دوستان و همکاران ماهچهره خلیلی از سابقه رفاقت و همکاری با این بازیگر محبوب میگویند
ماهچهره به دیدار پروین رفت
تنها تصویری كه از زندهیاد ماهچهره خلیلی در ذهن دوستان، همكاران و حتی بچههای رسانه و خبرنگار باقیمانده، لبخند همیشگی اوست.
بازیگر جوانی كه با وجود اینكه متولد ایران نبود و سالها در لندن زندگی كرده بود، اما دلش برای ایران میتپید و به همین خاطر برای تنها فرزندش هم شناسنامهای با هویت ایرانی گرفت.
او پس از سالها به ایران بازگشت و با سریال «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری در سال 83 بازیگری را در تلویزیون تجربه كرد و آخرین حضورش در این رسانه هم در سال گذشته بازی در سریال «مرضیه» به کارگردانی فلورا سام بود. خلیلی در طول این سالها عاشقانه كار كرد و در فیلمها و سریالهای بسیاری حضور داشت. از جمله: در چشم باد، کلاه پهلوی، گذر از رنج ها و دختر گمشده.
اما سرانجام در 17 مرداد به دلیل سرطان لوزالمعده در لندن و در كنار خانوادهاش دیده از جهان فروبست. وی در این مدت تجربه بازی در چند سریال تاریخی را با کارگردان های خوبی داشت و در هر نقشی که ایفا می کرد، متانت، وقار و آرامش را از وجودش به کاراکتر می داد و به آن جان می بخشید. به گفته دوستان و همکارانش علاقه ای نداشت که کسی از بیماری اش مطلع شود. او از سال گذشته درگیر بیماری شد و مدتی هم در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفت. از تابستان سال گذشته نیز برای دیدن خانواده به لندن رفت و روزهای پایانی عمرش را در کنار آنها سپری کرد.
از اینرو جامجم با تعدادی از همكاران و دوستان او گفتوگو كرده است كه در ادامه میخوانید:
با خندههایش دل ما را گرم میكرد
فلورا سام، نویسنده، بازیگر و كارگردان: قبل از اینكه در سریال «مرضیه» با هم همكاری كنیم، در فیلم «قرارمون پارك شهر» همكار بودیم. اما خانم خلیلی ایران نبود كه من برای بازی در سریال مرضیه با او تماس گرفتم و پیشنهاد كار دادم و فیلمنامه را برایش فرستادم. اتفاقا دیشب پیام صوتی ماهچهره را گوش میكردم كه چقدر از متن خوشش آمده بود و دوست داشت كه در این سریال بازی كند. بههمین خاطر برای بازی در این سریال به ایران بازگشت و به گروه ما پیوست. خانم خلیلی بسیار خوشرو و مهربان بود. میتوانم بگویم همه ویژگیهایی كه در این یكی دو روز درباره ایشان در فضای مجازی گفته میشود، درست بود. بسیار مهربان، گرم و دوستداشتنی بود. اما نكتهای كه شاید كسی به آن اشاره نكرده، این بود كه سر سریال مرضیه بود كه حالش بد شد و دل درد شدیدی گرفت. ما در ورامین كار میكردیم و سریع او را به بیمارستان رساندیم. اما به دلیل اینكه امكانات آنجا محدود بود، به تهران منتقل شد و حدود 15 روز بستری بود. گویا تودهای در پانكراس او دیده شده بود و به همین خاطر تحتعمل جراحی قرار گرفت. با این حال وقتی از بیمارستان مرخص شد، بسیار خوشبرخورد و خوشروحیه بود و با همان روحیه سر كارش برگشت. من از زمانی كه خبر فوت او را شنیدم، به این فكر میكنم كه چقدر روحیهاش را حفظ كرد و به هیچكسی حرفی نزد. هیچوقت خندههای قشنگش را فراموش نمیكنم. صدای خندههایش را كه میشنیدم به او میگفتم با خندههایت دل ما را گرم میكنی و به لوكیشن ما جان میدهی. این خندهها درست زمانی بود كه خودش میدانست چه مشكلی دارد. با این حال همیشه خوش خنده بود و روحیهاش را حفظ میكرد. قوی بودن و شجاعتش قابل ستایش است.
