هر چند در ابتدای تصمیم به مجازی شدن روند آموزش، ذوقزدگی فراوانی در رابطه با این نوع آموزش وجود داشت، اما حالا پس از گذشت حدود یکسال تحصیلی مشکلات این شیوه آشکارتر شده است. پیش از فراگیری کرونا و اجبار آموزش عالی به مجازی شدن مخالفتهای بسیاری در این زمینه وجود داشت، مخالفتهایی که برخی از آنها معطوف به نبود زیرساخت امکان اجرای چنین رویهای بود و برخی دیگر به بیتاثیری این نوع آموزشها اشاره داشت و معتقد بود تاثیر آموزش حضوری حداقل در جامعه ایران تفاوت فاحشی با آموزشهای مجازی دارد. هر چه بود روند مجازی شدن آموزش عالی و البته دوره آموزش و پرورش کلید خورد و اجرا شد، این قصه در نظام آموزش و پرورش همراه با پیامدهای منفی بسیاری بود و آنطور که جواد حسینی، معاون وزیر آموزش و پرورش گفته به علت شیوع کرونا، «پنج میلیون نفر از دانشآموزان ایرانی از تحصیل محروم شده و بازماندهاند». نسبت این آمار در نظام آموزش عالی هم جای تامل دارد هر چند آماری رسمی در این حوزه وجود ندارد اما آنطور که دیروز رئیس دانشگاه تهران گفته فقط در این دانشگاه 150 دانشجو به دلایل گوناگون امکان دسترسی به زیرساختهای آموزشی را نداشتند. حالا با گذشت حدود یکسال از فراگیری کرونا دادههای آماری نتایج قابل تامل دیگری را پیش روی ما گذاشته است، یکی از آنها رواج عجیب تقلب در میان دانشجوهاست، اتفاقی که تا بهحال در حوزه آموزش و پرورش از آن حرف زده میشد، اما محمود نیلی احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران گفته تقلب میان دانشجویان در دوران کرونا افزایش چشمگیری داشته است. حجم بالای تقلبها به قدر بوده که او معتقد است: «امتحانات پایان ترم نباید ملاک گزینش دانشجویان شود.» اما افزایش تقلب در چنین سطحی چه نشانههایی دارد؟ آسیب آن در خروجی فارغالتحصیلان دانشگاهی ایران چه خواهد بود و این میل به تقلب از کجا نشأت میگیرد؟ آن هم در حالی که حالا سالهاست که کارشناسان حوزه آموزش در رابطه با کاهش سطح سواد دانشجویان و دانشآموزان هشدار میدهند و انتقادهای فراوانی به کیفیت آموزش دارند.
کرونا و اجبار در آموزش مجازی راه را برای تقلب بازتر کرده است. این را میشود نتیجه و خروجی سخنان رئیس دانشگاه تهران دانست. به این مفهوم که پیش از دوران کرونا هم تقلب در میان دانشآموزان و دانشجویان وجود داشته اما حالا بهواسطه عدم نظارت بر عملکرد دانشجوها افزایش داشته است. دنیا ابراهیمشاهی، دانشجوی نقاشی دانشگاه سوره است، او معتقد است نوع رشتههای انتخابی در میزان رواج تقلب در دانشگاهها تاثیر دارد. او به جامجم میگوید: «در رشتههای هنری تقریبا نه امکان چنین کاری وجود دارد و نه دانشجویان رغبتی به کسب نمره با تقلب دارند. چرا که درصد بالایی از افرادی که رشتههای هنر را انتخاب میکنند بهواسطه علاقه شخصی خود به این حوزه رو آوردهاند و همین علاقه باعث شده کمتر به روشهای اینچنینی رو بیاورند.» نکته دیگر استدلال این دانشجوی دانشگاه سوره هم قابل توجه است. او معتقد است چون اغلب رشتههای هنر به تواناییهای شخصی و عملی دانشجویان وابسته است عملا امکان چنین کاری برای آنها وجود ندارد. نکته مورد اشاره او در این رابطه یکی از شکافهای مهم نظام آموزش عالی و آموزش و پرورش ایران را عیان میکند. اینکه اگر محور دانشپذیری از تست و نمره و مدرک به سمت مهارت و علاقه برود دیگر نه تنها نیازی به نظارت بر عملکرد آنها نخواهد بود بلکه در آینده نگران کاهش سطح سواد عمومی آنها هم نخواهیم بود.
