مردم دارند نگاهتان میکنند!
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
ما که از همان اول هم دستگیرمان شد که باید مثل همیشه بیاییم پشت میز تحریریه بنشینیم و برای مردم بنویسیم که اطرافشان چه خبر است. گفتیم حالا که مشاغل دو هفته تعطیلند و مردم دو هفته خانه نشین، لزوم اطلاعرسانی درست و تولید محتوای جذاب و خواندنی وظیفهای است که بیشتر از قبل روی دوشمان سنگینی میکند. اما راستش را بخواهید باورمان این بود که دایره مشاغل ضروری که باید در این دوره باز باشند، خیلی محدودتر از این خواهد بود، نه طوری که این دایره تقریبا همه مشاغل را در خود جای بدهد.
از همه اینها که بگذریم بالاخره مردم همه با هم تصمیم گرفتند که دو هفته از همه فعالیتها و رفت و آمدهای ضروریشان بزنند و یک دل بشوند بلکه پایان این محدودیتها با محدودشدن فراگیری این مرض منحوس دست بدهد.
این شکل از همدلی و دست به دست هم دادن و پشت هم درآمدن را تقریبا در همه بحرانهایی که اتفاق میافتند در دل جامعه میبینیم. در سیل، زلزله و شکل قویتری از آن که تاریخ از تعاملات اجتماعی در دوره هشت سال جنگ تحمیلی نوشته است. و حالا این که این شکل از همدلی را در این شرایط شاهدیم یک پیام دارد و آن هم این است که جامعه به طور ناخودآگاه وضعیت بحران و جنگ را لمس کرده و خود را برای رویارویی با آن آماده میکند.
از وقتی که خبر تعطیلی دو هفتهای مطرح شده در کوچه و بازار و از دوست و آشنا، هر کس را میبینیم و پای حرفش مینشینیم از محدودیتهای دو هفتهای میگوید و از این که قرار است فلان فعالیتش را تعطیل کند. این یعنی مردم این محدودیتهای فراگیر دو هفتهای را جدی گرفته و به آن امید بستهاند و از همه مهمتر، خود را در خط مقدم مبارزه با کرونا و اقدامشان در پیروی
از محدودیتها را موثر میبینند.
اما حالا در روز اول اجرای این محدودیتها، در اولین روزی که مردم دارند به وظیفهای که برایشان تعریف شده عمل میکنند. خبر میرسد که دو تن از مسؤولان حوزه سلامت کشور استعفانامه نوشتهاند. این یعنی مردمی که دارند در خط مقدم مبارزه با کرونا میجنگند، روز اول نبرد را با خواندن متن استعفانامه آقایان ملک زاده و نوبخت سر کردهاند. آقایان مسؤول! ما مردم عادی قدمان به پنجره وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کرونا نمیرسد و اصلا نمیدانیم سربرگ کاغذ استعفانامه چه رنگی است. اما این را میدانیم که این خبرها ته دل مردمی که کمر به مقابله با کرونا بستهاند را خالی میکند.