جهل یا مرض؟ مساله این است
حامد عسکری / شاعر و نویسنده
شما هم مثل من یك گوشی هوشمند توی جیبتان هست. چندتا شبكه اجتماعی را عضوید و حتما برایتان كلیپ و عكس و تصویر میآید. به بعضیهاشان میخندید با بعضیهاشان غمگین میشوید و از دیدن بعضیهاشان تعجب میكنید. من هم مثل شما انسانم و دقیقا همین حسها به من هم دست میدهد. این روزها شبكههای اجتماعی پر شده از تبلیغات انتخاباتی و شاهكارهایی كه هر كدام از كاندیداها انجام میدهند كه انگشتهایمان به نفعشان جوهری شود.
البته كه ناگفته پیداست كه انتخابات با مشاركت حداكثری یعنی تپیدن نبض حیات سیاسی و اجتماعی یك كشور و هر چیز منطقی و مثبتی كه به دمیدن در این تنور و داغ كردنش كمك میكند دستش را هم باید بوسید. اما این وسط عدهای یا از سر نادانی و جهل است و یا غرض و مرضی دارد. اینكه خانم دكتری كه كاندیدا شده و یك میتینگ انتخاباتیاش را توی یك سالن آرایش و زیبایی برگزار میكند یعنی یكجای كار میلنگد. اینكه نمایندهای برود با یك كبابی توی شهرستانی صحبت كند و بنر عكس خودش را بزند جلوی كبابی و بعد خودش كوبیده بپیچد و بدهد به دست شهروندان به امید اینكه اسمش را روی تعرفه بنویسند و بشود نماینده. كم نیستند كسانی كه جوان و متعهد و متخصص هستند و برای رسیدن به مجلس آستین بالا زدهاند و زندگی سالمشان نمیگذارد از این بریز و بپاشها داشته باشند. اما این گونه رفتارها به نظر میرسد توهین به مردم است. از فقر و نداری مردم استفاده كردن و گونی برنج و حلب روغن و كارت هدیه بین مردم نجیب هر حوزه انتخابیهای پخش كردن گناه و خیانت نابخشودنی است كه دودش مستقیم به چشم مردم میرود. تعارف كه نداریم.
این بریز و بپاشها دو حالت دارد. یا خود نماینده وضع مالی توپی دارد كه از جیب مباركش خرج میكند و حلال و طیب و طاهر است كه اگر نگوییم از كجا آورده حداقل باید بگوییم دارد اسراف میكند و حالت دوم این است كه این پول را كسی به كاندیدا حال داده و قول گرفته كه بعدا نماینده از خجالتش دربیاید و جبران كند برایش كه این هم خب از اساس ویرانی است ...با پول خیلی چیزها را میشود خرید ولی لطفا پولتان را روی شعور مردم محك نزنید.