وقتی تقلب جای سواد را میگیردکاهش سطح سواد عمومی محدود به قصه تقلب نیست و رواج این پدیده تنها یکی از نشانههای بیعلاقگی دانشپذیران نسبت به کسب آموزش است. در مناقشه چند روز اخیر میان وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش در رابطه با بازگشایی دوباره مدارس هم یکی از دلایل و استدلالهای مسؤولان آموزش و پرورش معطوف به همین نکته است. رضوان حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش معتقد است دانشآموزان دبستانی بهویژه پایه اول و دوم دبستان را به روش مجازی نمیتوان بهخوبی آموزش داد. او گفته بهشدت نگران سطح سواد این نسل هستیم و نگرانیم یادگیری آنها به خطر بیفتد.» نسبت آموزش حضوری و مجازی به سطح سواد عمومی نسبت مستقیمی است.
حسن زیاری، رئیس پیشین دانشگاه پیام نور هم معتقد است این قصه محدود به دانشآموزان پایه اول ابتدایی نیست و دانشجویان هم از پیامدهای بسیار منفی آموزش مجازی به دور نیستند. آنطور که او به جامجم میگوید: «تداوم این روش به تربیت مهندسان بیمهارت و پزشکان بیتجربه خواهد انجامید. »
محمد فاضل، کارشناس حوزه آموزش هم به کمرنگ شدن نقش کارگاه و آزمایشگاه در آموزش اشاره میکند و به جامجم میگوید: «تنها هدف حضور در کارگاههای عملی و آزمایشگاهها کسب نمره و حتی تجربه نیست، چرا که در این میان به نوعی مهارتهای اجتماعی هم آموزش داده میشود و خلاقیت دانشجویان را میآزماید.» او میگوید: «حذف فیزیکی دانشپذیران از محیط آموزشی کار آنها را پس از فارغالتحصیلی هم سختتر میکند و مهمتر از آن به صنعت ایران در آینده نه چندان دور ضربه وارد میکند.»
آموزش تقلب به دانشآموزانآمارهای اعلام شده از سوی رئیس دانشگاه تهران نشان میدهد ادامه روند آموزش مجازی خوشایند دانشجویان است. آنطور که محمود نیلیاحمدآبادی اعلام کرده مطابق نظرسنجیهای انجام شده ۷۲ درصد دانشجویان در حد متوسط و زیاد از آموزشهای مجازی راضی و بقیه ناراضی بودند، همچنین ۷۰ درصد دانشجویان از کیفیت تدریس، پاسخگویی دانشگاهها رضایت داشتند و ۱۲ درصد آنان از مشکلات اقتصادی ناراضی بودند. این آمارها را در کنار افزایش تقلب در این دوره با حسن معدنچی، عضو هیات علمی و استاد دانشگاه کاشان در میان میگذاریم. او هم به معایب و مزایای این شیوه آموزشی اشاره میکند اما نظر او در رابطه با افزایش تقلبها جالب توجه است. او برای رونق تقلب در دوران آموزش مجازی زمینهای فرهنگی قائل است. این استاد دانشگاه به جامجم میگوید: «وقتی کسب مدرک اولویت خانوادههاست شیوه رسیدن به مدرک دیگر اهمیتی ندارد، چون هدف نهایی کسب مدرک دانشگاهی است نه آن چیزی که قرار است نظام آموزش عالی به این افراد آموزش دهد.»
به باور او فروش مدارک دانشگاهی یا خرید و فروش علنی پایاننامههای دانشگاهی از نشانههای آشکار این اولویت اشتباه است. او میگوید: «ماجرا این است که این نکته محدود به نظام آموزش عالی نیست و این نگاه تستمحور حالا در آموزش و پرورش هم از اولویت بالایی برخوردار است، به این مفهوم که هدف دانشپذیر در این حوزه تنها کسب نمره است نه مهارت و دانشی که از طریق آموزش قرار است منتقل شود و به نوعی خانوادهها در سوق دادن دانشآموزان به تقلب نقش مهمی ایفا میکنند.»