بسیار باوقار و متین بود
عبدالرضا زهرهكرمانی، بازیگر و كارگردان: خیلی سخت است درباره كسی حرف بزنی كه عزیز همه است. آشنایی من با خانم خلیلی عزیز بهسالهای دور برمیگردد. سال
85 ــ 84 سریالی به نام «كتابفروشی هدهد»را با خانم برومند كار میكردم كه خانم پروین سلیمانی مادربزرگ خانم ماهچهره نقش عمه من را بازی میكرد. خانم خلیلی در آن كار سر صحنه آمد و با هم بیشتر آشنا شدیم و این دوستی ادامه داشت تا اینكه من هم مهاجرت كردم و ساكن لندن شدم، چون خانواده خانم ماهچهره هم در لندن زندگی میكنند، او مدام برای دیدن آنها به لندن میآمد و با هم در ارتباط بودیم. وقتی فیلم كوتاه میساختم، سرصحنه میآمد. ما مثل یك خانواده بودیم. خانم خلیلی بسیار متین و باوقار و مهربان و فروتن بود. من تجربه از دست دادن عزیز زیاد داشتم. از خانوادهام تا دوستانم را در طول این سالها از دست دادم و با رفتن هركدامشان بخشی از قلبم انگار از وجودم جدا شد. از زمانی كه خبر فوتش را از پرستو صالحی شنیدم، باورم نمیشد. با همسرش تماس گرفتیم كه از فیلمبردارهای خوبمان است و با هم كار كردهایم. وقتی شنیدیم خبر واقعیت است، با دوست مشتركمان به خانه خواهرش رفتیم كه خانوادهاش هم آنجا بودند.
پسرش در حیاط آب بازی میكرد و هنوز نمیدانست كه مادرش دیگر نیست كه او را در آغوش بگیرد. در این بین همسرش را دیدیم كه با لباس مشكی به استقبال ما آمد. آنجا بود كه باور كردم ماهچهره خلیلی دیگر در بین ما نیست. خداوند به ابراهیم و پرواز عزیز صبر بدهد كه بتوانند فقدان ماهچهره عزیز را تحمل كنند.
تا زندهایم قدر همدیگر را بدانیم
لاله اسكندری، بازیگر: «در چشم باد» تنها همكاری مشترك ما بود كه یكسال این همكاری به طول انجامید. آنقدر خبر شوكآوری بود كه از زمانی كه شنیدم، هنوز باور نمیكنم و نمیتوانم فراموش كنم دختر پرانرژی و خندان دیگر بین ما نیست. فقدان چنین عزیزی را به جامعه هنری تسلیت میگویم. ماهچهره بسیار دختر باانرژی و باعلاقه و مشتاقی بود. یادم میآید چون سالها ایران زندگی نكرده بود و بهتازگی آمده بود، بعضی دیالوگها برایش ناآشنا بود و خیلی از كلمات را متوجه نمیشد. به همین خاطر من بعضی وقتها كلمات را برایش معنا میكردم. فكر میكنم تصویری كه همه از ماهچهره دارند این است كه دختر كوشا، باانرژی و مهربان بود و برای اینكه به دنبال علاقهاش به بازیگری برود، از خانوادهاش كه ساكن انگلیس بودند، جدا شد و اوایل دهه 80 به ایران آمد. اینطور كه شنیدم سال گذشته كه با خانم سام و همسرشان زندهیاد آقای اوجی در سریال مرضیه همكاری میكردند، متوجه بیماریشان شدند. البته بعد از آن متاسفانه ارتباط چندانی با هم نداشتیم. میدانم كه اصولا دوست نداشت كسی از بیماریاش مطلع شود. به همین خاطر خیلی در این باره صحبت نمیكرد. تابستان گذشته هم كه از ایران رفت و به همین خاطر اصلا باور نمیكردم، اما افسوس كه جوانهای اینچنینی را از دست میدهیم. تلخی ماجرا هم همین است كه وقتی زندهایم یادی از همدیگر