پس از چند توییت افشاگرانه، مدیرعامل جوان صندوق بازنشستگی کشور برکنار شد؛ پنجمین مدیرعامل این صندوق در 6 سال اخیر
گزارش یک عزل
میعاد صالحی آنقدر دیر آمد و زود رفت كه اصلا خیلیها حس نكردند مدیرعامل صندوق بازنشستگی كشوری عوض شده، چه رسد به این كه او را به اسم و چهره بشناسند؛ ولی حالا، از دیروز به این ور مگر میشود مدیرعامل بركنار شده صندوق بازنشستگی كشوری را نشناخت. او دهم فروردین امسال، درست درتعطیلات نوروز بیسروصدا حكم مدیرعاملی گرفت، سایت خبری صندوق بازنشستگی كشوری نیز خیلی با افتخارنوشت كه شعارجوانگرایی و نخبه گرایی در وزارت كار و رفاه اجتماعی محقق شد. منظور دهه شصتی بودن صالحی بود، تولدش در سال 61 و36 ساله بودنش هنگام انتصاب و نخبه بودنش نیز برمیگشت به دكترای مكانیك او از دانشگاه شریف وعضویتش در بنیاد ملی نخبگان؛ ویژگیهای که عاقبت باعث برکناریاش شد!
دوران ریاست میعاد صالحی، دولت مستعجل بود، او آرام و بیصدا آمده بود، ولی بركنار شدنش مثل بمب صدا كرد چون این فقط یك بركناری ساده نبود كه لابهلای هزاران خبر گم شود بلكه عزلی بود كه به دست شخص رئیسجمهور رقم خورد. چرایش را تا این لحظه كسی نگفته اما دیروز روابط عمومی صندوق بازنشستگی كشوری با صدور اطلاعیهای كوتاه یك جور ماجرا را رفع و رجوع كرد تا ذهنها چپ و راست نرود وهمه همان را بگویند كه روابط عمومی میگوید؛ این را كه نهادهای نظارتی هنوز درباره شرایط عمومی احراز مسؤولیت درصندوقهای بازنشستگی به اجماع نرسیده اند و این كه برای ایجاد ثبات در مدیریت صندوق بازنشستگی كشوری تصمیم برآن شده تا میعاد صالحی در جای دیگری استفاده شود؛ جایی دیگر به عنوان مشاورعلمی و فناوری! روابط عمومی به این ترتیب توپ این ماجرای پرسر و صدا را به زمین سازمان اداری و استخدامی انداخت، جایی كه میگوید باید درباره شرایط احراز افراد برای گرفتن پستهایی همچون مدیرعاملی صندوق بازنشستگی روشنتر اظهارنظر كند. اما این حرفها امروز است كه زده میشود و زمانی كه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی همصدا با هم میعاد صالحی را به مدیرعاملی صندوق بازنشستگی كشوری منصوب كردند، همه این حكم را قبول كردند و كسی حرفی از سازمان اداری و استخدامی نزد و پای نهادهای نظارتی را وسط نكشید.
شفافیتخواهی
ساده گذشتن از كنار اتفاقات دیروز صندوق بازنشستگی كشوری ساده انگاری است، وقتی به گذشته نه چندان دورمدیرعامل عزل شده این صندوق و حرفهایی كه زد و مواضعی كه گرفت نیز نگاهی دوباره كنیم سادهانگاری كلا قدغن میشود. توئیتهای این جوان دهه شصتی از وقتی كسوت مدیرعاملی صندوق را پوشید پر از كد است كه آدرسهای خوبی میدهد. یكی از توییتهایش كه مربوط است به اول خرداد امسال در جمع برخی از روسای كانونهای بازنشستگی پر از نقد است و گله و كلی حرفهای شجاعانه. او گفت خجالت میكشم بگویم متوسط حقوق بازنشستهها دو میلیون و صدهزارتومان است ولی مدیرانی داریم كه بیش از 40 میلیون تومان حقوق میگیرند و یكیشان فقط 96 میلیون تومان سنوات گرفته. او در همان جلسه پرسید كه چرا هنوز كسی حقوق مدیران هلدینگها را نمیداند، چرا كسی كه 45 میلیون تومان ماهانه حقوق میگیرد كسی است كه كارِ خراب نكرده ندارد و تازه این همه حقوقی كه بابت كار نكرده گرفته در ازای سرمایه هلدینگها و طرحهای چندهزار میلیاردی كه هدر داده، هیچ است. صالحی در همین جلسه از فشارها و لابیها گفت كه مدیر دوبار عزل شده را باز هم برگرداند سرجایش و اینها را فقط در همین جلسه نگفته كه بارها درجلساتی كه ویدئوی آنها در دست است یا در توییتهای كوتاهش تكرار كرد. او هشتگ میساخت كه #مردم - باید - بدانند و قول داد صندوق بازنشستگی را به پایلوت شفافیت تبدیل كند، او از حقوقهای چند ده میلیون تومانی برخی مدیران تاسف میخورد و با مردم قول و قرار میگذاشت كه این رویه غلط لااقل در صندوق متبوعش ادامه نخواهد داشت.
