مدیركل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان از ضرورت آموزش و اطلاعرسانی در برخورد با تمســاح پـوزه كوتـاه ایـــرانی در این منطقه میگوید
گاندوشناسی در مدرسه
حتی اگر امیرحمزه را نشناسید، همان پسربچه هفت سالهای كه حدود 40 روز پیش اسمش در فهرست جدیدترین طعمههای تمساح پوزهكوتاه ایرانی نوشته شد ؛ حتما تصویر حوا رئیسی را دیدهاید؛ دختربچهای كه سال گذشته، همین حوالی تابستان، همین وقتها كه گرمای هوا در سیستان و بلوچستان بیداد میكند، برای شستن لباس به رودخانه نزدیك روستایش یعنی مولاآباد كشاری شهرستان سرباز رفت و بدون دست راست برگشت. قصه امیر حمزه هم همین قدر تلخ تمام شد، او هم با مادرش برای شستن لباس به رودخانه نزدیك خانهشان در روستای هوت گت بالای شهرستان دشتیاری رفت و تمساح دست چپش را برای همیشه از او گرفت؛ اتفاق تلخی كه باعث شد نام گاندوها یك بار دیگر در یك حادثه تلخ تكرار شود؛ موضوعی كه حالا مدتهاست به دغدغه مسوولان و دست اندركاران محیط زیست این استان تبدیل شده ؛ دغدغهای كه از یك طرف هم نگران جان كودكان این خطه است و هم نگران جان گونه در معرض خطری كه اینجا را به عنوان زیستگاهش انتخاب كرده؛ همین بهانه دلیل شروع آموزشهای ویژه درباره گاندوها در این استان پهناور شده و حالا وحید پورمردان، مدیركل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان به ما از برپایی مدرسه گاندوشناسی در روستاهایی میگوید كه میزبان تمساح پوزهكوتاه ایرانی هستند.
با توجه به حادثههای پیشآمده، نگاه مردم محلی و بومی منطقه به گاندوها چطور است؟
این گونه حیوانی، بین مردم محلی یك گونه مقدسی است، چراكه مردم اعتقاد دارند هرجا كه گاندو هست، آب هم هست و فراوانی هم هست. این موضوع البته یك زمینه عملی هم دارد چون گاندوها در مسیر رودخانهها نقب میزنند و تونل حفر میكنند و همین مساله باعث انحراف آب از مسیر اصلیاش و گسترش آن در سطوح زیرین زمین میشود. یعنی شما ممكن است یك سطح آب با عمق كم را ببینید درحالی كه چون محل زندگی گاندو است، حفرههای پرآب زیادی داخلش دارد. درهرحال ما این احترام به گاندو را بین مردم محلی از سنوات خیلی قبل داریم، با این حال با توجه به حوادثی كه اخیرا اتفاق افتاده و محورشان حمله گاندوها به كودكان بوده، سعی كردیم این دوستی بین گاندو و مردم محلی را تداوم بدهیم و در این جهت حركت كنیم.
به چه شكلی؟
ما در مرحله اول با خود مردم محلی كه نسبت به این حیوان با احترام برخورد میكنند، ارتباط گرفتیم، یعنی ریش سفیدهای روستاها، بزرگترها و افراد سن و سالدار؛ اینها رفتارشناسی نسبت به گاندوها را از قدیم بلدند، برای این منظور هم در نمازجمعهها، مساجد و مراسمات دینی و مذهبی حضور فعالی پیدا كردیم، چراكه مردم منطقه ما خیلی مقید به حضور در مراسمات مذهبی هستند و از این طریق دسترسی به جمعیت بالاتری وجود دارد، ما نسبت به گاندوها اطلاعرسانی كردیم و در مرحله بعدی ما سراغ كودكان، نوجوانان و نسل جوانتر هر منطقه رفتیم و آموزشهای رودررو را شروع كردیم. نكته اینجاست كه رفتارشناسی برخورد با گاندو در این منطقه وجود دارد و ما هم سعی كردیم این شناخت قدیمیترها نسبت به گاندو را با جوانترها به اشتراك بگذاریم و هم خودمان یكسری آموزشهایی بدهیم كه مثلا بچهها بدانند در چه وقتی از سال گاندو رفتار خطرناكتری دارد و نباید به محل زندگی اش نزدیك شوند.
