جوانان روستای وهنآباد رباطکریم توانستهاند با مبلسازی، غول بیکاری را شکست بدهند
اره به جان بیکاری
تلفیق صدای فرز، دستگاه CNC و ارههای مخصوص نجاری، گوش را کر میکند. خاک اره همه هوا را پر کرده، تختههای چوب را در هر گوشه از کارگاه مبلسازی روی هم چیدهاند. حجم چوبها آنقدر زیاد است و وسعت کارگاه آنقدر کم که حتی مجبور شدهاند بخشی از الوار را در خیابان بگذارند.
نجاران اینجا میگویند که اصلیترین قسمت کارشان، طراحی است. آنها ابتدا از عکسهای ژورنالی ایده میگیرند و براساس آن طرحی را روی کاغذ میکشند و بعد با کمک دستگاههای برقی مخصوص، طرح را روی چوب پیاده میکنند.
گوشه دیگری از کارگاه، استاد منبتکاری قلم به دست و با هنر دست ایرانیاش به چوبهای برشخورده جان میبخشد. کار او که تمام شد، تاج، پایه و دسته مبل را با کمک چسب و میخ به همدیگر وصل میکنند و کلاف مبل را شکل میدهند. کلاف اولیه که شکل گرفت، سمبادهکاری میکنند. بعد از سمباده، نوبت رنگکاری است. بعد از آن هم، رویهکوبی. در اینجا پارچههای تُرک، چینی و بعضا یزدی را براساس الگوهایی که از قبل آماده شده، میبرند و بعد از این که اسفنج را داخل پارچهها گذاشتند، قسمت نشیمن و پشتی را با چکشهای مخصوصی به داخل کلاف مبل میکوبند.
علی فسایی، صاحب این کارگاه، جوانی سی و چند ساله است که با وجود داشتن مدرک فوقلیسانس، ترجیح داده در سرزمین مادری بماند و در صنف پدری مشغول به کار شود. البته او تنها جوانی در روستایشان نیست که به مبلسازی مشغول است و خیلی از جوانهای دیگر نیز در وهنآباد مانند او مبل میسازند.
در این روستا تقریبا همه افراد، از جوانترها گرفته تا پیرمردها مبلساز هستند و آنقدر این حرفه در وهنآباد گسترش پیدا کرده است که وقتی وارد آن میشویم، احساس میکنیم به یک شهرک مبلسازی پا گذاشتهایم. اما اینجا فقط یک روستاست، جایی در نزدیکی رباطکریم، چسبیده به آزادراه تهران - قم، بیخ گوش فرودگاه امام خمینی (ره).
کارگاههای مسکونی
آنطور که اهالی میگویند، بیش از 400 کارگاه مبلسازی در وهنآباد سر پا هستند که نزدیک به نیمی از آنها در منازل مسکونی روستا قرار گرفته است. در واقع، اینجا خیلی از اهالی، خانههایشان را به کارگاه تبدیل کردهاند؛ به این صورت که مثلا اگر منزلشان یکطبقه بوده، تیغه اتاقهای آن را خراب کردهاند و بعد هم یک طبقه رویش ساختهاند و اکنون در طبقه پایین مبلسازی میکنند و در طبقه بالا، زندگی. بعضی از اهالی هم که حیاط خانههایشان بزرگتر بوده، گوشهای از حیاطشان را سقف زده و در آن کارگاههایشان را بر پا کردهاند.
این روستا را خیلیها نمیشناسند و شاید بسیاری از پایتختنشینها ندانند که وهنآباد یکی از مهمترین محلهای تولید مبلهایی است که آنها رویش مینشینند. اما صنف مبلفروشهای تهران، از قدیم با وهنآباد آشنا بوده و از چند دهه پیش شدهاند مشتری پای ثابت مبلهای این روستا. به گفته فسایی، هنوز هم بیشتر تولیدات وهنآباد به دست نمایشگاهداران مبل در یافتآباد تهران میرسد. البته بعضی از کارگاههای مبلسازی این روستا، خودشان به طور مستقیم تولیداتشان را به مردم عرضه میکنند. چند سالی هم هست که بعضی از اهالی اینجا به فکر تاسیس فروشگاه مستقل افتادهاند تا سهم بیشتری در فروش مبلهای تولیدی خود داشته باشند.
