گفتوگو با دانشجوی ایرانی ساکن چین که این روزها با «قهوه» به چشمبادامیها محبت میکند
مهربانی «کافی» ست!
اولین بار كه ویروس كرونا، در بازار روزانه شهر ووهان دیده شد و یك نفر را مبتلا كرد، همه هول برشان داشت. ترس افتاد به جانشان اما بعد كه كرونا با همهشان دست به یقه شد و تا لحظه نوشتن اینگزارش، حدود 68 هزار نفر را مبتلا كرده و نفس حدود 1665 نفر را هم بند آورده و جانشان را گرفته است، در شرایطی كه بسیاری از چشمبادامیها از ترس ویروس، از خانههای خود خارج نمیشوند و خیلی از خارجیها، از ووهان قرنطینه شده و حتی از كشور چین، خارج شدهاند، هنوز هستند افرادی كه برای بهتر شدن شرایط از جانشان مایه میگذارند، افرادی که چینی هم نیستند. سینا كرمی یكی از این افراد است یك جوان ایرانی كه در شهر ارواح مانده و برای پزشكان و پرستارانی كه در بیمارستانهای شهر به بیماران خدماترسانی میكنند، قهوه آماده میكند. مهربانی كه ویروس كرونا هم نتوانسته، جلویش را بگیرد.
لیلا شوقی
دو سال پیش كه سینای 29 ساله، به همراه برادرش از شهر ایذه استان لرستان، ویزای تحصیلی گرفتند و راهی شهر ووهان شدند، فكرش را نمیكردند كه داستان یك سفر تحصیلی ساده، به اینجا ختم شود، به جایی كه حالا، امروز، یكی از برادران، تبدیل به قهرمان ملی كشور اژدهای زرد شود.
از دانشگاه تا قهوهخانه
سینا صدایش خسته است اما با حوصله جواب میدهد. با اینكه به قول خودش، هر روز، بدون خستگی در حال كاركردن است، در حالی كه صدای دستگاه قهوه جوش میآید و از آن طرف مراقب است تا شیر هم سر نرود، آرام داستان را از ابتدا تعریف میكند. سینا به ما میگوید: «اول با ویزای تحصیلی وارد چین شدم. قرار بود در یكی از بهترین دانشگاههای شهر ووهان چین، درس بخوانم.» یك ترم بعد، اما كاری در یكی از شركتهای بزرگ چین پیدا میكند و به عنوان باریستا (قهوهچی) در یكی از شعب این شركت كافیشاپی، مشغول به كار میشود. رضایت شغلی باعث میشود او قید درس و مشق را بزند و حتی ویزای اقامتش را تغییر دهد و این بار ویزای شغلی بگیرد. تا دو سال، او با همین شغل، روزگار میگذراند تا این كه ویروس كرونا، پایش را میگذارد در خیابانهای شهر ووهان. بعد از شیوع ویروس، شهر به حالت قرنطینه درآمده و عبور و مرور در خیابانها هم محدود و قدغن شده است. در شرایطی كه هرروز تعداد مبتلایان بیشتر میشود و در بسیاری از مغازهها و فروشگاهها بسته است و برخی از كسب و كارها هم از رونق افتادهاند، همكاران سینا دور هم جمع شدهاند تا كاری انجام دهند. هنوز روزهای اول شیوع ویروس كرونا بود و تعداد افراد مبتلا هم كم بودند و حتی هنوز هیچ تبعه خارجی هم از چین خارج نشده بود. شرایط اما به نحوی بود كه ترس به جان مردم افتاد و خیلیها از بیماری جدید میترسیدند، همه اینها باعث شد تا گروه كوچك هفت نفره سینا و دوستانش كاری برای بالا بردن روحیه مردم شهرشان انجام دهند.
نهضت قهوهای
سینا تعریف میكند كه همان شب، هر كدام از كاركنان، ایدهشان برای بالا بردن روحیه مردم شهر را مطرح كردند، اما یكنفر از همه ایدهاش بهتر بود: «یكی از همكارانم پیشنهاد داد تا به پرستاران و پزشكانی كه به طور داوطلبانه در بیمارستانها مشغول به كار شدهاند، قهوه و شیرقهوه رایگان بدهیم.» صبح روز بعد، پس از این كه ماموران كنترل خیابانی، تب و درجه حرارت هركدامشان را چك كردند و اجازه ورود به خیابان و بعد مغازه را دادند، دست به كار شدند و قهوه و شیرشان را جوشاندند تا ساده و بیادعا، به یكی از بیمارستانهای نزدیك كافیشاپ قهوه سرد و گرم برسانند. طعم نوشیدنیها برای كاركنان بیمارستان، آن قدر دلچسب بود كه گروه كوچك به این فكر افتادند تا به دیگر بیمارستانهای نزدیك هم قهوه برسانند. به خاطر همین، در یكی دو روز اول، تنها به یكی از بیمارستانهای نزدیك، قهوه و شیرقهوه میرساندند، اما بعد بیمارستانها بیشتر شدند تا این كه بعد از 18 روز، این تعداد به پنج بیمارستان نزدیك كافیشاپ رسید. كرمی تعریف میكند كه دیروز صبح، یكی دیگر از بیمارستانها هم درخواست داد تا به آنها نوشیدنی سرد و گرم برسانیم. حالا سینا میگوید كه روزانه، حدود 450 تا 600 قهوه سرد و گرم به بیمارستانها میرسانند.
