در این گزارش با مردی آشنا میشوید كه ناتوانی را به زانو درآورده است
روح تان را توانا کنید!
برای او توانایی به شكل دیگری تعریف شده است. میگوید: «به هر دلیلی، برای هر كسی ممكن است، محدودیت جسمی پیش بیاید، اما واقعیت این است كه توانایی انسان محدود به جسم نیست، چراكه توانایی واقعی در روح تعریف میشود.» اینها را رحمان دلاوری، معلول جسمی و حركتی میگوید. كسی كه معلولیت برایش محدودیت ایجاد نكرده است. او به توانایی هایش باور دارد و برای بهتر شدن شرایط زندگی شهروندان شهرش، دلیجان تلاش میكند. به قول خودش، این تواناییهایش است كه دیده میشود نه ویلچری كه روی آن نشسته است.
15 سال پیش رحمان مانند خیلیهای دیگر صحیح و سالم، روی دو پا راه میرفت و زندگی معمولی خود را داشت. او 24 ساله بود كه به عنوان دانشجوی كارشناسی ارشد رشته مدیریت صنعتی در دانشگاه علامه طباطبایی درس میخواند. یك اتفاق اما همه چیز را تغییر داد؛ زمانی كه همراه اعضای خانواده، راهی سفر بود. حادثهای در نزدیكی شهر محل تولدش، یعنی دلیجان اتفاق افتاد. با واژگونی خودروی آنها، زندگی رحمان هم از این رو به آن رو شد.
از قطع نخاع تا جدایی
روز و لحظه حادثه را رحمان خیلی خوب به یاد دارد. او كه در جریان حادثه بیهوش نشده بود، میگوید: «از همان اول، فهمیدم قطع نخاع شدهام.» دلاوری توضیح میدهد زیر ماشین گیر كرده بود و نمیتوانست، پاهایش را تكان دهد. داستان ضایعه نخاعی را اما پزشكان به او گفتند، این كه در حادثه رانندگی، از دو مهره پایینتر از ستون فقرات گردنی، آسیب دیده است، آسیبی كه از آن به عنوان ضایعه نخاعی قفسهسینه یاد میكند. از آن پس بود كه دیگر پاهایش، ستونهای بدنش نشدند و انس با صندلی چرخدار شد تمام داشته زندگیاش.
رحمان میگوید: «زندگیام كاملا تغییر كرد.» قبل از آن او جوان فعالی بود. به جز درس خواندن در دانشگاه، در یك شركت خصوصی هم به عنوان كارشناس مدیریت، فعالیت میكرد. هر ماه به واسطه شغلش، دو مسافرت هوایی داشت. بعد از حادثه رانندگی اما زندگی او كاملا تغییر كرد. از تهران به دلیجان منتقل شد و شش ماه تمام یك تخت، محدوده زندگیاش شد.
دلاوری نیز مثل خیلیهای دیگر كه دچار حوادثی از این دست میشوند، ناامید و افسرده شد در همین زمان بود كه نامزدش هم، از او جدا شد. زندگی اما همیشه روی بد خود را نشان نمیدهد. رحمان دو سال بعد، به كمك اعضای خانوادهاش، زندگی را به شكل دیگری ساخت و از سر گرفت.
مددكار مددجوها
دو سال زمان برد تا رحمان به زندگی برگردد. همه چیز اما از یك پیشنهاد به ظاهر ساده شروع شد؛ از پیشنهاد رئیس وقت سازمان بهزیستی شهر دلیجان به او. پیشنهاد چیزی نبود جز این كه او میتواند یك تشكل مردم نهاد مخصوص توانیابان ضایعه نخاعی در شهرشان، تشكیل دهد.
دلاوری توضیح میدهد: «در دو سالی كه زمین گیر شده بودم، به سازمان بهزیستی شهرم رفتوآمد داشتم و این پیشنهاد هم پس از شناختی كه بین من و رئیس وقت بهزیستی ایجاد شده بود، مطرح شد.» پیشنهادی كه البته رحمان هم از آن استقبال كرد و اولین تشكل مردمنهاد معلولان در دلیجان، به مدد و یاری او شكل گرفت. با راهاندازی این تشكل رحمان كه خود، تا چند وقت قبل مددجو بود، حال برای بهتر كردن زندگی كسانی كه دردشان با او یكسان بود، قدم برمیداشت. اتفاقی كه البته به راهاندازی سازمان مردم نهاد دیگری برای تمام معلولان، با هر نوع معلولیتی كه دارند، منتهی شد. میل و رغبت برای كار كردن برای معلولان، تا جایی پیش رفت كه او حالا به عنوان نایب رئیس شبكه ملی تشكلهای غیردولتی معلولان كشور فعالیت میكند.