مبلسازی چهل ساله
«سابقه مبلسازی در وهنآباد به حدود 40 سال پیش برمیگردد.» این را ناصر فدایی میگوید؛ کسی که اهالی او را به عنوان یکی از تولیدکنندههای باسابقه روستا معرفی میکنند. آنطور که او تعریف میکند، اولین کارگاه مبلسازی، اوایل دهه 60 در وهنآباد دایر شد. البته پیش از آن، تعدادی از وهنآبادیها، این حرفه را در تهران و نصیرشهر رباطکریم یاد گرفته بودند و بعضی از آنها هم برای خودشان کارگاههای مستقل داشتند. اما وقتی که برق وهنآباد وصل شد و این افراد دیدند که میتوانند در روستای خودشان نیز به تولید مبل بپردازند، به اینجا بازگشتند و سنگ توسعه این حرفه را در روستای آبا و اجدادیشان بنا نهادند.
«کار اولین مبلسازهای وهنآباد که گرفت، چند نفر از اهالی دیگر نیز به این صنعت مشتاق شدند و پیش آنها رفتند و این پیشه را از مبلسازهای قدیمی روستا یاد گرفتند. بعد از آن هم هرکدام از شاگردها، خودشان استادکار شدند و کارگاه مستقلی تاسیس کردند.»
به گفته فدایی، ادامه همین روند باعث شد تعداد کارگاههای مبلسازی در وهنآباد و افرادی که در این حرفه مشغول به کار شدهاند، سال به سال بیشتر شود و به جایی برسد که میتوان گفت امروز شغل بیشاز 80 درصد مردان روستا مبلسازی است. جالبتر این که مسؤولان وهنآباد ادعا میکنند هیچ کسی در این روستای 2500 نفری بیکار نیست و حتی توسعه کارگاههای مبلسازی در وهنآباد برای حدود 2000 کارگر غیربومی نیز شغل ایجاد کرده است.
شاید بیکاری برگردد
تورم، رکود و بالا رفتن نرخ ارز، گریبان مبلسازیهای وهنآباد را مانند بسیاری از اصناف دیگر گرفته است. اینجا با خیلی از تولیدکنندگان که صحبت میکنیم، از اوضاع بد اقتصادی در یکی دو سال گذشته گلایه دارند و حتی بعضیها میگویند که این شرایط باعث شده است تعدادی از کارگاهها یا به طور کامل تعطیل شود یا به اجبار برای ادامه فعالیت، عذر تعدادی از نیروهایشان را بخواهند. یکی از تولیدکنندگانی که اخیرا به این وضع دچار شده، محسن فدایی است. او میگوید که پارسال مجبور شده نمایشگاهش را ببندد و از تیر امسال نیز کارگاهش را به حالت تعلیق درآورده است.
فدایی دلیل این شرایط را گران شدن مواد اولیه و پایین آمدن تقاضای مشتری میداند: «الان به اندازهای کار روی دستمان مانده است که فعلا احتیاجی به تولید نداریم. با این رکود بازار و با توجه به قیمتهای سرسامآور چوب و پارچه، اگر بخواهم دوباره تولید را از سر بگیرم، بدون شک ضرر خواهم کرد؛ بههمیندلیل، ترجیح میدهم فقط جنسهایی را که از چند ماه قبل در کارگاهم خاک میخورد، بفروشم.» به گفته این تولیدکننده مبل، کم شدن رونق مبلسازی در وهنآباد، شرایطی را به وجود آورده است که دیگر کسی نمیتواند ادعا کند هنوز هم در این روستا بیکاری وجود ندارد، زیرا خیلی از مبلسازهای وهنآباد نه فقط کارگران غیربومی، بلکه حتی کارگران بومی خود را هم کنار گذاشتهاند.