یعنی این آگاهی بین بچهها وجود ندارد؟
نكته اینجاست كه از اردیبهشت تا مهر ماه، موعد زاد و ولد تمساح است و در این بازه زمانی تمساح خیلی مهاجم میشود و به خاطر دفاع از زیستگاه نوزادانش، احتمال حملهاش زیاد است و به هر جنبندهای در آب به چشم یك مهاجم نگاه میكند. خیلی از بچهها این را نمیدانند و براساس آن ذهنیت قبلی شان از گاندو كه خیلی بیخطر است، رفتار میكنند.
گاندو واقعا حیوان بیخطری است؟
بله، حقیقت این است كه گاندو حیوان منزوی و گوشهگیری است و بارها شده كه در یک هوتک یا آبگیر، وقتی یك انسان برای شنا وارد میشود، گاندو این آبگیر را ترك میكند یا اینكه یك گوشه میایستد و كاری به شناگر ندارد. نكته اینجاست كه هیچ وقت گاندو به خاطر تغذیه به هیچ انسانی حمله نكرده ما هیچ مدركی دال بر این موضوع نداریم؛ یعنی اگر هم به كودكی حمله كرده، به خاطر احساس خطرش بوده و هیچ كدام از اعضای هیچ كودكی را مثلا نخورده، مثلا اگر متاسفانه دست بچهای را قطع كرده، این دست را نخورده و این نشان میدهد كه فقط خواسته از نوزادانش دفاع كند. چراكه رفتار این حیوان در بازه زمانی اردیبهشت تا خرداد كه ما بیشترین حادثههای ثبت شده را هم داریم، فرق میكند. به همین دلیل ما روی این موضوع متمركز شده ایم كه آموزش چهره به چهره و روستا به روستا باشد و واقعا این اطلاع رسانی انجام شود.
حوزه فعالیت شما در زمینه اطلاع رسانی درباره گاندو وسیع است؟
ببینید برآورد زیستگاه اصلی این گونه حیوانی، بیش از 380 هزار هكتار است، بجز این ما در یك پهنه وسیعتر 456 هزار هكتار منطقه حفاظتشده كلی این حیوان را داریم كه منطقه بسیار بزرگی است.
تعداد روستاهایی كه در مسیر زیستگاه گاندو پراكنده هستند چطور؟
روستاها خیلی زیادند، حداقل 70 روستا به صورت مستقیم در مسیر زندگی گاندو قرار دارند كه سعی كردیم در تمام آنها به اصطلاح این مدرسه گاندو شناسی را داشته باشیم؛ از شروع سال تحصیلی جدید هم این آموزشها جدیتر شده و همكاران ما با حضور در مدارس باز مستقیما با خود بچهها در ارتباط هستند و به آنها آموزش میدهند تا احتمال برخورد بچهها و گاندوها را كمتر كنند.
این احتمال خیلی زیاد است؟
آمار دقیقی از این موضوع وجود ندارد، اما به طور تقریبی هر سه هفته یك گاندو سر از روستاهای میزبان درمیآورد كه این موضوع از سال گذشته كه بارندگی خیلی زیادی در منطقه داشتیم زیاد شد.
قبلا این طور بود كه زیستگاه تمساح یك زیستگاه محدودی بود و محافظت و پایش این زیستگاه برای ما هم سادهتر بود اما این بارندگیها باعث شد كه گاندوها پراكنده شوند و الان جوری شده كه در هر آب یا بركه یا هوتکی در منطقه احتمال وجود تمساح هم هست. البته خوشبختانه مردم محلی این آگاهی را دارند كه هرجا تمساحی میبینند بلافاصله به همكاران ما خبر میدهند كه تمساح زندهگیری شده و به زیستگاه اصلیاش برگردانده شود.
