برگزیدگان جایزه داستاننویسی «میخواهم بمانم» با موضوع «نه به سقط عمدی جنین» معرفی شدند
18 هفته و 3 روزی که کتاب میشود
اگر این مطلب را میخوانید یا در جایزه داستاننویسی «میخواهم بمانم» شركت كردهاید یا قرار بوده شركت كنید اما تنبلی نوشتن، ترس از كاغذ سفید و هزار اما و اگر دیگر مانع شده است، در هر صورت كششی دارید به سمت داستاننویسی و وسوسهای برای این كه بدانید شركت در یك مسابقه چه حاصلی میتواند داشته باشد. بدانید و آگاه باشید كه این جایزه روزشنبه برگزیدگانش را در یك مراسم ویژه معرفی كرد و جوایزش را همانجا به برگزیدگان هدیه داد و در ادامه این گزارش میتوانید درباره روند داوری و اتفاقاتی كه برای شركتكنندگان در جشنواره رخ داده و اتفاقی كه در انتظار برگزیدگان است مطلع شوید. فعلا این را داشته باشید كه داستان «18 هفته و سه روز» نوشته فریناز ربیعی رتبه اول این مسابقه را به دست آورد، رتبه دوم را مونا بدیعی جوان برای داستان «زشتو» كسب كرد و رتبه سوم هم تعلق گرفت به مجید اسطیری برای داستان «پشت همین دیوار».
این پایان كار برگزیدهها نبود و قرار است اثرشان سال آینده به صورت كتاب منتشر و روانه بازار شود.
آذر مهاجر
آثار چطور داوری شدند؟
بد نیست یك یادآوری كوتاه داشته باشیم از این كه نشرجامجم سال گذشته جایزه داستاننویسی خودنویس را برگزار كرده بود كه نو قلمها میتوانستند در آن شركت كنند و رقابت بر سر داستانهای بلند بود؛ اما جایزه «میخواهم بمانم» را نشر جامجم برای همه برگزار كرده بود چه نو قلمها چه نویسندههای باسابقه و رقابت در نوشتن داستانهای كوتاهی بود با مضمون نه به سقطجنین عمدی.
همین تابستانی كه گذشت یعنی 24 مرداد گزارشی منتشر كردیم درباره مسابقه «میخواهم بمانم» كه مفصل درباره شركت در این جایزه توضیح دادیم و طبق همین اطلاعات علاقه مندان تا پایان مهر فرصت داشتند در مسابقه شركت كنند اما فرصت شركت در جشنواره تا 24 آبان تمدید شد. از اینجا به بعد را به نقل از وجیهه سامانی بخوانید كه دبیر جایزه «میخواهم بمانم» بود و مراحل داوری داستانهای شركتكننده را مدیریت كرد.
این تعداد آثاری است كه در مرحله اول، داوری شدند. چهار داور كه عبارت بودند از فاطمه سلیمانی، عذرا موسوی، سمیه عالمی و مصطفی رضایی این داستانها را مطالعه كردند. هر اثر را حداقل دوداور مورد مطالعه و كارشناسی قرار دادند.
داوران مرحله اول در نهایت یكصد داستان را برای داوری دقیقتر با معیارهای متفاوتتر انتخاب كردند و در اختیار سه داور نهایی مسابقه گذاشتند. هادی خورشاهیان، زهرا زواریان و ساسان ناطق به عنوان داوران نهایی تمام داستانهای این مرحله را ارزیابی كردند. در واقع تك تك داستانهای رسیده به این مرحله توسط سه داور نهایی مطالعه شدند و میانگین امتیازات این سه داور برای هر داستان لحاظ شد و درنهایت سه برنده نهایی انتخاب شدند.
داوران در هر مرحله چه كردند؟
داوران در مرحله اول محتوا، مضمون، درون مایه و پیام داستانها را ارزیابی كردند و داوران مرحله دوم تكنیك و فرم داستاننویسی، قدرت نویسنده و رعایت اصول داستاننویسی را مورد ارزیابی قرار دادند.
در نهایت مجید اسطیری كه یك نویسنده جوان است و كتابهایی از او منتشر شده، توانست رتبه سوم را كسب كند. مونا بدیعی جوان كه اهل مشهد است و سابقهای از او در دست نیست رتبه دوم را به دست آورد و جایزه اول تعلق گرفت به فریناز ربیعی كه تا به حال كتابی از او منتشر نشده اما دست به قلم است و در تلویزیون و برای برنامههایی مانند اقیانوس آرام نویسندگی میكند.