رحمان از تشكیل سازمان مردم نهاد به عنوان نقطه عطفی در زندگیاش یاد میكند. فعالیتی كه برای او ثمره گرانبهای دیگری هم داشت؛ حاصلی كه تمام زندگیاش را تحت الشعاع قرار داد: پلهای برای صعودی دوباره.
مشاوره ویژه شهردار
سال 87 زمانی كه رحمان در سازمان مردمنهاد خود فعالیت میكرد، شهردار وقت دلیجان پرسشنامههایی برای تدوین برنامه پنج ساله شهری، بین مردم توزیع كرد. یك سری از این پرسشنامهها هم به دست رحمان رسید و او هم آن را پر كرد. پاسخ به سوالات برای شهردار این قدر جذاب بود كه او را به دفتر كارش دعوت كرد. این بار تخصصش در مدیریت شهری، مدنظر قرار گرفته بود. او میگوید: «در جلسهای كه با شهردار داشتم، ایشان پیشنهاد تدوین برنامه پنج ساله شهرداری دلیجان را به من داد.»
برنامه مدیریت شهری كه دو سال متوالی رتبه نخست برنامههای شهری در كشور را از آن خود كرد. از آن پس، او به عنوان مشاور در شهرداری به كار مشغول شد. این اما همه فعالیتهای او نیست. در كنار مشاوره به شهردار، او به عنوان ارزیاب وزرات نیرو هم فعالیت دارد و در دانشگاه هم تدریس میكند. مشاوره در شهرداری، اما باعث شد كه او فعالیت دیگری را نیز در پیش بگیرد. تجربه حضور در شهرداری، اطلاعاتی كه از مدیریت شهری به دست آورده، علاقهای كه به مباحث شهری و اجتماعی داشته، سبب شد او احساس وظیفه كند و بخواهد در قالب دیگری هم فعالیت كند. رحمان میگوید: «به واسطه رابطهای كه با شهروندان از جمله آنهایی كه دچار معلولیت بودند، داشتم، با مشكلات و دغدغه آنها آشنا بودم.»
به این ترتیب او سال 92، به عنوان نماینده شورای شهرش، اعلام آمادگی كرد؛ اتفاقی كه البته با اعتماد همشهری هایش نتیجه داد.
یار و یاور معلولان شهر
حضور رحمان در شورای شهر، سبب خیر شد. به این ترتیب رحمان كه خود دچار معلولیت است رسیدگی به امور
توانیابان به دغدغه اصلی اش تبدیل میشود؛ موضوعی كه از آن به عنوان بركت نام میبرد. اما دغدغه معلولان در مسائل شهری چیست؟ این عضو شورای شهر دلیجان جواب میدهد: «مناسبسازی فضای شهری، جدیترین دغدغه معلولان در مسائل شهری است.»
شهر او هم مانند هر شهر دیگری، كم و كاستیهای زیادی دارد.
به همین دلیل رحمان تصمیم گرفته این كم و كاستیها را رفع و رجوع كند. البته هر وقت از مناسبسازی برای معلولان در فضای شهری حرف میشود، همه ماشین حساب به دست میگیرند تا میزان بودجه و درآمد را محاسبه كنند؛ اتفاقی كه دلاوری از آن به عنوان دید منفی نسبت به مناسبسازی شهری برای معلولان نام میبرد. او معتقد است كه مناسبسازی شهری، مربوط به نگرش است و این نگرش در بین مدیران شهری و تصمیمگیران باید اصلاح شود. رحمان ادامه میدهد: «باید این موضوع را نهادینه كنیم كه مناسبسازی شهری برای معلولان، نیاز به هزینه اضافی یا حتی گزاف ندارد.» درواقع رعایت استانداردها در ساختوسازهای شهری است كه باعث میشود، بسیاری از مشكلات معلولان در بستر شهرها رفع شود. به خاطر همین هم است كه دلاوری در شهرش، یك كمیته تشكیل داده به نام كمیته مناسبسازی شهری. این كمیته، رعایت استانداردهای مناسبسازی را در هر پروژه شهری كه به مرحله اجرایی رسیده بررسی میكند تا از همان ابتدا، پروژهها با اصول اولیه مناسبسازی ساخته شود. به لطف تلاش اعضای این كمیته، رحمان میگوید بیشتر پاركهای شهرش، مناسبسازی شده است. هرچند او توضیح میدهد، مكانهای دیگری هم كه نیاز به مناسبسازی دارد، شناسایی شدهاست تا شهری مناسب تردد توانیابان ساخته شود.
به یمن تمام كارهایی كه برای افراد دچار معلولیت انجام شده است، رحمان میگوید: «عضو شورای شهر بودن، نقطه عطف زندگی من است.»