تعادل متابولیسم و انرژی چیست؟
وقتی جوان بودم، از قول یك شطرنجباز قهرمان، نوشتهای خواندم كه او هر روز ورزش میكند و میزان مواد غذایی مصرفی روزانهاش را كنترل مینماید تا بتواند در كورس قهرمانی بماند و در ساعات نفسگیر مسابقات تمركز بالایش را حفظ نماید. آن روزها شرایط زندگی من به شكلی بود كه در طول هفته چند ساعت ورزش میكردم و تاثیر بیتحركی را در بههم خوردن تعادل جسم و روح متوجه نمیشدم. سالهای بعد كه به دلیل مشغله شغلی مدتی بیحركت بودم، چاق شدم و بیشتر مواقع تمركز و شادابی قدیم را نداشتم. تصورم این بود كه مشكل پیر شدن است، پیری زودرس!
واقعیت این كه غذایی كه در هر شبانهروز میخوریم صرف سوخت و ساز اولیه و انرژی فعالیتهایمان میشود. وقتی مقدار غذا و مقدار مصرف انرژی مساوی باشد ما در تعادل هستیم. متاسفانه این تعادل در بسیاری از افراد جامعه صنعتی و مدرن امروز بهشدت بههم خورده است. غذا خیلی زیادتر از نیاز استفاده میشود و فعالیت بدنی بهشدت كم شده است.
زیادی غذا در قسمتهایی از بدن كه به عنوان بافت چربی شناخته میشود ذخیره میشود. بافت چربی به صورت استاندارد درنقاط مختلفی ایجاد میشود؛جلوی شكم، اطراف باسن و اطراف ران. اینها نقاط معمول برای ذخیره كالری اضافی هستند.
وقتی مقدار چربی از این هم زیادتر میشود، چربی به نقاط دیگری مهاجرت یا به عبارت بهتر حمله مینماید.
داخل بافت عضلانی، درون سلولهای كبدی، و بین رودهها و معده و قلب و خلاصه هر جایی كه بتواند. در سالهای نوجوانی و جوانی بدن به دلیل نیروی جوانی از اثرات سوء این حملات فرار میكند.
ورزش فعالیتی است كه شما را خسته كند، به نفس نفس زدن بیفتید و باعث تپش قلب شود. اگر روزانه ۴۰ دقیقه بدویم یا در باشگاه فعالیت شدید كنیم یا شنا یا كوهپیمایی نماییم، میتوانیم این بالانس منفی را معكوس کنیم.
من خوش اقبال بودم كه با مطالعه فراگیر زود فهمیدم این رخوت و سستی اثرات زندگی بیتحرك است و ورزش را دوباره منظم و با قدرت شروع كردم.
اكنون شاید نیرو و تمركز جوانی را به طور كامل نداشته باشم ولی دویدنهای مداوم،شنا در استخر و كوهنوردی را مرتب انجام میدهم و دیگر احساس پیری نمیكنم.