محمد فاضل، کارشناس حوزه آموزش هم معتقد است نظام آموزشی مبتنی بر تست و درصد سهم بالایی در افت سواد عمومی دانش آموزان و البته رغبت آنها به انجام تقلب دارد. او به ما میگوید: «یکی از بزرگترین آفتهای نظام سنجش دانشگاهی ما این است که دانشآموزان عموما در سالهای آخر تحصیلی به جای این که سواد بیشتری داشته باشند تکنیکهای تستزنی را فرا میگیرند؛ به این مفهوم که بدون داشتن فهم و درکی از محتوای درسی یاد میگیرند با چه تکنیکهایی میتوانند در آزمونهای تستی موفق تر باشند. به باور او این شیوه به نوعی آموزش رسمی تقلب به دانشآموزان است.»
والدین همپای تقلب دانشآموزانهر چند حالا آمارهای استخراج شده از نظرسنجیهای دانشگاه تهران افزایش تقلب میان دانشجویان را ثابت میکند، اما در دوران فراگیری هم تقلب یکی از معضلات این شیوه آموزشی بودهاست. از همان روزهای آغازین سال تحصیلی در دوران کرونا در فضای مجازی شیوههای تقلب یا جلوگیری از آن از زبان بسیاری از دانشآموزان و مسؤولان شنیده میشد. روشهای گاه عجیب و غریبی هم برای جلوگیری از تقلب عنوان شدهبود، از گذاشتن آینه جلوی دوربینهای کامپیوتر بگیرید تا انجام سوالهای گاه شخصی برای راستیآزمایی از حضور دانشجویان و دانشآموزان واقعی. افزایش تقلب آنقدر بود که حتی منجربه تشکیل بازار پرسودی هم شد، آگهیهای متعدد در فضای مجازی برای استفاده از شخصی دیگر جهت حضور در امتحان آنلاین به جای دانشجو آن هم با پرداخت هزینههای عجیب حتی پای پلیس فتا را نیز به این موضوع باز کرد.
رئیس دانشگاهتهران گفته به واسطه افزایش این تقلبها امتحانات پایان ترم نباید ملاک گزینش دانشجویان میشد. مهدی شرفی، سرپرست مرکز برنامهریزی و فناوری اطلاعات آموزشوپرورش هم در رابطه با شیوههای جلوگیری از تقلب در برنامه شاد اعلام کرد:«اگر تقلبی در این فضا شکل میگیرد، ما راهکاریهای ارزیابی را در اختیار معلم گذاشتیم و اگر معلم به این نتیجه رسید که آزمون آنلاین شاد خروجی مد نظر او را نداشته، میتواند از راههای دیگر مانند تمرین و تکلیف استفاده کند.»
اما محمد فاضل معتقد است این شیوهها هر چند لازم اما به طور مقطعی میتواند جوابگو باشد. او ریشه اصلی این اتفاق را در فرهنگ عمومی جامعه میبیند، در افزایش بیعدالتیها و رواج تبعیض در جامعه. او میگوید: «جلوگیری از تقلب باید از منشا آن آغاز شود، جایی که باید نگاه خانوادهها بیش از کسب مدرک به علاقه و مهارت دانشآموزان معطوف شود. تشویق آنها به مهارتآموزی شیوهای است که باعث میشود خود دانشآموز به دلیل علاقه شخصیاش به درس، تقلب نکند و این کار را به نوعی خیانت به خود بداند.» اما جالب اینکه حالا برخی خانوادهها پای ثابت و همراه دانشآموزان در تقلبهای آنلاین هستند. یکی از آنها به جامجم میگوید با اینکه سطح درسی فرزندش قابل قبول و بالاست و مدرسه محل تحصیل او هم اعتبار بالایی در تهران دارد اما فرزندش در امتحانات آنلاین همواره همراه با مادر خود به سوالات پاسخ میهد.
