنان رفتار میكند كه او ممنون و سپاسگزار در قاب تلویزیون گفت كه من مستاجر همیشه دنبال صاحبخانهام كه اجاره را تقدیمش كنم نه اوی صاحبخانه كه دل بزرگش نمیگذارد در قید و بند پول باشد. این صاحبخانه چهار ماه از مستاجرش كرایه نگرفت، بعد از این مدت نیز كه كرایهها روی هم جمع شده بود قبولش نكرد، بلكه ازمستاجرش خواست با این پول به مشهد برود و زیارتی كند و باری سبك كند و خدا كند كه از این جنس صاحبخانهها در این كشور زیاد و زیادتر شوند. محسن یزدی، قائممقام شبكه سه سیما كه هدف غایی این پویش در شبكه متبوعش را همین میداند به ما از صاحبخانهای میگوید كه به روایت مستاجرش نه تنها سر سال كرایه را بالا نبرده بلكه از او خواسته درعوض این اضافه نشدن، هر ماه 14 صلوات بفرستد و تمام. یزدی از همه مستاجران كشور میخواهد اگر چنین تجربههای شیرین و امیدواركنندهای دارند حتما به پویش صاحبخانه خوب بپیوندند و بانی شوند تا مردم ایران همگی این صاحبخانههای خوب را بشناسند و اهل ترحم و انصاف بودن درجامعه بشود یك مزیت و مایهای برای فخر. شیوه كار ساده است، در شبكه سه سیما صبحها برنامهای صبحگاهی به نام «سلام صبح به خیر» روی آنتن میرود كه مستاجران راضی و دعاگو میتوانند ازطریق این برنامه نام صاحبخانه خداشناس خود را اعلام كنند تا شبكه سه نیز به رسم قدردانی هرهفته این آدمهای با مروت و انصاف را به سفر كربلا اعزام كند. چون پای رحم و انصاف در میان و هدف گسترش این دو خصلت نیك درجامعه است همه مردم در هر سن و جنسی چه مستاجر باشند وچه صاحبخانه نیز میتوانند درفضای مجازی با آرم پویش صاحبخانه خوب عكسهای زیبا بگیرند و در این فضا به اشتراك بگذارند، آن وقت شبكه سوم نیز متعهد است از میان این شركتكنندهها صاحبان عكسهایی را كه بیشترین لایك را خورده و بالاترین بازدید و اثرگذاری را داشته به قید قرعه یك نفر را انتخاب كند و هرهفته یك سفر مشهد برایشان ترتیب دهد.
سرگیجهآور مثل بازار مسكن اجارهای
مردم ایران به سمت اجارهنشینی میل میكنند و كمتر صاحبخانه میشوند؛ این میل از روی اجبار است نه از روی رضا و رغبت، مثل توفانزدگانی كه اسیر امواج میشوند و مثل كسی كه مقهور قهر زمانه است و اختیاری ندارد. مركز آمار ایران با استناد به سرشماریهای نفوس و مسكن سالهای 85، 90 و 95 گفته است كه در این مدت از جمعیت مالكان كشور 8 درصد كم شده و به همین میزان به تعداد مستاجران اضافه شده كه مسلما آینه تمامنمای همه گرانیهایی است كه درسالهای اخیر به بازار بیصاحب مسكن تحمیل شده و مستاجران را اسیر تلاطمات ریز و درشت كرده است.
این تازه مستندات موجود تا سال 95 است چون همه میدانند از آن سال به این طرف تا جایی كه ما امروز ایستادهایم چهها بر بازار مسكن و اجارهبها رفته است. امروز كه دوم تیر 98 است خانه خریدن برای گروه زیادی از مردم كه میلیونیاند آرزوست، عدهای حتی در رویاهایشان به خود اجازه نمیدهند فكر صاحبخانه شدن را بكنند و برایشان خانهدار شدن به حدی دور و محو است كه بیخیالش شده و چسبیدهاند به همان سقف اجارهایشان با این امید كه همین سقف مدام و مدام گرانتر نشود. آمارهای مركز آمار ایران وحشتناك است وقتی از سالهای 91 تا 97 كنار هم چیده میشوند و به ما آدمها یادآوری میكنند قیمتها در اوایل این دهه چطور بوده و بهتدریج به كجا رسیده است. مثلا در شهر اهواز متوسط اجارهبهای یك مترمربع واحد مسكونی در نیمه دوم سال 91، 3990تومان بوده كه در نیمه اول سال 97 به متری 7789 تومان رسیده است. به عبارت سادهتر اگر در سال 91 یك آپارتمان نقلی 50 متری را میشد با ماهی200هزار تومان اجاره كرد در سال 97 باید دو برابر این مبلغ پرداخت میشد. در كرج نیز كه ایران كوچك است وضع به همین منوال است. چون هفت سال پیش متوسط اجارهبها برای هر مترمربع از آپارتمان 6100 تومان بوده و پارسال این اجاره به متری 13هزار تومان رسیده است.
در تهران اما درد از همه بیشتر است، شهری كه متوسط اجارهبها برای هر مترمربع از خانههایش در سال 91، 14 هزار و 800 تومان بود و تا پارسال مستاجران مجبور بودند به متری 31 هزار و700تومان راضی شوند كه برای یك آپارتمان قوطی كبریتی50 متری میشود بیش از یك میلیون و550 هزارتومان. این جهشهای دو و سهبرابری در كرایه خانهها را در همه شهرهای كشور میشود دید. تازه در سال 98 خیلی بیشتر از سال قبلش است كه البته هنوز چون ابتدای سال است در آمارها منعكس نیست.
پویش صاحبخانه خوب میخواهد نرم و زیرپوستی این تلخیها را یادآوری كند و بگوید مستاجرانی كه از بد حادثه، مالك نیستند و شاید امیدی به مالك شدنشان نیز نباشد چقدر زیر فشارند با این درآمدها كه ابدا زورش به گرانیها و تورم نمیرسد و بیشتر آدمها را مجبور به درجا زدن میكند اگر مجبور نشوند عقب عقب بروند. محسن یزدی، قائممقام شبكه سه سیما میگوید بانیان راهاندازی پویش صاحبخانه خوب، امیدوارند بتوانند صاحبخانهها را كه فعلا از خوش حادثه سوارهاند، در مقابل مستاجران پیاده به نرمش تشویق كنند تا اینگونه بركت، هم در زندگی خودشان و هم در زندگی دیگران جاری شود.