نمیكنیم و سراغی از هم نمیگیریم و قدر همدیگر را نمیدانیم. اما وقتی از میان ما میروند، ابراز تاسف میكنیم. ماهچهره همیشه خوشرو، خوش خنده و چهره زیبایی داشت و همیشه به او میگفتم كه نامت برازندهات است. چون همیشه از بودن با او میشد انرژی گرفت. برای من تجربه «در چشم باد» بسیار تجربه شیرینی بود و یكی از نقشهای اصلی كه با هم در ارتباط بودیم، ماهچهره بازی میكرد. من فكر میكنم سینما یكی از چهرههای باانگیزه و كوشای خودش را از دست داد. امیدوارم روحش در آرامش باشد. چقدر خوشحال شده بود كه مادر شده و از این موضوع انرژی میگرفت. عاشقانه فرزندش را دوست داشت و برایش نقشههایی داشت كه نتوانست اجرایی كند. اگر یكسال قبل به من میگفتند ماهچهره خلیلی و مجید اوجی در میان ما نیستند، اصلا باور نمیكردم. اما متاسفانه هر دوی آنها را از دست دادیم. ای كاش پیش از اینكه از این دنیا برویم، قدر همدیگر را بدانیم.
مثل اسمش ماه بود
نعیمه نظامدوست، بازیگر: من و ماهچهره حدود 13 سال پیش در سریال «نردبامی بر آسمان» همكار شدیم و دوستیمان شكل گرفت و در طول این سالها این دوستی خیلی عمیق شد و مدت زیادی به نوعی با هم زندگی كردیم. یعنی مدام منزل همدیگر بودیم. البته تنها همكاری مشترك ما به همان سریال برمیگردد، اما دوستی بسیار عمیقی داشتیم و مدام كنار هم بودیم. ماهچهره برای من دیگر همكار و دوست نبود، خانواده و عزیز من بود. ماهچهره مثل اسمش همه جوره ماه بود. مثل یك فرشته بود. بسیار دختر باگذشت و مهربانی بود. بسیار آدم با نظمی بود و برای هر كاری نظم و مدیریت خاصی داشت. برای هر كاری تحقیق میكرد و هیچ كاری را بیدلیل انجام نمیداد. همیشه میخندید و شاد بود؛ حتی اگر غم داشت. به همین دلیل همیشه به ما انرژی مثبت میداد. من از بیماریاش خبر داشتم و دنبال كارش میرفتم و مداركش را برای دكتر فرستاده بودم، اما از من قول گرفته بود كه به كسی نگویم. برای دیدن خانوادهاش تابستان سال گذشته از ایران رفت. از زمانی كه متوجه بیماریاش شده بودم، حدود 10ماه قبل، شبها خواب نداشتم و مدام نگرانش بودم و به مشهد رفتم و برایش دعا كردم. روزهای آخر كه بیمارستان بود و با هم در ارتباط بودیم، از من خواست كه از بیماری و وضعیتش به كسی حرفی نزنم، چون میگفت میخواهم برگردم و كار كنم. اما دو روز نشد كه خبر فوتش را شنیدم. خیلی برایم سخت است كه عزیزم را از دست دادم. ماهچهره فرشته بود و مثل همیشه سینما قدر فرشتههایش را ندانست كه به آرزوهایش برسد و كارهایی را كه دوست داشت، نتوانست انجام بدهد.
همیشه مادر...
شاهد احمدلو، بازیگر و كارگردان: پیش از فیلم سینمایی «موش» من و خانم خلیلی تلهفیلم «همیشه مادر» را با هم كار كرده بودیم. خانم خلیلی بهشدت عاشق كارش بود و در كار بسیار حرفهای و منظم و یكی از افرادی بود كه جزو ریشههای اصیل سینما بود. خانم خلیلی بسیار دوست و همراه بود. به گفته خودش یكی از بهترین كارهایی كه در سینما بازی كرد، فیلم «موش» بود كه متاسفانه دیده نشد.
