آیا شاهد یک نمبهزودی فیلم سینمایی «ردخون» اکران میشود آیا شاهد یک نمایش موفق خواهیم بود؟ایش موفق خواهیم بود؟
پیشبینی یکهتازی «رد خون» روی پرده
دنبالهسازی معمولا در سینمای تجاری و گیشهپسند اتفاق میافتد و بهندرت سینمایی كه فضایی جدیتر و هنریتر را دنبال میكند، سراغ قسمت دوم و احیانا بعدی فیلمی میرود. شكل اول فیلمها ماحصل استقبال بالای تماشاگران است كه سازندگان آثار را به صرافت ساخت فیلمهای بعدی میكشاند و سفرهای سینمایی برای سودآوریهای بعدی گشوده میشود و در شكل دوم هم باز مخاطبان البته در مقیاس كوچكتر و كم شمارتر، نقش مهمی در ساخت قسمتهای بعدی دارند، هرچند ممكن است خود فیلمساز هم فارغ از اقبال مخاطبان، پیشتر و از ابتدای شروع پروژه به ساخت سهگانه و یك مجموعه فیلم، فكر كرده باشد، نظیر آنچه كریشتف كیشلوفسكی در سه رنگ (آبی، سفید، قرمز) یا فریدون جیرانی در ستارهها (ستاره میشود، ستاره است، ستاره بود) انجام دادند. با این حال تقسیمبندی آثار دنبالهدار و دو یا چند قسمتی، به سینمای تجاری و سرگرمكننده صرف و سینمای هنری و جدی صرف، كامل و همه ماجرا نیست و گاهی هم دنبالهسازیها فیلمهایی هستند كه هر دو وجه و مولفه سینمای جدی و مخاطبپسند در آنها رعایت میشود و با آثاری مواجهیم كه هم موردپسند منتقدان و جشنوارههای سینمایی قرار میگیرند و هم در اكران عمومی، گلیمشان را از گیشه بیرون میكشند و فروش خوبی هم دارند.
ماجرای نیمروز را میتوان در این گروه از دنبالهسازیها قرار داد؛ فیلمی كه قسمت اول بسیار موفقی داشت و بهجز موفقیت خیرهكننده در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر و كسب جوایز مهمی چون سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، اكران عمومی موفقی هم در گیشه داشت و به فروشی حدود پنج میلیارد تومان دست پیدا كرد و بعدتر در زمان انتشار در شبكه نمایش خانگی هم بیش از پیش دیده شد و موردتوجه قرار گرفت. ماجرای نیمروز كه به سال ملتهب 60 در ایران و ترورهای منافقین میپرداخت، به خودی خود فیلم موفق و مستقلی محسوب میشد و فیلم استاندارد و جذابی بود و قصهاش را هم به سامان رساند و بنا به تولید قسمت دوم فیلم نبود. دستكم گروه سازنده در اظهارات رسمی و مصاحبهها زمان جشنواره و اكران عمومی، خبری در این خصوص اعلام نكردند، اما موفقیت فیلم در جشنواره فیلم فجر و در مواجهه با تماشاگران در گیشه، سازندگان را به صرافت ساخت قسمت دوم انداخت. البته از سوی دیگر آن مقطع تاریخی روایت شده در قسمت اول و ادامه فعالیتهای خرابكارانه منافقین، این ظرفیت را داشت كه قصه فیلم با همان گروه اطلاعاتی ایران و در فضای عملیات مرصاد ادامه پیدا كند، حالا به نظر میرسد كه حق توجیه و منطق ساخت قسمت دوم ماجرای نیمروز برای سازندگان محفوظ باشد!
كنجكاوی برای تماشا
وقتی سرانجام سازندگان تصمیم به ساخت قسمت دوم فیلم گرفتند و این خبر را علنی كردند، كنجكاوی علاقهمندان قسمت اول برای تماشای قسمت دوم شروع شد و طی مدت پیش تولید و تولید افزایش هم یافت. به دلیل همان موفقیت قسمت اول، توقعات مخاطبان از قسمت دوم بالا بود و آنها دوست داشتند ماجرای نیمروز؛ رد خون دست كم به اندازه قسمت اول، جذاب و تماشایی باشد. ضمن اینكه میتوان فشار روی سازندگان بهویژه محمدحسین مهدویان را هم درك كرد كه برای ساخت فیلم موفقی در حد و اندازه ماجرای نیمروز، با چه چالشی روبهرو بود، در این میان باید حساسیت التهاب موضوع و ماجرای قسمت دوم یعنی عملیات مرصاد را هم در نظر گرفت كه حساسیت به مراتب بیشتری از قسمت اول داشت و خیلیها روی جهت روایت كارگردان متمركز شده بودند. بخشی از مخاطبان كه ماجرای نیمروز؛ رد خون را در جشنواره فیلم فجر دیدند كه در آنها موافقان و مخالفانی وجود دارد و بسیاری دیگر نیز كه موفق به تماشای فیلم نشدند، از همان زمان جشنواره سال گذشته فیلم فجر در بهمنماه، برای دیدن فیلم روزشماری میكنند. خب، انتظارها رو به پایان است و قرار است از سوم مهر، ماجرای نیمروز؛ ردخون بهصورت عمومی اكران شود. اما در این چند وقت، حاشیههایی برای فیلم پیش آمد كه باوجود صدور پروانه نمایش و مشخص شدن تاریخ اكران عمومی و انتشار تیزر فیلم، هنوز فروكش نكرده است.
