قسمت تازه «اسكوبی دو» دست به احیای این مجموعه پربیننده زده است
ماموریت نجات زمین
ماجراجوییهای اسكوبی دو قرار نیست پایانی داشته باشد و او و دوستان نوجوانش، هنوز به دنبال حل ماجراهای پررمزورازی هستند كه در دنیای پیرامونشان اتفاق میافتد. اما تفاوت اصلی نسخه تازه مجموعه اكشن و ماجراجویانه اسكوبی دو با نسخهها و قسمتهای قبلی در این است كه این بار تماشاگران نه در سالنهای تاریك سینما، كه در منازل خود به تماشای این ماجراجوییهای شیرین و سرگرمكننده مینشینند. قسمت تازه این مجموعه پرطرفدار كه مستقل از قسمتها و نسخههای قبلی است، با نام «اسكوب!» به دیدار تماشاگران و علاقهمندان آمد. به جای اكران عمومی در سینماها در اوایل ماهمی، تهیهكنندگان فیلم در شركت برادران وارنر ترجیح دادند آن را به صورت دیجیتالی و اینترنتی پخش كنند. به صورت طبیعی، شیوع ویروس كرونا تهیهكنندگان سینما را در موقعیت دشواری قرار داد. در این شرایط نامطلوب، یا نمایش عمومی فیلمها تا مدت زمانی طولانی به تعویق میافتد یا ناگزیر و ناخواسته سراغ پخش اینترنتی و استریم (نمایش زنده) میروند. مدیران برادران ورانر در رابطه با انیمیشن تازه و جنجالی خود، ترجیح دادند راه دوم را انتخاب کنند.
البته این اولین فیلمی نیست كه این گونه به نمایش عمومی میرسد. مدتی قبل مدیران كمپانی یونیورسال برای نمایش انیمیشن كامپیوتری خود «ترولها»، همین شیوه را در پیش گرفتند. این كمدی اكشن خانوادگی هم مستقیما سر از بازار اینترنت درآورد و با استقبال بالای تماشاگران سینما روبهرو شد. طبیعی است در دورانی كه فیلم جدیدی راهی پرده سینماها نمیشود، تماشاگران از محصولاتی كه به صورت اینترنتی و استریم پخش میشوند استقبال خوبی میكنند. هر دو فیلم اسكوب! و ترولها به جای حضور در بازار دیویدی و كسب درآمد احتمالی بالا، راه دیگری را انتخاب كردند. البته پخش اینترنتی فیلمها هم، برای تماشاگرانش هزینه مالی دربر دارد.
تحلیلگران اقتصادی سینما میگویند این هزینه كه از سوی تماشاگران خانگی پرداخت میشود، نمیتواند جبرانكننده هزینههای تولید محصولات سینمایی باشد. اما به هر حال، برای خودش رقمی است و شركتهای فیلمسازی در شرایط فعلی، گوشه چشمی به آن دارند.
سازندگان فیلم از «اسكوب!» به عنوان نسخه احیا شده این مجموعه فیلم اسم میبرند. این نسخه قرار است صاحب دنبالههایی شود و طی سالهای آینده قسمتهای دوم تا ششم آن هم وارد مرحله تولید شود. شخصیتهای كلاسیك انیمیشنی كه توسط تیم دو نفره هانا ــ باربرا خلق شد، از دهه 30 میلادی تا به حال، دستمایه تولید تعداد زیادی فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی زنده و انیمیشنی بودهاند. كاملا مشخص است كه مدیران برادران وارنر قصد ندارند از این محصول موفق و پرطرفدار خود دست بردارند و آن را به عنوان یك تاریخ دوستداشتنی كه تاریخ مصرفش گذشته است، به قفسه بایگانی بسپارند.
