گردش بلاتکلیفی
دکتر محمدتقی رهنمایی کارشناس گردشگری
در ارتباط با سفر در دوران کرونا، نکته بدیهی و روشنی وجود دارد. اینکه تا جایی که ممکن است نباید به مسافرت رفت، اما چرا حتی وقتی پای جان شهروندان در میان است، این نکته بدیهی مایه نگرانی شده است؟ درباره سفرهای نوروزی آنچه بیش از همه به چشم میآید سردرگمی و بیتدبیری فراگیر در بدنه دولت است.، آنها مدام به مردم و شهروندان هشدار میدهند به سفر نروند، در حالی که برای ایجاد راهکاری برای سفرهای احتمالی عاجزند.
آنها هیچ سازوکار مشخصی برای انجام سفرهای نوروزی نداشته و حتی موارد مورد نظر دولت در انجام این سفرها هم بستر اجرایی و منطقی ندارد. سمت دیگر این ماجرا هم خود مردم و شهروندان هستند و در رابطه با مردم سوال آشکاری وجود دارد؛ اینکه چرا پس از گذشت یک سال از فراگیری کرونا و اثبات مخاطرهآمیز بودن سفر در سرایت این بیماری همچنان در حال تلاش برای دور زدن قوانین موجود هستند؟
پاسخ این سوال به مفهومی اجتماعی به نام کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به دولت برمیگردد. این چالش مهمی است که اتفاقا نشانههایش در بحرانهایی همچون یک بیماری عفونی فراگیر نمایان میشود؛ مصداقهای آن هم بسیار عیان است. در خوزستان که این روزها حال و روز خوبی به واسطه کرونا ندارد اعلام شده بسیاری برگههای تردد سلامت را که مجوز اصلی ورود به خوزستان بوده است خرید و فروش میکنند. این اتفاق هولناکی است، اینکه شهروندان به این نتیجه برسند که میتوانند بیماری و ابتلا و مرگ را به این واسطه فریب بدهند.
این اتفاق میافتد، زیرا مردم به برخی مسؤولان بیاعتماد شدهاند. ماجرای سفرهای نوروزی هم به نظر میرسد چنین سرنوشتی پیدا خواهد کرد. بسیاری از مردم ترجیح خواهند داد فارغ از جریمههای احتمالی به جاده بزنند و البته تا جایی که ممکن است از این جریمهها هم فرار کنند.
از سوی دیگر این گزاره که شهروندان به این نتیجه برسند که تصمیمات دولت و ستاد در رابطه با سفرهای نوروزی نه تلاشی برای محافظت از جان آنها که بهدلیل درآمدزایی دولت است، میتواند بسیار آسیبزننده و خطرناک باشد، گزارهای که البته عملکرد سردرگم دولت در رابطه با سفر آن را تقویت میکند. این در حالی است که همه میدانیم بیشترین آسیب در دوره فراگیری کرونا نه در ایران بلکه در کل جهان به بخش گردشگری وارد شده است، اما اینکه بخواهیم به واسطه ترمیم بخشی از این صنعت سلامت مردم را به مخاطره بیندازیم، اخلاقی نیست. حالا یک سال است از گردشگران خارجی در ایران خبری نیست و بدتر از آن اینکه گردشگر داخلی هم هنوز تکلیفی ندارد و نمیداند چه کار کند.