واقعیت حذف و اضافه مشاهیر
این روزها همه به ادعاهایی مبنی بر حذف آثار برخی شاعران و داستاننویسان از كتابهای درسی واكنش نشان میدهند، بیآنكه صحت این ادعاها را بررسی كرده باشند. زیر پوست این ادعاها واقعا چه خبر است؟
ماجرا آنطور كه تنورش را داغ كرده بودند نبود؛ البته دیگر عادت كردهایم كه كاربران شبكههای اجتماعی اول داغش كنند و بعد بروند سراغ اینكه اساسا خود تنور چه بهرههایی از حقیقت برده است. لابد شما هم این روزها دربارهاش شنیدهاید. اینكه میگویند افتادهاند به جان كتاب ادبیات فارسی سالهای متوسطه دوم یا همان دبیرستان خودمان و یكییكی شاعران معروفی چون نیما یوشیج و هوشنگ ابتهاج را قلع و قمع كردهاند. میگویند آثار هرچه شاعر و قصهنویس جریانساز و تاثیرگذار بوده را از این كتابها حذف كردهاند. میگویند غزل «در این سرای بیكسی» هوشنگ ابتهاج، غزل «جوانی» رهی معیری، شعر «مادر» ایرجمیرزا، دو شعر «مهتاب» و «داروگ» نیما یوشیج، شعر «به كجا چنین شتابان» محمدرضا شفیعیكدكنی و شعر «باغ بیبرگی» مهدی اخوان ثالث، داستانهایی از غلامحسین ساعدی، بزرگ علوی، اُ.هنری و محمود دولتآبادی، حكایت معروف «موسی و شبان»، بخشهایی از خاطرات محمدعلی اسلامی ندوشن و... را از كتابهای درسی ادبیات فارسی حذف كردهاند. البته فهرستی كه در شبكههای اجتماعی دستبهدست میشود طولانیتر از اینهاست.
در این میان، واكنشها هم جالب توجه است. یكی از كاربران از این حذفها به «نسلكشی فرهنگی» تعبیر كرده، دیگری تیتر زده: «وقتی از شكاف نسلی و نداشتن خاطره مشترك نسلی حرف میزنیم از چه حرف میزنیم»، آن یكی در آمده كه «رباعیات خیام حذف شد لابد اشعار تتلو اضافه شد». عدهای هم بسیار ذوق (جو؟)زده شلوغش كردهاند كه: «وقتشه به بچهها تو خونه درس بدیم» و «هر روز بر این تصمیم كه بچمو مدرسه نفرستم مصمم تر میشم». این ماجرایی است كه هر چند وقت یكبار در فضای مجازی تكرار میشود. مردم عادت پیگیری اخبار از رسانههای رسمی را از دست دادهاند و فراتر از این در شبكههای اجتماعی كمتر كسی به دنبال حقانیت اخبار منتشرشده است. این فضا، یكسره تبدیل به فضایی برای واكنشنشاندادن شده است و هر روز از تعداد كسانی كه جز واكنش شتابزده به دنبال حقیقت خبرها هم میروند كم میشود.
اما این كاربران در رابطه با ادعاهای مطرحشده مبنی بر حذف این همه محتوا از كتابهای ادبیات فارسی در مقطع متوسطه دوم، چه اشتباهی كردند؟ در این گزارش رفتهایم سراغ كتابهای درسی تا ببینیم ماجرا دقیقا از چه قرار است. فقط پیش از خواندن گزارش، این را بدانید كه ما مطلقا در موضع دفاع از مولفان كتابهای درسی نیستیم و نقدهایی هم به گزینش و چینش درسهای مرتبط با ادبیات فارسی در كتابهای دورههای متوسطه اول و دوم وارد میدانیم، اما اینجا صرفا بحث بر سر این است كه ادعاهای پراكنده كاربران شبكههای اجتماعی چه بهرهای از حقیقت برده است. فقط به ادعاهایی پرداختهایم كه دچار اشتباه هستند؛ بخشهایی از این ادعاها هم صحت دارند.