داستان اسكوب! شباهت زیادی به داستانهای قسمتهای قبلی اسكوبی دو دارد. بعد از آن كه فرد بهصورت اتفاقی اسكوبی دو را پیدا كرده و با او دوست میشود، موفق میشوند همراه سه دوست ماجراجویشان پرده از راز یك عمارت متروكه جن زده بردارند. این موضوع باعث میشود آنها به صورت یك گروه درآمده و سراغ حل ماجراهای پررمزوراز محیط پیرامون خود بپردازند. این گروه خیلی زود مجبور به رویارویی با بزرگترین و پرچالشترین راز دوران خود میشوند. یك سگ ماشینی كه حالتی شبحگونه دارد، زندگی روی كره زمین را به مخاطره افكنده است. اسكوبی دو و دوستانش باید هویت واقعی این سگ ماشینی را كشف كنند. بهزودی مشخص میشود بلوفالكون شرورترین انسان روی كره زمین، با كمك این سگ ماشینی بهدنبال پیدا كردن رمزی قدیمی و كهن است تا با كمك آن، بر زمین و انسانها تسلط پیدا كند. اما اسكوبی و دوستانش قصد ندارند اجازه این كار را به شخصیت شرور داستان بدهند.
بحث تولید نسخه انیمیشنی احیا شده اسكوبی دو، از اواسط تابستان 2014 در كمپانی برادران وارنر مطرح شد. مدیران شرکت به این نتیجه رسیدند كه ماجراجوییهای اسكوبی دو، باید در شكل و شمایل كارتونی ادامه پیدا كند و تولید نسخهای زنده از آن كار درستی نیست. برای انیمیشن احیا شده جدید، راندل گرین به عنوان كارگردان انتخاب شد.
ترس از کارهای بزرگ
اسکوب! در کنار پنج شخصیت اصلی مجموعه انیمیشنی اسکوبی دو، از یکی از چهرههای مطرح این مجموعه (که کمتر مورد استفاده قرار گرفته) بهره برده است. بلو فالکون که با نام برایان هم شناخته می شود، یکی از ابرقهرمانانی است که تیم دو نفره هانا- باربرا در بعضی از اپیزودهای کارتون تلویزیونی اسکوبی دو، از او استفاده کرده بودند. این شخصیت در نسخه زنده سینمایی اسکوبی دو حضوری نداشت. اما در اسکوب! به صورت یکی از چهره های محوری درآمده است. با اضافه شدن برایان به ماجراهای فیلم، وجه علمی - تخیلی آن تا حد زیادی افزایش یافته است. برایان شباهت بسیار زیادی به ابرقهرمانان داستان های دو شرکت مارول و دی سی کامیکز دارد. با این حال، او هیچ وقت به صورت یک شخصیت مستقل در هیچ فیلم سینمایی ظاهر نشد. او با قدرت های فراطبیعی خود، به کمک اسکوبی دو و دوستانش می آید. در اسکوب هم، همین وظیفه به عهده او گذاشته شده است. او صاحب یک سگ باهوش و مهربان است، که در انجام ماموریتها به کمک صاحبش می آید. حضور این دو شخصیت در داستان اسکوب، کاملا منطقی و قابل قبول است. از آنجا که شخصیت منفی داستان، قصد بهره برداری و سوءاستفاده از قدرت های فراطبیعی را دارد، همراهی شخصیت ابرقهرمانی چون برایان با شخصیت های اصلی ماجرا بسیار منطقی به نظر می رسد.
البته در داستان فیلم، به ترس او از انجام کارهای بزرگ هم اشاره می شود. برایان که احساس می کند نمی تواند مثل پدر ابرقهرمانش ریدلی کراون باشد، با حمایت اسکوبی دو و دوستانش اعتماد به نفس لازم را به دست می آورد. بر همین اساس است که برخی منتقدان پیشبینی می کنند بزودی اسپین آفی بر اسکوب! تولید شده و این ابرقهرمان در آن، به عنوان شخصیت مرکزی داستان معرفی شود.