از تعداد كلی گاندوها با توجه به اینكه این حیوان در فهرست حیوانات در معرض خطر انقراض كشورمان است، آماری هم دارید؟
ببینید سرشماری ما به صورت دید مستقیم است، از طرف دیگر گاندو طوری است كه نسبت به هر جنبندهای كه به او نزدیك شود واكنش نشان میدهد و به سرعت داخل آب خودش را مخفی میكند و همین مساله سرشماری گاندوها را سخت میكند. طبق آخرین آمار و براساس دید مستقیم، در منطقه ما400 تمساح پوزه كوتاه وجود دارد كه البته میتواند بیشتر هم باشد اما قطعا كمتر نیست چون رویت و ثبت شده است.
بیشتر این بچهها به خاطر كم آبی قربانی هوتکها و رودخانههایی میشوند كه محل زندگی گاندوست، به خاطر همین این نگاه وجود دارد كه اگر آب باشد، شاید این حادثهها كمتر تكرار شود، شما با این موضوع موافقید؟
واقعیت این است كه من تكبعدی به این مساله نگاه نمیكنم، به نظرم چند دلیل میتواند باعث تكرار این اتفاقها شود، كه یكی از مهمترین عوامل همین بحث تامین نیاز آبی است. اما مساله این است كه اگر حتی این آب هم تامین شود به نظر من باز این اتفاق میافتد چون ذات بچهها بازی و بازیگوشی است و متاسفانه این بچهها اصلا جایی را برای گذراندن وقت و بازی ندارند. یعنی اگر این عوامل با هم در منطقه ما حل شود، قاعدتا بهانههای حضور بچهها كنار هوتک و برخوردشان با تمساحها هم كمتر میشود. من درباره تكتك اینها با نهادهای ذیربط مثل امور آب، اداره گردشگری، ورزش جوانان و... مكاتبه كردم، بارها درخواست دادم و ضرورت این موضوع را مطرح كردم. مساله اصلی به نظرم اینجاست كه حل معضل آب، واقعا موضوع مهمی است اما كافی نیست، مخصوصا تا زمانی كه ما در این استان برای فضای ورزشی، تفریحی و بازی بچهها فكری نكرده باشیم، آنها به هوتک ها و رودخانهها به چشم یك فضای بازی نگاه میكنند.
حصاركشی عملا امكان ندارد
هربار كه یك اتفاق تلخ برای بچهها در هوتک ها میافتد و آنها قربانی گاندو میشوند، ایده حصاركشی محدوده زیست گاندوها هم مطرح میشود. پورمردان اما با این ایده موافق نیست و دربارهاش به ما میگوید: « واقعیت این است كه امكان كاربردی و عملیكردن این ایده به دلایل زیادی وجود ندارد، چراكه مساحت محیط زندگی گاندو در اطراف و حاشیه رودخانه باهوكلات بسیار گسترده و پراكنده است و حصاركشی آن عملاً ناممكن میشود، دوم اینكه رفتارشناسی، ساختار بیولوژیكی و فیزیكی جانور به شكلی است كه بسیار جابهجا شده و از طرفی در زیر زمین نقبهای متعدد حفر میكند و در صورت نیاز و به دلخواه از زیر هرگونه حصار و حفاظی عبور میكند؛ از طرف دیگر حصاركشی پاك كردن صورت مساله است چراكه اهالی بومی منطقه برای دستیابی به منابع آبی كه نیاز اصلی آنهاست، طبیعتا از هر مانعی عبور میكنند تا به آب برسند كه این امر از اصول مشكلات ایجاد شده در موضوع تعارض بین انسان و حیات وحش است و نتیجهای معكوس دارد.»