آموزش تلفنی ارزشی ندارد
انگشت اتهام تنها به سمت ساختار آموزشی در ایران نیست. هر چند این رویه مزیتهای فراوانی به همراه داشته اما از سویی دیگر دل معلمان و بر خی والدین دانشآموزان هم از نحوه آموزش و یادگیری در آموزش مجازی پر است. خانم سعیدی، معلم سوم ابتدایی است و ارتباط نگرفتن چهره به چهره دانشآموز و معلم را به عنوان یکی از مهمترین نقصهای آموزش آنلاین عنوان میکند و میگوید: «در بسیاری از موارد متوجه شدهام که بچهها خودشان در کلاس حضور ندارند و تلفن همراه در دست والدینشان است.» موضوعی که صرفا نوعی رفع مسؤولیت برای حضور در کلاس تلقی میشود و یادگیری کودک را بسیار پایین میآورد. در واقع به نظر میرسد آن مقید بودن و احساس تکلیف در برابر معلم، جای خالی بسیار پررنگی است که در آموزش مجازی احساس میشود و باعث افت تحصیلی و کاهش یادگیری مهارتهای دانشآموزان میشود. پیامدی که والدین دانشآموزان هم به آن واقف هستند؛ آنقدر که مادر یکی از دانشآموزان سال دوم ابتدایی هم امیدوار است با کمرنگ شدن رنگ وضعیت شهرها و بهبود نسبی اوضاع، مدارس حضوری شود. او معتقد است آموزش مجازی برای دانشآموزان با سن و سال کم که خودشان فواید تحصیل را نمیدانند و درس خواندشان خودجوش نیست، کاربردی ندارد و مفید نیست. او میگوید: «آنها نیاز به تکرار مداوم دروس توسط معلمهایشان دارند و در چنین شرایطی، فارغ از اینکه درسهایشان را به خوبی یاد نمیگیرند و بچهها با سوادی کمتر از حد انتظار به سال بعد میروند، به نظر من بچهها بسیاری از مهارتهای زندگی را با همسن و سالانشان یاد میگیرند؛ در حالی که امروز با یک تلفن همراه خانهنشین شدهاند و این نوع از آموزش، ارزش افزوده چندانی برایشان ندارد.»
تحصیل حضوری و خطر جدی کرونا
فروکش کردن آمارهای ابتلا و مرگ و میر کرونا باعث شده دوباره بحث بر سر بازگشت به شیوه معمول و قدیمی حضور دانشآموزان و دانشجویان داغ شود. هر چند رئیس دانشگاه تهران سوق دادن آموزشهای حضوری به سمت مجازی شدن را «مزیت بزرگ کرونا» دانسته، اما وزارت آموزش و پرورش همچنان اصرار به آموزش حضوری دارد. در این میان اما آمارهای سازمان امور دانشجویان نشان میدهد یک چهارم دانشجویان مقطع کارشناسی در ایام کرونا امکان حضور در دانشگاه را نداشتند. آنطور که مجتبی صدیقی گفته « در ترم آینده که دو تا سه هفته آینده آغاز میشود، شرایط کلاسهای مجازی تغییر زیادی در مقایسه با نیمسال جاری ندارد.» از سوی دیگر رئیس مرکز مشاوره و سلامت سازمان امور دانشجویان هم از ابتلای 5درصد از دانشجویان به کرونا و بستری شدن ۱۴۶نفر در بیمارستان از ابتدای شیوع این ویروس تاکنون در کشور خبر داده است. آنطور که مجید صفارینیا اعلام کرده است دانشجویان، پرریسکترین گروه برای ابتلا به کرونا بودهاند و تا ۹۰روز بعد از ابتلای آنها به کرونا ۲۳درصد عوامل روانشناختی دیده میشود.
البته با توجه به اینکه فرمانده ستاد مقابله با کرونای تهران بهتازگی از افزایش ابتلا به کرونا در کودکان خبر داده است، میتوان گفت بازگشایی شتابزده مدارس نیز ممکن است صدمات جبران ناپذیری را به خانوادهها تحمیل کند. به همین دلیل در کنار توجه به ضعفهای آموزش آنلاین و کاهش سطح سواد در جامعه دانشآموزی و دانشجویی کشور مدیران نظام آموزشی کشور باید ضعفهای این حوزه را پوشش دهند و برای کارآمدتر شدن آن اقدام کنند.