موج مرده

موج مرده

تالاب‌ها می‌میرند، منبع ریزگرد می‌شوند، به مهاجرت و بیماری دامن می‌زنند، اما آب از آب تكان نمی‌خورد. سریال سوء‌مدیریت منابع آب تكرار می‌شود، بسیاری از مدیران بر طبل توسعه ناپایدار می‌كوبند و سیاست‌ها برای تامین حقابه تالاب‌ها خشكیده‌تر از همیشه دنبال می‌شود. این واقعیت تلخی است كه پیكر خشكیده هامون، جازموریان و گاوخونی آن را فریاد می‌زنند. بسیاری از هامون‌نشینان،‌ در خانه‌هایشان را گل گرفته و كوچ كرده‌اند، بسیاری از كشاورزان حاشیه جازموریان بیكار شده‌اند و در جست‌وجوی كار در شهرهای بزرگ كارتن‌خوابی می‌كنند، ‌اما این فقط حاشیه نشینان تالاب نیستند كه در این بین آسیب دیده‌اند؛ دست‌كم در كشورمان یك میلیون هكتار از بستر خشكیده تالاب‌ها به منبع گرد و غبار بدل شده و به این ترتیب كل كشور تحت تاثیر خشكیدگی تالاب‌ها قرار گرفته است.

مویه برای‌جازموریان
 شهباز حسن‌پور بیگلری، نماینده كرمان: سوء‌مدیریت منابع آب دلیل اصلی مرگ تالاب‌هایی مانند جازموریان است، اما خشكسالی 20 سال اخیر نیز در این میان بی‌تاثیر نیست، شرایط نامناسب تالاب سبب شده منطقه به منشأ حدود 25 درصد از گردوغبار كشور بدل شود. سال‌هاست كه تحقیق علمی برای احیای تالاب جازموریان توسط دولت انجام نشده است. نهادهای مسؤول نیز هیچ كار سازنده‌ای برای احیای تالاب انجام نمی‌دهند. بی‌توجهی آنها مشكلات زیادی برای محیط‌زیست منطقه، كشاورزی و معیشت مردم ایجاد کرده است. امروز بسیاری از مردم منطقه چشم انتظار و امیدوار به ردیف بودجه‌ای هستند كه برای احیای این تالاب باید درنظر گرفته شود. تالاب جازموریان در جنوبی‌ترین نقطه استان كرمان قرار دارد.

تالاب رفت، ریزگرد آمد
ابوالفضل آبشت، مدیر طرح حفاظت از تالاب‌های ایران:  بررسی‌های انجام شده درباره وضعیت تالاب‌ها نشان می‌دهد حدود 30 درصد از تالاب‌های كشور در وضعیت بحرانی هستند، 20درصد اوضاع خوبی ندارند و 50 درصد باقیمانده نیز شرایطی متوسط دارند. 
تالاب‌هایی كه در شرایط متوسط قرار دارند نیز در معرض خطرند و اتفاقا باید بیشتر مراقب آنها بود. اگر به این 50 درصد توجه نكنیم، خیلی زود به تالاب‌های با شرایط بحرانی بدل می‌شوند. باید توجه داشت با احیای تالاب‌ها می‌توان كمك زیادی به بهبود وضعیت گردوغبار كشور كرد. بسیاری فكر می‌كنند منشأ گردوغبار شنزارهاست، اما شنزارها منشا گردوغبار نیستند. باید گفت بسیاری از تالاب‌های خشكیده این روزها منبع ریزگرد هستند. 
تالاب‌ها در پایین دست حوضه‌های آبریز قرار دارند به همین دلیل تمام بار رسوبی رودخانه‌ها در تالاب‌ها ریخته می‌شود. بنابر‌این اگر تالاب خشك شود، باد رسوب‌هایی كه بستر تالاب را پوشانده به حركت 
در‌می‌آورد.
هوربزرگ، بغض بزرگ
علی ساری، نماینده خوزستان: عوامل زیادی در مرگ تالاب‌های خوزستان نقش داشته‌اند. طرح‌های مختلف انتقال آب باعث شده سطح آب رودخانه‌های كارون و كرخه به‌شدت كم شود. هرچند امسال ما شاهد حجم عظیم بارش‌ها بوده‌ایم. در حال حاضر این تالاب‌ها پر هستند. حالا حتی بخش عراقی تالاب‌ها هم از طریق ایران پر شده است؛ اما با كاهش نزولات جوی، اثرات مربوط به انتقال آب را خواهیم دید و هور العظیم و شادگان دوباره به زمان بحرانی برمی‌گردند. واقعیت این است كه بودجه ناچیزی كه هر سال به تالاب‌ها اختصاص داده می‌شود، در احیای تالاب‌های استان تاثیری ندارد. تنها نزولات جوی است که گاهی به تالاب‌ها جان می‌دهد. حتی اگر مدیران محیط‌زیست هم  برای احیای تالاب‌ها برنامه‌ریزی داشته باشند، تا زمانی كه مدیران بالادستی، طرح‌های انتقال آب را رها نكنند، ما شاهد مرگ تالاب‌ها خواهیم بود.

