گفتوگوی ویژه با مارکار آقاجانیان و خاطرهبازی با جامجهانی برزیل و روسیه
اگر VAR بود، آرژانتین را میبردیم
نان.عشق.فوتبال. ، شاید این سهکلمه برای توصیف 8سالی که گذشت، کفایت نکند. 8سالی که حالا شبیه به یک قصه زیبا و چون تصویری از روبهرویمان میگذرد. 8سال آن بالا. 8سال در قله. یک وقتهایی چشممان را میمالیدیم که نکند خواب باشیم. شاید دقیقه60تا80 بازی ایران و آرژانتین رویا بود. شاید خواب میدیدیم که داریم پرتغال را با کریس رونالدو میبریم تا به مرحله دوم جامجهانی برسیم. وقتی این تصاویر تمام میشود، با حال این روزهای تیمملی، زانوی غم بغل میکنیم. اما چه میشود کرد؟ این بخشی از زندگی است. حالا ما ماندهایم و خاطرات شیرینی که گهگاه آنها را مرور میکنیم. به همین بهانه و در دومین سالروز بازی تیمملیمان با پرتغال در جامجهانی روسیه، سر وقت مارکار آقاجانیان رفتیم، مربی سابق تیمملی در همان 8سال.
این روزها همه را به یاد ایام جامجهانی میاندازد. مخصوصا جامجهانی برزیل و روسیه. خیلی خاصتر یاد بازی آرژانتین میافتیم و کاری که تیمملی کرد. واقعا چه رازی داشت مهار ستارههای آرژانتین به آن شکل؟
این بازی یکی از بزرگترین بازیهای تاریخ تیمملی بود. از لحاظ ذهنی، بدنی و فنی کاملا آماده حضور در آن بازی و جامجهانی بودیم. در نیمهاول بازی با آرژانتین سعی کردیم بیشتر بازی را کنترل کنیم که این اتفاق افتاد.
در بین دو نیمه کیروش در رختکن چه چیزی به بازیکنان گفت؟
صحبت او بیشتر در این مورد بود که ما نیمهاول بازی را کنترل کردیم و باید در نیمهدوم به دروازه آرژانتین حمله کنیم. تاکید او این بود که میتوانیم از فشار در بیاییم. در نیمهاول بیشتر توپ دست آرژانتین بود. نه اینکه بازی یکطرفه باشد. ما طبق برنامه میخواستیم بازی را کنترل کنیم. در نیمهدوم با صحبتهایی که شد، موقعیتهای خوبی داشتیم. موقعیتهای گل ما حتی بیشتر از آرژانتین بود. دروازهبان آنها روز خوبش بود. چند موقعیت صددرصد ما را گرفت. ضمن اینکه نقطه حساس بازی هم پنالتی مسلم روی دژاگه بود که متاسفانه داور آن را نگرفت. اگر آن زمان VAR بود، قطعا پنالتی میگرفتند و نتیجه بازی عوض میشد. شک نکنید ما آرژانتین را شکست میدادیم.
فشاری که در دو بازی قبلی روی تیم آمد باعث شد در بازی آخر آنطور به بوسنی ببازیم؟
ما باید بازی با بوسنی را میبردیم. این تنها راهمان بود. ما در دو بازی قبلی فشار زیادی تحمل کردیم. خودتان میدانید شرایط هر 4روز بازی کردن هم چقدر سخت است. یادم هست بعد از قرعهکشی میگفتند بوسنی ضعیفترین تیم گروه است ولی ما اصرار داشتیم اینطور نیست. آنها 19- 18لژیونر خوب در اروپا داشتند. بعضیها فکر میکردند این تیم ضعیف است ولی مقابل ما چون حذف شده بود، راحتتر بازی کرد. در حالی که ایران تحت فشار بود و باید میبرد.
28 خرداد سالروز بازی معروف ایران و کرهجنوبی هم بود. هنوز اتفاقات آن بازی یادمان میافتد هیجانزده میشویم.
