امیر آتشانی از خاطرات «پس از باران» میگوید
هنوز هم من را عمو غلام خطاب میكنند
به یقین میتوان گفت عمو غلام سریال «پس از باران» یكی از ماندگارترین ضدقهرمانهای سریالهای تلویزیونی دهه 70 است. امیر آتشانی بازیگر این نقش به قدری از پس این كار خوب برآمد كه تا مدتها به شخصیت منفور مخاطبان تلویزیون تبدیل شده بود. البته او چند سالی است در هیچ سریال تلویزیونی نقش منفی بازی نكرده است. از این رو با وی گفتوگوی كوتاهی پیرامون این نقش و سختیهای بازی در قالب شخصیتهای منفی داشتیم كه در ادامه میخوانید:
از فعالیتها و حال و هوای این روزهایتان بگویید.
فعلا كه كارم فقط تدریس در دانشگاه شده و چند سالی است كه در هیچ فیلم و سریالی بازی نكردهام. البته قرار است بهزودی «عشقآباد» داود میرباقری را روی صحنه ببرم.
شما در سریال «پس از باران» نقش عمو غلام را به خوبی تاثیرگذار و قابل باور بازی كردید. برای ایفای نقش چه كردید كه تا این حد برای مخاطبان باورپذیر شد؟
البته من چند سالی است كه اعلام كردهام دیگر نمیخواهم نقش منفی بازی كنم.
چرا؟ معمولا نقشهای منفی برای بازیگران از جذابیت بسیاری برخوردار است!
چون نقشهای منفی را كه بازی كردم برای مخاطبان خیلی قابل باور بود و این قضیه در واكنشهای آنها نیز تاثیرگذار بود. میتوانم بگویم كه من اینگونه نقشها را در تلویزیون باب كردم. البته نكته مهمی كه در بازیگری وجود دارد این است كه بازیگر در ابتدا انتخاب میشود و بعد حق انتخاب دارد. من در مرحله دوم اشتباه كردم. الان هم اگر میتوانستم به آن سالها بازگردم، فقط پس از باران را بازی میكردم و دیگر نقش منفی بازی نمیكردم.
فكر میكنم بعد از این سریال به خاطر بازی خوبتان همه نقشهایی كه به شما پیشنهاد شد، همین ویژگی را داشت. این طور نیست؟
بله به قول معروف خشت اول درست بنا شده بود و تجربهای كه من از اساتیدم به دست آورده بودم و به خاطر اینكه دانشآموخته این حرفه بودم باعث شد بتوانم آن نقش را باورپذیر بازی كنم و پیشنهادهای بعد همین گونه بود. ببینید همه بازیگران بزرگ دنیا از تجربیات زندگی خودشان لحظه به لحظه استفاده میكنند و در فایلهای ذهنی خودشان نگه میدارند. غلام پس از باران حاصل زحمات و دغدغههای من بود. من 22 سالم بود این نقش را بازی كردم و عقبهای داشت كه آن هم سختیهایی بود كه به عنوان بازیگر پشت سر گذاشته بودم.
اصولا بازی در چنین نقشهای منفی چه سختیهایی برای بازیگر دارد؟
یكی از سختیهایش این است كه هنوز هم بعد از این همه سال من را با نام عمو غلام صدا میكنند. البته خوشحالم كه این نقش ماندگار شد و هنوز هم در ذهن مخاطب مانده است. اما همین كه یك بازیگر را فقط با یك شخصیت میشناسند خیلی خوشایند نیست. من بعد از آن سریال در كارهای دیگری هم حضور داشتم. اما نكته مهم این است كه بازیگر باید به گونهای نقشش را بازی كند كه قابل باور باشد و از این نظر سختیهای بسیاری را پیش رو دارد. اینكه باید بتواند نقش را به گونهای بازی كند كه مخاطب او را بپذیرد. اما همین پذیرش برخی اوقات باعث واكنشهای نه چندان خوشایندی میشود. چون مخاطب بازیگر را با آن نقش میپذیرد. در صورتی كه ممكن است هیچ شباهتی به آن نقش نداشته باشد. از این رو بازیگر نقشهای منفی سختیهای بسیاری را پیش رو دارد.