دلخون مثل گاوخونی
احمد سالك كاشانی، نماینده اصفهان: گاوخونی یكی از تالاب‌های مهم كشور است، اما امسال یازدهمین سال خشكسالی تالاب گاوخونی است. مرگ تالاب اثرات بهداشتی، اجتماعی و زیست محیطی زیادی ایجاد ‌كرده. یكی از دلایلی كه گاوخونی به این روز افتاده، برداشت‌های بی‌رویه آب در استان‌های بالادستی است. طبق مصوبات 9ماده‌ای شورای آب، باید حقابه‌های مردم و سهم اشتراك‌های آب پرداخت شود. سد زاینده‌رود 190 میلیون مترمكعب آب دارد و تنها حدود 70میلیون‌متر مكعب آب به مدت محدود رها می‌شود. یكی از مشكلات ما مدیریت منابع آب در وزارت نیروست. این وزارتخانه به قانون توزیع آب عمل نمی‌كند. در قانون تالاب‌ها كه به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، به مدیریت منابع آب توجه شده. یكی از دلایلی كه 19 نماینده اصفهان استعفا كردند مسأله تالاب‌ها بود. حرف نمایندگان تشكیل ستاد ساماندهی رودخانه زاینده‌رود و تامین آب شرب پنج میلیون و 125 هزار نفر از شهروندان استان اصفهان بود كه باید ردیف بودجه‌ای برای آن در بودجه 98 تنظیم می‌شد، كاری كه از طرف دولت انجام نشد. 

بخت برگشته مثل بختگان
اصغر مسعودی، نماینده فارس: براساس قانون، دولت باید برای احیای تالاب‌ها اقدام كند، اما ما هیچ عملكرد مثبتی از دولت برای احیای تالاب‌ها ندیده‌ایم. درباره اوضاع تالاب بختگان بارها تذكرات لازم را به دولت داده‌ایم. 
از وزیر نیرو هم درباره برنامه شش ماهه توسعه و احیای تالاب‌ها پرسیدیم،اما جواب قانع‌كننده‌ای از ایشان دریافت نكردیم. فقط یك سری كارگروه‌هایی تشكیل شده است و با توجه به الگوی احیای دریاچه ارومیه با كمك دانشگاه شیراز قرار است الگویی برای احیای تالاب بختگان ارائه شود. امروز صدها میلیون تومان برای پر كردن چاه‌های منطقه هزینه می‌شود. اگر همین هزینه برای تغییر الگوی كشاورزی هزینه و طرح نگاشت اجرایی می‌شد، امروز وضعیت تالاب‌های كشور این‌گونه نبود. 

مرگ دسته‌جمعی تالاب‌ها
 هادی بهادری، نماینده آذربایجان غربی: یكی از دلایل این كه محیط‌زیست آذربایجان غربی دچار مشكل شده، خشك شدن دریاچه ارومیه است. این دریاچه وضعیت مطلوبی ندارد. مرگ تالاب‌های دیگر مانند مجموعه تالاب یادگارلو و شور‌‌گل هم به این دلیل است. تلاش‌هایی برای احیای دریاچه ارومیه شده، اما كافی نیست. یكی از دلایل بروز مشكلات در این منطقه استفاده از روش‌های نامناسب كشاورزی است. نهادهای مسؤول باید به كشاورزان الگوهای جدید كشت را آموزش دهند. در این زمینه وزارت جهاد كشاورزی ضعیف عمل كرده و به تذكرات نمایندگان مجلس در این حوزه هم توجهی نمی‌شود. ما درخواست داده‌ایم از صندوق توسعه ملی، برای احیای دریاچه ارومیه، تالاب‌های اطراف و توسعه كشاورزی استان 350 میلیون دلار درنظر گرفته شود. 

 قانون خشكیده حفاظت از تالاب
محمدرضا رضايی كوچی، نماينده فارس: بی‌تدبیری، نبود مدیریت صحیح منابع آب وخشكسالی، از اصلی‌ترین دلایل مرگ تالاب‌هاست. حفر چاه‌های عمیق برای رونق كشاورزی باعث بحرانی‌تر شدن شرایط شده است. 
با وجود شرایط بد تالاب‌های استان فارس مانند نیریز، دولت برنامه مناسبی برای احیای آنها ندارد و بودجه اندكی را برای حفاظت از تالاب‌ها اختصاص می‌دهد. این درحالی است كه هر سال شرایط اقتصادی كشور نیز سخت‌تر می‌شود؛ بنابراین برای خیلی‌ها محیط‌زیست در اولویت نیست. 
علاوه بر این قانون‌ برای حفظ و نگهداری از تالاب‌ها موفق عمل نكرده است. شاید قوانین خوبی در این خصوص داشته باشیم، اما به‌خوبی اجرای نمی‌شوند.

