گزارش خبرنگار جامجم از نشست خبری عوامل سریال «بوی باران» ؛ سریالی که بازخوردهای زیاد و متفاوتی داشته است
قصه بوی باران، تازه شروع شده!
نشست سریال این شبهای شبكه یك؛ «بوی باران» كه در جدیدترین نظرسنجی صدا و سیما، صدرنشین آرای مردمی شده بود، روز گذشته در ساختمان ادارهكل روابط عمومی سازمان برگزار شد.
در این دورهمی اغلب عوامل سریال بهجز محمدرضا تختكشیان تهیهكننده، رویا نونهالی و رضا كیانیان حضور داشتند. قبل از نشست هم به رسم همیشگی سریالها و برنامههای سیما، اعضای این سریال از جمله محمود معظمی كارگردان و نویسندگان سریال، بازیگران نقشهای (فریدون) فخرالدین صدیقشریف، (رستگار) سید مهردادضیایی، (سهیل) شهاب شادابی، (شهاب) محمدرضا هاشمی، (مرجان) شهرزاد كمالزاده، (ناجیه) سپیده خداوردی و (فریبا) آزیتا تركاشوند به پرسشهای مخاطبان پاسخ دادند و با آنها صحبت كردند. این تماسها هركدام موضوع متفاوتی داشتند اما در كنار انتقادهایی كه به میزان تلخی داستان وجود داشت، خیلیها مایل بودند تا این مجموعه ادامه داشته باشد و از آن استقبال میكردند. برخی هم با شنیدن صدای بازیگران خوشحال و احساساتی میشدند. خلاصه این ماجرا ادامه داشت تا زمانی كه نشست سریال شروع شد.
معظمی در ابتدای نشست از شكلگیری این سریال و زمان چهارسالهای كه عباس نعمتی به عنوان سرپرست نویسندگان روی نگارش آن گذاشته بود، گفت و افزود: كار كردن یك قصه متفاوت و اینكه بخواهید برخی كلیشهها را بشكنید كار سختی است. ما روزها سعی كردیم به انتخاب درستی برای بازیگران برسیم.
او در پاسخ به اینكه چه كلیشهشكنی در این فضا داشتند بیان كرد: ما چند خط داستان و چند قهرمان داریم و جسارت زیادی میخواهد كه قهرمان سریال را در قسمتهای ابتدایی بكشید و به لحاظ ساختار و فرم هم سعی كردیم متفاوت باشد و سر و شكل درستی داشته باشد.
فخرالدین صدیقشریف هم گفت: این حجم از بازیگران و كار زیاد، طرح را سخت كرد اما بهخوبی مدیریت شد. خود من به عنوان مخاطب دیدم كه سریال جذابیت داشت و اغلب اطرافیانم از سریال رضایت داشتند.
تلخی همیشه بد نیست!
نعمتی هم در پاسخ به سوال جامجم مبنیبر وجود حجم بالای خشونت و تلخی در سریال بیان كرد: تلخی همیشه چیز بدی نیست، غصه مسالهای غریزی است.
با این حال ما روی تلخی در سریال تمركز نكردیم و تا جایی كه توانستیم مواردی مثل ختم و غمهای اینچنینی را بهجز سهیل در مورد بقیه نشان ندادیم حتی مادربزرگ یا فریبا كه مردند هم مراسمی را برای آنها در سریال به طور كامل در نظر نگرفتیم. همه اینها درحالی است كه مثلا در سریال زیر تیغ یك نفر میمیرد و فقط یك قسمت ختم را نشان میدهند.
او در این باره ادامه داد: در این سریال خواهری تلاش میكند تا برادرش را نجات دهد و این تلاش خوبی است یا رضا كیانیان به كارتنخوابها كمك میكند.
این سریال درباره آسیبهای اجتماعی است و قطعا تلخیهایی هم دارد. ما سالی ۵۰۰ هزار نفر ورودی زندانی داریم و حداقل با احتساب خانوادههایشان دو میلیون نفر درگیر این اتفاق میشوند.
ما هم در این سریال به این مسائل پرداختیم كه تلخیهای خود را هم دارد. وظیفه سریال این است كه جامعه را به این نكات حساس كند.
ردهبندی سنی ناگهانی برای خشونت
در ادامه معظمی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار جامجم درباره درج رده سنیهای ناگهانی، قبل از پخش سكانس مورد نظر، گفت: من به شخصه موافق هستم كه اعداد رعایت سنی از ابتدا تا انتهای سریال برای تماشای گروههای سنی رعایت شود اما این اتفاق نیفتاد.
غلامرضا الماسی مدیر گروه فیلم و سریال شبكه یك كه در این نشست حضور داشت درباره این هشدارها كه به یك باره در بخشی از سریال ظاهر میشد، تصریح كرد: زمانی كه زودتر از سكانس هشداری میآید و با پایان سكانس برداشته میشود، نشاندهنده این است كه آن صحنه خیلی آسیبزا نیست اما بهتر است والدین در كنار كودك باشند و اگر لازم بود توضیحی بدهند نه اینكه طبق شوخیهایی كه شده بود، همان لحظه چشم او را بگیرند یا همان لحظه كودك را از جلوی تلویزیون دور كنند.
محمدرضا هاشمی بازیگر سریال هم در این باره بیان كرد: اولا این عدد سنی كه زده میشود هنوز برایش فرهنگسازی نشده است و برعكس با چنین علامت هشداری همه میخواهند ببینند كه چه چیزی قرار است نمایش داده شود.