گلایههای كارگردان و تهیهكننده
حساسیت و التهاب موضوع، به هرحال باعث تعویق صدور پروانه نمایش فیلم شد كه گلایهها و واكنشهای سیدمحمود رضوی، تهیهكننده و محمدحسین مهدویان، كارگردان فیلم را در پی داشت. بهطوری كه رضوی در یكی از توییتهایش نوشت: «میترسم اشك در غمهای ما در خصوص ماجرای نیمروز: رد خون پرده در شود و این رازهای سر به مهر ما، آخر یك روز به عالم سمر شود! ما هنوز پروانه نمایش ماجرای نیمروز؛ ردخون را ندیدیم، اما دیروز در جلسهای آقای دكتر ابراهیم داروغهزاده گفتند اگر اصلاحات مدنظر شورا انجام شود پروانه صادر میشود. البته شرح غم ما، مسأله امروز و دیروز شورای پروانه نمایش و ارشاد نیست، غم ما و رازهای سر به مهر ما از جای دیگر آب میخورد كه از روز اول پروانه ساخت تا الان بوده و ما را
خسته كرده!
فعلا هم آقای مهدویان سفر است، اصلاحات باید بماند تا ایشان بیاید و ببینیم چه میشود فعلا هم ما پروانه نداریم.»
مهدویان هم در صفحه شخصیاش در فضای مجازی نوشت: «اول اینكه فقط جهت توضیح عرض كنم كه پروانه نمایش، نام یك مجوز رسمی است كه به تهیهكننده میدن تا بتونه فیلمش رو اكران كنه و باز تا جایی كه من میدونم با خبر صدور پروانه نمیشه فیلم رو اكران كرد. خودشو باید بدن. دوم هم اینكه اون مواردی كه فرمودن دیگه اسمش اصلاحات نیست. استحاله است.» ابراهیم داروغهزاده معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم در پاسخ به توییت رضوی، این «سیدعزیز» را به صبوری دعوت كرد!
جای نگرانی نیست
نتیجه این كشمكشهای نرم میان سازندگان فیلم و ارشاد، ظاهرا در نهایت منجر به اصلاحیه و ممیزی اندكی در ماجرای نیمروز؛ رد خون شده است، هرچند انگار گلایههای رضوی و مهدویان به قوت خود باقی است، اما به نظر نمیرسد كه اوضاع اكران فیلم آنطور كه تهیهكننده و كارگردان و سازندگان وانمود میكنند، بد و نگرانكننده باشد. عرض میكنیم خدمتتان.
فیلم زمانی اكران میشود كه رقیب سرسختی در گیشه وجود ندارد و برخی از مهمترین فیلمهایی با ظرفیت بالای فروش و جذب مخاطب، از آغاز سال تاكنون اكران شدهاند و فروش خود را كرده و الكهایشان را در گیشه آویختهاند، آثاری همچون
متری شیش و نیم، تگزاس 2، رحمان 1400، سرخپوست و شبی كه ماه كامل شد و فیلمهای تازه اكران همچون شاه كش، كروكودیل، مردی بدون سایه، كلوپ همسران، شكستن همزمان بیست استخوان، برمودا، چاقی، روسی، جانان و...، هم رقیب قدرتمندی برای رویارویی با ماجرای نیمروز؛ رد خون به نظر نمیرسند.
در چنین فصل بیرقیبی، قطعا آغاز سال تحصیلی جدید و گشایش دانشگاهها و مدارس هم در اكران به سود قسمت دوم ماجرای نیمروز است و بخش مهمی از مخاطبان هدف فیلم، فرصت خوبی برای تماشای فیلم حتی در برخی موارد به صورت گروهی و دوستانه را خواهند داشت. در حالی كه شاید اگر ماجرای نیمروز؛ رد خون در تابستان به نمایش عمومی درمی آمد، این ظرفیت بالقوه را برای تماشا توسط بهویژه دانشجویان نداشت.
امتیاز مهم دیگر درباره اكران ماجرای نیمروز؛ رد خون هم همان موفقیت خیرهكننده قسمت اول فیلم است و حالا انبوهی از مخاطبان باتوجه به میزان رضایت و علاقهای كه نسبت به ماجرای نیمروز داشتند، به تماشای قسمت دوم فیلم خواهند رفت و همین موج اولیه، قطعا منجر به شروع خوب فیلم در گیشه و در روزها و هفتههای ابتدایی خواهد بود و اگر رضایت این گروه از مخاطبان فراهم شود، كنجكاوی بیشتری برای دیگر مخاطبان هم ایجاد خواهد شد و میتواند فروش بالاتر فیلم در گیشه را تضمین كند. اینكه تهیهكننده فیلم در اینستاگرامش مینویسد: «روی حمایت تكتك شما حساب باز كردهایم.» هم نوعی حقیقت است و اقبال هر كدام از تماشاگران و تبلیغات شفاهی یا در فضای مجازی آنها میتواند استقبال از فیلم را افزایش دهد و هم نوعی تعارف و شكسته نفسی به حساب میآید، چون به خاطر همین دلایل و امتیازاتی كه در بالا ذكر كردیم، مگر میشود قسمت اول ماجرای نیمروز و شخصیتهایی چون كمال (هادی حجازیفر)، صادق (جواد عزتی)، مسعود (مهدی زمینپرداز) و... را دوست داشته باشید و نخواهید كه از سرنوشت آنها مطلع شوید؟ همانطور كه در تیزر قسمت دوم فیلم هم گفته میشود: «پس از هفت سال پیگیری یك پرونده ناتمام». بنابراین كنجكاوی برای تماشای این پرونده ناتمام هم خود ترفندی تبلیغاتی، طعمهای سینمایی و یكی از برگهای برنده ماجرای نیمروز؛ رد خون در گیشه است.