حرفهای شهاب حسینی در جشنواره فیلم فجر موجی از واکنشها را در پی داشت
حرف حساب شهاب
شهاب حسینی خلاف چند سال سكوتش پس از دریافت جایزه از جشنواره فیلم كن، حالا مدتی است به مناسبتهای كوچك و بزرگ به صدر اخبار رسانهها میآید. این حضور، از چند ماه پیش و با انتشار خبرهای اولیه مبنی بر حضور این بازیگر در نقش شمس تبریزی در پروژه سینمایی «مست عشق» كلید خورد و بعدها با چند اتفاق دیگر ادامه یافت. شاید در این میان، اتفاقات اخیر در جشنواره فیلم فجر بیش از باقی خبرهایی كه او را به صدر اخبار رسانهها آورده، به چشم آمده است. همانطور كه از حسینی انتظار میرفت، او با موضعی خلاف جریان غالب، مقابل كسانی ایستاد که میخواستند فضا را تندتر از آنچه هست كنند. این رویهای است كه همواره از حسینی سراغ داشتهایم؛ چه وقتی كه در حمایت از فلان کاندیدا وارد عمل شد و چه وقتی در انتقاد از برخی عملكردها حرف زد، همیشه همگرایی ملی را فارغ از مرزبندیهای سیاسی مد نظر قرار داده است. تازهترین سر و صدایی كه حسینی برپا كرده، مربوط به همین پریشب است؛ هشتمین روز برگزاری سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و نشست خبری فیلم «شین» كه حسینی، تهیهكننده آن است. همه منتظر بودند كه او در قامت تهیهكننده به جشنواره بیاید و موضعگیریهای اخیرش در مقابل تحریمكنندهها و انصرافیهای جشنواره را توضیح بدهد. او در این نشست كه در آغازین ساعات روز یكشنبه در پردیس سینمای ملت برپا شد، طی سخنانی مفصل از ماجراهای اخیر گفت و حتی از حضور در جشنواره انصراف داده است را بینصیب نگذاشت. حسینی در جشنواره امسال با دو فیلم حضور دارد؛ با «آن شب» به عنوان بازیگر و با «شین» به عنوان بازیگر و تهیهكننده. در این گزارش كوتاه، مروری داریم به مواضع 60 روز اخیر شهاب حسینی که میتوان خط مشخصی را دربین همه این مواضع پیدا کرد.
11 دی؛ تلاش برای بازگشت قیصر
چند سالی است كه شهاب حسینی در آمریكا زندگی میكند. آنجا شركتی سینمایی هم راه انداخته و البته ما از فعالیتهای این شركت چیز خاصی نمیدانیم جز اینكه گاهی عكسهایی دو نفره از او با دیگران منتشر میشود كه لوكیشنشان شاید همین شركت باشد. در این چند سال چند باری هم او را در كنار بهروز وثوقی، بازیگر شناختهشده سینمای پیش از انقلاب اسلامی دیدهایم. به نظر میرسد ثبت این چند عكس، به رفاقتی هم در این میان منجر شده تا آنجا كه او اخیرا خواستار حضور فیلمی با بازی وثوقی در جشنواره فیلم فجر هم شده بود. ماجرا از این قرار بود كه محسن امیریوسفی نسخهای تازه از فیلم «آشغالهای دوستداشتنی اصل» را به جشنواره ارائه داد؛ در حالی كه وثوقی نیز همراه شهاب حسینی یكی از بازیگران فیلم بوده است. حسینی در اینستاگرامش در این باره نوشت: «طی سالهایی كه بنده كوچك در سینمای ایران فعالیت داشتم و عمر آن بیش از بیست سال است، از كلیت نظام سینمایی كشورم هیچگونه انتظار خاصی نداشتهام و تا به حال در هیچ زمینهای مطالبهای نداشتم، اما حال دارم. رفع ممنوعیت حضور بهروز وثوقی را بر پرده سینمای ایران عمیقا خواستارم.»