چوب قاچاق
چوب، مهمترین ماده اولیه صنعت مبلسازی است. به همین دلیل، بالا رفتن قیمت چوب، گرانی مبل را در پی دارد و گرانی مبل نیز باعث کم شدن مشتری و در نتیجه، رکود این صنعت میشود. اما سر نخ گرانی چوب نیز مانند بسیار از دیگر گرانیهای چند ماه اخیر، به دلار وصل میشود، چراکه بخش عمدهای از چوب مورد استفاده مبلسازیها، وارداتی است که با افزایش نرخ ارز، قیمتشان بیشتر از سه برابر پارسال شده است.
فدایی در این زمینه چوبهای راش روسی را مثال میزند و از گران شدن آن میگوید: ما سال گذشته این چوب را به قیمت هر متر مکعب 950 هزار تومان میخریدیم، اما اکنون مغازههای چوبفروشی، هر متر مکعب چوب راش روسی را به قیمت سه میلیون و 200 هزار تومان میفروشند.»
از سوی دیگر، با اجرای طرح تنفس و ممنوعیت قطع درختان جنگلی در دو سال گذشته، چوب ایرانی هم در بازار بسیار کمیاب شده است. البته بدون شک اجرای این طرح برای جنگلهای نیمهجان شمال ضروری است، اما وقتی در کنار طرح تنفس، تعرفه واردات چوب متناسب با نیاز فعالان صنایع وابسته به این ماده پایین نمیآید، زمینه رشد قاچاق بیرویه چوب جنگلهای ایران بیش از پیش فراهم میشود.
چوب قاچاق نیز به طور مستقیم یا غیرمسقیم به دست تولیدکنندگان اجناس چوبی میرسد. در این میان، وهنآبادیها هم از این چوبها بینصیب نیستند و خیلی از کارگاههای این روستا ناچار شدهاند به خاطر کمیابی چوبهای داخلی و گرانی چوبهای خارجی، از چوب قاچاق استفاده کنند.
با این حال دشواری امروز شرایط اقتصادی کشور، بسیاری از مبلسازان وهنآباد را به تنگ آورده است. اما اگر مسؤولان کمی به این روستا و صد البته دیگر روستاهایی که بر پایه کار و تلاش مردمی توسعه پیدا کرده، توجه کنند، بدون شک بسیاری از مشکلات آنها برطرف خواهد شد. خواه این توجه معطوف به بهبود زیرساختها باشد یا اعطای تسهیلات به تولیدکنندگان آن یا شناختن موانع رشد صنایع این روستاها و تلاش برای رفع این موانع.
نجاران اینجا میگویند که اصلیترین قسمت کارشان، طراحی است. آنها ابتدا از عکسهای ژورنالی ایده میگیرند و براساس آن طرحی را روی کاغذ میکشند و بعد با کمک دستگاههای برقی مخصوص، طرح را روی چوب پیاده میکنند.
گوشه دیگری از کارگاه، استاد منبتکاری قلم به دست و با هنر دست ایرانیاش به چوبهای برشخورده جان میبخشد. کار او که تمام شد، تاج، پایه و دسته مبل را با کمک چسب و میخ به همدیگر وصل میکنند و کلاف مبل را شکل میدهند. کلاف اولیه که شکل گرفت، سمبادهکاری میکنند. بعد از سمباده، نوبت رنگکاری است. بعد از آن هم، رویهکوبی. در اینجا پارچههای تُرک، چینی و بعضا یزدی را براساس الگوهایی که از قبل آماده شده، میبرند و بعد از این که اسفنج را داخل پارچهها گذاشتند، قسمت نشیمن و پشتی را با چکشهای مخصوصی به داخل کلاف مبل میکوبند.
علی فسایی، صاحب این کارگاه، جوانی سی و چند ساله است که با وجود داشتن مدرک فوقلیسانس، ترجیح داده در سرزمین مادری بماند و در صنف پدری مشغول به کار شود. البته او تنها جوانی در روستایشان نیست که به مبلسازی مشغول است و خیلی از جوانهای دیگر نیز در وهنآباد مانند او مبل میسازند.
در این روستا تقریبا همه افراد، از جوانترها گرفته تا پیرمردها مبلساز هستند و آنقدر این حرفه در وهنآباد گسترش پیدا کرده است که وقتی وارد آن میشویم، احساس میکنیم به یک شهرک مبلسازی پا گذاشتهایم. اما اینجا فقط یک روستاست، جایی در نزدیکی رباطکریم، چسبیده به آزادراه تهران - قم، بیخ گوش فرودگاه امام خمینی (ره).
