قصاص و زندان، تاوان شلیك شبانه 2 برادر

قصاص و زندان، تاوان شلیك شبانه 2 برادر

دو برادر كه متهم هستند در درگیری خیابانی با شلیك گلوله دوست خود را كشته‌اند، دیروز پای میز محاكمه ایستادند.قضات دادگاه یكی از آنها را به قصاص و دیگری را به 15سال زندان محكوم كرد.
به گزارش جام‌جم، شامگاه ۲۹ بهمن ۹۶ خبر درگیری خونین در یكی از خیابان‌های بومهن به پلیس اعلام شد. ماموران وقتی به محل رفتند با جسد جعفر ۲۳ ساله روبه‌رو شدند كه با شلیك گلوله به قفسه سینه‌اش از پای درآمده بود. جسد با دستور قضایی به پزشكی قانونی منتقل شد و پلیس به تحقیق از شاهدان پرداخت. شاهدان عامل شلیك را دو برادر به نام‌های مانی و محمد معرفی كردند .تلاش برای ردیابی دو برادر آغاز شد و مانی ۲۵ ساله دو روز بعد در محمود آباد ردیابی و بازداشت شد.وی به قتل اعتراف كرد و گفت: وقتی شنیدم جعفر و برادرم با هم درگیر شده‌اند برای میانجیگری به محل دعوا رفتم و برای پایان دادن به دعوا یك تیر شلیك كردم كه ناخواسته  به جعفر برخورد كرد.
به‌دنبال اظهارات مانی برادرش محمد نیز بازداشت شد.
مانی دیروز به اتهام قتل و محمد به اتهام معاونت در جنایت در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یك قاضی مستشار پای میز محاكمه ایستادند. در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی برای متهمان اشد مجازات را خواسته و گفتند به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستند .سپس مانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من در قهوه خانه‌ای در تهرانپارس بودم كه دوستانم هراسان به آنجا آمدند و گفتند جعفر با برادرم درگیر شده است .من با قصد میانجیگری به محل درگیری رفتم .جعفرمدام ناسزا می‌گفت .سعی كردم او را آرام كنم، اما به رویم چاقو كشید. او می‌خواست مرا بزند كه جا خالی دادم. جعفر قصد تمام كردن دعوا را نداشت به همین علت از داخل ماشینم سلاحی را كه همراه داشتم برداشتم. می‌خواستم با شلیك تیر او را بترسانم تا فرار كند اما تیر ناخواسته از فاصله ۱۰ متری به كتف او برخورد كرد. جعفر بلافاصله سوار ماشینش شد تا محل را ترك كند اما چند متر آن‌طرف‌تر با جدول برخورد كرد و ماشینش متوقف شد .من از ترسم فرار كردم. صبح روز بعد وقتی از طریق دوستان متوجه شدم جعفر جان سپرده به محمود آباد رفتم.باور كنید قصد كشتن او را نداشتم و مرگ او یك اتفاق بود. حرف‌های او و حمله‌اش به من و برادرم موجب شد تا دست به سلاح ببرم.
سپس محمد كه با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:شب قبل از این ماجرا جعفر بدون هیچ دلیلی به من فحاشی كرد. دلیل رفتارش را از او پرسیدم اما می‌گفت قصد دارد مرا بكشد. من نمی‌دانستم چرا از من ناراحت است. دعوا بین ما با وساطت دوستانمان فیصله یافت، اما چند ساعت بعد دوباره با من تماس گرفت و مرا تهدیدبه مرگ كرد. شب بعد بار دیگر تماس گرفت و از من خواست تا سر قرار بروم. وقتی به بومهن رسیدم، جعفر و دوستانش آنجا جمع شده بودند. او بار دیگر شروع به فحاشی كرد و به رویم چاقو كشید. همان موقع از دوستانم خواستم تا برادرم را خبر كنند. من هیچ ضربه‌ای به جعفر نزدم. وقتی در حال صحبت با یكی از دوستانم بودم، متوجه شدم مانی به سمت جعفر شلیك كرده است. برادرم ناخواسته و برای ترساندن و فراری دادن جعفر ناچار به شلیك شده بود.
در پایان جلسه، هیات قضایی وارد شور شد و مانی را به قصاص و محمد را به خاطر معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان محكوم كرد.