26 دی؛ واکنش به انصرافیها
عدهای در تحریم جشنواره بیانیه صادر میكردند و عدهای نیز از رقابت در این رویداد ملی كناره گرفتند. در این میان اما حسینی با ابراز موضعی متفاوت، از در همدلی درآمد. او با انتقاد به انصراف برخی هنرمندان از جشنواره فیلم فجر در بخشی از متن مفصلش در اینستاگرام نوشت: «برخورد احساسی ما درباره آینده شخصی و اجتماعیمان مانع از درخشش آفتاب آگاهی و عقلانیت در زندگیمان شده. وقت آن نرسیده كه بیش از پیش از چاشنی تامل و تفكر و تعقل بهره ببریم؟
كم نیستند موجسواران و ماهیگیران آب گلآلود. با عشق و ارادت به تمامی خانوادههای داغدار وقایع اخیر بهخصوص عروجیان هواپیمای مسافربری، لازم به ذكر میدانم، سقوط سهمگین دیگری تهدیدمان میكند و آن، سقوط از مرز استانداردهای رفتاری در جامعه است كه این روزها در انواع مختلف شاهد آن هستیم. تعدادی از همكاران بنای اعلام انصراف از جشنواره گذاشتهاند. با احترام به تصمیم شخصی آنان، نسبت به آن نقدی دارم كه عرض میكنم. اولا این حركت دامن زدن به افتراق جامعه به خودی و ناخودی است و این در حالی است كه جامعه و مردم بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و دلداری یكدیگر نیازمندند. این رفتار حتی در میان هنرمندان و طرفداران و مخاطبانش نیز شكاف عمیق و شاید جبرانناپذیری ایجاد كند كه به صلاح هیچكس نیست و این تصور كه كسانی كه ترجیح به انصراف نمیدهند، همدرد و شریك حال مردم و جامعه نیستند و موضعی مغایر با مردم دارند، سخت اشتباه است.»
28 دی؛ توصیه به مطالعه تاریخ ائمه
مشخص بود كه در فضای تند و تیز موضعگیریها، شهاب حسینی سیبل برخی حملات قرار خواهد گرفت. او در یك روز آنقدر واكنش دریافت كرد كه مجبور شد متنی دیگر در توضیح موضعگیریاش منتشر كند. او در بخشی از این متن نوشت: «سلام. باز هم سلام. اینبار خاصه به همه كسانی كه از دیروز بنده را آماج سیل انتقادات، قضاوتها، فحاشیها و نفرینها قرار دادند و حتی به فرزندان بیگناه بنده هم رحم نكردند. ارادتمند تمامی انبیا و اولیای خدا در تمام ادوار تاریخ بشریت هستم، چرا كه آنان را نوابغ عصر خویش و به مثابه شمعهایی میدانم كه یزدان پاك برای نجات بشر از تاریكی جهل روشن كرد و روشنی آنان را فروغ بخشید. آنان نیز با سوختن خود جهان اطراف خود را روشنی بخشیدند و بیش از آنان همواره در تقابل با قدرتهای زمانه خویش بودند.قدرتهایی كه به گواه تاریخ تعدادی از آنان حتی خود را به زینت شریعت دینی آراسته و در ظاهر به مناسك آن عمل میكردند. با مطالعه تاریخ به خصوص در احوالات ائمه اطهار علیهم السلام به روشنی با آن مواجه میشویم. آیا واقعاً در عقوبت غفلت به سر میبریم كه این چنین بر دل و دیدگانمان مهر كوبیده شده و ناتوان از تمیز و تفكیك اركان زندگی خویشیم؟ بنده هم به عنوان یك ایرانی، دل در گرو و سرزمینم و مردم آن دارم. منتقد بسیاری از موارد و مسائلی هستم كه بر سر جامعهام آمده. در عین حال، حال عمومی را درك میكنم چون خود یكی از عوامل هستم. این را معتقدم الان وقت كنار كشیدن نیست. تحریم جشنواره و عدم حضور راه چاره نیست. چرا كه جا برای دیگرانی باز میشود كه انگیزههای دیگری دارند. الان باید بود و حرف زد.»
2 بهمن؛ نامه به رئیسجمهور
یك بار خواستهاش را مطرح كرده و البته جوابی دریافت نكرده بود. این بار دست به قلم شد و مستقیما به حسن روحانی، رئیسجمهور نوشت: «طی انتخابات
دو دوره ریاستجمهوری شما، بنده بهطور غیررسمی و مستقل در زمره مدافعین حضور شما بر مسند ریاست جمهوری و به سهم خود، از مبلغان شما بودم. احتمالا تمامی مُبلغین شما، اصطلاحا كوپنی را به جهت درخواست امتیازی خاص نیز برای خود محفوظ داشتند. بنده هم مایلم طی این نامه از آن استفاده كنم. از شما درخواستی دارم. رفع ممنوعیت حضور دوباره آقای بهروز وثوقی بر پرده سینمای ایران.»
