این كه آیا نئاندرتالها بلد بودند آتش درست كنند یا نه، همچنان موضوع مناقشه است. مساله دیگری هم هست كه این موضوع را پیچیدهتر میكند. مطالعات نشان داده برخی جوامع انسانی شكارچی توانایی درستكردن آتش نداشتند. ازاینرو احتمال میرود آتش درستكردن بارها در طول تاریخ بهطور مستقل توسط جوامع مختلف ابداع شده است. حتی بعید نیست انسانهای خردمند آتش درستكردن را به نئاندرتالها یاد داده باشند، چرا كه میدانیم انسانها با نئاندرتالها آمیزش نژادی داشتند. دكتر ریچارد رَنگهَم فرضیه جالبی دارد. او پیشینه آتش درستكردن را مربوط به دو میلیون سال پیش میداند و معتقد است آشپزی بود كه زمینهسازی لازم برای پیدایش انسانهای راستقامت با مغز بزرگ را فراهم كرد. زیرا به سبب غذاپختن بود كه موجب شد انرژی فراوانی كه صرف هضم غذاهای خام در اجداد دور ما میشد، به مدد پختن و سهلالهضم شدن غذاها، صرف توسعه مغز و قوای شناختی آنها شود و به این ترتیب با صرف انرژی كمتر مواد مغذی بیشتری دریافت كنند. به این ترتیب بود كه طی چند صدهزار سال به تدریج مغز آنها بزرگتر و حجم شكمشان كوچكتر شد.
خلاصه بحث بر سر اینكه چه كسانی اول به مهارت آتشافروزی دست یافتند پایانی ندارد و گویا هر فرضیه جدیدی هم كه دانشمندان مطرح میكنند، این معما را پیچیدهتر میكند. مطمئنا روزی كه بفهمیم نخستین مبدع آتش چه كسانی بودند، به درك عمیقتری از نحوه تكامل انسانها و رسیدن به جایگاه امروزمان خواهیم رسید.