گلوی هر   رود   را   سد   زدیم !

در روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها، شرایط وخیم رودخانه‌های كشور را بررسی کرده‌ایم

گلوی هر رود را سد زدیم !

جریان كه داشته باشند، گویی زندگی هم جاری است، هم برای انسان‌هایی كه در كنارشان زندگی می‌كنند هم برای دیگر موجوداتی كه حیاتشان به جریان آنها گره خورده است. اما وقتی بیخِ‌گلویشان را می‌گیرند و آنها را از نفس كشیدن بازمی‌دارند، به مرور انسان‌ها، گیاهان و جانوران وابسته به آن نیز با خطر مرگ مواجه می‌شوند. سخن از رودخانه‌هاست؛ شریان‌های حیاتی طبیعت كه در دهه‌های اخیر رخسارشان آلوده به پساب‌های شهری و صنعتی شده و سدسازی‌های افراطی، جریانشان را مختل كرده است. این اتفاق البته فقط مخصوص امروز و دیروز نیست و سال‌هاست كه رودخانه‌های بسیاری در سراسر جهان با این مشكلات دست و پنجه نرم می‌كنند. به همین سبب، از 22 سال پیش با همت جمعی از فعالان محیط‌زیست از كشورهای مختلف دنیا، حركتی جهانی با نام «جنبش حفاظت از رودخانه‌ها» شكل گرفته و بر اساس آن، روز 14 مارس مصادف با 23 اسفند به عنوان «روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها و مقابله با سدسازی» نامگذاری شده است.