تقریبا 6-5 روز زودتر برای بازی به کره رفتیم. کاملا آماده آن مسابقه هم بودیم. تمرینات خوبی داشتیم. بازیکنان از وظایفشان خبر داشتند. شما دیدید کیروش به لحاظ روحی و روانی چطور تیمملی را آماده کرد. آن حرفهای مربی کره هم بدجور به ما برخورد. یادتان که هست؟ گفته بود دوست داریم ازبکستان با ما به جامجهانی برود و ایرانیها از خانهشان جامجهانی را تماشا کنند. این صحبتهای او خیلی غیرحرفهای بود. ما هم از فضای به وجود آمده خوب استفاده کردیم، مخصوصا شخص کارلوس کیروش. باور کنید حرفهای مربی کره بیشتر از ما به کارلوس برخورده بود. کیروش خودش را یک ایرانی میدانست. دیدید که بعد از بازی هم چطور برای سرمربی کرهجنوبی مشت گره کرد. به نظر من کیروش از خیلی از ایرانیها ایرانیتر بود. عجب برد خاطرهانگیزی.
در جامجهانی روسیه هم تا مرز صعود رفتیم. حیف.
ما جام را خوب شروع کردیم و مراکش را بردیم. هدف ما این بود که مقابل مراکش مثل آرژانتین بازی کنیم. تیم قلدری بود. قوی بودند ولی خوب بازی را کنترل کردیم. حتی دو موقعیت گل روی ضدحملات داشتیم. اکثر بچههای ما اصلا تجربه جامجهانی را نداشتند. در بازی اول ما خیلی روی تعویضها حساب کردیم و به چیزی هم که میخواستیم رسیدیم. شما اگر دقت کرده باشید ما در 30 دقیقه آخر بازی با اسپانیا و پرتغال هم خوب حمله کردیم و حتی به گل رسیدیم.
بعد از بازی با مراکش انگار به نماینده فیفا هم چیزهایی گفتید.
وقتی بازی تمام شد، نماینده فیفا به رختکن آمد و تبریک گفت. آقای کیروش و بازیکنان تیمملی به شدت از قضیه تحریمها گلایه کردند. کیروش گفت چرا فوتبال ایران نمیتواند به پولهایی که حقش است، دسترسی داشته باشد؟ آن موقع به خاطر تحریم حساب ما را بسته بودند. گفتند صدای اعتراض ما را به مسؤولان رده بالای فیفا برسانید. کیروش در تمام این بحثها همراه همه بود و اعتراض میکرد، مخصوصا سر ماجرای تحریم. تا لحظه آخر بازی با پرتغال شانس صعود داشتیم. نمیدانیم، شاید باور نکرده بودیم که میتوانیم. ما سعی کردیم فشار حملات پرتغال را هم بگیریم و بازی را کنترل کنیم تا به نتیجه دلخواه برسیم. باید بگویم من افتخار میکنم 8سال کنار این تیم در برزیل و روسیه بودم. باعث افتخار است با آن کادر و بازیکنان کار کردم.
روایت صحبتها با طارمی بعد از بازی با پرتغال
اول از همه باید بگویم کسی که فوتبال بازی کرده باشد میداند در آن لحظه گل کردن آن توپ چقدر سخت است. مهدی واقعا 90 دقیقه دویده بود. من به مهدی گفتم چرا گریه میکنی؟ تو مهمترین گلهای صعود به جامجهانی را زدی. تو برای تیمملی درخشان بازی کردی. میخواستی آن توپ را هم گل کنی ولی نشد. مردم این چیزها را میفهمند. گلهایی که برای صعود زدی از یادشان نرفته. مردم ایران قدرشناس هستند. ولی مهدی خیلی ناراحت بود و گریه میکرد. واقعا مردم قدرشناس هستند. حتی بعد از دو سال ما را در خیابان میبینند تشکر میکنند و محبت دارند.