خانم خلیلی از زمانی كه به ایران آمده بود با كارگردانان خوبی كار كرده بود و آشنایی ما هم به بعد از حضورش در فیلم «تله» سیروس الوند برمیگردد كه تهیهكننده آن فیلم تهیهكننده «چند میگیری گریه كنی» هم بود.
متاسفانه من چند ماه قبل از طریق یكی از دوستان مشتركمان از بیماری خانم خلیلی مطلع شدم و بسیار تاسف خوردم. اما با روحیهای كه از ایشان سراغ داشتم و عاطفه و انگیزهای كه در خانوادهاش دیده بودم، ایمان داشتم كه بیماری سرطان را شكست میدهد. به خانوادهاش و همه دوستان و همكارانش تسلیت میگویم و خودم را شریك غمشان میدانم.
خانم خلیلی بسیار اهل خانواده بود
كورش تهامی، بازیگر: تنها همكاری مشترك من و خانم خلیلی به سریال «دختر گمشده» برمیگردد. من در مدتی كه با ایشان همكار بودم، بهجز وقار و متانت چیز دیگری از ایشان ندیدم. خانم خلیلی خیلی اهل خانواده بود و بسیار همكار همراهی بود. یادم میآید اگر در كار برداشتی تكرار میشد، با خوشرویی همیشگیشان همراهی میكردند. بسیار آدم خوشاخلاقی بود و باعث تاسف است كه این اتفاق افتاد و خانم خلیلی دیگر در جمع ما نیست. خبر فوت ایشان بسیار خبر ناراحتكننده و شوكآوری بود. من عمیقا درگذشت ایشان را به خانواده و همكاران و دوستانشان تسلیت میگویم. افسوس كه چنین همكار مهربانی را از دست دادیم.
پیام تسلیت مرتضی میرباقری، معاون سیما
درگذشت نابهنگام بانوی هنرمند، سركار خانم ماهچهره خلیلی، موجب تأثر و اندوهی عمیق شد. هجرت زودهنگام بازیگری توانمند، تحصیلكرده و فرهیخته، خسرانی برای رسانه است. مرحومه ماهچهره خلیلی، عشق به وطن را در عمل، با نقشآفرینی در سریالهای فاخر و ارزشمند سیما نشان داد؛ سریالهایی چون مختارنامه، در چشم باد، كلاه پهلوی، گذر از رنجها، نردبام آسمان و... آخرین حضور این بازیگر در مجموعه تلویزیونی «مرضیه» بود كه بهعنوان سریال ویژه ماه محرم سال ٩٨ از سیما پخش شد. اینجانب، درگذشت این هنرمند فقید را حضور خانواده محترم ایشان، خانواده رسانه ملی، جامعه هنری و مردم همیشه قدردان كشورمان تسلیت میگویم و برای بازماندگان از خداوند متعال طلب صبر و برای آن هنرمند رحمت و غفران الهی مسألت دارم.
پیام تسلیت سیمافیلم
درگذشت زندهیاد ماهچهره خلیلی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون، موجب تأثر و اندوه عمیق جامعه هنری و مردم شد. خبر فوت ناگهانی بانوی بااخلاق سیما و سینما، باعث تاثر بیش از پیش شد. حرفهای غرورانگیزش درباره كشور همیشه خاطرهاش را جاویدان خواهد كرد.
فقدان این بازیگر ارزنده، خسرانی برای فرهنگ و هنر ما و بهویژه رسانه ملی است. این بازیگر توانمند و اخلاقمدار یكی از هنرمندان باسابقه سیما بود. مجموعه كلاهپهلوی، مختارنامه، در چشم باد و... یاد و خاطرهاش را همیشه در اذهان زنده نگه میدارد.
مركز سیمافیلم درگذشت این هنرمند فقید را حضور خانواده محترم ایشان، خانواده رسانه ملی، جامعه هنری و مردم همیشه قدردان كشورمان تسلیت میگوید.