آن طور كه دبیر جشنواره میگوید بیش از ده اثر دیگر هم در این جشنواره حضور داشته كه امتیاز بالایی كسب كردهاند و بسیار آثار خواندنی و ارزشمندی هستند. وجیهه سامانی بر این موارد تاكید میكند چرا كه معتقد است تلاش داوران این بوده كه آثار رسیده را با دقت داوری كنند.
برندهها چه ویژگیهایی داشتند؟
شیوه داوری آثار حكایت از آن دارد كه مضمون و محتوای داستانها و نیز تكنیكهای داستاننویسی در آثار مورد بررسی قرار گرفته و در نتیجه برگزیدهها از این وجه جزو بهترینها بودهاند اما وجیهه سامانی درباره سه برگزیده نهایی به یك نكته دیگر هم اشاره میكند. او توضیح میدهد: سه اثر برگزیده، یك ویژگی مهم و ارزشمند هم داشتند و آن نگاه و رویكرد مثبت و روشن بوده است. با توجه به این كه موضوع این جایزه یعنی «نه به سقط جنین عمدی» مضمونی تلخ و تیره و ناامیدكننده دارد، جای خوشحالی دارد كه داستانهای برگزیده، نگاهی روشن و مثبت و امیدبخش به این موضوع داشتهاند.
خانم یا آقا مسأله این است!
سقط جنین اگر چه یك موضوع صرفا زنانه نیست و مردان هم میتوانند با آن مرتبط باشند اما به نظر میرسد، شركتكنندگان و نیز داوری این مسابقه تحت تاثیر این مقوله بوده است. درباره داوران وجیهه سامانی آب پاكی را میریزد روی دست ما كه هیچ كدام از داوران بر اساس جنسیت انتخاب نشدهاند و اگر تعداد داوران خانم، بیشتر از داوران آقاست، كاملا اتفاقی است. دبیر جشنواره توضیح میدهد: سعی كردم دوستانی را برای داوری انتخاب كنم كه سابقه داوری داشته باشند، بتوانیم به نظر و رای آنها اعتماد كنیم و چارچوبها و معیارهای داوری ما را بشناسند و اعمال كنند.
او درباره شركتكنندگان هم نظر مشابهی دارد و اگر چه اعلام میكند كه تعداد بانوان شركتكننده در این مسابقه بیشتر از آقایان بوده اما توضیح میدهد: آقایان علاقه مند نوشتن درباره این موضوع كم نبوده و اتفاقا داستانهای بسیار جذاب و تاثیرگذاری از نویسندگان آقا به دستمان رسیده كه شاید برگزیده نشده باشند اما به مرحله داوری نهایی راه پیدا كرده بودند.
داستانهای برگزیده چطور كتاب میشوند؟
برگزاركنندگان مسابقه وعده كرده بودند داستانهای برتر به صورت كتاب منتشر شوند و قرار است این كار را بكنند. وجیهه سامانی به عنوان دبیر جشنواره تاكید دارد كه این كار از حوزه اختیارات او خارج است و كارش به عنوان دبیر در روز اختتامیه پایان یافته است.
سرنوشت داستانهای برگزیده در دست نشر جامجم است و این نشر پایان كارش را در روز اختتامیه مسابقه «میخواهم بمانم» اعلام كرده است؛ به نظر میرسد با پایانی تراژیك مواجه هستیم اما قاسم صفایینژاد مدیر نشر جامجم تاكید میكند با وجود تعطیل شدن این نشر، حتما آثار برگزیده منتشر خواهند شد و به این منظور مذاكراتی را با انتشارات سروش آغاز میكنند و حتی اگر به نتیجه نرسند سراغ ناشر دیگری خواهند رفت اما درهرصورت این آثار را بر اساس وعده منتشر خواهند كرد و احتمالا این اتفاق در سال آینده رخ خواهد داد.
تا امروز دو مسابقه داستاننویسی توسط نشر جامجم منتشر شده و با پایان كار این انتشارات چه بسا دیگر مسابقهای در كار نباشد اما صفایینژاد میگوید به احتمال زیاد مسابقه خودنویس ادامه پیدا خواهد كرد. ماجرا از این قرار است كه دستاندركاران نشر جامجم كه در زمینه انتشار صاحب تخصص و تجربهاند، اقدام به تاسیس یكموسسه انتشاراتی كردهاند و اجاره برگزاری جایزه خودنویس را برای نوقلمها از موسسه جامجم گرفتهاند. بنابراین اگر علاقه مند داستاننویسی هستید هنوز امیدهایی هستند و این قصه ادامه دارد...