امسال تغییر كرده؟
جنجال بر سر خبر سوخته
ادعا: در كتابهای ادبیات فارسی سال تحصیلی 99-98 تغییرات بسیاری رخ داده از جمله حذف بسیاری از متون و نامها
حقیقتِ ماجرا: در كتابهای ادبیات فارسی سال تحصیلی جاری هیچ تغییری نسبت به چند سال گذشته اعمال نشده است. تغییرات مربوط به طرح تغییر نظام آموزشی است كه از 13 سال پیش كلید خورده و طبعا یكی از بروز و ظهورهای تغییر نظام آموزشی، تغییر كتابهای درسی و از جمله تغییر در كتابهای ادبیات فارسی در سطوح مختلف است. مثلا میگویند داستان «هدیه سال نو» از اُ.هنری امسال حذف شده است، این در حالی است كه از حذف این داستان از كتاب ادبیات، دقیقا ده سال میگذرد.
عمده این تغییر نیز مبتنی بر اجرای طرحِ كاهش حجم كتابها بوده و نه تغییر محتوا، هر چند تغییراتی هم در محتوا رخ داده است. آنچه حالا در شبكههای اجتماعی در این رابطه به عنوان خبر داغ دستبهدست میشود، خبری است بسیار سوخته و مربوط به سالهای گذشته.
كم شدند یا حذف؟
جنجال بر سر خبر ناقص
ادعا: میگویند شعرهای مهدی اخوان ثالث و نیما یوشیج حذف شدهاند.
حقیقتِ ماجرا: شعر «باغ بیبرگی» مهدی اخوان ثالث و شعر «مهتاب» نیما یوشیج از كتابها حذف شده اما همچنان آثار دیگری از این دو شاعر بزرگ در كتابها هست. بنابراین، از تعداد آثار مربوط به آنها كم شده است.
حذف شدند یا جایگزین؟
جای تو خالی نیست...
ادعا: میگویند نام و آثار محمدرضا شفیعی كدكنی و ایرج میرزا از كتابها حذف شده است.
حقیقتِ ماجرا: درستتر است كه بگوییم شعرهایی از كدكنی و ایرج میرزا با شعرهایی دیگر از این دو شاعر جایگزین شده است؛ شعر «قلب مادر» از ایرج میرزا حذف و شعر دیگری از او در كتاب گنجانده شده. همین اتفاق برای كدكنی افتاده: شعری از او حذف و با شعر دیگری از او با آغاز «ای مهربانتر از برگ» كه با صدای محمدرضا شجریان در خاطرها هست جایگزین شده است.
سیاسیها حذف شدند؟
لطفا كمی سهرابش را كم كنید!
ادعا: درسهایی با مضامین آزادیخواهانه از كتابها حذف و در عوض، شاعرانی كه به لحاظ سیاسی كمخطرترند مثل سهراب سپهری، در كتابها تقویت شدهاند.
حقیقتِ ماجرا: این ادعا از سه لحاظ درست نیست؛ یك اینكه شعرهایی با این مضامین در كتاب باقی ماندهاند از جمله داستان «كاوه آهنگر» و شعر «دماوندیه» و دوم اینكه یكی از اعتراضیترین شعرهای تاریخ ادبیات فارسی یعنی غزلی با آغازِ «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد» از سیف فرغانی به كتابها اضافه شده است. و سوم اینكه جایگاه سهراب سپهری نهتنها در كتابهای ادبیات فارسی مدرسه تقویت نشده، بلكه حتی اثری از او، یعنی شعر «صدای پای آب» حذف شده است.
ملیگراها حذف شدند؟
لطفا كمی شاهنامهاش را زیاد كنید!
ادعا: از حجم آثار ملیگرایانه در كتابهای درسی ادبیات فارسی كاسته شده است.
حقیقتِ ماجرا: نهتنها هیچ حذفی در این رابطه صورت نگرفته، بلكه با وجود حفظ شعرهایی ملیگرایانه از نظامالدین وفا، ابوالقاسم لاهوتی، عارف قزوینی و فرخی یزدی، هم داستان «گردآفرید» از شاهنامه فردوسی به كتاب اضافه شده و هم داستان «گذر سیاوش از آتش» كه مدتی از كتابها حذف شده بود به سر جایش بازگشته است.
منزویاش كو؟
بیشتر هم شده!
ادعا: اگر بنا بر تغییرات جدید قرار بر بهروزرسانی محتوا بوده است، چرا در تغییرات جدید نام و اثری از حسین منزوی، غزلسرای نوگرا اضافه نشده است؟
حقیقتِ ماجرا: در كتاب فارسی پایه دوازدهم، نهتنها به نام حسین منزوی اشاره شده، بلكه بخشی از یك غزل او هم نقل شده است.