امیدها به انیمیشن ایرانی
صنعت سینمای ایران از دیرباز نگاه خوشی به نوع و گونه انیمیشن نداشته است. نگاهی به مجموعه فیلمهایی كه در تمام دهههای گذشته ساخته شده، كاملا بیانگر این واقعیت تلخ است كه فیلمهای كارتونی جایگاهی در سبد تولیدات بومی نداشته است. نه تنها بضاعت سینمای قبل از انقلاب در این رابطه بسیار محدود بوده، كه هنرمندان بعد از انقلاب هم توجه چندانی به این گونه محبوب بینالمللی از خودشان نشان ندادهاند. تا قبل از انقلاب، تولیدات انیمیشن محدود به چند كار كوتاهی بود كه در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان ایران تهیه شد. این انیمیشنها كه بیشتر استاپموشن بودند، داستانهایشان را از افسانهها و اساطیر ایرانی میگرفتند. در یك كلام، این محصولات برای نمایش عمومی و فروش در جدول گیشه نمایش تولید نمیشدند. بعد از انقلاب هم حال و روزی بهتر از دوران قبل از خود نداشت. اما آیا تقصیر را باید به گردن هنرمندان ایرانی انداخت؟ واقعیتهای تاریخی چنین نمیگویند. در یك نگاه كلیتر، میتوان دید كه گونه انیمیشن نه فقط در ایران كه در اكثر كشورهای دنیا (حتی آنهایی كه صنعت سینمایی بسیار قوی داشتهاند) برای سالها و دههها مهجور مانده است.
در كارنامه سینمایی كشورهای پیشرفته هم، به ندرت میتوان تعداد زیادی فیلم انیمیشن پیدا كرد. تا آن زمان كه انیمیشن سنتی (كه با هنر دست انیماتورها خلق میشد) باب بود، تنها شرکت والت دیزنی بود كه محصولات كارتونی عرضه میكرد. در این زمین بیرقیب، تنها انیمیشنهای این كمپانی بود كه مردم عادی را به خود جذب میكرد. تلاشهای پراکنده شركتهای رقیب در این دههها، حاصلی جز شكست و ناكارآمدی به همراه نداشت.
از دو دهه قبل و با ورود انیمیشن كامپیوتری (كه اتفاقا شرکت والت دیزنی مبدع آن بود)، تولید فیلمهای انیمیشن در خود آمریكا رونق ویژهای گرفت و بقیه شركتهای فیلمسازی توانستند خودی در این زمینه نشان دهند و حتی به صورت رقیبی جدی برای والت دیزنی درآیند. با كنار رفتن انیمیشن سنتی و قدرت گرفتن انیمیشن كامپیوتری، تولید محصولات كارتونی در بقیه نقاط دنیا هم رونق گرفت. در این بین، صنعت سینمای فرانسه بیشترین موفقیت را داشت. البته ژاپنیها (به ویژه هایائو میازاكی) طی دهههای گذشته نوع خاص و جذابی از انیمیشن سنتی را ارائه دادهاند، كه در خود ژاپن تماشاگران و طرفداران بیشماری داشته است. سینمای اروپای شرقی هم در تمام این سالها صاحب یك صنعت انیمیشنسازی قوی بوده است، اما این فیلمها بیشتر جنبه هنری داشته و برای گیشه نمایش ساخته نشدهاند. سینمای ایران در چند سال اخیر با تولید انیمیشنهایی چون شاهزاده روم، رستم و سهراب، فیلشاه و خورشید مصر تلاش كرده وارد وادی ساخت این گونه فیلمها شود. استفاده از نام چهرههای مطرح سینمایی به عنوان صداپیشه در این محصولات، تلاشی برای جذب مخاطب بیشتر بوده است. با این تلاشها، صنعت انیمیشنسازی ایران میرود که جایگاه خوب خود در بین دیگر تولیدات سینمایی را کسب کند. «بنیامین» و «آخرین داستان» تازهترین تولیدات انیمیشنی هستند كه در شش ماه اخیر اكران عمومی شدند. البته سرنوشت آخرین داستان یكجورهایی
به داستان كرونا گره خورد و نتوانست آنطور كه باید و شاید در معرض دید تماشاگران قرار گیرد.