به عنوان بازیگر یكی از سكانسهای خشن باید بگویم شما یك هزارم سكانسی را دیدید كه من در آن بازی كردم و اتفاقا در آن صحنه كه انگشت پایم قطع شد؛ پلانهای بسیاری از
من گرفتند.
فخرالدین صدیقشریف نیز در همین باره ادامه داد: یكی از مشكلات ما این است كه خدای خودسانسوری هستیم. ما اتوماتیك خودمان خط قرمزها را حس میكنیم اما نباید وادی نمایش را چندان محدود كرد كه هر لحظه زیرنویس كنید زیر ۱۲ سال یا زیر ۱۸سال چون وقتی عرصه نمایش را محدود كنید باعث عدم موفقیت در عرصه نمایش میشود.
تأمین بودجه با از خودگذشتگی
ماجرای بودجه هم از آن مواردی است كه بهخصوص در شرایط امروز برای اغلب فیلمها و سریالها مطرح است، موضوعی كه معظمی دربارهاش گفت: برآورد سریال مثل باقی سریالهایی است كه در این سالها ساخته شده است.
من، تدوینگر، تهیهكننده و نویسندهها از حق خود گذشتیم و سعی كردیم با دستمزدی معمولیتر برای خود، از بازیگران بهتری استفاده كنیم.
نعمتی هم درباره بودجه اضافه كرد: سریالی كه با دقیقهای سه میلیون ساخته میشد یك باره با بالا رفتن هزینهها گران شده و آسیب را عوامل میبینند و بچههای ما هم برای این سریال صبوری كردند.
در ادامه هم صحبت از تلطیف صحنههای خشن و سانسورهایی شد كه گویا در بخشهایی از سریال اعمال شده بود، نعمتی در این باره بیان كرد: ما سانسور به معنایی كه بخواهد به قصه لطمه بخورد، نداشتیم هرچند همه كارها ممیزی دارد. ولی برای ما این كار خیلی تعاملی بود.
از طرف دیگر تمام تلاش ما این بود واژههایی داشته باشیم كه متین باشد و بیادبی نباشد، با این حال شاید اصطلاح و عناوینی بود كه لازم بود تا تغییر كند و همه آنها با تعاملی كه داشتیم انجام شدند.
داستان یك انتقاد
و جای خالی هفتوان
نویسنده سریال در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره حضور مریم كاویانی در این سریال و انتقاداتی كه به سانسور صحنههایش و همچنین نحوه بودن نامش در تیتراژ داشت، بیان كرد: من انتقادی دیدم كه گفته شده بود زنان این سریال باجخواه هستند و از نقش ناجیه اسم برده
بودند.
اتفاقا این زن شیرینترین نقش را داشت. زنی افغان كه زحمتكش است یا خانم نونهالی اصلا نقش زن ناموفق را ندارد. او گرچه آسیبهایی در خانوادهاش دارد اما تلاش میکند كه آنها را رفع كند.
سپیده خداوردی هم با اشاره به انتقاد مریم كاویانی گفت: ما هم این توقع را داریم كه در پروژهها با نوعی «تشكر» یا كلماتی مثل «با حضور» در تیتراژ از افراد یاد شود.
اینجا بود كه سیدمهرداد ضیایی با بیان اینكه به طور كلی اهل این صحبتها نیست، اضافه كرد: یكی از كسانی كه جا داشت در تیتراژ از او یاد شود لوون هفتوان بود كه من جای او را گرفتم و اگر او بود امروز شاید شاهد ایفای بهتر این نقش بودیم.
نعمتی در بخش دیگر درباره بازپرس این سریال كه به شكلی منفعل نمایش داده شد توضیحاتی را ارائه داد و افزود: هنوز در مقدمات قصه هستیم و قصه اصلی از این پس شروع خواهد شد.
در این نشست سپیده خداوردی، بازیگر سریال درباره حضور خود به عنوان یك بازیگر افغان عنوان كرد: من كارهای زیادی در لهجههای مختلف داشتم و علت هم این است كه شخصیتهای مثبتی داشتند و پیرنگ آنها بسیار به هم نزدیك بود. هرچند ممكن است با حجمی از انتقادها برای ادای یك لهجه مواجه شوم اما به جان میخرم چون این پیچیدگی نقش را دوست دارم.
در ادامه نشست نعمتی درباره اینكه چقدر بازخوردها و واكنشهای مردم پایانبندی سریال را تغییر داده، گفت: پایانبندی سریال یك سال پیش گرفته شده و تغییری در آن وجود ندارد.
من فكر نمیكردم مردم اینقدر درگیر سریال شوند، مثلا درگیر مرگ سهیل شدند و واكنشهای عمیقی نشان دادند.
نعمتی در واكنش به این جمله مهدی سلوكی در یك برنامه زنده كه از فیلمنامه خبر نداشته هم اعلام كرد: ما پیچ داستان سریال را از مهدی سلوكی پنهان كردیم كه چمدان را خودش برداشته است و برای خودش هم جالب بود. این هم روندی طبیعی در برخی سریالهاست كه ممكن است همه داستان را به بازیگر نگویند تا در یك سكانسی او را شوكه كنند. در پایان این نشست هم از عوامل این سریال ازسوی مدیر سیما تقدیر شد.