كوهنورد باتجربه توانست با تلفن و از راه دور كوهنوردان را از مرگ نجات دهد
پایان خوش یک صعود
یك گروه شش نفره از كوهنوردان بروجردی كه برای صعود به لرستان سفر كرده بودند، نمیدانستند كه در طول صعود ناگهان با مرگ شاخ به شاخ میشوند، اما شانس با آنها یار بود كه با كمك یك كوهنورد باتجربه دورودی و تیم هلال احمر شهرستان ازنا از چنگال مرگ گریختند.
18 مهرماه، سعید گودرزی ـ لیدر گروه ـ همراه اعضای گروهش تصمیم گرفتند به اشترانكوه در لرستان صعود كنند. مبدا و مقصد هم از قبل تعیین و قرار گذاشتند خطالراس قله سنبران به قله گلگل را صعود كنند. جمعه ساعت پنج صبح، اعضای گروه شامل دو زن و چهار مرد از چال كبود به سمت قله سنبران حركت كردند و ساعت دو بعدازظهر همان روز به قله گلگل رسیدند. هوا عالی، شرایط خوب و اعضای تیم هم وضعیت مطلوبی داشتند، اما ناگهان آن هوای عالی جای خود را به مه و برف و بوران عجیبی داد. شرایطی كه اعضای گروه تصورش را هم نمیكردند.
گودرزی لیدر گروه به جامجم میگوید: «وضعیت طوری بود كه پنج متری خودمان را نمیدیدیم. با چند نفر تماسگرفتیم و درخواست كمك كردیم. عدهایگفتند اطراق كنید تا بتوانید دوام بیاورید، اما فرد دیگری به نام یاراحمدی به ما گفت اگر همانجا بمانید، میمیرید. وضعیت یكی از خانمهای گروه به خاطر یخزدگی خیلی بد بود و بهسختی او را وادار به حركت كردیم. من چندان نترسیده بودم، اما بعضی از اعضای گروه ترسیده بودند و طبیعی هم بود. اگر به دره سقوط میكردیم، مرگ آنی بود، اما مرگ تدریجی، هر آدمی را به وحشت میاندازد. بنابراین با همدلی و عمل به توصیه افراد باتجربه سعی كردیم به پایین برگردیم.»
مهناز اقبالی یكی دیگر از اعضای گروه كه دو سال است كوهنوردی میكند، ادامه میدهد: «وقتی با تیمهای امدادی تماسگرفتیم به ما گفتند خودتان باید به خودتان كمك كنید، در غیر این صورت میمیرید. اگر امداد میخواست بیاید حداقل 10 ساعت طول میكشید و در آن شرایط مه و بوران نمیتوانستند كمكمان كنند. در آن حال، ورزش و حركت میكردیم تا خودمان را نبازیم.»
انتخاب كنید، مرگ یا زندگی
هاشم یاراحمدی، رئیس هیات كوهنوردی دورود، كوهنورد باتجربهای است كه جان این شش نفر را از مرگ دردناكی كه انتظارشان را میكشید، نجات داد: «وقتی با من تماسگرفتند، شماره لیدر گروه را دادند. با آنها تماس گرفتم و گفتند دیگر نمیتوانیم حركت كنیم. به آنها گفتم هیچكس جز خودتان نمیتواند به شما كمك كند. به لیدر گفتم جواب تلفن هیچكس را نده جز من. بین مرگ یا ادامه زندگی باید یكی را انتخاب كنید. اگر به من اعتماد كنید، آرامآرام شما را از قله پایین میآورم و تنها راه نجاتتان همین است. گفتم عقاب و پروانه بشوم هم نمیتوانم خودم را به شما برسانم. حتی تندروترین افراد را هم بفرستم باز چند ساعت طول میكشد تا به شما برسند كه تا آن موقع شما از شدت سرما یخزده و مردهاید. نقشه جلوی رویم است و نگران نباشید. شمال و جنوب را برایشان ترسیم كردم و قطبنما را هم كه داشتند، توضیح دادم. از حدود ساعت شش و نیم، هفت شب 18 مهرماه یعنی زمانی كه از حادثه باخبر شدم تا ساعت سه و نیم نیمهشب 19مهرماه هر 10 دقیقه یكبار با آنها تماس میگرفتم و راه را نشانشان میدادم. طوری شد كه شب لباس پوشیدم و از خانه بیرون آمدم و در پارك، تلفنی به كوهنوردان گمشده كمك میكردم. به بچههای هلال احمر ازنا هم گفتم كه بهتر است یك نفر هدایت عملیات را بهدست بگیرد. تیم هلال احمر به پناهگاه اول برود و آنجا منتظر بماند. اگر به كمك آنها نیاز بود، با وسایل سبك به سمت آنها حركت كنند.»
یاراحمدی ادامه میدهد: «با آنها تماس دائمی داشتم و مسیر را توضیح و روحیه هم میدادم. طوری شده بود كه یكی از خانمهای گروه گفت شما مسیر را طوری توضیح میدهی كه انگار پشت سر ما هستید. در حال نزدیك شدن به پناهگاه بودند كه به آنها گفتم 50 قدم دیگر به پناهگاه میرسید كه لیدر گروه گفت آقا شما دوربین دارید؟ گفتم نه، خدا این توانایی را به من داده است. قسمت خوب ماجرا اینجا بود كه بدون مشكل به توصیههایم عمل كردند و به پناهگاه رسیدند. چهارسال پیش اگر آن گروه 9 نفره در كول جنون لرستان هم به توصیههایم عمل میكردند، كشته نمیشدند.»
سلیمانی، رئیس هلال احمر شهرستان ازنا در تشریح این ماجرامی گوید: «جمعه 18 مهرماه ساعت 20 و 30دقیقه شب در تماس با مركز كنترل و هماهنگی عملیات هلال احمر لرستان، خبر گم شدن یك تیم شش نفره كوهنوردی اعلام شد. در ادامه، یك تیم پنج نفره با تجهیزات كامل به سمت قله حركت كردند. در این بین نیز آقای یاراحمدی راهنماییهای لازم را بهصورت تلفنی انجام و وضعیت آنها را برای ما مخابره میكرد. در این تلاش چند ساعته بالاخره آقای یاراحمدی گفت كه گروه به پناهگاه رسیدهاست. تیم ما هم بعد از اینكه مطمئن شدند وضعیت گروه شش نفره مساعد است، برگشتند.»