بدبیاری یا خوششانسی؟
كسی اطلاعی از آینده ندارد و نمیداند كه قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟ برای مثال تهیهكنندگان اسكوب! اگر میدانستند بلایی به نام كرونا در راه است، حتما فیلمشان را در همان تاریخ اولیه یعنی سپتامبر 2018 اكران میكردند! اما مدیران برادران وارنر كه میخواستند تغییراتی جزئی در انیمیشن خود بدهند، تاریخ نمایش عمومی را به اواسط می2020 منتقل كردند. تحلیلگران اقتصادی سینما میپرسند تهیهكنندگان اسكوب! از روی اجبار تن به این موضوع دادند كه فیلمشان مستقیما وارد بازار اینترنت و ویدئو شود، یا با رضایت خاطر این كار را كردند؟ به نوشته منتقد نشریه ورایتی، اتخاذ این تصمیم ریسكی بزرگ برای سازندگانش بود. به واسطه این ریسك، برادران وارنر متحمل ضرر و زیان زیادی شدند؟ تهیهكنندگان فیلم اینطور فكر نمیكنند. بحث بر سر تولید قسمتهای بعدی این انیمیشن كامپیوتری، میتواند نشانهای از این باشد كه خبری از ضرر و زیان نبوده است. آمارها هم چیز دیگری نشان میدهد. بر اساس نوشته نشریات سینمایی، اسكوب! در هفته اول پخش خود یكی از پنج فیلم موفق در چهار مركز اجاره و نمایش فیلمهای جدید سینمایی بوده است. تحلیلگران اقتصادی سینما هم گفتهاند این فیلم، وضعیت فروش بهتری در مقایسه با انیمیشن ترولها در بازار itunes و دیگر بازارهای اینترنتی داشته است. به گفته اهل فن، اسكوب! در اولین هفته پخش اینترنتی بیش از 40 میلیون دلار فروش كرده است.
برای انتخاب صدای شخصیت فرد جونز، مذاكراتی با افراد معروفی چون دواین جانسون، كریس پاین و رایان رینولدز شد. به دلایلی كه مشخص نیست، هیچیك از آنها در پایان گفتوگوها با تهیهكنندگان فیلم به تفاهم و توافق نرسیدند. زك افران كه قبل از این با انیمیشن «لوركس» به عنوان صداپیشه همكاری داشت، دومین تجربه صداپیشگی خود را بسیار باارزش توصیف كرده و میگوید در آینده با تعداد بیشتری انیمیشن همكاری خواهد كرد. اسكوب! دومین اثر هانا ــ باربرا بعد از «اسمورفها» (2017) است، كه به صورت زنده ساخته شده بود و به صورت انیمیشنی بازسازی شد. سازندگان فیلم برای كار صداپیشگی آن، از جمع چهار نفره فردی پرینتز جونیور، سارا میشل گلر، لیندا كاردلینی و متیو لیلارد دعوت به همكاری نكردند. این بازیگران در دو قسمت زنده سینمایی اسكوبی دو كه حدود دو دهه قبل تولید شد، نقش چهار شخصیت اصلی انسانی داستان را به عهده داشتند. هر چهار بازیگر به صورت جداگانه به انتقاد از مدیران شرکت برادران وارنر پرداختند و گفتند از نظر حرفهای، به آنها اهانت شده است. تعدادی از منتقدان هم بر این عقیدهاند كه بهتر بود صداپیشگی چهار شخصیت محوری انسانی انیمیشن اسكوب!، به بازیگرانی داده شود كه در نسخه زنده آن ایفای نقش كرده بودند. قسمت اول نسخه زنده در سال 2002 تهیه و با اقبال عمومی روبهرو شد. گرچه منتقدان اعلام كردند ساخت نسخهای زنده از ماجراهای اسكوبی دو تصمیم درستی نبوده است، اما تماشاگران در سراسر جهان رقمی حدود 276 میلیون دلار برای دیدن آن پرداخت كردند. شرکت برادران وارنر بلافاصله بعد از این موفقیت دست به كار تولید دومین قسمت فیلم شد. هزینه 80 میلیون دلاری تولید قسمت دوم در سال 2004 برابر با رقم هزینه تولید قسمت اول بود. اما فروش 180 میلیون دلاری جهانی آن، رضایت خاطر تهیهكنندگانش را فراهم نكرد. به همین دلیل، تولید قسمت سوم كه از قبل اعلام شده بود، در هالهای از ابهام قرار گرفت. نسخه زنده نگاهی وفادارانه به مجموعه انیمیشنی تلویزیونی هانا ــ باربرا داشت. این مجموعه در سال 1969 تولید و بلافاصله تبدیل به یكی از موفقترین كارهای تلویزیونی دوران خود شد.