مهربانی جانانه
حدود ده روز پیش كه هواپیما، به شهر ووهان رفت تا دانشجویان ایرانی را كه در ووهان بودند، به كشور بازگرداند، برخی از دانشجویان و اتباع ایرانی كه در این شهر اقامت داشتند، سوار هواپیما نشدند تا به ایران بیایند. یكی از آنها، سینا بود. برادرش اما به ایران بازگشت و امروز به همراه دانشجویان در قرنطینه است، سینا اما در شهر قرنطینهشده ووهان مانده است؛ شهری كه مردمش از ترس ابتلا به ویروس خود را در خانهها محبوس كردهاند و بیرون نمیروند. حالا هر روز به تعداد مبتلایان اضافه میشود و هر روز، موج جدیدی از این ویروس شیوع پیدامیكند. با این شرایط، عقل سلیم حكم میكند كه بهقولمعروف یك پای دیگر قرض بگیرند و شهر بحرانزده را ترك كنند. سینا اما در شهری كه خطر مرگ در آن وجود دارد، مانده است و حتی كار میكند. وقتی از دلیل ماندنش در شهری كه ویروس در آن هنوز جولان میدهد، میپرسیم، جواب سادهای میدهد: «همه مردم در شهر ووهان ترسیدهاند، من هم ترسیدهام اما تصمیم گرفتم كه پیش دوستان و مردم شهر بمانم تا با كارم، به آنها قوت قلب بدهم.» او توضیح میدهد كه مردم چین با خارجیها خیلی مهربان هستند و همین مهربانی باعث شده تا او بخواهد، مهربانیشان را با مهربانی، جبران كند. بعد میخندد و میگوید: دعا كنید كه ویروس به سراغ ما نیاید.
روزهای شلوغ
در شرایطی كه تمام مردم شهر در قرنطینهاند، عبور و مرور محدود است و مردم اجازه دارند تنها هر ده روز یك بار برای خرید و تامین مایحتاج روزانه از خانههایشان خارج شوند، این گروه اما به شكل دیگری كار میكنند. سینا توضیح میدهد كه آنها مجوز دارند و پلیس به آنها اجازه تردد در شهر را داده است، بنابراین آنها اجازه دارند به خیابان بروند. البته قانون سفت و سخت، سنجش درجه حرارت بدن آنها انجام میشود. یك روز كاری، این گروه هفتنفره اما خیلی جالب شروع میشود. درست است كه خیابانهای شهر ووهان مانند شهر ارواح است و پرنده در خیابانها پر نمیزند، اما آنها ساعات و روزهای شلوغ و پرمشغلهای را دارند. اول صبح، دو نفر از اعضای این گروه، به فروشگاههای نزدیك مراجعه میكنند تا ركن اصلی قهوه مهربانیشان یعنی شیر را خریداری كنند. بعد كه شیر به كافه رسید، همه دست به كار میشوند و دستگاهها را روشن میكنند، شیر میجوشانند و قهوه سرد و گرم درست میكنند. قهوهها كه آماده شد، بستههای تحویل در خودرو یكی از كاركنان قرار میگیرد تا به بیمارستانها برسد و خستگی را از تن پرستاران و پزشكان بتكاند. این خودرو هم مانند خود كاركنان مجوز عبور و مرور دارد. اعضای گروه اجازه ورود بیمارستانها را ندارند به همین دلیل در حیاط بیمارستان، قهوهها را تحویل میدهند. سینا با اشاره به كمبود مواد اولیه در شهر ووهان كه قرنطینه است، میگوید: «در انبار كافیشاپ، قهوه و مواد اولیه دیگر را داریم، شیر و آبمیوه هم روزانه و از فروشگاهها، تامین میشود.» هزینههایی كه تا قبل از رسانهای شدن، همگی از جیب رئیس كافیشاپ تامین میشد و حالا اما مردم چین، از همه شهرها، تصمیم گرفتهاند به این مهربانی بپیوندند تا شاید هرچند كوچك، سهمی در مهربانی داشته باشند. مهربانی كه گویا قدرتش از ویروس كرونا بیشتر است.
مهربانی پارسی
داستان مهربانی سینا و دوستانش، خیلی زود در فضای مجازی منتشر شد. یكی از پرستاران بیمارستانی كه هر روز با قهوه گرم آنها، خستگی از تن در میكرده است، به همه خبر میدهد كه فرشتگانی روی زمین به آنها كمك میكنند. همین میشود كه گروه مهربانی، به تیتر اول اخبار در چین، تبدیل میشوند. در این میان اما سینا بیشتر از هر كس دیگری مورد توجه قرار میگیرد. تنها خارجی گروه كه به جای ترك چین و برگشت به كشورش، برای كمك به شهروندان كشور دومش در شهر ویروسی مانده و با وجود اینكه ممكن است ویروس سراغش برود، هنوز مهربان است و مهربانانه خدمات میدهد. تاثیر كار سینا در چین، آن قدر مثبت بوده است كه بسیاری از رسانههای داخلی چین و انگلیسیزبان خارجی سراغش میروند تا با او صحبت كنند. قوتقلبی كه به چینیها داده شده تا ترس از دلشان رخت بركند و برود. سفیر چین در ایران، از سینا به خاطر مهربانیاش تشكر كرده است و حتی بسیاری از رسانهها از او به عنوان قهرمان ملی یاد كردهاند. اتفاقی كه البته از نظر او قهرمانانه نیست كه همدلانه است. او میگوید: «قهرمان واقعی، پرستاران و پزشكانی هستند كه با وجود خطری كه در ارتباط با بیماران مبتلا ممكن است برایشان پیش بیاید، هنوز در حال خدماترسانی هستند. ما فقط میخواستیم به پرستاران و پزشكان كمك كنیم تا كارشان را بهتر انجام دهند.» ولی این پاسخ باعث نشده مردم چین، بیخیال این خارجی پارسیزبان بشوند، آنها از او به خاطر این همدلی در شرایطی كه بسیاری از كشورها حتی درباره ویروس، آنها را متهم كردهاند، متشكرند.