11 بهمن؛ دیدار با رابرت دنیرو
شهاب حسینی چند روزی پیش از اینكه شال و كلاه كند و آماده شود تا برای حضور در جشنواره فیلم فجر به تهران بیاید، در قابی دونفره با یكی از اسطورههای بازیگری جهان قرار گرفت؛ رابرت دنیرو. او درباره این دیدار نوشت: «این روزها دل و دماغی نیست تا شرح یك روز
به یاد ماندنی در تاریخ فعالیت حرفهایام را با جزئیات با شما به اشتراك بگذارم. همینقدر كه ملاقات آدمهای بزرگ و از نزدیك و آشنایی با مرامی كه برای خود در زندگی برگزیدند، تاییدی است بر این باور كه هیچ عزتی بیعلت نیست».
20 بهمن؛ نشست خبری «شین»
همه كسانی كه در این مدت مواضع اجتماعی شهاب حسینی را دنبال كرده بودند منتظر بودند تا او را در خلال رویدادی كه به حمایت از برگزاریاش برخاسته بود، ببینند. نشست خبری فیلم «شین» همین موعد مقرر بود. این فیلم در آخرین سئانس شنبهشب در پردیس سینمایی ملت به نمایش درآمد. شهاب حسینی كه چند روز قبل برای فیلم «آن شب» نتوانسته بود به نشست مطبوعاتی فیلمش بیاید برای این فیلم خود را به تهران رساند و در سالن
شماره ۹ پردیس به تماشای فیلمش نشست. گزیدهای از حرفهای او را در نشست خبری میخوانید:
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ؛ ایمان با مذهب فرق میکند ایمان منش و مذهب روش است. در جشنواره کن نمیشود درباره امام زمان (عج) صحبت کرد. این چه سفسطهای است؟ آنها درکی از آن موضوع ندارند. در کن من پیش زمینهای درباره اتفاقات نداشتم. از اینکه همکاران میدانستند و به من نگفتند گلهمند هستم. چیزهایی است که در زندگی خصوصی از دل آدم میگذرد. من آمدم و در سرزمین خودم آن حرفها را گفتم. اینها به فرانسه چه ربطی دارد؟ اگر آنجا میگفتم چه بازتابی داشت؟ من پیش خودم در دل خودم گفتم همزمان با نیمه شعبان از نظر من در زندگی من معجزهای رخ داد، آنجا حرف نزدم چون در آنجا اعتقادی وجود نداشت، ولی در مملکت خودم صحبت کردم در مملکت خودم صحبت میکنم و اینطور برخورد میشود! اسلام محصول 50 سال پیش نیست، حاصل هزاران سال است. من به اعتقاداتم میبالم ولی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
با دنیرو از فرهنگ ایران گفتم؛ جشنواره فجر سقف آرزوهای من نیست. كارهایی را سعی میكنم آن طرف انجام دهم برای خدمت به فرهنگ، تاریخ و ادبیات سرزمینم و مثلا اگر وقت میگیرم تا با رابرت دنیرو صحبت كنم، برای تاریخ این مملكت و استفاده از ظرفیتهای آن در پروژههای فرهنگی است. كار من این است و همین را بلدم.
نتیجه كار استاد پیشكسوت، نفرتپراكنی است؛ من نمیتوانم ساكت بنشینم كه استاد پیشكسوت سینما، كه سالهاست روند كاریش پیش چشم تماشاگر مشخص است، و هر ساله تماشاگر برخورد ناراحتكنندهای با فیلمهای ایشان دارد، میآید و امسال هم فیلمی را میسازد كه مطمئن است برخورد بدی با فیلمش اتفاق میافتد و بنابراین میآید و آن روغن ریخته را اصطلاحا نذر امامزاده میكند و سنگ بنایی را میگذارد كه نتیجهاش چیزی جز نفرتپراكنی نیست و بقیه را هم در آمپاس اخلاقی قرار میدهد. این بیانصافی است كه آدم آنقدر خودخواه باشد و ملاحظه هیچكس را نكند.