بی‌حقابه‌ترین تالاب
علی كرد، نماینده خاش و میرجاوه : تالاب هامون یكی از حیاتی‌ترین منابع آبی برای دشت بزرگ سیستان و تامین آب شرب كلانشهر زاهدان است كه به دلیل خشكسالی 15 ساله، سدسازی‌ها و كارشكنی كشور افغانستان در جلوگیری از ورود آب به هیرمند، اكنون بیش از 70 درصد آن خشك شده است و در معرض خشكی و نابودی كامل در آینده نزدیك قرار دارد.
این در حالی است كه ایران از زمان جنگ پذیرای آوارگان برادران دینی و مسلمان خود از افغانستان بوده است، اما متاسفانه این كشور به تعهدات آبی خود در زمینه تقسیم آب هیرمند عمل نكرد و با سدسازی‌های متعدد و جلوگیری از ورود آب به تالاب هامون، زمینه خشكی این تالاب و شیوع ریزگردها در سیستان را فراهم كرده است.
بنابراین برای احیای هرچه سریع‌تر تالاب بزرگ هامون، نیاز است كه مسؤولان وزارت خارجه و وزارت نیرو به این كشور سفر كنند و تمام تدابیر لازم را برای تامین حقابه این تالاب از سوی مسؤولان افغانستان، به كار بندند.
از سوی دیگر، باید گفت امروزه خشكی تالاب هامون، منشا عمده ریزگردهای استان سیستان و بلوچستان است و اكنون به دلیل بی‌آبی در این استان، آب شرب زاهدان و بسیاری از شهرهای و روستاهای دیگر آن جیره‌بندی می‌شود. هر چند جلساتی با سران كشور افغانستان برای پیگیری حقابه هامون برگزار شده اما متاسفانه خروجی مفیدی نداشته است، بنابراین می‌طلبد دستگاه دیپلماسی كشور با قاطعیت و به فوریت نسبت به پیگیری این مهم اقدام كنند.

بی‌نفس مثل انزلی
غلامعلی جعفر‌زاده ایمن‌آبادی، نماینده گیلان: درباره تالاب‌ها و مسائل محیط‌زیست همیشه شاهد كم‌توجهی در كشور بوده‌ایم. امروز ما شاهد كاهش عمق تالاب‌های كشور هستیم. تالاب انزلی كه روزی عمقش 11 متر بود، امروز به عمق یك متری رسیده است. نوع تفكر مدیران ما سخت‌افزاری و سازه‌ای است. به‌دلیل همین است كه ما شاهد ساخت بیش از اندازه سدها در مسیر رودخانه‌ها هستیم و همین مرگ تالاب‌ها را باعث شده است. مرگ تالاب‌ها، به‌جز تهدیدی كه متوجه محیط‌زیست می‌كند، در افزایش بیكاری هم تاثیر دارد. امروز قایق‌هایی كه روزی در تالاب انزلی حركت می‌كردند، به گل نشسته‌اند. معیشت ماهیگیرانی كه در تالاب روزی به ماهیگيری می‌پرداختند دچار مشكل شده است. فارغ از شغل، بحران‌های روحی و عاطفی كه مردم منطقه انزلی را تهدید می‌كند هم نباید نادیده گرفت. 
تا چند سال پیش همه مردم، منطقه انزلی را به تالابش می‌شناختند. تالاب انزلی هویت این منطقه بود. امروز اما مردم به جای زیبایی‌های تالاب، قایق‌های به گل نشسته را می‌بینند. حال مردم این منطقه با مرگ تدریجی تالاب می‌بینند یكی از اعضای خانواده‌شان در حال مرگ است. آنها ناامیدند. مردم می‌بینند دولت حتی در درازمدت هم برنامه‌ای برای احیای این تالاب ندارد. مدیران منطقه‌ای، طرح‌هایی را به دولت پیشنهاد كرده‌اند، در حالی كه به این طرح‌ها توجهی 
نمی‌شود.
​​​​​​​
احیای صدساله یك تالاب
مسعود باقرزاده كریمی، مدیر دفتر اكوسیستم‌های تالابی سازمان حفاظت محیط زیست:   تالاب‌هایی كه شرایط شان نامناسب است  به مرور زمان حقابه‌شان را از دست داده و خشك شده‌‌اند. 
به همین دلیل باید تاكید كرد تالاب‌های كشورمان یكشبه نیز احیا نخواهند شد. در خوشبینانه‌ترین حالت، احیای یك تالاب 50 تا صد سال زمان می‌برد. برای احیای تالاب‌ها باید در چند حوزه فعالیت كرد. یكی از آنها اصلاح قوانین و مقررات است. 
ما تا سال گذشته قانونی برای تالاب نداشتیم. بخش دیگری از مشكلات امروز تالاب‌ها به حوزه اجرای‌قوانین بر می‌گردد، چون به نظر می‌رسد هر كدام از بخش‌های اجرایی كار خود را انجام می‌دهند، یعنی جزیره‌ای عمل می‌كنند. 
به عنوان مثال ما دریاچه ارومیه را حفظ كرده‌ایم، ولی در بالادست، كشاورزی توسعه پیدا كرده است.‌ سال‌هاست همه بخش‌های كشور به این شیوه كار می‌كنند. برای رفع این مشكل نیز به فرهنگ‌سازی نیاز است. ‌