printlogo


مشهورترین كمدین از كجا شروع كرد
امید مهدی‌نژاد طنزنویس

 در یكی از شهرهای نواحی مركزی یكی از كشورهای همسایه، مردی كه ادعا می‌كرد كارهای محیرالعقولی انجام می‌دهد كه كلك و شعبده‌بازی نیست و جادو و معجزه و كرامت و از این‌قبیل است، توانست جمعی مرید و هوادار پیدا كند كه به وی استاد می‌گفتند و هر دستوری می‌داد اجرا می‌كردند و در مقابل خانه وی تجمع‌كرده بودند و با صدای بلند استاد استاد می‌گفتند. مأموران امنیتی یك‌شب وقتی مریدان و هواداران وی خواب بودند وی را به‌طور مخفیانه دستگیر كردند و به مقر خود بردند. فرمانده ماموران سراغ وی رفت و گفت: حرف حسابت چیست؟ وی گفت: حرف خاصی ندارم. فرمانده ماموران پرسید: پس چرا این‌همه آدم دور خودت جمع كرده‌ای؟ وی گفت: خودشان جمع شدند. فرمانده ماموران پرسید: چرا دور من جمع نمی‌شوند؟ چه‌كار كردی كه جمع شدند؟ وی گفت: كرامت‌های مرا دیدند و جمع شدند. فرمانده ماموران پرسید: یكیش را بگو. وی گفت: من در آب سنگ می‌اندازم، سنگ در آب حل می‌شود. فرمانده ماموران دستور داد یك لگن آب و مقداری سنگ بیاورند. وقتی آوردند، وی سنگریزه‌ای از جیب خود درآورد و داخل لگن انداخت و حل شد. فرمانده ماموران گفت: از سنگ‌های خودت نه، از سنگ‌های ما بینداز. وی گفت: آیا وقتی حضرت موسی عصا را مار كرد، فرعون گفت عصای خودت نه و بیا عصای مرا مار كن؟ در اینجا بود كه فرمانده ماموران فهمید علاقه اصلی وی معجزه و كرامت نیست و طنز و استندآپ‌كمدی است. در نتیجه با وی صحبت كرد تا وی را از خر شیطان پایین بیاورد و به وی قول داد اگر دست از این مسخره‌بازی بردارد او را به برنامه عصرجدید معرفی می‌كند تا بتواند از راه درست و اصولی مسخر‌ه‌بازی كند و هوادار پیدا كند. وی نیز پذیرفت و به خانه بازگشت و با چوب هواداران را زد تا پراكنده شدند و به طنز و استندآپ‌كمدی روی‌آورد و چندی بعد به یكی از مشهورترین كمدین‌های نواحی مركزی تبدیل شد.