و آنان 4 تن بودند
روایت روز حسین-7 -یكشنبه ـ هشتم محرم
آنگاه،
دستارش را جابر بن یزید اَزدی، زرهش را عمَر بن سَعد، جبّهاش را اسحاق بن حَوِیه حَضرَمی، جامهاش را جَعوَنه بن حَوِیه حَضرَمی، قطیفهاش را قیس بن اشعث كندی، اِزارش را بحر بن كعب، و گویند بَحیر بن عُمَیر جَرمی، حلّهاش را هانی بن شبیب حَضرَمی، پایپوشش را اسود بن خالد اَزدی، كمانش را رُحَیل بن خَعثَمه جُعفی، شمشیرش را اسوَد بن حَنظله و انگشتریاش را بَجدَل بن سُلَیم به یغما برد.
پس، سرهای كشتگان را بر چوب كردند تا به نزدیك عبیدا... برند. كندیان 13 سر، هوازنیان 20 سر، و شمر بن ذیالجوشن سركردهشان، تمیمیان 17سر، اسدیان شش سر، مذحجیان هفت سر و باقی لشكر هفت سر بر چوب كردند و نخست سری كه بر چوب رفت، سر حسین بود.
عبیدا... فرمود تا سر حسین بر چوب كنند و در كوچههای كوفه و در میان قبایل بگردانند.
و گفتهاند چون سر حسین بر درخت آویختند، از او آیه در گوش آمد: و زود باشد كه ستمپیشگان بدانند به كجا بازگردانده خواهند شد.
و در دمشق این آیه شنیدند: قدرتی نیست، جز به خدای.
و نیز این آیه: آیا پنداشتی كه اصحاب كهف و رقیم از نشانههای شگفت ما بودهاند؟
و گفتهاند چهار تن بودند كه بعد از مرگ سخن گفتند.
یحیی بن زكریا، هنگام كه سرش میبریدند.
حبیب نجار، كه گفت: كاش ایكاش قوم من میدانستند.
جعفر طیار، كه گفت: و مپندارید آنان كه در راه خدا جان سپردهاند، مردهاند.
و حسین بن علی، آن هنگام كه گفت: زود است كه ستمپیشگان بدانند كه به كجا بازگردانده میشوند.