کارگاههای مسکونی
آنطور که اهالی میگویند، بیش از 400 کارگاه مبلسازی در وهنآباد سر پا هستند که نزدیک به نیمی از آنها در منازل مسکونی روستا قرار گرفته است. در واقع، اینجا خیلی از اهالی، خانههایشان را به کارگاه تبدیل کردهاند؛ به این صورت که مثلا اگر منزلشان یکطبقه بوده، تیغه اتاقهای آن را خراب کردهاند و بعد هم یک طبقه رویش ساختهاند و اکنون در طبقه پایین مبلسازی میکنند و در طبقه بالا، زندگی. بعضی از اهالی هم که حیاط خانههایشان بزرگتر بوده، گوشهای از حیاطشان را سقف زده و در آن کارگاههایشان را بر پا کردهاند.
این روستا را خیلیها نمیشناسند و شاید بسیاری از پایتختنشینها ندانند که وهنآباد یکی از مهمترین محلهای تولید مبلهایی است که آنها رویش مینشینند. اما صنف مبلفروشهای تهران، از قدیم با وهنآباد آشنا بوده و از چند دهه پیش شدهاند مشتری پای ثابت مبلهای این روستا. به گفته فسایی، هنوز هم بیشتر تولیدات وهنآباد به دست نمایشگاهداران مبل در یافتآباد تهران میرسد. البته بعضی از کارگاههای مبلسازی این روستا، خودشان به طور مستقیم تولیداتشان را به مردم عرضه میکنند. چند سالی هم هست که بعضی از اهالی اینجا به فکر تاسیس فروشگاه مستقل افتادهاند تا سهم بیشتری در فروش مبلهای تولیدی خود داشته باشند.
مبلسازی چهل ساله
«سابقه مبلسازی در وهنآباد به حدود 40 سال پیش برمیگردد.» این را ناصر فدایی میگوید؛ کسی که اهالی او را به عنوان یکی از تولیدکنندههای باسابقه روستا معرفی میکنند. آنطور که او تعریف میکند، اولین کارگاه مبلسازی، اوایل دهه 60 در وهنآباد دایر شد. البته پیش از آن، تعدادی از وهنآبادیها، این حرفه را در تهران و نصیرشهر رباطکریم یاد گرفته بودند و بعضی از آنها هم برای خودشان کارگاههای مستقل داشتند. اما وقتی که برق وهنآباد وصل شد و این افراد دیدند که میتوانند در روستای خودشان نیز به تولید مبل بپردازند، به اینجا بازگشتند و سنگ توسعه این حرفه را در روستای آبا و اجدادیشان بنا نهادند.
«کار اولین مبلسازهای وهنآباد که گرفت، چند نفر از اهالی دیگر نیز به این صنعت مشتاق شدند و پیش آنها رفتند و این پیشه را از مبلسازهای قدیمی روستا یاد گرفتند. بعد از آن هم هرکدام از شاگردها، خودشان استادکار شدند و کارگاه مستقلی تاسیس کردند.»
به گفته فدایی، ادامه همین روند باعث شد تعداد کارگاههای مبلسازی در وهنآباد و افرادی که در این حرفه مشغول به کار شدهاند، سال به سال بیشتر شود و به جایی برسد که میتوان گفت امروز شغل بیشاز 80 درصد مردان روستا مبلسازی است. جالبتر این که مسؤولان وهنآباد ادعا میکنند هیچ کسی در این روستای 2500 نفری بیکار نیست و حتی توسعه کارگاههای مبلسازی در وهنآباد برای حدود 2000 کارگر غیربومی نیز شغل ایجاد کرده است.