صالحی اما درجلسه پنجم تیرامسال با روسای كانونهای بازنشستگی استان اصفهان حرفهای دیگری زد و گفت وقتی میخواسته یكی از این مدیران را عزل كند ازهر جایی كه فكرش را بشود كرد به او زنگ زدهاند و او تا چهار صبح نتوانسته بخوابد. مدیرجوان میگفت سازهای ناكوك را یا باید كنار گذاشت یا اصلاحشان كرد چون این به نفع كشور است ولی این را هم اضافه كرد كسی كه روی این صندلی بنشیند «مُهر كردند و دهانش دوختند.» و این حرفها همه تكملههایی بود كه مدیرعامل وقت صندوق بازنشستگی كشوری بر راه اندازی سامانه شفافیت درمجموعه اش میزد كه همزمان با عید فطر، خرداد امسال راه انداخته و فضایی شده بود برای انتشار فیشهای حقوقی و البته انتشارمدارك تحصیلی مدیران عامل و هیات مدیره صندوق و هلدینگهای تابعهاش.
صالحی درباره مدارك تحصیلی این افراد در توئیتر نوشت: كیفیت و ارتباط برخی از مدارك تحصیلی تعجبآور است. كارشناسی ادبیات، فلسفه، حقوق قضایی و ... و سپس نوشت طبیعی است كه برخی دكترای مكانیك دانشگاه شریف را با این مجموعه بیربط بدانند.
او در توییتهای بعدش به گزارش عضو منصوب شده در هیات مدیره شركت هتلهای ایرانگردی كه شخص منصوب شده خودش بود اشاره كرد و گفت بیش از 400ویژهخوار، اسكان و حتی غذای نوروز را مهمان جیب بازنشستگان بودهاند و دوباره نوشت باید نحوه مدیریت بیش از 150 شركت تابعه صندوق بازنشستگی متحول شود.
با این وصف اگر نتیجه بگیریم زبانی سرخ سرسبزی را برباد داده، بیراه نرفتهایم؛ تحمل این حجم از افشاگری ازعهده خیلی از مدیرانی كه مخاطبان این جملات بودهاند الحق كه ساخته نیست.
كور مثل گره صندوقها
داستان صندوقهای بازنشستگی وحیف و میل در آنها و حكایت نبودن شفافیت درآنها داستان دیروز و امروز نیست. آنهایی كه حكایت را برای مردم تعریف میكنند فقط آخرش را میگویند كه داستان پر آب چشمی است از ورشكستگی صندوقها، اما این كه چرا صندوقها ورشكسته شدهاند را كمتر كسی میگوید و اگر هم میگوید فقط قسمتهای بی خطرش را نقل میكند. صندوقهای بازنشستگی ورشكستهاند بهدلیل همه حیف و میلها و ویژهخواریها ورشكستهاند به سبب همه تصمیمات غلطی كه در آنها گرفته میشود و سیاستهای اشتباهی كه یا خودشان میگیرند یا برایشان میگیرند.
صندوق بازنشستگی كشوری كه طبق آخرین آمار یك میلیون و371 هزار و124 حقوق بگیر بازنشسته دارد و غالبشان نیز دست به دهاناند، پنج هلدینگ تخصصی از غذایی و دارویی و كشاورزی گرفته تا مالی و بانكی و انرژی و صنعتی و معدنی و نیز 110 شركت دارد كه بیش از 60 مورد آن از جمله شركت ملی نفتكش، شركت كشتیرانی، انبارهای عمومی و خدمات كمرگی و صنایع شیرایران را دولتهای مختلف در سالهای 78 تا 90 تحت عنوان واگذاری یا پرداخت دیون دولتی به این صندوق واگذار كردهاند كه به سبب همه حیف و میلها و ویژهخواریها و كج رویها تا به حال سودی به حال بازنشستهها نداشتهاند. مدیرعامل معزول این صندوق البته میخواست از بنگاههای زیان ده خارج شود و به سبد داراییهای با ارزش افزوده بالا مثل صنایع معدنی متصل به معدن ورود كند كه عمر مدیریتیاش كفاف نداد.