فعالان جنبش حفاظت از رودخانه‌ها عبارت «مقابله با سدسازی» را در انتهای عنوان روز جهانی حمایت از رودخانه‌ها قرار داده‌اند تا همه ساله در این روز به مردم جهان، دولت‌ها و شركت‌های بزرگ، مشكلاتی را كه این سازه‌های پردردسر و كم‌منفعت برای رودخانه‌ها ایجاد كرده، گوشزد كنند و با صدای بلند درباره معایب متوقف كردن جریان رودهای پرخروش در پشت دیوار عظیم سدها هشدار دهند.
داوودرضا عرب، پژوهشگر آب معتقد است سدسازی باعث مختل شدن جریان رودخانه‌ها می‌شود. اتفاقی كه كاهش نفوذ روان‌آب‌ها به سفره‌های آب زیرزمینی و در نتیجه، پایین آمدن سطح آبخوان‌ها را در پی دارد. همچنین به گفته او، كاهش میزان آورده رودخانه‌ها در مناطق پایین‌دست، یكی دیگر از معایب ایجاد اختلال در جریان آب روان‌آب‌ها در اثر سدسازی است. به نحوی كه در این شرایط، حتی اگر در یك سال، آسمان هم پربار باشد، بازهم كشاورزان پایین‌دست نمی‌توانند از نعمت باران به‌خوبی بهره‌ ببرند.
از سوی دیگر، موافقان سدسازی، احداث این سازه‌ها را به عنوان راهی برای جلوگیری از سیلاب‌ها معرفی می‌كنند. اما عرب در این زمینه نظر دیگری دارد. او سیلاب را یك ویژگی طبیعی رودخانه‌ها می‌داند و تاكید دارد اگر انسان‌ها در ساخت‌وسازهایشان حریم رودخانه‌ها را رعایت كنند، دیگر نباید از وقوع سیل نگرانی داشته باشند.
او در ادامه مزایای دیگری را هم برای سیلاب‌ها برمی‌شمارد و توضیح می‌دهد: وقوع سیل سبب می‌شود كه شن و ماسه به اندازه كافی به پایین‌دست رودخانه منتقل شود، اما سد در برابر سیلاب مانع ایجاد می‌كند و موجب كاهش مقدار شن و ماسه موجود در كف رودخانه در قسمت پایین‌دست می‌شود. از طرفی، چون شن و ماسه كف رودخانه به نوعی عمل تصفیه طبیعی آب را انجام می‌دهند، كاهش مقدار آن در پایین‌دست، گندیدگی آب رودخانه را در این بخش به همراه دارد.
این پژوهشگر  آب بررسی ضوابط زیست‌محیطی برای اجرای پروژه‌های صنعتی را از مهم‌ترین الزامات توسعه پایدار می‌داند و تاكید می‌كند راه رسیدن به این شكل از توسعه، آن است كه قبل از اجرای پروژه‌های صنعتی، تبعات منفی این پروژه‌ها برای طبیعت و توان اكولوژیك مناطق مورد بهره‌برداری شناسایی شود و مجریان طرح‌ها متناسب با این مسائل، خسارت‌های اجرای آن را به حداقل برسانند.
 تفکر خطرناک
كشور ما در منطقه خشك و نیمه‌خشك كره زمین
قرار گرفته است و به همین دلیل وقتی پای رودخانه‌ها به میان می‌آید، بیشتر كارشناسان روی بحث‌های كمّی، یعنی كاهش آورده آب و خشك شدن آنها تمركز می‌كنند. اما حجت میان‌آبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب در این زمینه نگاه متفاوتی دارد. او به ما می‌گوید نباید آسیب‌های ناشی از فعالیت‌های بشری بر رودخانه‌ها را فقط كمّی بررسی كرد، بلكه باید در پژوهش‌های مربوط به رودخانه‌ها، به ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها نیز توجه داشت.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است بزرگ‌ترین مشكلی كه در زمینه رودخانه‌ها در كشور ما وجود دارد، كاهش جریان یا خشك شدن آنها نیست، بلكه این موضوع است كه هنوز نگاه مسؤولان اجرایی ما به رودخانه‌ها و دیگر منابع طبیعی اصلاح نشده. میان‌آبادی تاكید دارد كه در همه دولت‌های گذشته نگاهی به‌شدت فن‌سالارانه به طبیعت وجود داشته و وجود همین نگاه به رودخانه‌ها نیز باعث لطمه خوردن آنها شده است.
این پژوهشگر دیپلماسی آب، سدسازی افراطی روی رودخانه‌های كشور ما را نیز حاصل همین نگاه فن‌سالارانه می‌داند و می‌گوید وقتی برخی مسؤولان می‌بینند سدسازی به نتیجه نمی‌رسد، به جای این كه نوع نگاه خود به طبیعت را اصلاح كنند، به سراغ پروژه‌های دیگری مثل طرح انتقال آب می‌روند و اگر روزی در این پروژه نیز شكست بخورند، بازهم از دستكاری طبیعت دست برنخواهند داشت.
میان‌آبادی ریشه همه مشكلات آبی كشور را نیز همین تفكر می‌داند و توضیح می‌دهد بر اساس این تفكر، آب باید به هر شكل ممكن مهار شود و نه مدیریت. او خشك شدن دریاچه ارومیه را به عنوان یكی از بزرگ‌ترین آسیب‌های طبیعی ناشی از رواج این نوع نگاه در میان مسؤولان اجرایی عنوان می‌كند و می‌گوید: وقتی مسؤولان در دوره‌های گذشته دیدند آب زیادی به این دریاچه ریخته می‌شود و آنها نمی‌توانند از آن به نفع توسعه بهره‌برداری كنند، به فكر مهار آب رودخانه‌های منطقه افتادند و از رسیدن حقابه دریاچه ارومیه جلوگیری كردند. این دریاچه نیز بعد از گذشت چند سال رفته رفته بی‌آب شد.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس البته معتقد است در دوره فعلی مدیریت اجرایی كشور، درباره اصلاح نگاه فن‌سالارانه به طبیعت و تغییر نگرش در شیوه مدیریت منابع آب شعارهایی داده شده است، اما بسیاری از این شعارها در  زمان اجرا نادیده گرفته می‌شود. او علت اصلی این مساله را خارج شدن برخی تصمیم‌گیری‌ها در زمینه مدیریت منابع آب از اختیار سازمان حفاظت محیط‌زیست و حتی وزارت نیرو می‌داند و تاكید دارد ریشه بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در این زمینه مصلحت‌سنجی‌های سیاسی است.
او در این باره اصرار برخی مسؤولان بر اجرای شتاب‌زده طرح انتقال آب خزر به سمنان را مثال می‌زند و می‌گوید: برخلاف تمام هشدارهای كارشناسان و حتی دستگاه‌های دولتی متولی مدیریت منابع آب درباره تبعات زیست‌محیطی این طرح، اكنون چون یك مقام اجرایی بلندپایه به لحاظ مصالح سیاسی خود، تصمیم به اجرای این طرح گرفته، قرار است این تصمیم بی‌كم‌وكاست اجرا شود. آیا طرح انتقال آب می‌تواند مشكلات آبی كشور را حل كند؟ این پرسشی است كه برای رسیدن به پاسخ آن باید چند سالی صبر كرد. اما ای كاش در این شرایط كه سرزمین ما با مشكلات ناشی از كم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌كند، مسؤولان از آزمون و خطا در مدیریت منابع آب دست بكشند و به هشدارهای كارشناسان دلسوز در این زمینه توجه كنند. با این حال، روز جهانی اقدام برای حمایت از رودخانه‌ها فرصتی است دوباره تا به مصیبت‌هایی كه تاكنون بر منابع آبی كشور روا داشته‌ایم، بیندیشیم و به این فكر كنیم كه نمی‌توان به بهانه توسعه حق طبیعت را پایمال کنیم.