شاید بیکاری برگردد
تورم، رکود و بالا رفتن نرخ ارز، گریبان مبلسازیهای وهنآباد را مانند بسیاری از اصناف دیگر گرفته است. اینجا با خیلی از تولیدکنندگان که صحبت میکنیم، از اوضاع بد اقتصادی در یکی دو سال گذشته گلایه دارند و حتی بعضیها میگویند که این شرایط باعث شده است تعدادی از کارگاهها یا به طور کامل تعطیل شود یا به اجبار برای ادامه فعالیت، عذر تعدادی از نیروهایشان را بخواهند. یکی از تولیدکنندگانی که اخیرا به این وضع دچار شده، محسن فدایی است. او میگوید که پارسال مجبور شده نمایشگاهش را ببندد و از تیر امسال نیز کارگاهش را به حالت تعلیق درآورده است.
فدایی دلیل این شرایط را گران شدن مواد اولیه و پایین آمدن تقاضای مشتری میداند: «الان به اندازهای کار روی دستمان مانده است که فعلا احتیاجی به تولید نداریم. با این رکود بازار و با توجه به قیمتهای سرسامآور چوب و پارچه، اگر بخواهم دوباره تولید را از سر بگیرم، بدون شک ضرر خواهم کرد؛ بههمیندلیل، ترجیح میدهم فقط جنسهایی را که از چند ماه قبل در کارگاهم خاک میخورد، بفروشم.» به گفته این تولیدکننده مبل، کم شدن رونق مبلسازی در وهنآباد، شرایطی را به وجود آورده است که دیگر کسی نمیتواند ادعا کند هنوز هم در این روستا بیکاری وجود ندارد، زیرا خیلی از مبلسازهای وهنآباد نه فقط کارگران غیربومی، بلکه حتی کارگران بومی خود را هم کنار گذاشتهاند.
چوب قاچاق
چوب، مهمترین ماده اولیه صنعت مبلسازی است. به همین دلیل، بالا رفتن قیمت چوب، گرانی مبل را در پی دارد و گرانی مبل نیز باعث کم شدن مشتری و در نتیجه، رکود این صنعت میشود. اما سر نخ گرانی چوب نیز مانند بسیار از دیگر گرانیهای چند ماه اخیر، به دلار وصل میشود، چراکه بخش عمدهای از چوب مورد استفاده مبلسازیها، وارداتی است که با افزایش نرخ ارز، قیمتشان بیشتر از سه برابر پارسال شده است.
فدایی در این زمینه چوبهای راش روسی را مثال میزند و از گران شدن آن میگوید: ما سال گذشته این چوب را به قیمت هر متر مکعب 950 هزار تومان میخریدیم، اما اکنون مغازههای چوبفروشی، هر متر مکعب چوب راش روسی را به قیمت سه میلیون و 200 هزار تومان میفروشند.»
از سوی دیگر، با اجرای طرح تنفس و ممنوعیت قطع درختان جنگلی در دو سال گذشته، چوب ایرانی هم در بازار بسیار کمیاب شده است. البته بدون شک اجرای این طرح برای جنگلهای نیمهجان شمال ضروری است، اما وقتی در کنار طرح تنفس، تعرفه واردات چوب متناسب با نیاز فعالان صنایع وابسته به این ماده پایین نمیآید، زمینه رشد قاچاق بیرویه چوب جنگلهای ایران بیش از پیش فراهم میشود.
چوب قاچاق نیز به طور مستقیم یا غیرمسقیم به دست تولیدکنندگان اجناس چوبی میرسد. در این میان، وهنآبادیها هم از این چوبها بینصیب نیستند و خیلی از کارگاههای این روستا ناچار شدهاند به خاطر کمیابی چوبهای داخلی و گرانی چوبهای خارجی، از چوب قاچاق استفاده کنند.
با این حال دشواری امروز شرایط اقتصادی کشور، بسیاری از مبلسازان وهنآباد را به تنگ آورده است. اما اگر مسؤولان کمی به این روستا و صد البته دیگر روستاهایی که بر پایه کار و تلاش مردمی توسعه پیدا کرده، توجه کنند، بدون شک بسیاری از مشکلات آنها برطرف خواهد شد. خواه این توجه معطوف به بهبود زیرساختها باشد یا اعطای تسهیلات به تولیدکنندگان آن یا شناختن موانع رشد صنایع این روستاها و تلاش برای رفع این موانع.